حمید مطرودی؛ محمد آقاپور صباغی
چکیده
در ادبیات اقتصادی خصوصیسازی و گذار به اقتصاد مبتنی بر بازار یکی از راههای افزایش کارایی است. لذا در این تحقیق به بررسی تاثیر مالکیت خصوصی بر کارایی واحدهای صنایع غذایی و آشامیدنی کشور پرداختهشده است. در مطالعه حاضر 19 زیربخش صنایع غذایی و آشامیدنی در سال مای 1392-1387 بهعنوان جامعه آماری مدنظر قرارگرفتهاند. در این تحقیق برای محاسبه ...
بیشتر
در ادبیات اقتصادی خصوصیسازی و گذار به اقتصاد مبتنی بر بازار یکی از راههای افزایش کارایی است. لذا در این تحقیق به بررسی تاثیر مالکیت خصوصی بر کارایی واحدهای صنایع غذایی و آشامیدنی کشور پرداختهشده است. در مطالعه حاضر 19 زیربخش صنایع غذایی و آشامیدنی در سال مای 1392-1387 بهعنوان جامعه آماری مدنظر قرارگرفتهاند. در این تحقیق برای محاسبه کارایی از روش تحلیل فراگیر دادهها و برای برآورد الگوی اقتصادسنجی از رهیافت پانل دیتا پویا استفادهشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که افزایش مالکیت خصوصی در این زیربخش و حرکت در جهت خصوصیسازی میتواند عاملی در جهت افزایش کارایی این زیر بخش تلقی گردد. میانگین کارایی برای بخش صنایع غذایی و آشامیدنی کشور در حدود 70 درصد حاصلشده است که نشان میدهد این بخش امکان افزایش کارایی و دستیابی به ستانده مطلوب را به میزان 30 درصد دارا میباشد. نتایج حاکی از اثر مثبت و معنیدار سرمایه انسانی، صادرات، نوآوری و سیکلهای تجاری بر کارایی واحدهای موردبررسی است. در مقابل متغیرهای اندازه، شاخص تمرکز و شدت مصرف انرژی اثر منفی و معنیداری بر کارایی واحدهای صنایع غذایی و آشامیدنی کشور داشتهاند. با توجه به اثر مثبت خصوصیسازی بر کارایی، پیشنهاد میگردد این سیاست که درواقع یک سیاست رقابتی است بهمنظور افزایش کارایی در زیربخش صنایع غذایی و آشامیدنی کشور با شتاب بیشتری موردنظر قرار گیرد.
محمود حاجی رحیمی؛ مهدی فهیم زاده؛ مهدی نعمتی؛ رضا مشکوه
چکیده
تقاضا برای مصرف پروتئین در کشورهای در حال توسعه به دلیل بهبود سطح درآمد و تغذیه، به شدت افزایش پیدا می کند. صنعت پرورش مرغ گوشتی در تأمین پروتئین نقش به سزایی دارد، به همین جهت شناخت ساختار هزینه تولید آن در تمام مناطق، برای برنامه ریزی بهتر و بهره برداری بیشتر از پتانسلهای موجود اهمیت زیادی دارد. در این مطالعه ساختار هزینه واحدهای ...
بیشتر
تقاضا برای مصرف پروتئین در کشورهای در حال توسعه به دلیل بهبود سطح درآمد و تغذیه، به شدت افزایش پیدا می کند. صنعت پرورش مرغ گوشتی در تأمین پروتئین نقش به سزایی دارد، به همین جهت شناخت ساختار هزینه تولید آن در تمام مناطق، برای برنامه ریزی بهتر و بهره برداری بیشتر از پتانسلهای موجود اهمیت زیادی دارد. در این مطالعه ساختار هزینه واحدهای پرورش مرغ گوشتی، با استفاده از تابع هزینه مورد بررسی قرار گرفت. داده های مورد استفاده از 68 واحد تولیدی در استان کردستان به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که بیشترین سهم هزینه مربوط به دان است. در مورد کلیه نهاده ها، تقاضا برای نهاده بی کشش است. برآورد معیار بازدهی نسبت به مقیاس بیانگر آن است که بازدهی نسبت به مقیاس در بین واحدهای تولیدی مورد مطالعه صعودی است؛ لذا لازم است در توسعه واحدهای آتی این صنعت در استان کردستان روی مقیاسهای بالاتر تولید تأکید شود. همچنین باتوجه به سهم بسیار بالای هزینه دان در هزینه های تولید، که بخش عمده آن وارداتی است، برای توسعه این صنعت لازم است تولید داخلی عناصر تشکیل دهنده دان در استان در اولویت قرار داده شود.
میلاد اتقایی کردکلایی؛ محمد کاوسی کلاشمی؛ فرناز اسماعیلی
چکیده
چکیدهدر این مطالعه برای تعیین نقطه شکست زمین، از تابع هزینه ترانسلوگ استفاده شده است. داده های مورد نیاز در برآورد تابع هزینه شامل مقادیر و قیمت های نهاده ها و مقادیر تولید از یک نمونه 500 برنج کار استان گیلان که در سال 1387 گردآوری شده بدست آمده است. رهیافت مورد استفاده در این تحقیق رگسیون های به ظاهر نا مرتبط تکراری (SUR) می باشد. نتایج نشان ...
بیشتر
چکیدهدر این مطالعه برای تعیین نقطه شکست زمین، از تابع هزینه ترانسلوگ استفاده شده است. داده های مورد نیاز در برآورد تابع هزینه شامل مقادیر و قیمت های نهاده ها و مقادیر تولید از یک نمونه 500 برنج کار استان گیلان که در سال 1387 گردآوری شده بدست آمده است. رهیافت مورد استفاده در این تحقیق رگسیون های به ظاهر نا مرتبط تکراری (SUR) می باشد. نتایج نشان می دهد که نیروی کار بیشترین سهم و نهاده سم کمترین سهم از هزینه تولید را به خود اختصاص می دهند. بر همین اساس افزایش دستمزد نیروی کار بیشترین اثر را بر افزایش قیمت برنج می گذارد. برآورد معیار بازدهی نسبت به مقیاس (ES) بیانگر آن است که بازدهی نسبت به مقیاس فزاینده در شالیزارهای مورد مطالعه وجود دارد. بر این اساس خرد شدن زمینهای شالیکاری باعث افزایش قیمت تمام شده محصول برنج خواهد شد و ضمن افزایش قیمت آن در بازار موجب تضعیف شدن قدرت رقابتی برنجکاران در مقابل محصولات وارداتی خواهد گردید. نقطه شکست زمین در این مطالعه یک هکتار بدست آمد که نشان می دهد استفاده از زمین های با مساحت کمتر از یک هکتار به طور معنی داری هزینه های متوسط تولید را افزایش می دهد. توصیه سیاستی این است که زمین های با مساحت کمتر از یک هکتار یکپارچه گردد.