اقتصاد کشاورزی
مرتضی مولائی؛ معصومه رشیدقلم؛ باقر حسینپور
چکیده
این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر تمایل مصرفکنندگان برای استفاده از بازاریابی دیجیتال محصولات کشاورزی در شهر ارومیه، که در آن کشاورزی نقش محوری در اقتصاد محلی ایفا میکند، میپردازد. دادههای مورد نیاز از 385 مصرفکننده با استفاده از پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد که ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر تمایل مصرفکنندگان برای استفاده از بازاریابی دیجیتال محصولات کشاورزی در شهر ارومیه، که در آن کشاورزی نقش محوری در اقتصاد محلی ایفا میکند، میپردازد. دادههای مورد نیاز از 385 مصرفکننده با استفاده از پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد که «سودمندی»، «سهولت استفاده»، «اعتماد»، «کیفیت اطلاعات» و «نفوذ اجتماعی» متغیرهای تاثیرگذار بر تمایل مصرفکنندگان به استفاده از پلتفرمهای کشاورزی دیجیتال هستند. عوامل جمعیت شناختی مانند «سن»، «تحصیلات» و «درآمد» نیز بر رفتار مصرفکنندگان تأثیر میگذارند. افراد جوان تمایل کمتری به استفاده دارند، در حالی که سطح تحصیلات و درآمد بالاتر با استفاده بیشتر از پلتفرمهای دیجیتال ارتباط مثبت دارد. «تجربه خرید آنلاین قبلی» بیشترین تاثیر را داشته و بر اهمیت آشنایی با پلتفرمهای دیجیتال تأکید دارد ولی «حساسیت قیمت» تأثیر منفی کمی دارد. این مطالعه نشان میدهد که اعتماد و سهولت استفاده برای مصرفکنندگان هنگام در نظر گرفتن پذیرش پلتفرمهای بازاریابی دیجیتال بسیار مهم است و بازاریابان باید بر ایجاد سیستمهای کاربرپسند و قابل اعتماد برای افزایش استفاده تمرکز کنند. علاوه بر این، تقسیمبندی جمعیتی برای هدفگذاری مهم است، زیرا گروههای مختلف سنی، سطوح پذیرش متفاوتی دارند. این تحقیق بینشهای ارزشمندی را در مورد رفتارهای خاص مصرفکنندگان در اقتصادهای در حال توسعه ارائه میدهد و شواهد تجربیای را ارائه میدهد که میتواند استراتژیهای بازاریابی آینده محصولات کشاورزی را هدایت کند. این مطالعه به ادبیات محدود بازاریابی دیجیتال کشاورزی در ایران می افزاید و توصیههای عملی برای بهینهسازی استفاده مصرفکنندگان از این پلتفرمها ارائه میدهد.
اقتصاد کشاورزی
ناصر سیف اللهی؛ رحیم محمدخانی
چکیده
کشاورزی یکی از مهمترین بخشهای تأثیرگذار در اقتصاد هر کشور است که نقش مهمی در استقلال سیاسی و اقتصادی آن ایفا میکند. عدم وجود یک سیستم اطلاعاتی جامع و مدلی کاربردی در زنجیرهی تامین محصولات کشاورزی سبب شده است این بخش از اقتصاد کشور با وجود استعداد بالقوه، کارایی لازم را نداشته باشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی موانع زنجیرههای ...
بیشتر
کشاورزی یکی از مهمترین بخشهای تأثیرگذار در اقتصاد هر کشور است که نقش مهمی در استقلال سیاسی و اقتصادی آن ایفا میکند. عدم وجود یک سیستم اطلاعاتی جامع و مدلی کاربردی در زنجیرهی تامین محصولات کشاورزی سبب شده است این بخش از اقتصاد کشور با وجود استعداد بالقوه، کارایی لازم را نداشته باشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی موانع زنجیرههای تولیدی محصولات کشاورزی (باغداران) استان اردبیل بود. برای گردآوری دادههای تحقیق از مصاحبههای نیمهساختاریافته استفاده شد و تجزیهوتحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی و به کمک نرمافزار مکس کیو دا انجام شده است. نمونهگیری به روش نمونهگیری نظری بود و با بهرهمندی از روشهای هدفمند و گلوله برفی انجام شد که بر مبنای آن، 16 مصاحبه با باغداران، اساتید دانشگاه و مدیران در زمینه موانع توسعه زنجیرههای تولیدی محصولات کشاورزی انجام شد. نتایج تحلیل دادههای بهدستآمده از مصاحبهها، طی فرایندهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی به شکلگیری مدل موانع توسعه زنجیرههای تولیدی بخش کشاورزی بر مبنای نظریهپردازی دادهبنیاد انجامید. بر اساس رهیافت نظامند در نظریه دادهبنیاد کدهای شناساییشده در 6 طبقه هستهای شامل شرایط علی، مقوله محتوایی، شرایط زمینهای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. کدهای باز، شامل 38 مفهوم و کدهای محوری نیز شامل 44 مقوله عمده بود که در نهایت، به چهار گروه مقوله گزینشی: موانع تولید محصول، تأمین نهاده، توزیع محصول و مشتری در قالب موانع داخلی و خارجی برای هرکدام شناسایی گردید. براساس یافتههای تحقیق ریسک تامین منابع نهاده، ضعف مقررات و ضوابط در تأمین نهاده، موانع اطلاعاتی تولید، موانع راهبردی تولید، موانع رقابت در تولید، خطرات زیست محیطی، برنامهریزی- مدیریتی، مالی- اعتباری، موانع فنی- تکنیکی، موانع هزینه توزیع محصول، موانع فقدان مقررات در سیستم توزیع و موانع فروش؛ موانع مربوط به بخش تولید، از موانع توسعه زنجیرههای تولیدی محصولات کشاورزی هستند.
هیوا رحیمی نیا؛ بیت اله اکبری مقدم
چکیده
محدودیت عوامل تولید و نیاز روز افزون به بازارهای جهانی، رقابتپذیری محصولات را به موضوعی مهم تبدیل کرده است. از سوی دیگر رشد نامتوازن منطقهای در ایران، لزوم تحقیقات منطقهای و شناسایی مزیتهای تولیدی هر منطقه را دو چندان کرده است. در این مقاله سعی میشود که ترکیبی از شاخصهای مزیت نسبی و رقابتی به جهت بررسی رقابتپذیری ...
بیشتر
محدودیت عوامل تولید و نیاز روز افزون به بازارهای جهانی، رقابتپذیری محصولات را به موضوعی مهم تبدیل کرده است. از سوی دیگر رشد نامتوازن منطقهای در ایران، لزوم تحقیقات منطقهای و شناسایی مزیتهای تولیدی هر منطقه را دو چندان کرده است. در این مقاله سعی میشود که ترکیبی از شاخصهای مزیت نسبی و رقابتی به جهت بررسی رقابتپذیری محصولات کشاورزی استان کردستان در بازار هدف عراق نسبت به سایر استانهای کشور در بازه زمانی 1389 تا 1395 ارائه شود. در این راستا ترکیبی از شاخصهای مزیت نسبی آشکار شده نرمال، اثر کالایی، اثر بازاری، اثر رقابتپذیری و سهم ثابت بازار استفاده شده است. همچنین به جهت تفکیک محصولات کشاورزی از سیستم طبقهبندی HS، بهره گرفته شده است. یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که محصولات کشاورزی استان کردستان مزیتهای صادراتی بالایی در بازار عراق دارند که بخش تولیدی این استان میتواند از این مزیتها استفاده بهینه ببرد. نتایج خرد این مقاله نشان میدهد که 16 رشته فعالیت دارای مزیت نسبی آشکار شده و 8 رشته فعالیت دارای مزیت رقابتی صادراتی میباشند. بادمجان تازه، توت فرنگی، هویج، پیاز و موسیر، کاهوی کروی سالادی و دانهها و میوههای روغندار محصولاتی هستند که مزیت نسبی آنها به سمت مزیت رقابتی صادراتی حرکت کرده است. در مقابل مزیت رقابتی محصولات دارای مزیت نسبی بالا مانند سیب تازه، گوجه فرنگی، خیار، فلفل فرنگی، سیب زمینی، هندوانه، نباتات تازه-محصولات گلکاری، آلو و گوجه، آشکار نشده و قسمتی از سهم خود در بازار هدف را به رقبای صادراتی واگذار کردهاند. حیوانات تازه، گوشت و سیر، محصولاتی هستند که با وجود عدم مزیت نسبی آشکار شده توانستهاند رقابتپذیری بالایی داشته و سهم صادراتی خود در بازار هدف را افزایش دهند.
میترا ژاله رجبی؛ رضا مقدسی
چکیده
مطالعه حاضر با توجه به التزام مدیریت تجارت محصولات کشاورزی، به اندازه گیری هزینههای تجارت دوجانبه و شناسایی عوامل موثر بر آن در تجارت دوجانبه ایران و شرکای عمده تجارت این محصولات در دو گروه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه پرداخته است. بر اساس نتایج به دست آمده میانگین موزون هزینههای تجارت دوجانبه ایران و شرکای عمده توسعه یافته ...
بیشتر
مطالعه حاضر با توجه به التزام مدیریت تجارت محصولات کشاورزی، به اندازه گیری هزینههای تجارت دوجانبه و شناسایی عوامل موثر بر آن در تجارت دوجانبه ایران و شرکای عمده تجارت این محصولات در دو گروه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه پرداخته است. بر اساس نتایج به دست آمده میانگین موزون هزینههای تجارت دوجانبه ایران و شرکای عمده توسعه یافته و در حال توسعه در تجارت کالاهای کشاورزی طی دوره 2010-1995 به ترتیب با افزایش 22 درصدی و کاهش 44 درصدی مواجه بوده است. در این میان هزینههای تجارت کالاهای کشاورزی با امارات متحده عربی، برزیل از گروه کشورهای در حال توسعه و اتریش و سوئیس از گروه کشورهای توسعه یافته بیشترین کاهش را داشته اند. بر اساس نتایج رگرسیون برآورد شده، هزینههای تجارت دوجانبه محصولات کشاورزی در هر دو گروه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با متغیرهای فاصله، نرخ تعرفه های دوجانبه و هزینه های تجارت متناظر در دوره قبل رابطه مستقیم و با همجواری و جزیره بودن رابطه عکس دارد. در پایان بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد میگردد تا به منظور افزایش قدرت رقابت کالاهای صادراتی کالاها بر اساس هزینه های تجارت دوجانبه مقصدیابی گردند.
محمدرضا پاکروان؛ امید گیلانپور
چکیده
در مطالعه حاضر، پتانسیل رقابت پذیری محصولات کشاورزی ایران و کشورهای منطقه خاور میانه و آفریقای جنوبی (منا) در دوره زمانی 2011-1995 با هم مقایسه شدند. برای این منظور ابتدا شاخص های صادراتی و وارداتی محصولات کشاورزی هر یک از بیست کشور منطقه منا محاسبه و سپس شاخص مزیت نسبی آشکار شده تجارت محصولات کشاورزی این کشورها محاسبه شدند. نتایج به دست ...
بیشتر
در مطالعه حاضر، پتانسیل رقابت پذیری محصولات کشاورزی ایران و کشورهای منطقه خاور میانه و آفریقای جنوبی (منا) در دوره زمانی 2011-1995 با هم مقایسه شدند. برای این منظور ابتدا شاخص های صادراتی و وارداتی محصولات کشاورزی هر یک از بیست کشور منطقه منا محاسبه و سپس شاخص مزیت نسبی آشکار شده تجارت محصولات کشاورزی این کشورها محاسبه شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کشور ایران در دوره زمانی مورد نظر تنها در سال 1998 دارای مزیت نسبی در صادرات محصولات کشاورزی بود. بررسی همبستگی بین شاخص کشورهای منطقه نشان میدهد که ایران در تجارت محصولات کشاورزی با کشورهای لیبی، لبنان، عربستان، عمان و سوریه رابطه مثبت دارد. در واقع چنین استنباط میگردد که مزیت نسبی صادراتی محصولات کشاورزی ایران با کشورهای فوق ارتباط داشته و به منظور گسترش و توسعه صادرات محصولات کشاورزی، باید به سیاست گذاری های تعیین شده از سوی این کشورها نیز توجهات ویژه ای شود تا منجر به کسب بازارهای هدف جدید و افزایش سودآوری تجارت این محصولات گردد. همچنین به منظور آشنایی با چشم انداز صادراتی محصولات کشاورزی، وضعیت مزیت صادراتی ایران در تجارت محصولات کشاورزی با استفاده از روش ARIMA 3 تا سال 1404 پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد که شاخص صادراتی ایران در دوره ی پیش بینی شده دارای روند نزولی خواهد بود که نیاز به اعمال سیاست های جدی در جهت کنترل تبعات منفی آن و همچنین اجرای برنامه-های سند چشمانداز توسعه تجارت محصولات غیرنفتی و کاهش تکیه بر درآمدهای نفتی می باشد. همچنین بررسی پلان تجاری ایران نشان می-دهد که کشور در صادرات محصولات کشاورزی در منطقه در سال های 2009-2007 با وجود رشد جهانی واردات محصولات کشاورزی، بازنده در بازار بوده و بازارهای تجاری هدف خود را از دست داده و یا اینکه نتوانسته همگام با رشد واردات جهانی، سهم جدیدی از بازار را کسب نماید.
سیدصفدر حسینی؛ محمدرضا پاکروان؛ امید گیلانپور
چکیده
چکیدهدر مطالعه حاضر، واردات بخش کشاورزی ایران برای دوره 94-1389 با استفاده از روش های اقتصادسنجی و شبکه عصبی مصنوعی پیش بینی شده است. برای این منظور از داده های دوره 83-1350 برای پیش بینی و آموزش شبکه و از داده های دوره 88-1383 برای آزمون صحت پیش-بینی های به دست آمده استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که شبکه عصبی پیشرو دارای خطای کمتر و عملکرد ...
بیشتر
چکیدهدر مطالعه حاضر، واردات بخش کشاورزی ایران برای دوره 94-1389 با استفاده از روش های اقتصادسنجی و شبکه عصبی مصنوعی پیش بینی شده است. برای این منظور از داده های دوره 83-1350 برای پیش بینی و آموزش شبکه و از داده های دوره 88-1383 برای آزمون صحت پیش-بینی های به دست آمده استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که شبکه عصبی پیشرو دارای خطای کمتر و عملکرد بهتری در مقایسه با روش اقتصاد سنجی VAR و ARIMA برای پیش بینی واردات محصولات کشاورزی ایران می باشد. با توجه به پیشبینی صورت گرفته با استفاده از روش شبکه عصبی، ارزش واردات محصولات کشاورزی در سال های 92-1389 با افزایش همراه خواهد بود، اما در سال 1393 مقدار افزایش نامحسوس بوده و در سال 1394 مجدداً افزایش خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد میگردد که دولت و دستگاه های ذیربط با استفاده از نتایج مطالعه حاضر از نوسانات ناگهانی ارزش واردات محصولات کشاورزی جلوگیری کنند.
محمدرضا لطفعلی پور؛ یداله آذرین فر؛ امیر دادرس مقدم
چکیده
چکیدهاثر آزاد سازی تجاری و تاثیرات آن بر بخش کشاورزی ایران در خلال سالهای 1346 – 1386 موضوع مقاله حاضر است. بدین منظور بر اساس تئوریها، مدلهای صادرات، واردات، عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی تشکیل گردیده و به روش الگوی خود توضیح برداری((VAR ، تخمین زده شده است. همچنین به منظور تعیین میزان تاثیر هریک از متغیر های الگو ها از روش تجزیه واریانس ...
بیشتر
چکیدهاثر آزاد سازی تجاری و تاثیرات آن بر بخش کشاورزی ایران در خلال سالهای 1346 – 1386 موضوع مقاله حاضر است. بدین منظور بر اساس تئوریها، مدلهای صادرات، واردات، عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی تشکیل گردیده و به روش الگوی خود توضیح برداری((VAR ، تخمین زده شده است. همچنین به منظور تعیین میزان تاثیر هریک از متغیر های الگو ها از روش تجزیه واریانس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در حالی شوک حاصل از آزادسازی تجاری تاثیر مثبت و ناچیزی بر تقاضای محصولات کشاورزی دارد، لیکن تاثیر چشمگیری بر عرضه محصولات کشاورزی دارد. در عین حال که شاخص های آزاد سازی تاثیر معنی داری بر واردات محصولات کشاورزی ندارد، لیکن صادرات محصولات کشاورزی تابع شاخصهای آزادسازی میباشند. این امر به دلیل سهم بالای نقش دولت در در بخش واردات محصولات کشاورزی و عدم تبعیت واردات کشاورزی از متغیرهای اقتصادی میباشد. طبقه بندی JEL:F14, F17, Q17