اقتصاد کشاورزی
سمانه نیکان؛ قادر دشتی؛ جواد حسین زاد؛ محمد قهرمان زاده
چکیده
برنج یکی از محصولات مهم کشاورزی بوده که بهبود بهرهوری عوامل آن پیششرط اساسی افزایش تولید این محصول است. هدف مطالعه حاضر تجزیه رشد بهره وری کل عوامل تولید محصول برنج در ایران است. داده های موردنیاز برای استانهای مختلف و مربوط به دوره زمانی 1399-1379 از وزارت جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران تهیه گردید. با بکارگیری رهیافت پارامتریک ...
بیشتر
برنج یکی از محصولات مهم کشاورزی بوده که بهبود بهرهوری عوامل آن پیششرط اساسی افزایش تولید این محصول است. هدف مطالعه حاضر تجزیه رشد بهره وری کل عوامل تولید محصول برنج در ایران است. داده های موردنیاز برای استانهای مختلف و مربوط به دوره زمانی 1399-1379 از وزارت جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران تهیه گردید. با بکارگیری رهیافت پارامتریک (رهیافت مرزی تصادفی)، رشد بهره وری و مؤلفه های اثرگذار آن ازجمله تغییرات مقیاس و تکنولوژی مورد ارزیابی قرار گرفتند. با برآورد تابع هزینه ترانسلوگ، میانگین رشد سالهای مورد مطالعه بهره وری کل عوامل 1/2 درصد محاسبه شد. بر طبق یافته ها، رشد بهره وری عوامل تولید در کشور مثبت بوده است وعمده این تغییرات ناشی از بهبود تکنولوژیهای مورد استفاده بوده است. از آنجائیکه تغییر تکنولوژی سهم قابل ملاحظهای در ارتقای بهره وری عوامل در این رهیافت دارا است لذا توصیه می شود که در فرآیند تولید محصول برنج از نمادهای فناوری شامل بذر اصلاح شده، ماشین های مناسب، کودها و محلولهای تغذیه ای بهره گرفته شود. نتایج حاصله از اطمینان کافی برخوردار بوده و پیشنهاد می شود در مطالعات آتی نیز حتی الامکان از رویکرد پارامتری استفاده به عمل آید.
فاطمه ثانی؛ قادر دشتی؛ ابوالفضل مجنونی هریس؛ جواد حسین زاد
چکیده
حوضه آجیچای یکی از بزرگترین مناطق کشاورزی و مصرف آب در حوضه دریاچه ارومیه است که در سالهای اخیر به دلیل اثرات تغییر اقلیم و عوامل انسانی، کارکرد خود در تأمین حقآبه دریاچه ارومیه را از دست داده است. از اینرو هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات سناریوهای اقلیمی و سناریوهای مدیریت منابع آب بر مقدار آب در دسترس، نیاز آبی گیاهان، الگوی ...
بیشتر
حوضه آجیچای یکی از بزرگترین مناطق کشاورزی و مصرف آب در حوضه دریاچه ارومیه است که در سالهای اخیر به دلیل اثرات تغییر اقلیم و عوامل انسانی، کارکرد خود در تأمین حقآبه دریاچه ارومیه را از دست داده است. از اینرو هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات سناریوهای اقلیمی و سناریوهای مدیریت منابع آب بر مقدار آب در دسترس، نیاز آبی گیاهان، الگوی کشت، عملکرد و سود کشاورزان در شهرستان سراب به عنوان یکی از سرشاخههای اصلی آجی چای میباشد. بدین منظور از مدل هیدرو- اقتصادی مبتنی بر ریسک بهره گرفته شد که در بخش اقتصادی از مدل برنامهریزی ریاضی درجه دوم توأم با ریسک و در بخش هیدرولوژیکی از مدل WEAP-MABIA استفاده گردید. دادههای مورد نیاز از تکمیل 210 پرسشنامه از کشاورزان در سال 1397 جمعآوری گردید. برای تولید دادههای روزانه اقلیمی از مدل HadCM3 و ریزمقیاسسازی LARS-WG تحت سناریویها انتشار A2، B1 و A1B استفاده شد. نتایج نشان داد که تغییر اقلیم باعث کاهش سود و اشتغال بخش کشاورزی شده و الگوی کشت به سمت محصولات با نیاز آبی پایین تغییر خواهد یافت. اعمال سناریوی افزایش راندمان آبیاری علاوه بر استفاده مفید و موثرتر از آب تخصیصی، سود کشاورزان را نیز افزایش خواهد داد که نسبت به سناریو کاهش سهم آب کشاورزی وضعیت مطلوبتری را ارائه میدهد. در مجموع نتایج این مطالعه بیانگر آن است که در صورت ثابت ماندن روشهای مدیریتی در آیندهی نزدیک، عملکرد محصولات کاهش چشمگیری خواهد یافت. از اینرو بهینهسازی روشهای مدیریتی و استفاده از ارقام با عملکرد بالاتر به عنوان راهکارهای مقابله با اثرات تغییر اقلیم توصیه میشود.
قادر دشتی؛ پریا باقری؛ اسماعیل پیش بهار؛ ابوالفضل مجنونی هریس
چکیده
اقلیم یکی از اساسیترین عوامل طبیعی است که تغییر آن از مهمترین چالشهای قرن جاری میباشد. انتشار روز افزون گازهای گلخانهای به عنوان مهمترین عامل تأثیرگذار بر تغییر اقلیم منجر به تغییر دما، بارندگی و دیگر پارامترهای اقلیمی میشود. بخش کشاورزی در مقایسه با سایر بخشها بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از تغییر اقلیم است به طوری که ...
بیشتر
اقلیم یکی از اساسیترین عوامل طبیعی است که تغییر آن از مهمترین چالشهای قرن جاری میباشد. انتشار روز افزون گازهای گلخانهای به عنوان مهمترین عامل تأثیرگذار بر تغییر اقلیم منجر به تغییر دما، بارندگی و دیگر پارامترهای اقلیمی میشود. بخش کشاورزی در مقایسه با سایر بخشها بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از تغییر اقلیم است به طوری که تغییر الگوی بارش و دمای متوسط جو، بر تولید انواع محصولات باغی و زراعی که عمدهترین منابع غذایی کشور را تشکیل میدهند، آسیب وارد میکند. مدیریت ریسک در بخش کشاورزی به ویژه ریسک آب و هوا از اهمیت خاصی برخوردار است اما استراتژی مدیریت ریسک بدون شناسایی و اندازهگیری آن نمیتواند به درستی اجرا شود. از این رو مطالعه حاضر درصدد است ریسک عملکرد ناشی از تغییر اقلیم گندم دیم شهرستان اهر در دو دوره پایه (1394- 1365) و آتی (1424-1395) را با بکارگیری مدل ارزش در معرض خطر (VaR) و ارزش در معرض خطر شرطی (CVaR) آب و هوا، مدل آکواکراپ، مدل گردش عمومی جو HadCM3 تحت سناریو انتشار A2 و ریزمقیاس نمایی Lars-wg اندازهگیری کند. برای این منظور اطلاعات هواشناسی در دوره (2015-1986) و عملکرد سالهای زراعی 94-1370 شهرستان اهر گردآوری شد. نتایج مطالعه نشان میدهد که در دوره آتی متغیرهای بارش (به میزان 15/9 میلیمتر)، حداکثر دما (63/0 درجه سانتیگراد)، حداقل دما (56/0 درجه سانتیگراد)، تابش خورشیدی (06/0 مگاژول بر متر مربع در روز)، حداکثر رطوبت نسبی (61/0- درصد) و حداقل رطوبت نسبی (29/0- درصد)، سرعت باد (03/0 متر بر ثانیه) و تبخیر و تعرق (48/18 میلیمتر بر سال) به مقادیر فوق تغییر پیدا میکنند. براساس تغییر متغیرهای آب و هوایی متوسط عملکرد در دوره پایه از 954/0 به میزان 999/0 تن در هکتار در دوره آتی افزایش یافت. برای اندازهگیری ریسک توزیع بتا و ویکبای برای عملکرد مناسبترین توزیع انتخاب شد. مقدار کاهش ریسک عملکرد در سطوح احتمالاتی 1، 5 و 10 درصد در روش VaR برای توزیع بتا 139/0، 83/0 و 61/0 و برای توزیع ویکبای 297/0، 81/0 و 31/0 تن در هکتار و در روش CVaR در توزیع 158/0، 115/0 و 93/0 و برای توزیع ویکبای 403/0 و 148/0 و 77/0 تن در هکتار بدست آمد. براساس نتایج مطالعه تبخیر و تعرق یکی از متغیرهایی است که موجب افزایش ریسک عملکرد میشود از این رو برای کاهش تبخیر و تعرق از سطح خاک استفاده از خاکپوشهای طبیعی و مصنوعی به کشاورزان توصیه میشود.
اسماعیل پیش بهار؛ مریم باغستانی؛ قادر دشتی
چکیده
بورس کالای ایران میتواند با استفاده از ابزارهای مشتقه مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله نقش زیادی در رفع دغدغه و نگرانی فعالان بازار محصولات استراتژیک کشاورزی ازجمله کنجاله سویا و ذرت داشته باشد. هدف این مطالعه تعیین قیمت اختیارمعامله آسیایی و پارامترهای حساسیت این نوع اختیارمعامله میباشد. از بین روشهای کمی برای محاسبه ...
بیشتر
بورس کالای ایران میتواند با استفاده از ابزارهای مشتقه مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله نقش زیادی در رفع دغدغه و نگرانی فعالان بازار محصولات استراتژیک کشاورزی ازجمله کنجاله سویا و ذرت داشته باشد. هدف این مطالعه تعیین قیمت اختیارمعامله آسیایی و پارامترهای حساسیت این نوع اختیارمعامله میباشد. از بین روشهای کمی برای محاسبه مشتقات و پارامترهای حساسیت ریسک اختیارمعامله، مدل درخت دوجملهای بهوفور مورداستفاده قرار میگیرد. در مطالعه حاضر قیمت اختیارمعامله آسیایی با میانگین حسابی و هندسی و همچنین دو نوع قیمت انقضاء ثابت و شناور برای دو محصول کنجاله سویا و ذرت دانهای با استفاده از مدل درخت دوجملهای محاسبه گردید. همچنین حساسیت قیمت اختیارمعامله به تغییرات (تغییر در قیمت دارایی پایه، دلتا، نوسان قیمت، زمان باقیمانده تا سررسید و نرخ بهره بدون ریسک) با استفاده از پارامترهای حساسیت سنجیده و میزان اثرگذاری آنها محاسبه گردید. دادههای موردنیاز این مطالعه بهصورت سری زمانی قیمت هفتگی از فروردین 1392 الی مرداد 1395 جمعآوری گردیده است و جهت تجزیهوتحلیل از نرمافزار DerivaGem و متلب استفاده میگردد. نتایج نشان داد که اختیار آسیایی نسبت به اختیار ساده اروپایی ارزانتر است. افزایش قیمت دارایی، افزایش میزان نوسان قیمت دارایی و افزایش نرخ بهره بدون ریسک سبب افزایش قیمت اختیارمعامله خرید میشود و با کاهش زمان باقیمانده تا سررسید، با فرض ثابت ماندن بقیه عوامل، از ارزش اختیارمعامله کاسته میشود. بهطورکلی میتوان گفت برای اتخاذ یک موقعیت مناسب در اختیارمعامله، لازم است تمام متغیرهای مؤثر بر قیمت را در نظر گرفته و با توجه به میزان حساسیت اختیارمعامله به هر یک از این متغیرها، راهبرد مناسبی را برای پوشش ریسک این قراردادها در نظر گرفت.
قادر دشتی؛ معصومه رشیدقلم؛ اسماعیل پیش بهار
چکیده
علیرغم کاربرد فراوان روشهای ناپارامتریک نظیر تحلیل پوششی دادهها (DEA) و تحلیل رویه آزاد (FDH)در محاسبه کارایی، اما این روشها به دلیل ماهیت قطعی بودن این دو روش بوده زیرا نتایج نسبت به مشاهدات پرت و خطای اندازهگیری ناکارآمد تلقی میشود.در این راستا پیشرفت-های اخیر در ایجاد مرزهای جزئی تولید، نظیر رتبه-m و رتبه- ضعفهای مربوط به ...
بیشتر
علیرغم کاربرد فراوان روشهای ناپارامتریک نظیر تحلیل پوششی دادهها (DEA) و تحلیل رویه آزاد (FDH)در محاسبه کارایی، اما این روشها به دلیل ماهیت قطعی بودن این دو روش بوده زیرا نتایج نسبت به مشاهدات پرت و خطای اندازهگیری ناکارآمد تلقی میشود.در این راستا پیشرفت-های اخیر در ایجاد مرزهای جزئی تولید، نظیر رتبه-m و رتبه- ضعفهای مربوط به الگوهای ناپارامتریک را رفع کرده است. بدین منظور در مطالعه حاضر جهت مقایسهتجربی چهار الگوی ناپارامتریک مذکور، کارایی فنی تولید چغندرقند در کشور با استفاده از دادههای پانل مربوط به یازده استان عمده تولیدکننده این محصول طیدوره زمانی91-1379 و بر اساس تحلیل پنجرهای مورد مطالعه قرار گرفت.به استناد یافتههای حاصل و بر اساس الگوهای رتبه-m و رتبه- استان کرمان به عنوان استان فوق کاراطبقهبندی شده و استان اصفهان ناکاراترین استان در تولید چغندرقند کشور میباشد. مطابق الگوهای تحلیل پوششی دادههای پنجرهای و رویه دسترس آزاد پنجرهای نیز، استانهای آذربایجانغربی، خراسان و لرستان جزء کاراترین استانها در تولید چغندرقند کشور میباشند و استان فارس ناکاراترین استان در تولید این محصول محسوب میشود. با توجه به اینکه الگوهای مرزی کامل نسبت به الگوهای مرزی جزئی دارای فروضی میباشند که به واقعیت نزدیکتر است بنابراین نتایج حاصل از این الگوها مطلوبتر میباشند. از این رو پیشنهاد میگردد که در مطالعات آتی جهت اندازهگیری کارایی فنی و رتبهبندی واحدهای تصمیمگیرنده از این الگوها بهره گرفته شود.
طراوت عارف عشقی؛ محمد قهرمان زاده؛ حسین راحلی؛ قادر دشتی
چکیده
به سبب وابستگی شدید فعالیتهای کشاورزی به عوامل آب و هوایی، این زیربخش اقتصادی با ریسک بیشتری مواجه بوده و جهت مدیریت این ریسک ها همواره بیمه کشاورزی به عنوان یکی از بهترین راهکارها مطرح بوده است. نکته کلیدی در طراحی مناسب قراردادهای بیمه کشاورزی، الگوسازی دقیق توزیع عملکرد محصول و در واقع برآورد احتمال خسارت میباشد. در حال حاضر ...
بیشتر
به سبب وابستگی شدید فعالیتهای کشاورزی به عوامل آب و هوایی، این زیربخش اقتصادی با ریسک بیشتری مواجه بوده و جهت مدیریت این ریسک ها همواره بیمه کشاورزی به عنوان یکی از بهترین راهکارها مطرح بوده است. نکته کلیدی در طراحی مناسب قراردادهای بیمه کشاورزی، الگوسازی دقیق توزیع عملکرد محصول و در واقع برآورد احتمال خسارت میباشد. در حال حاضر بیمه عملکرد محصول به صورت سنتی اجرا میشود و با مشکلاتی مواجه است که توجه به متنوعسازی روشهای بیمهای و استفاده از روشهای دقیق و مرسوم جهت محاسبه احتمال خسارت و حقبیمه، به منظور بهبود شرایط موجود را ضروری میکند. بنابراین در مطالعه حاضر تلاش شده است تا میزان ریسک عملکرد محصول با استفاده از رهیافت های آماری پارامتریک و ناپارامتریک برای یک خدمت بیمه ای جدید به نام بیمه عملکرد منطقه ای محاسبه شود. اطلاعات مورد استفاده مربوط به محصولات گندم و جو آبی و دیم در شهرستانهای اهر و هشترود در استان آذربایجانشرقی طی دوره زمانی 92-1354 میباشد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مقادیر احتمال خسارت محاسبه شده از طریق رهیافت ناپارامتریک از دقت بیشتری برخوردارند. همچنین مشخص گردید درصد احتمال خسارت برای محصولات مورد نظر در شهرستان هشترود از شهرستان اهر بیشتر است. لذا پیشنهاد میشود تا ضمن در نظرگرفتن خصوصیات توابع توزیع در محاسبات مربوط به احتمال خسارت و انتخاب رهیافت مناسب، در تقسیم بندیهای منطقهای مربوط به تعیین حق بیمه، به منظور تشکیل گروه های ریسک عملکرد همگن، بر روی شهرستانها به جای کل استان تمرکز گردد.
قادر دشتی؛ خدیجه الفی؛ محمد قهرمان زاده
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی نحوه اثرگذاری متغیرهای آب و هوایی شامل دما، بارش، سرعت باد و رطوبت بر سهم سطح زیرکشت انواع محصولات سالانه زراعی شامل غلات، حبوبات، سبزیجات، محصولات جالیزی، محصولات علوفه ای و محصولات صنعتی در ایران صورت گرفت. در این راستا با استفاده از اطلاعات زراعی و هواشناسی 336 شهرستان کشور در دوره زمانی 92-1391 اقدام به برآورد ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی نحوه اثرگذاری متغیرهای آب و هوایی شامل دما، بارش، سرعت باد و رطوبت بر سهم سطح زیرکشت انواع محصولات سالانه زراعی شامل غلات، حبوبات، سبزیجات، محصولات جالیزی، محصولات علوفه ای و محصولات صنعتی در ایران صورت گرفت. در این راستا با استفاده از اطلاعات زراعی و هواشناسی 336 شهرستان کشور در دوره زمانی 92-1391 اقدام به برآورد مدل لاجیت چندگانه کسری گردید. نتایج مطالعه نشان داد افزایش دما سهم سطح زیرکشت غلات و محصولات جالیزی را افزایش و سهم سطح زیرکشت حبوبات را کاهش می-دهد. لذا با توجه به پیش بینی های صورت گرفته در مورد افزایش دما در سال های آتی، انتظار بر این است که میزان کشت غلات افزایش و میزان کشت حبوبات کاهش یابد. بارش متغیر دیگری است که با افزایش آن سهم سطح زیرکشت غلات افزایش و سهم سایر انواع محصولات کاهش می-یابد. درصد رطوبت بر سهم سطح زیرکشت سبزیجات و محصولات صنعتی و سرعت باد نیز بر سهم سطح زیرکشت محصولات صنعتی و غلات موثر می باشد. از این رو توصیه می گردد نحوه واکنش تولیدکنندگان محصولات زراعی سالانه به تغییرات آب و هوایی تحت سناریوهای گوناگون پیش بینی و با مقایسه مقدار تولید بالقوه با نیازهای غذایی جامعه در آینده و تعیین شکاف های موجود، مبنای سیاست گذاری های لازم در این زمینه فراهم شود. همچنین با توجه به اینکه مطالعه حاضر تنها تخصیص زمین بین انواع محصولات سالانه زراعی را مدنظر قرار داده است، توصیه می-گردد مطالعات دیگری نیز در زمینه بررسی نحوه اثرگذاری تغییرات آب و هوایی بر تولیدات سایر بخش های کشاورزی از قبیل محصولات باغی و دامی صورت گیرد.
محمد قهرمان زاده؛ قادر دشتی؛ زهرا رسولی بیرامی
چکیده
در این مقاله سعی شده است که چرخش رژیم و سرریز تلاطم قیمت در سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور با کاربرد مدل چندمتغیرهی مارکف سوئیچینگ GARCH الگوسازی شود. برای این منظور از سریهای قیمت ماهانهی دان مرغ، مرغ زنده، گوشت مرغ (سطوح عمودی بازار مرغ)، علوفه، گوسفند زنده، گوشت گوسفند (سطوح عمودی بازار گوسفند)، علوفه، گوسالهی زنده و گوشت گوساله ...
بیشتر
در این مقاله سعی شده است که چرخش رژیم و سرریز تلاطم قیمت در سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور با کاربرد مدل چندمتغیرهی مارکف سوئیچینگ GARCH الگوسازی شود. برای این منظور از سریهای قیمت ماهانهی دان مرغ، مرغ زنده، گوشت مرغ (سطوح عمودی بازار مرغ)، علوفه، گوسفند زنده، گوشت گوسفند (سطوح عمودی بازار گوسفند)، علوفه، گوسالهی زنده و گوشت گوساله (سطوح عمودی بازار گوساله) در دوره زمانی 92-1376 استفاده شد. نتایج بدست آمده مبین وجود دو رژیم تلاطمی در سطوح عمودی هر سه بازار مرغ، گوسفند و گوساله و چرخشهای پی در پی رژیم تلاطم قیمت بویژه بازار گوشت قرمز کشور میباشند که ریسک و عدم حتمیت زیادی را به بازار دام و طیور کشور تحمیل مینماید. در سطوح عمودی هر سه بازار هر چند دورهی دوام رژیم پرتلاطم کمتر از رژیم کمتلاطم میباشد ولی تعداد و طول دورههای زمانی همراه با تلاطم بالای قیمت بسیار زیاد میباشد. بر اساس نتایج سرریز تلاطم قیمت، سرریزهای مختلف شوکها و نیز تلاطم قیمتها بین سطوح مختلف هر سه بازار و در هر دو رژیم تلاطم قیمت رخ داده است؛ هرچند سرریزها در رژیم پرتلاطم در هر سه بازار شدیدتر و یا بیشتر از رژیم کمتلاطم بوده است. بر این اساس، میتوان بیان نمود که سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور ارتباطات قیمتی متقابل و قوی باهم دارند که بایستی در سیاستگذاریهای مربوط به بخش کاملاً مدنظر قرار گیرد. از سوی دیگر، به علت چرخشهای پی در پی رژیم تلاطم قیمت بویژه در بازار گوشت قرمز، عدم حتمیت و به تبع آن، عدم قابلیت پیشبینی شرایط آینده، ویژگی بارز این بازارها میباشد. این ویژگی شرایط نامطمئنی را برای سرمایهگذاران و تولیدکنندگان در این بخش بوجود آورده و از سوی دیگر رفاه مصرفکنندگان نیز پی در پی دچار تغییر میشود. لذا باید برای تشویق سرمایهگذاری تلاشهایی در جهت توسعهی ابزارهای مدیریت ریسک از قبیل بیمه و نیز کاهش تلاطم قیمت و چرخش پی در پی آن در بازار دام و طیور کشور صورت گیرد.
زهرا رسولی بیرامی؛ محمد قهرمان زاده؛ قادر دشتی؛ رسول محمدرضایی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر الگوسازی تلاطم قیمت در بازار گوشت قرمز کشور با استفاده از مدل های مختلف گروه GARCH در دوره ی زمانی فروردین 1371 تا اسفند 1392 می باشد. بدین منظور، بر اساس توابع زیان پیشبینی مختلف، از بین مدل های متفاوت برآورد شده برای بررسی رفتار تلاطم قیمت ها در بازارهای علوفه، گوساله ی زنده، گوسفند زنده، خرده فروشی گوشت گوسفند و خرده ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر الگوسازی تلاطم قیمت در بازار گوشت قرمز کشور با استفاده از مدل های مختلف گروه GARCH در دوره ی زمانی فروردین 1371 تا اسفند 1392 می باشد. بدین منظور، بر اساس توابع زیان پیشبینی مختلف، از بین مدل های متفاوت برآورد شده برای بررسی رفتار تلاطم قیمت ها در بازارهای علوفه، گوساله ی زنده، گوسفند زنده، خرده فروشی گوشت گوسفند و خرده فروشی گوشت گوساله ی کشور، به ترتیب مدل -SAGARCH(1,1) با توزیع t و مدل های NGARCH(1,1)، TGARCH(1,1)، SAGARCH(1,1) و EGARCH(1,1) با توزیع گوسین به عنوان مدل نهایی انتخاب شدند. نتایج حاصل از تخمین این مدل ها همگی بیانگر علائمی از واریانس ناهمسانی نامتقارن در بازارهای مرتبط با گوشت قرمز کشور می باشند، بطوری که بجز بازار علوفه که در آن شوک های منفی، تلاطم را بیشتر از شوک های مثبت با همان اندازه افزایش می دهند، در بقیه بازارها این شوک های مثبت هستند که تلاطم را بیشتر افزایش می دهند. همچنین یافته های تحقیق مؤید آن است که پایداری شوک های وارد شده بر تلاطم شرطی در بازارهای تحت بررسی نسبتاً زیاد بوده و لذا شوک های قیمتی وارده خیلی به آرامی و تدریجی از بین می روند. همچنین میزان حساسیت تلاطم قیمت ها به اخبار جدید بازار در کالاهای گوساله ی زنده و گوشت گوساله بیشتر از سایر کالاها می باشد.
محمد قهرمان زاده؛ فاطمه فریادی شاهگلی؛ قادر دشتی
چکیده
مطالعات صورت گرفته در سال های اخیر نشان داده اند روابط قیمت های مکانی به دلیل وجود هزینه های مبادلاتی ممکن است غیرخطی باشد لذا مطالعه حاضر با هدف آزمون قانون قیمت واحد (LOP) در بازار تخم مرغ بین استان های شمالغرب کشور شامل آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و تهران تحت روابط غیرخطی و با استفاده از داده های روزانه قیمت خرده ...
بیشتر
مطالعات صورت گرفته در سال های اخیر نشان داده اند روابط قیمت های مکانی به دلیل وجود هزینه های مبادلاتی ممکن است غیرخطی باشد لذا مطالعه حاضر با هدف آزمون قانون قیمت واحد (LOP) در بازار تخم مرغ بین استان های شمالغرب کشور شامل آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و تهران تحت روابط غیرخطی و با استفاده از داده های روزانه قیمت خرده فروشی تخم مرغ طی سال های 92-1385 صورت گرفته است. در ابتدا جهت اطمینان از غیرخطی بودن رابطه بین سری قیمت ها از آزمون های لوکنن وهمکارن (20) و BDS بهره گرفته شد. نتیجه هر دو آزمون وجود رابطه غیرخطی بین سری های مذکور را تایید کردند. در نتیجه از رهیافت پیشنهادی امنوئیلیدس و فوسکیس (8) که یک رگرسیون کمکی برای مدل ESTAR می باشد، برای آزمون قانون قیمت واحد (LOP) تحت روابط غیرغطی قیمت ها در بازار تخم مرغ در استان های مذکور استفاده شد. نتایج بدست آمده بیان می کنند که بازارهای مذکور برای محصول تخم مرغ بخوبی پیوسته هستند و LOP در تمامی جفت های بازار برقرار است و بجز دو استان تهران-اردبیل که رابطه LOP ضعیف بین آنها برقرار بوده در بقیه استان ها رابطه LOP قوی برقرار می باشد. در نتیجه می توان بازارهای این استان ها را به عنوان یک بازار تلقی نمود. بنابراین دولت هرگونه سیاستی را در هریک از این استان ها اجرا کند آثار این سیاست به طور کامل به استان های دیگر نیز منتقل شده و رفاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان این استان ها را تحت تاثیر قرار می دهد. لذا توصیه می گردد سیاستگذاران و برنامه ریزان یک نگاه کلی به قضیه داشته باشند و با توجه به پیوستگی بازارها و انتقالات قیمتی بین این بازارها برنامه خود را به صورت منطقه ای اتخاذ نمایند.
اسماعیل پیش بهار؛ قادر دشتی؛ رویا فردوسی
چکیده
درباره اثرات متغیرهای کلان اقتصادی روی متغیرهای حقیقی و اسمی نظرات گوناگونی مطرح شده است. بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر رشد اقتصادی برای پاسخ به این سؤال که آیا تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی در ادوار تجاری ابزار سیاستی مفیدی است یا نه، حائز اهمیت است. در مطالعه حاضر جهت بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر ارزش افزوده بخش ...
بیشتر
درباره اثرات متغیرهای کلان اقتصادی روی متغیرهای حقیقی و اسمی نظرات گوناگونی مطرح شده است. بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر رشد اقتصادی برای پاسخ به این سؤال که آیا تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی در ادوار تجاری ابزار سیاستی مفیدی است یا نه، حائز اهمیت است. در مطالعه حاضر جهت بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی، از الگوی خودرگرسیون برداری بیزین و دادههای فصلی سال های 91-1369 استفاده شده است. در الگوهای خودرگرسیون برداری به دلیل وجود پارامترهای زیاد در مدل، پیش بینی های مدل منحرف میشوند. الگوی خودرگرسیو برداری بیزین به دلیل کاهش پارامترهای مدل و در نظر گرفتن توابع پیشین، پیش بینی های قابل اعتمادتری انجام می دهند و ضرایب مدل با دقت بیشتری برآورد می گردند. بر اساس نتایج معیار RMSE تابع پیشین نرمال- ویشارت به عنوان توزیع پیشین مناسب در این تحقیق شناخته شد. مطابق نتایج حاصل از تابع واکنش آنی اثر شوک متغیرهای کلان اقتصادی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی و سرمایهگذاری داخلی پایدار بوده و در مورد درآمد مالیاتی، نرخ ارز و پایه پولی به ترتیب بعد از 5، 7 و 4 دوره میرا میشوند. شوک متغیرهای کلان اقتصادی در نیمه اول سال اثر افزایشی روی ارزش افزوده بخش کشاورزی داشته و در نیمه دوم سال اثر کاهشی روی آن دارد.
قادر دشتی؛ پروین قادری نژاد
چکیده
با توجه به محدودیت منابع، طراحی علمی الگوی کشت به منظور افزایش بهره وری عوامل تولید و کاهش هزینه تولید واحد محصول ضروری مینماید. پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن الگوی بهینه کشت محصولات زراعی با لحاظ مزیت نسبی در سه شهرستان دره شهر، ایوان و شیروان چرداول استان ایلام انجام پذیرفت. برای این منظور با استفاده از داده های سال 1390 ، شاخص های مزیت ...
بیشتر
با توجه به محدودیت منابع، طراحی علمی الگوی کشت به منظور افزایش بهره وری عوامل تولید و کاهش هزینه تولید واحد محصول ضروری مینماید. پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن الگوی بهینه کشت محصولات زراعی با لحاظ مزیت نسبی در سه شهرستان دره شهر، ایوان و شیروان چرداول استان ایلام انجام پذیرفت. برای این منظور با استفاده از داده های سال 1390 ، شاخص های مزیت نسبی محاسبه و جهت تعیین ترکیب مطلوب کشت از مدل برنامه ریزی خطی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد در تمامی شهرستان ها محصولات فاقد مزیت نسبی نیز تولید می شوند ضمن اینکه مقایسه ترکیب کشت محصولات زراعی در وضعیت فعلی با نتایج الگوی برنامه ریزی بیانگر آن است که بطور متوسط تولید تعداد حدود 50 درصد از محصولات کنونی توصیه می شود. بدین ترتیب در راستای اقتصادی تر شدن فعالیتها، توجه به تولید محصولات مزیت دار هر شهرستان، با در نظر گرفتن مقادیر محدود عوامل توصیه می گردد.
الهام شبانی؛ قادر دشتی؛ محمد قهرمان زاده؛ باب اله حیاتی؛ جواد حسین زاد
چکیده
هدف اصلی مطالعه حاضر، بررسی منابع رشد تولیدات زراعی کشور می باشد که برای این منظور از رهیافت تابع تولید مرزی فان که شامل تغییر نهاده های فیزیکی، تغییر فنی و تغییر نهادی است استفاده گردید. دوره زمانی مطالعه شامل سال های 90- 1357 می باشد. بر طبق آزمون ایستاییADF، متغیرهای تابع تولید مرزی هم جمع از مرتبه یک بودند و آزمون یوهانسون نشان داد ...
بیشتر
هدف اصلی مطالعه حاضر، بررسی منابع رشد تولیدات زراعی کشور می باشد که برای این منظور از رهیافت تابع تولید مرزی فان که شامل تغییر نهاده های فیزیکی، تغییر فنی و تغییر نهادی است استفاده گردید. دوره زمانی مطالعه شامل سال های 90- 1357 می باشد. بر طبق آزمون ایستاییADF، متغیرهای تابع تولید مرزی هم جمع از مرتبه یک بودند و آزمون یوهانسون نشان داد که حداقل دو بردار همجمعی بین این متغیرها وجود دارد. یافته های حاصل از بررسی منابع رشد تولیدات زراعی نشان داد که از 41/ 3 درصد متوسط رشد سالیانه ارزش تولیدات زراعی کشور، 94/ 85 درصد آن در اثر افزایش نهاده های فیزیکی بوده که سرمایه ماشینی، نیروی کار، زمین و کود شیمیایی به ترتیب 58/ 39، 97/ 26، 14/ 11 و 17/0 درصد سهم را داشته اند. سهم تغییر فنی و تغییر نهادی نیز از این میزان رشد به ترتیب 8 و 6 درصد بوده است. بنابراین با توجه به سهم عمده منابع فیزیکی در بهبود تولیدات زراعی، اتخاذ تدابیر و راهکارهای مناسب جهت ارتقای بهره وری عوامل تولید توصیه می گردد
معصومه رشیدقلم؛ قادر دشتی؛ زهرا رسولی؛ فرید امینیان
چکیده
در پیش گرفتن سیاست های نهاده ای مناسب و تکنولوژی متناسب با ساختار تولید منجر به استفاده اقتصادی از منابع تولید می گردد. آگاهی از کششهای قیمتی نهاده ها و نوع روابط بین نهاده ها در کشاورزی به انتخاب سیاستهای مناسب نهاده ای کمک خواهد کرد. در این مطالعه ساختار تولید پسته در شهرستان دامغان مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با بهره ...
بیشتر
در پیش گرفتن سیاست های نهاده ای مناسب و تکنولوژی متناسب با ساختار تولید منجر به استفاده اقتصادی از منابع تولید می گردد. آگاهی از کششهای قیمتی نهاده ها و نوع روابط بین نهاده ها در کشاورزی به انتخاب سیاستهای مناسب نهاده ای کمک خواهد کرد. در این مطالعه ساختار تولید پسته در شهرستان دامغان مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با بهره گیری از تئوری دوگان و با استفاده از داده های مقطعی، تابع هزینه ترانسلوگ و معادلات سهم هزینه عوامل تولید در قالب یک سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط تکراری به طور همزمان برآورد شد. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق تکمیل 177 پرسشنامه از پسته کاران شهرستان دامغان در سال 1387 جمع آوری گردید. نتایج نشان داد کشش های خودقیمتی تقاضای نهاده ها منفی است و کشش های متقاطع در همه موارد بجز کشش متقاطع مربوط به دو نهاده کودشیمیایی و نیروی کار و همچنین دو نهاده کودشیمیایی و سم که جانشین هستند، دلالت بر رابطه ی مکملی دارند. مقادیر عددی مربوط به کشش های خودقیمتی نیز نشان دهنده کشش ناپذیری تقاضای نهادههای نیروی کار، سم و کود حیوانی در برابر تغییر قیمت آنها در تولید پسته در این شهرستان است. همچنین بازده نسبت به مقیاس نزولی و برابر 72/0 درصد می باشد که نشان می دهد بهره برداران با مساله عدم صرفه جویی ناشی از اندازه مواجه می باشند. لذا سیاست های اجرایی و تحقیقاتی که در راستای بهبود عوامل تولید موثر بر ساختار تولید پسته نظیر کود، سم و نیروی کار باشند، توصیه می شود.
جواد حسین زاد؛ اکرم جوادی؛ باب اله حیاتی؛ اسماعیل پیش بهار؛ قادر دشتی
چکیده
چکیدهبا افزایش فعالیت های کشاورزی برای تامین غذای جمعیت رو به رشد جهان، مصرف منابع آبی برای انجام این فعالیت ها نیز افزایش یافته است. حال آنکه به علت برداشت و مصرف بی رویه، از این منابع محدود به درستی استفاده نمی شود. بطوری که در اکثر نواحی کشور سطح سفرههای آب زیرزمینی بشدت افت نموده و تراز آن منفی است. بنابراین به کار بردن یک برنامه ...
بیشتر
چکیدهبا افزایش فعالیت های کشاورزی برای تامین غذای جمعیت رو به رشد جهان، مصرف منابع آبی برای انجام این فعالیت ها نیز افزایش یافته است. حال آنکه به علت برداشت و مصرف بی رویه، از این منابع محدود به درستی استفاده نمی شود. بطوری که در اکثر نواحی کشور سطح سفرههای آب زیرزمینی بشدت افت نموده و تراز آن منفی است. بنابراین به کار بردن یک برنامه مدیریت مناسب برای استفاده بهینه از این منابع ضروری به نظر میرسد. با توجه به اینکه اثرات تخلیه آب زیرزمینی در طول زمان انباشته می شود، زمان به عنوان یک متغیر اساسی در حل مسائل بهینه سازی برای چنین منابعی مطرح است و استفاده از مدل های پویا مانند روش کنترل بهینه را برای چنین مواردی ضروری می نماید. هدف عمده در این مدل ها، یافتن حداکثر منافع خالص اجتماعی با توجه به پایداری سفره می باشد. در مطالعه حاضر نیز مدل کنترل بهینه برای برداشت آب های زیرزمینی دشت عجب شیر که از مناطق مهم کشاورزی استان آذربایجان شرقی می باشد، بکار رفته است. این دشت از جمله مناطقی است که با مشکل کمبود و تراز منفی منابع آب زیرزمینی مواجه می باشد. با اجرای مدل کنترل بهینه در این منطقه، مسیربهینه استخراج آب از منبع زیرزمینی آن تعیین گردید. نتایج نشان می دهد که حدود 36 سال طول می کشد تا ارتفاع آب در سفره زیرزمینی بالا آمده و در سطح ایستابی بهینه خود قرار گیرد. در این مدت میزان برداشت آب از سفره کاهش یافته و از یک منبع جایگزین مناسب که در این مطالعه فاضلاب تصفیه شده می باشد، برای تأمین اضافه نیاز کشاورزان استفاده می شود. به این ترتیب رعایت حد تعیین شده از یک طرف موجب حفظ و پایداری سفره شده و از طرف دیگر توسعه و ادامه پایدار فعالیت های کشاورزی و افزایش درآمد کشاورزان منطقه را به دنبال خواهد داشت.
مهدی احسانی؛ قادر دشتی؛ باب اله حیاتی؛ محمد قهرمان زاده
چکیده
چکیده مواردی نظیر کم آبی مفرط، عدم تناسب زمانی و مکانی بارشها، بهرهوری پایین نهاده آب در بخش کشاورزی به همراه افزایش روزافزون تقاضا برای محصولات کشاورزی و همین طور خشکسالیهای مکرر باعث شده که آب به یک نهاده مهم و کمیاب در فرآیند تولید فرآوردههای کشاورزی تبدیل شود. بنابراین مدیریت صحیح تقاضا و تلاش برای صرفهجویی در مصرف آب ...
بیشتر
چکیده مواردی نظیر کم آبی مفرط، عدم تناسب زمانی و مکانی بارشها، بهرهوری پایین نهاده آب در بخش کشاورزی به همراه افزایش روزافزون تقاضا برای محصولات کشاورزی و همین طور خشکسالیهای مکرر باعث شده که آب به یک نهاده مهم و کمیاب در فرآیند تولید فرآوردههای کشاورزی تبدیل شود. بنابراین مدیریت صحیح تقاضا و تلاش برای صرفهجویی در مصرف آب میتواند ضمن توسعه کشتهای آبی، عوارض زیست محیطی ناشی از مصرف بیرویه آن را کاهش دهد. یکی از روشهای اعمال مدیریت تقاضای آب تعیین ارزش اقتصادی آن میباشد که موجبات تقویت نقش اقتصادی آب در توسعه را فراهم میسازد. در این راستا، هدف این مطالعه، تعیین ارزش اقتصادی آب کشاورزی از دید تقاضاکنندگان با استفاده از رهیافت تابع تولید و تابع هزینه دوگان در اراضی تحت پوشش شبکه آبیاری دشت قزوین در سال زراعی 87-1386 برای محصول گندم میباشد. بر اساس نتایج، ارزش اقتصادی نهاده آب از رهیافت های تابع تولید و تابع هزینه به ترتیب 586 و 609 ریال به ازای هر مترمکعب آب برآورد گردید. طبقه بندی JEL : C61 ,Q25, R32
قادر دشتی؛ اکرم جوادی؛ طراوت عارف عشقی
چکیده
چکیدهبا عنایت به اینکه حدود 34 درصد سطح زیر کشت برنج کشور به استان گیلان تعلق دارد، در مطالعه حاضر برخی ابعاد اقتصادی و مدیریت بکارگیری منابع تولید بویژه ارزش اقتصادی آن ها در شهرستان رشت مورد بررسی واقع شد. برای این کار داده های لازم از 80 شالیکار منطقه در سال 1386 جمع آوری گردید. با توجه به مزایای روش های پارامتریک در تبیین ساختار تولید ...
بیشتر
چکیدهبا عنایت به اینکه حدود 34 درصد سطح زیر کشت برنج کشور به استان گیلان تعلق دارد، در مطالعه حاضر برخی ابعاد اقتصادی و مدیریت بکارگیری منابع تولید بویژه ارزش اقتصادی آن ها در شهرستان رشت مورد بررسی واقع شد. برای این کار داده های لازم از 80 شالیکار منطقه در سال 1386 جمع آوری گردید. با توجه به مزایای روش های پارامتریک در تبیین ساختار تولید و تقاضای نهاده ها، جهت نیل به هدف تحقیق از رهیافت تابع سود استفاده شد. با انتخاب و برازش الگوی سود ترانسلوگ به روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط، توابع تقاضای نهاده ها مشخص گردید. نهایتاٌ با بهره گیری از قضیه هتلینگ ارزش اقتصادی هر هکتار شالیزار 16000000 ریال و ارزش اقتصادی نیروی کار خانوادگی حدود 200000 ریال برای هر نفر روز به دست آمد. بدین ترتیب توجه تولید کنندگان به ارزش های فوق برای نهاده ها ی مورد نظر می توانند به سود آوری فرایند تولید برنج منجر شود.
قادر دشتی؛ محمد خداوردیزاده؛ رسول محمدرضایی
چکیده
چکیدهبه منظور کاهش آسیب پذیری اهداف توسعه اقتصادی، گسترش صادرات غیر نفتی و تنوع بخشیدن به درآمدهای صادراتی کشور ضرورت دارد. نظر به اهمیت محصول پسته در صادرات غیر نفتی کشور پژوهش حاضر با هدف تعیین مزیت نسبی و تحلیل ساختار بازار صادرات جهانی پسته صورت پذیرفته است. دوره مورد مطالعه این تحقیق سال های 2006- 2002 را شامل می شود. به منظور تعیین ...
بیشتر
چکیدهبه منظور کاهش آسیب پذیری اهداف توسعه اقتصادی، گسترش صادرات غیر نفتی و تنوع بخشیدن به درآمدهای صادراتی کشور ضرورت دارد. نظر به اهمیت محصول پسته در صادرات غیر نفتی کشور پژوهش حاضر با هدف تعیین مزیت نسبی و تحلیل ساختار بازار صادرات جهانی پسته صورت پذیرفته است. دوره مورد مطالعه این تحقیق سال های 2006- 2002 را شامل می شود. به منظور تعیین مزیت نسبی کشورهای صادرکننده پسته از دو شاخص مزیت نسبی آشکار شده و مزیت نسبی آشکار شده متقارن و برای تبیین ساختار بازار صادرات جهانی پسته از شاخص های هرفیندال و نسبت تمرکز استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که از بین کشورهای صادرکننده پسته تنها کشورهای لوکزامبورگ، آمریکا، سوریه، هلند، قبرس، اسلواکی، یونان و اردن دارای مزیت نسبی در صادرات پسته می باشند. به علاوه نتایج حاصل از شاخص مزیت نسبی بیانگر اختلاف فراوان مزیت نسبی صادراتی کشور ایران نسبت به سایر کشورهای صادرکننده پسته می باشد اما این مزیت نسبی طی سالهای مورد مطالعه در حال کاهش بوده است. هم چنین هر چند که کشور ایران به عنوان بنگاه مسلط 60 درصد از صادرات جهانی پسته را در اختیار دارد ولی بر خلاف انتظار از قیمت صادراتی مناسبی برخوردار نمی باشد. بدین ترتیب در راستای تقویت و تثبیت شاخص محصول پسته ایران توصیه می گردد با در پیش گرفتن سیاست تنوع صادرات، به تدریج از میزان تمرکز کشور به تعدادی بازار محدود و سنتی کاسته شود.
جواد حسین زاد؛ طراوت عارف عشقی؛ قادر دشتی
چکیده
چکیدهیکی از عوامل مؤثر و تعیین کننده در استفاده مطلوب از نهاده ها اندازه واحد تولیدی می باشد. با توجه به این که اندازه بهینه واحدهای تولیدی کشاورزی تحت تأثیر ویژگی ها و شرایط اقتصادی هر منطقه می باشد، مطالعات مربوط به تعیین اندازه واحدهای تولید کشاورزی باید به طور اختصاصی برای هر محصول و در هر منطقه صورت بگیرد. در مطالعه حاضر با استفاده ...
بیشتر
چکیدهیکی از عوامل مؤثر و تعیین کننده در استفاده مطلوب از نهاده ها اندازه واحد تولیدی می باشد. با توجه به این که اندازه بهینه واحدهای تولیدی کشاورزی تحت تأثیر ویژگی ها و شرایط اقتصادی هر منطقه می باشد، مطالعات مربوط به تعیین اندازه واحدهای تولید کشاورزی باید به طور اختصاصی برای هر محصول و در هر منطقه صورت بگیرد. در مطالعه حاضر با استفاده از تابع هزینه ترانسلوگ اندازه مطلوب مزارع برنج استان گیلان که یکی از مستعدترین مناطق تولیدکننده برنج کشور است تعیین شد. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از 280 کشاورز نمونه که به روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای انتخاب شده بودند، بدست آمد. نتایج بدست آمده حاکی از وجود بازده صعودی نسبت به مقیاس در کل استان و همچنین در هریک از شهرستان های منتخب می باشد. اندازه بهینه بدست آمده برای مزارع برنج استان 17/2 هکتار می باشد. این اندازه برای رشت 2/2، صومعه سرا 26/2، تالش 01/2، آستانه اشرفیه73/1 و رودسر 47/1 هکتار بدست آمد. در همه موارد اندازه های بهینه از متوسط سطح زیرکشت موجود مزارع در منطقه بزرگتر میباشند. تشویق برنجکاران به تشکیل تعاونی ها و تغییر مدیریت مزارع از حالت خرده مالکی به مدیریت های یکپارچه از جمله پیشنهادات این تحقیق میباشد.