اقتصاد کشاورزی
حمید بلالی؛ حبیب شهبازی؛ زهرا صید محمدی؛ مصطفی بنی اسدی
چکیده
در سالهای گذشته، مصرف بیش از اندازه کودهای شیمیایی، اثرات و پیامدهای زیستمحیطی نامطلوبی مانند آلودگی آب و خاک و بروز مشکلاتی در مورد وضعیت سلامت انسانها، به همراه داشته است. به دلیل اینکه استفاده نابهینه کودهای شیمیایی میتواند خطرات جدی برای محیط و سلامت جامعه ایجاد کند، در این مطالعه سطح بهینه اقتصادی مصرف کودهای شیمیایی ...
بیشتر
در سالهای گذشته، مصرف بیش از اندازه کودهای شیمیایی، اثرات و پیامدهای زیستمحیطی نامطلوبی مانند آلودگی آب و خاک و بروز مشکلاتی در مورد وضعیت سلامت انسانها، به همراه داشته است. به دلیل اینکه استفاده نابهینه کودهای شیمیایی میتواند خطرات جدی برای محیط و سلامت جامعه ایجاد کند، در این مطالعه سطح بهینه اقتصادی مصرف کودهای شیمیایی ازته، فسفاته و پتاسه در تولید گندم و جو آبی ایران، با استفاده از تابع تصادفی غیر نرمال پلاتو و رویکرد بیزین، طی سالهای زراعی 86-1385 تا 96-1395 برآورد شد. دادههای مورد نیاز نیز از آمارنامههای کشاورزی و بانک هزینه تولید محصولات زراعی وزارت جهاد کشاورزی جمعآوری شد. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SAS، نتایج نشان داد که میانگین مصرف بهینه کودهای شیمیایی ازته، فسفاته و پتاسه در تولید گندم آبی بهترتیب 05/117، 71/97 و 68/39 کیلوگرم در هکتار و در مورد جو آبی بهترتیب 00/29، 17/75 و 81/81 کیلوگرم در هکتار است. براساس نتایج، کشاورزان در تولید گندم آبی، کودهای شیمیایی (ازته، فسفاته و پتاسه) را بیشتر از مقدار بهینه استفاده میکنند، به طوریکه میانگین مصرف بهینه کودهای شیمیایی ازته، فسفاته و پتاسه در تولید گندم آبی، بهترتیب به میزان56/46 ، 34/25 و 95/10 کیلوگرم در هکتار، کمتر از مقدار فعلی مصرف کودهای شیمیایی در کشور است. همچنین نتایج نشان میدهند که میزان مصرف فعلی کودهای ازته و فسفاته در تولید جو آبی کشور نیز یشتر از سطح بهینه محاسبه شده میباشد. لذا به منظور تخصیص بهینه عوامل تولید و نیز جلوگیری از اثرات زیستمحیطی نامطلوب مصرف بیرویه این نهاده مهم توصیه میشود.
اقتصاد کشاورزی
شهباز شمس الدینی؛ سارا قبادی؛ سعید دائی کریم زاده
چکیده
با توجه به جایگاه مهم بخش کشاورزی در اقتصاد ایران و تاثیرپذیری متغیرهای این بخش از اعمال سیاستهای پولی و ارزی، مطالعه پیشروی با هدف بررسی اثر شوکهای نرخ ارز و سیاست پولی برشاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی با استفاده از رهیافت خود رگرسیون با وقفههای گسترده غیرخطی و دادههای فصلی دوره 1388 تا 1398 در ایران انجام شدهاست. مانایی ...
بیشتر
با توجه به جایگاه مهم بخش کشاورزی در اقتصاد ایران و تاثیرپذیری متغیرهای این بخش از اعمال سیاستهای پولی و ارزی، مطالعه پیشروی با هدف بررسی اثر شوکهای نرخ ارز و سیاست پولی برشاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی با استفاده از رهیافت خود رگرسیون با وقفههای گسترده غیرخطی و دادههای فصلی دوره 1388 تا 1398 در ایران انجام شدهاست. مانایی متغیرهای مدل با استفاده از آزمون دیکی فولر تعمیم یافته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون کرانهای حاکی از آن است که رابطه تعادلی بلندمدت (همانباشتگی) هم به صورت خطی و هم به صورت غیرخطی میان متغیرهای مدل وجود دارد. برآورد مدل غیرخطی نشان میدهد در کوتاهمدت، شوک مثبت نرخ ارز موثر واقعی اثر مثبت و معنیداری بر شاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی داشتهاست. در بلندمدت شوکهای مثبت و منفی نرخ ارز به ترتیب دارای اثر مثبت و منفی معنیدار بر شاخص قیمت محصولات کشاورزی میباشند. در بلندمدت همچنین شوکهای مثبت و منفی حجم پول دارای اثر مثبت و معنیدار بر شاخص قیمت محصولات کشاورزی بودهاند. همچنین شاخص قیمت مصرفکننده با یک وقفه زمانی و در کوتاهمدت دارای اثر مثبت و معنیدار بر شاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی بوده است. بهعلاوه هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت، تولید ناخالص داخلی اثر منفی و معنیداری بر قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی داشتهاست. نتایج آزمون والد بیانگر آن است که درکوتاهمدت، اثر شوکهای نرخ ارز و حجم پول بر شاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی متقارن و در بلندمدت نامتقارن است. افزایش قدرت رقابتپذیری محصولات کشاورزی مستلزم جلوگیری از کاهش مداوم ارزش پول ملی کشور و نیز اعمال سیاستهای پولی مناسب با به حداقل رساندن پیامدهای منفی آنها میباشد.
اقتصاد کشاورزی
حمید امیرنژاد؛ سید علی حسینی یکانی؛ سید مجتبی مجاوریان؛ فاطمه کشیری کلایی؛ مهسا تسلیمی
چکیده
بهدلیل ویژگیهای بارز بخش کشاورزی، این بخش را میتوان محرکهی اقتصاد در چارچوب اقتصاد مقاومتی دانست. بهمنظور تحقق اقتصاد مقاومتی، بایستی ضمن تعیین بخشهای پایه بهمنظور سرمایهگذاری بهینه، چالشهای و پتانسیلهای پیشروی این بخش نیز شناسایی شوند. با توجه به قابلیتهای تولید محصولات کشاورزی در استان مازندران، ...
بیشتر
بهدلیل ویژگیهای بارز بخش کشاورزی، این بخش را میتوان محرکهی اقتصاد در چارچوب اقتصاد مقاومتی دانست. بهمنظور تحقق اقتصاد مقاومتی، بایستی ضمن تعیین بخشهای پایه بهمنظور سرمایهگذاری بهینه، چالشهای و پتانسیلهای پیشروی این بخش نیز شناسایی شوند. با توجه به قابلیتهای تولید محصولات کشاورزی در استان مازندران، در این مطالعه با استفاده از یک نوع تحلیل SWOT مبتنی بر رهیافت AHP که در آن اوزان نسبی بر خلاف مطالعات پیشین، از طریق یک مدل برنامهریزی ریاضی محاسبه میشود، به شناسایی مشکلات و فرصتهای موجود در زیربخش «زراعت و باغداری» بهعنوان مهمترین زیربخش کشاورزی پرداخته شد. برای استخراج مقایسات زوجی عوامل داخلی و خارجی، با کارشناسان و خبرگان زیربخش زراعت و باغداری سازمان و ادارات جهاد کشاورزی استان مازندران مصاحبه شد. در نهایت، با استفاده از رهیافت QSPM، راهبردهایی برای توسعه این زیربخش، اولویتبندی شد. برای تخمین نتایج نیز نرمافزارهای Excel و GAMS مورد استفاده قرار گرفت. نتایج SWOT در تحلیل عوامل داخلی و خارجی حاکی از آن بود که برای توسعهی زیربخش زراعت و باغداری در استان مازندران، استراتژیهای تهاجمی میتواند مفید باشد. همچنین، نتایج اولویتبندی راهبردهای از طریق رهیافت QSPM نیز نشان داد که با توجه به استراتژیهای تهاجمی، در زیربخش زراعت و باغداری، «افزایش تحقیقات بهنژادی تهاجمی»، «ایجاد پایانههای صادرات میوه و ترهبار» و «توسعهی صنایع تبدیلی» بهعنوان راهبردهایی در جهت مقاومسازی اقتصاد استان میتوانند مدنظر قرار گیرند. با توجه به نتایج این تحقیق، راهکارهایی همچون استفاده از پژوهشگران و دانشآموختگان کشاورزی، حمایت و توسعهی صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی و توسعهی بازار و افزایش صادرات محصولات و فرآوردههای کشاورزی، پیشنهاد میشود.
اقتصاد کشاورزی
امیررضا کنجکاو منفرد؛ محمد هدایتی؛ فهیمه فرقانی اله آبادی
چکیده
در محیط پویای بازار صادراتی کنونی، درک صحیح از بازار و تحولات آن و تلاش در راستای پاسخگویی به نیازهای به سرعت در حال تغییر آن، یکی از عوامل اصلی ارتقای عملکرد بنگاههای صادراتی است. بنابراین، بهرهگیری صحیح از قابلیتهای پویای صادرات یکی از راهکارهایی است که بیشترین کاربرد را برای بین المللی شدن شرکتها دارد. در این راستا تحقیق ...
بیشتر
در محیط پویای بازار صادراتی کنونی، درک صحیح از بازار و تحولات آن و تلاش در راستای پاسخگویی به نیازهای به سرعت در حال تغییر آن، یکی از عوامل اصلی ارتقای عملکرد بنگاههای صادراتی است. بنابراین، بهرهگیری صحیح از قابلیتهای پویای صادرات یکی از راهکارهایی است که بیشترین کاربرد را برای بین المللی شدن شرکتها دارد. در این راستا تحقیق حاضر بدنبال بررسی نقش قابلیتهای پویای شرکتهای صادراتی زعفران بر ایجاد مزیت رقابتی و بهبود عملکرد این شرکتها در استان خراسان است. این تحقیق از حیث نوع و ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی میباشد که از لحاظ افق زمانی مقطعی است که در سال 1398 انجام شده است و روش جمعآوری اطلاعات نیز میدانی و پیمایشی است. در این راستا از پرسشنامه به منظور ابزار گرداوری دادهها استفاده شده است. پرسشنامه پژوهش پس از بررسی و تایید پایای و روایی آن بین نمونه پژوهش توزیع گردید. جامعه آماری این تحقیق واحدهای بازرگانی فعال در زمینه صادرات زعفران در استان خراسان میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون مدل از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. یافتههای پژوهش بیانگر تاثیر مثبت و معنادار قابلیتهای پویای صادراتی (سازگاری صادراتی، نوآوری صادراتی، غیرقابل پیش بینی بودن و انعطاف پذیری) بر مزیت رقابتی به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق دانش صادراتی) است. همچنین مزت رقابتی نیز تاثیر معناداری بر عملکرد دارد. این پژوهش برای مدیران این حقیقت را روشن ساخته است که آنها با سرمایهگذاری بر روی قابلیتهای پویای صادراتی میتوانند به مزیت رقابتی و بهبود عملکرد دست یابند.