اقتصاد کشاورزی
مصطفی مرادی؛ حسین شعبانعلی فمی؛ علی اکبر براتی؛ رضا صالحی محمدی
چکیده
سالانه تقریباً یکسوم کل مواد غذایی تولید شده برای مصرف انسان به دلایل مختلف به ضایعات تبدیل میشود. این میزان اتلاف پیامدهای منفی قابلتوجهی بر محیطزیست، اقتصاد و جامعه دارد. مطالعات متعددی سیاستهای مختلفی از جمله استفاده از راهکارهای فنی برای کاهش ضایعات مواد غذایی پیشنهاد کردهاند. با این حال، تردید در اثربخشی و پیامدهای ...
بیشتر
سالانه تقریباً یکسوم کل مواد غذایی تولید شده برای مصرف انسان به دلایل مختلف به ضایعات تبدیل میشود. این میزان اتلاف پیامدهای منفی قابلتوجهی بر محیطزیست، اقتصاد و جامعه دارد. مطالعات متعددی سیاستهای مختلفی از جمله استفاده از راهکارهای فنی برای کاهش ضایعات مواد غذایی پیشنهاد کردهاند. با این حال، تردید در اثربخشی و پیامدهای ناخواسته اجرای این راهکارها موجب تأکید محققان بر رویکردها و مداخلات مبتنی بر بازار برای کاهش ضایعات شده است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف برآورد ضایعات و بررسی پتانسیلهای بالقوه توسعه کانالهای مختلف بازاریابی بهعنوان اشکالی از رویکردهای مبتنی بر بازار بر کاهش ضایعات در سراسر زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه انجام شد. بدین منظور با استفاده از مرور ادبیات و مصاحبه با متخصصان و کنشگران کلیدی زنجیره تأمین یک مدل پویایی سیستم ضایعات در زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه توسعه داده شد. ابزار جمعآوری دادههای تحقیق پرسشنامه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل دو گروه از متخصصان موضوعی و کنشگران زنجیره تأمین زنجیره تأمین سبزیجات برگی بود. در مجموع، 22 متخصص و 728 کنشگر از مراحل مختلف زنجیره تأمین مورد مطالعه قرار گرفتند. بر اساس نتایج، سالانه تقریباً 31.000 تن (39 درصد) از تولیدات سبزیجات برگی در سراسر زنجیره تأمین به ضایعات تبدیل میشود. پیشبینی روند آینده ضایعات نیز نشان میدهد که در صورت تداوم وضعیت فعلی، میزان ضایعات در دهههای آینده همچنان افزایش خواهد یافت. نتایج شبیهسازی سناریوهای تحقیق نشان داد که توسعه صنایع فرآوری، ضایعات کل در زنجیره تأمین سبزیجات برگی را از تقریباً 31.000 تن به حدود 20.000 تن در سال کاهش میدهد. بنابراین، لازم است که سیاستها و برنامههای دولت در زمینه مبادله سبزیجات برگی در منطقه مورد مطالعه بر حمایت از کسبوکارهای مرتبط با صنایع فرآوری سبزیجات برگی و ایجاد زیرساختهای اولیه مورد نیاز این صنایع متمرکز شود.
اقتصاد کشاورزی
سودابه بینائی؛ حسین شعبانعلی فمی؛ خلیل کلانتری؛ علی اکبر براتی
چکیده
در دهههای اخیر کشت در محیطهای گلخانهای بهعنوان یکی از راهحلهای بالقوه جهت افزایش بهرهوری منابع تولید و پاسخگویی به تقاضای غذایی فزاینده ناشی از رشد جمعیت مورد توجه کشورها قرار گرفته است. بااینحال، شکاف عملکردی قابلتوجهی از نظر شاخصهای عملکردی گلخانهها نظیر عملکرد محصول، مصرف آب، انرژی و غیره در کشور ایران با کشورهای ...
بیشتر
در دهههای اخیر کشت در محیطهای گلخانهای بهعنوان یکی از راهحلهای بالقوه جهت افزایش بهرهوری منابع تولید و پاسخگویی به تقاضای غذایی فزاینده ناشی از رشد جمعیت مورد توجه کشورها قرار گرفته است. بااینحال، شکاف عملکردی قابلتوجهی از نظر شاخصهای عملکردی گلخانهها نظیر عملکرد محصول، مصرف آب، انرژی و غیره در کشور ایران با کشورهای پیشرو در صنعت تولیدات گلخانهای وجود دارد. یکی از راهکارهای مورد تأکید برای غلبه بر این چالشها و بهینهسازی استفاده از منابع تولید، پیادهسازی فناوریهای هوشمند در گلخانهها است. با توجه به عدم توسعه فراگیر فناوریهای هوشمند در گلخانههای استان تهران و اهمیت این استان در تولید محصولات گلخانهای در کشور، مطالعه حاضر با هدف تحلیل توسعه کشاورزی هوشمند در گلخانههای استان تهران انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از خبرگان موضوعی دارای سابقه تحقیقاتی یا اجرایی در زمینه هوشمندسازی گلخانهها بودند. انتخاب این افراد نیز به روش هدفمند انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. در ابتدا با استفاده از مرور ادبیات موضوع و مصاحبههای نیمه ساختارمند با خبرگان موضوعی، متغیرهای عوامل مؤثر بر توسعه کشاورزی هوشمند در گلخانهها (شامل مؤلفهها، الزامات و چالشهای توسعه کشاورزی هوشمند) شناسایی شدند. سپس، از خبرگان خواسته شد تا اثرات متقاطع، متغیرهای شناسایی شده را از طریق مقایسه زوجی ارزیابی کنند. درنهایت، تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل اثرات متقابل با استفاده از نرمافزار MICMAC انجام شد. بر مبنای تحلیل شبکه روابط اثرگذاری و اثرپذیری بهترتیب الزامات و چالشهای اقتصادی، الزامات و چالشهای فنی و زیرساختی، الزامات قانونی و مقرراتی و الزامات نهادی بهعنوان تأثیرگذارترین متغیرهای مؤثر بر توسعه کشاورزی هوشمند در استان تهران شناسایی شدند.
اقتصاد کشاورزی
حسین شعبانعلی فمی؛ سید محمد صادق تیموری سندسی؛ ناصر مطیعی؛ مهسا معتقد
چکیده
هدف این مطالعه، بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار بود که در قالب پارادایم کمی حاکم بر این پژوهش انجام شد. حجم نمونه تحقیق 252 نفر از کشاورزان شهرستان رودبار بودند که بهروش تصادفی ساده موردبررسی قرار گرفتند. باتوجه به شاخصهای محاسبه شده، پایایی و روایی مدل تایید گردید. بهمنظور بررسی ...
بیشتر
هدف این مطالعه، بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار بود که در قالب پارادایم کمی حاکم بر این پژوهش انجام شد. حجم نمونه تحقیق 252 نفر از کشاورزان شهرستان رودبار بودند که بهروش تصادفی ساده موردبررسی قرار گرفتند. باتوجه به شاخصهای محاسبه شده، پایایی و روایی مدل تایید گردید. بهمنظور بررسی مؤلفههای تاثیرگذار بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار از یک مقیاس با 48 گویه که باطیف پنج گزینهای لیکرت مشتمل بر دو بخش کلی شامل ویژگیهای فردی-حرفهای شالیکاران و گویههای مربوط به بهبود مدیریت سنجیده شد، استفاده گردید. دادههای گردآوری شده با روش تحلیلعاملیتاییدی با نرمافزار LISREL8.8 تحلیل شدند. نتایج نشان داد مدیریتتغذیه، مدیریت آفات و بیماریها و علفهای هرز، مدیریت فنی ـزراعی، مدیریت فروش و بازاریابی، مدیریت آب و خاک و مدیریت نیروی انسانی و سرمایههای اجتماعی از جمله مؤلفههایی هستند که بهبود مدیریت مزارع برنج را تبیین میکنند. برمبنای نتایج میتوان اینگونه استنباط نمود که کشاورزان میبایست عوامل فنی و اجتماعی را در بهبود مدیریت مزارع خود موردتوجه قرار دهند. درراستای نتایج تحقیق پیشنهاد میشود شرکتهای فنی خدماتی با مشارکت شرکتهای خصوصی اقدام به معرفی محلولهای تغذیهای مناسب برای دورههای مختلف رشد و نمو برنج نماید تا شالیکاران بتوانند با مدیریت تغذیۀ شالیزارهای خود، کمیت و کیفیت محصول خود را بهبود بخشند. همچنین میتوان از طریق معرفی ماشینهای جدیدی که با شرایط منطقه و ارقام موردکشت در مزارع سازگار است، بهرهوری را افزایش داد. در همینراستا، برگزاری نمایشگاههای سالانه مرتبط با معرفی فناوریهای نوین مانند ماشینآلات تولید و فرآوری برنج میتواند مفید باشد.
حسین شعبانعلی فمی؛ جواد قاسمی؛ شبنم سرورامینی؛ معصومه سعادتزاده
چکیده
چکیدهاین تحقیق توصیفی- پیمایشی با هدف بررسی دیدگاه کشاورزان نسبت به مشارکت در کشاورزی اجتماع- پشتیبان انجام شد. جامعه آماری آن را کشاورزان بخش مرکزی کرج (1598N=) تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 117 نفر بهعنوان نمونه تعیین گردید که در نهایت حجم نمونه به منظور افزایش دقت مطالعه به 130 نفر افزایش یافت. نمونه گیری با روش تصادفی ...
بیشتر
چکیدهاین تحقیق توصیفی- پیمایشی با هدف بررسی دیدگاه کشاورزان نسبت به مشارکت در کشاورزی اجتماع- پشتیبان انجام شد. جامعه آماری آن را کشاورزان بخش مرکزی کرج (1598N=) تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 117 نفر بهعنوان نمونه تعیین گردید که در نهایت حجم نمونه به منظور افزایش دقت مطالعه به 130 نفر افزایش یافت. نمونه گیری با روش تصادفی ساده صورت گرفت. ابزار تحقیق، پرسشنامهای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از استادان مربوطه تأیید گردید و برای تعیین میزان پایایی بخشهای مختلف، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (79/0 تا 90/0) که نشان از مناسب بودن ابزار تحقیق داشت. دادههای با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که مهم ترین اهداف کشاورزان از مشارکت، تامین منابع مالی و بازاریابی محصولات بود. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که بین تمایل به دریافت کمک های مالی شهروندان و متغیرهای میزان درآمد سالیانه، میزان استفاده از نیروی کار خانواده و تعداد دفعات سرزدن به مزرعه رابطه در سطح یک درصد و با میزان وابستگی به محل سکونت و وضعیت تحصیلی در سطح پنج درصد رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت. همچنین نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس نشان داد که از نظر تمایل به دریافت کمک های مالی شهروندان، بین کشاورزان با محل سکونت مختلف در سطح یک درصد و بین تمایل به همکاری با شهروندان با شرایط مالی مختلف، میزان رضایت از درآمد حاصل از شغل کشاورزی و طول دوره کشت در سطح پنج درصد تفاوت معنی دار وجود داشت. بنابراین می توان با اشاعه و بهره گیری از این رهیافت کشاورزی پایدار، علاوه بر حل بخشی از مشکلات بخش کشاورزی، سبب دستیابی شهروندان به مواد غذایی سالم، ارگانیک و ارزانتر نیز گردید.
حجت ورمزیاری؛ خلیل کلانتری؛ حسین شعبانعلی فمی
چکیده
چکیدههرچند کشاورزان همیشه به طور جدی برای تأمین سرمایه خود، به بانکها متکی بودهاند، ولی موضوع مهمتر که کمتر مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است، بررسی نحوه هزینهکرد این اعتبارات توسط کشاورزان و تبیین بایدها و نبایدهای آن است. پژوهش حاضر، در پی بررسی نحوه هزینهکرد این تسهیلات توسط کشاورزان با ویژگی های مختلف فردی، اجتماعی و اقتصادی ...
بیشتر
چکیدههرچند کشاورزان همیشه به طور جدی برای تأمین سرمایه خود، به بانکها متکی بودهاند، ولی موضوع مهمتر که کمتر مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است، بررسی نحوه هزینهکرد این اعتبارات توسط کشاورزان و تبیین بایدها و نبایدهای آن است. پژوهش حاضر، در پی بررسی نحوه هزینهکرد این تسهیلات توسط کشاورزان با ویژگی های مختلف فردی، اجتماعی و اقتصادی و تبیین متغیرهای متمایزکننده بهرهبرداران در این رابطه است. نمونه تحقیق (120 نفر) از بین جامعه آماری (4592 نفر) کشاورزان شهرستان خوی در آذربایجان غربی که در بین سالهای 1386- 1381 حداقل یک بار وام کشاورزی اخذ نمودهاند، بوده که با استفاده از روش طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. نتایج مطالعه نشان داد که کشاورزان در زمینه میزان استفاده از وام در بخش کشاورزی، با توجه به متغیرهای نوع وام کشاورزی، استفاده از بیمه محصولات کشاورزی، دفعات نظارت پس از اعطای وام، حجم وام و سطح تحصیلات با یکدیگر متفاوت بودهاند. طبقهبندی JEL: Q14
خلیل کلانتری؛ علی اسدی؛ حسین شعبانعلی فمی؛ ابوالقاسم عربیون
چکیده
چکیده
پایداری در نظامهای کشت گندم به مؤلفه های متعدد اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی بستگی دارد. شناخت این مؤلفه ها میتواند در تدوین سیاست ها و راهبردهای کشاورزی پایدار نقش بسزایی ایفاء کند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناخت و تحلیل مولفههای پایداری نظام کشت گندم در استان فارس طرحریزی شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی انجام ...
بیشتر
چکیده
پایداری در نظامهای کشت گندم به مؤلفه های متعدد اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی بستگی دارد. شناخت این مؤلفه ها میتواند در تدوین سیاست ها و راهبردهای کشاورزی پایدار نقش بسزایی ایفاء کند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناخت و تحلیل مولفههای پایداری نظام کشت گندم در استان فارس طرحریزی شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی انجام گرفته و جامعه آماری آن کشاورزان گندم کار آبی استان فارس میباشند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برآورد و نمونهها به روش نمونهگیری چند مرحله ای و به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن از طریق پانلی مشتمل بر صاحبنظران توسعه کشاورزی و متخصصین ذیربط مورد تأیید قرار گرفت. پایایی گویههای پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ بین 77/0 تا 94/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی استفاده شد و کلیه محاسبات با نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که 5 عامل، اکولوژیکی ـ زراعی، عملیات زراعی پایدار محور، خدمات حمایتی ـ ترویجی، وضعیت اجتماعی ـ مشارکتی و عامل اقتصادی که مجموعاً 21 متغیر را در برگرفته است، بیش از 72 درصد از واریانس عوامل پایداری نظام کشت گندم در استان فارس را تبیین میکنند.
سمیه گودرزی؛ حسین شعبانعلی فمی؛ حمید موحد محمدی؛ محمد جلالزاده
چکیده
چکیدههدف کلی تحقیق حاضر" بررسی عوامل فردی و حرفه ای تأثیرگذار بر ادراک کشاورزان شهرستان کرج نسبت به مشکلات مدیریت آب کشاورزی" بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل 5297 نفر از کشاورزان شهرستان بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 142 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقه ای با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، ...
بیشتر
چکیدههدف کلی تحقیق حاضر" بررسی عوامل فردی و حرفه ای تأثیرگذار بر ادراک کشاورزان شهرستان کرج نسبت به مشکلات مدیریت آب کشاورزی" بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل 5297 نفر از کشاورزان شهرستان بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 142 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقه ای با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهای بود که روایی آن بر اساس نظرات اساتید رشته های ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان آبیاری حوزه ستادی وزارتخانه های نیرو و کشاورزی تأیید گردید و جهت سنجش میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب محاسبه شده(76/0=Α) حاکی از پایا بودن ابزار تحقیق بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان سابقه کار کشاورزی افراد مورد مطالعه و میزان مواجهه با مشکلات مدیریت آب رابطه منفی و معنی داری در سطح یک درصد (07/0 P=، 225/0R=-) وجود داشت. همچنین بر اساس نتایج حاصل از آزمون تی-استیودنت، بین گروههای مختلف شکل گرفته بر اساس متغیر استفاده از اعتبارات دولتی از نظر مواجه با مشکلات استحصال آب در سطح پنج درصد (033/0 P=، 46/4T=) و از نظر مواجه با مشکلات انتقال آب در سطح یک درصد (00/0P= ، 46/4T=) اختلاف معنی داری وجود داشت. بر اساس نتایج آزمون F نیز بین کشاورزانی که از فناوری های مختلف برای بهرهبرداری از آب استفاده میکردند در سطح پنج درصد (033/0P=) اختلاف معنی داری وجود داشت. همچنین بر اساس نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس، بین افراد با مالکیت های مختلف منبع آبی در سطح یک درصد (000/0 P=، 546/27X2=) و بین گروه های با سطوح مختلف تحصیلی (026/0 P=، 300/11 X2=) ، فعال در نظامهای مختلف بهره برداری از زمین(030/0 P=، 342/12 X2=)، استفاده کننده از روش های انتقال مختلف آب (008/0 P=، 355/11 X2=)از نظر مواجه با مشکلات مدیریت آب کشاورزی در سطح پنج درصد اختلاف معنی داری وجود داشت. طبق یافته ها چهار عامل آموزش، اعتبارات، فناوری و بهبود ساختار نظام های بهره برداری بر کاهش چالش های مدیریت آب کشاورزی بسیار تأثیرگذار هستند.