مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
محمد رضوانی؛ مهدی پندار؛ سید صفدر حسینی؛ حامد رفیعی
چکیده
با توجه به تأثیر همهگیری کووید-19 بر تقاضای مواد غذایی در نتیجه اختلال در زنجیره تأمین و تکانههای درآمدی، هدف پژوهش حاضر بررسی وجود شکست ساختاری در ترجیحات محصولات دامی (گوشت قرمز، مرغ، تخم مرغ و شیر) مصرفکنندگان ایرانی با استفاده از سیستم تقاضای تقریبا ایدهآل درجه دو و چارچوب رگرسیون سوئیچینگ در بازه زمانی بهار 1394 تا زمستان ...
بیشتر
با توجه به تأثیر همهگیری کووید-19 بر تقاضای مواد غذایی در نتیجه اختلال در زنجیره تأمین و تکانههای درآمدی، هدف پژوهش حاضر بررسی وجود شکست ساختاری در ترجیحات محصولات دامی (گوشت قرمز، مرغ، تخم مرغ و شیر) مصرفکنندگان ایرانی با استفاده از سیستم تقاضای تقریبا ایدهآل درجه دو و چارچوب رگرسیون سوئیچینگ در بازه زمانی بهار 1394 تا زمستان 1401 است. نتایج بیانگر وجود شکست ساختاری بهصورت ناگهانی در نتیجه همهگیری کووید-19 است. همچنین نتایج نشان میدهد که بعد از همهگیری کووید-19 کشش خود قیمتی گوشت قرمز و مرغ افزایش چشمگیری داشته است. با توجه به کشش بالای خود قیمتی گوشت قرمز، مرغ و تخم مرغ بعد از همهگیری کووید-19 پیشنهاد میشود برای حمایت از مصرفکنندگان دولت از ابزار قیمتی همچون کالا برگ الکترونیکی استفاده کند. بهدلیل بالا بودن ضرائب کششهای متقاطع تقاضا برای گوشت قرمز، مرغ و تخم مرغ بعد از همهگیری کووید-19 میتوان انتظار داشت که تغییر در قیمت یکی از محصولات گوشت قرمز، مرغ و تخم مرغ، تقاضای محصول دیگر را به گونهای چشمگیر دچار تغییر کند، بنابراین، در صورت افزایش قیمت یکی از محصولات برای حمایت از مصرفکنندگان پیشنهاد میشود برای محصولات دیگر تخفیفهای ویژهای در نظر گرفته شود.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
حسن مهماندوست؛ علیرضا سرگزی؛ علیرضا کیخا؛ سامان ضیایی؛ علیرضا ثانی حیدری
چکیده
این تحقیق به بررسی ظرفیتها و عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان هامون میپردازد. با توجه به اهمیت کارآفرینی در ایجاد اشتغال، کاهش فقر و بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی، شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی در این زمینه ضروری است. پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، شامل 278 نفر از افراد فعال در ...
بیشتر
این تحقیق به بررسی ظرفیتها و عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان هامون میپردازد. با توجه به اهمیت کارآفرینی در ایجاد اشتغال، کاهش فقر و بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی، شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی در این زمینه ضروری است. پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، شامل 278 نفر از افراد فعال در حوزه کسبوکارهای روستایی در پایان سال 1402 انجام شده است. در این مطالعه، عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی به شش بعد اصلی عوامل انسانی و فردی، زیرساختی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تقسیمبندی شدهاند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی و الگوی لاجیت ترتیبی بهره گرفته شد. نتایج الگوی تحلیل عاملی تحقیق نشان داد "یارانهها و حمایت دولت از تولید"، "درآمد" و "تنوع محصولات روستایی" سهم بالایی در تغییرپذیری بعد اقتصادی توسعه کارآفرینی روستایی دارد. "تجربه، "مشاوره و خدمات حمایتی"، "میزان آگاهی" و "علاقهمندی به آبادانی روستا"سهم بالایی در توضیح بعد فرهنگی و اجتماعی توسعه کارآفرینی روستایی دارند. در بعد زیرساختی، بهترتیب "دسترسی به خدمات و تسهیلات" و "دسترسی به محیط پویای روستایی" نقش تعیینکنندهای را ایفا میکنند. در نهایت در بعد فردی، نتایج نشان داد "انگیزه"، "تحصیلات"، "توان روحی و روانی" و "مدیریت ابتکار و خلاقیت"، سهم بالایی در توضیح این بعد را به خود اختصاص داده است. افزونبراین، نتایج الگوی لاجیت ترتیبی نشان داد به ازای افزایش هر یک واحد در شاخصهای عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و اجتماعی، عوامل نهادی و آموزشی و عوامل زیرساختی، احتمال قرار گرفتن افراد در گروه انگیزه زیاد برای کارآفرینی روستایی، بهترتیب به میزان 2202/0، 2497/0، 3381/0 و 3620/0 واحد افزایش مییابد. همچنین، به ازای افزایش هر یک واحد در شاخصهای موانع اقتصادی و موانع فرهنگی و اجتماعی، احتمال قرار گرفتن افراد در گروه انگیزه زیاد برای کارآفرینی روستایی بهترتیب به میزان 8430/0 و 872/0، واحد کاهش مییابد. نتایج این تحقیق اطلاعات مهمی را برای سیاستگذاران فراهم میکند، لذا توصیه میشود سیاستگذاران در گام اول در اجرای برنامههای توسعه کارآفرینی روستایی متغیرهای تعیینکننده توسعه کارآفرینی را مورد توجه قرار دهند و در گام دوم با حمایتهای یارانهای، اعطای تسهیلات کم بهره و صندوقهای بیمهای خرد روستایی، موانع کارآفرینی روستایی و ریسک سرمایهگذاری در آن را کاهش دهند.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
معصومه بهادری؛ بیتا رحیمی بدر؛ علیرضا نیکوئی؛ رویا اشراقی سامانی
چکیده
سیستم کنترل و گواهی بذر بهعنوان ابزاری کلیدی جهت تأیید کیفیت بذور تولیدی شناخته شده است. با توجه به جایگاه منحصر به فرد گندم در نظام زراعی و مصرفی، این فرآیند نقش ویژهای در پایداری تولید بذر سالم و امنیت غذایی در کشور ایفا مینماید. مطالعه حاضر بهدلیل فقدان غنای تئوریکی و با هدف طراحی مدل مفهومی عوامل مؤثر بر توسعه نظام کنترل ...
بیشتر
سیستم کنترل و گواهی بذر بهعنوان ابزاری کلیدی جهت تأیید کیفیت بذور تولیدی شناخته شده است. با توجه به جایگاه منحصر به فرد گندم در نظام زراعی و مصرفی، این فرآیند نقش ویژهای در پایداری تولید بذر سالم و امنیت غذایی در کشور ایفا مینماید. مطالعه حاضر بهدلیل فقدان غنای تئوریکی و با هدف طراحی مدل مفهومی عوامل مؤثر بر توسعه نظام کنترل بذر و شناسایی مهم ترین مؤلفههای اثرگذار با توجه به معیارهای فنی، اقتصادی، اجتماعی و ساختاری انجام گرفت. جهت دستیابی به اهداف پژوهش از تئوری مفهومسازی بنیادی و تحلیل شبکهای استفاده گردید. اطلاعات مورد نیاز از طریق 30 مصاحبه هدفمند با خبرگان بخش کشاورزی در حوزه بذر غلات گردآوری شد. 47 مفهوم، 11 مقوله محوری و چهار مقوله گسترده در قالب ابعاد شش گانه مدل پارادایمی شناسایی شدند. در ادامه هشت نفر از اعضای هیأت علمی متخصص در زمینه کنترل بذر برای انجام مقایسات زوجی انتخاب گردید. روایی و پایایی پژوهش در سطح مطلوب ارزیابی شد. در تفسیر معنایی مدل مفهومی، عوامل نظارتی و سیاستهای حمایتی دولت در جایگاه راهکارها با پیامدهای، بهبود کیفیت بذر و ثبات بازار بذر شناسایی گردید. نتایج نشان داد، کیفیت هستههای بذری و متعادلسازی قیمت فروش بذر سالم نسبت به سایر مؤلفههای معیار فنی و اقتصادی دارای اهمیت بیشتری بودند. افزون بر این، رتبهبندی شرکتهای تولیدکننده بذر جهت ارائه تسهیلات تشویقی به واحدهای برتر و حمایت از ورود شرکتهای دانش بنیان به عرصه تولید بذر از جمله راهبردهایی بودند که برای توسعه این فرآیند پیشنهاد شد و میتواند مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
طاهره یوسفی فرح آبادی؛ سمیه شیرزادی لسکوکلایه؛ فاطمه کشیری کلائی؛ خدیجه عبدی رکنی
چکیده
کشاورزی فرآیندی است که در هرلحظه از زمان با مسئله ریسک و نبود قطعیت همراه است. لذا یکی از مواردی که بایستی در مدیریت واحدهای کشاورزی به آن توجه ویژه داشت، مدیریت ریسک میباشد. با توجه به اینکه یکی از ابزارهای مدیریت ریسک، تنوع کشت است، در مطالعه حاضر سعی شد که ضمن محاسبه درجه ریسکگریزی، تأثیر درجه ریسکگریزی بر تنوع کشت تعیین ...
بیشتر
کشاورزی فرآیندی است که در هرلحظه از زمان با مسئله ریسک و نبود قطعیت همراه است. لذا یکی از مواردی که بایستی در مدیریت واحدهای کشاورزی به آن توجه ویژه داشت، مدیریت ریسک میباشد. با توجه به اینکه یکی از ابزارهای مدیریت ریسک، تنوع کشت است، در مطالعه حاضر سعی شد که ضمن محاسبه درجه ریسکگریزی، تأثیر درجه ریسکگریزی بر تنوع کشت تعیین گردد. در این راستا، برای محاسبه درجه ریسکگریزی از روش تابع مطلوبیت چند مشخصهای و برای بررسی میزان اثرگذاری متغیرهای تعیین شده بر تنوع کشت از مدل توبیت استفاده شد. دادههای مطالعه حاضر از اداره جهاد کشاورزی و مصاحبه حضوری با ۲۵۰ کشاورز در سال زراعی 140۲-140۱ در منطقه رودپی شمالی شهرستان ساری جمعآوری گردید. نتایج نشان داد 225 نفر (90 درصد) از افراد نمونه در طبقه ریسکگریزی زیاد قرار دارند. 10درصد زارعین دارای ریسکگریزی کم و تنها یک نفر از زارعین، ریسکخنثی میباشند. نتایج حاصل از بررسی تاثیر متغیرهای اقتصادی-اجتماعی و درجه ریسکگریزی بر تنوع کشت نشان میدهد که، رابطه معنیداری بین تنوع کشت و سن کشاورز وجود ندارد و متغیرهای درجه ریسکگریزی، تحصیلات کشاورز، اندازه مزرعه و سهم درآمد کشاورزی اثر معنیداری روی تنوع کشت داشتهاند. در بین عوامل یاد شده، سهم درآمد کشاورزی، بیشترین تاثیر را بر انتخاب ابزار مدیریتی تنوع کشت داشته است؛ بهگونهای که با افزایش سهم درآمد کشاورزان، 06/0 درصد احتمال استفاده از ابزارهای مدیریتی، افزایش مییابد. در ادامه نتایج نشان داد با افزایش درجه ریسکگریزی کشاورزان، احتمال استفاده از ابزار تنوع کشت، به اندازه ۰۰6/۰ درصد افزایش مییابد. با توجه به تاثیر مثبت تحصیلات و درآمد بر استفاده از ابزار مدیریت ریسک (تنوع کشت)، افزایش میزان آگاهی کشاورزان از سوی مروجان کشاورزی، پیشنهاد شده است.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
ناصر آسیابانی؛ اتابک کاظم پور کهریز؛ مجید حسنی مقدم؛ آرش دور اندیش؛ احمد قاسمی
چکیده
برنج یکی از مهمترین اقلام غذایی جهان است که نقشی اساسی در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی دارد. در دو دههی گذشته، روند افزایشی واردات بهویژه از هند و پاکستان، همراه با کاهش تولید داخلی، موجب کاهش سهم برنج ایرانی در مصرف سرانه و افزایش سهم برنج وارداتی شده است. این تغییرات نگرانیهایی درباره وفاداری مصرفکنندگان به برنج داخلی و احتمال ...
بیشتر
برنج یکی از مهمترین اقلام غذایی جهان است که نقشی اساسی در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی دارد. در دو دههی گذشته، روند افزایشی واردات بهویژه از هند و پاکستان، همراه با کاهش تولید داخلی، موجب کاهش سهم برنج ایرانی در مصرف سرانه و افزایش سهم برنج وارداتی شده است. این تغییرات نگرانیهایی درباره وفاداری مصرفکنندگان به برنج داخلی و احتمال تغییر پایدار ترجیحات غذایی ایجاد کرده است.هدف اصلی پژوهش حاضر آزمون پایداری ترجیحات مصرفکنندگان برنج ایرانی در کشور است. برای این منظور با استفاده از رهیافتهای غیر پارامتری با بکارگیری دو رویکرد ترجیحات آشکار شده ضعیف و ترجیحات آشکار شده تعمیمیافته، پایداری ترجیحات مصرفکنندگان برنج ایرانی در کشور در دورهی زمانی 1401-1382 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد باوجود این که در دورهی مورد مطالعه 4 نقض در ترجیحات مصرفکنندگان اتفاق افتاده است اما این نقضها پایدار نبوده و شکست ساختاری در ترجیحات رخ نداده است و به عبارت دیگر وفاداری به برنج ایرانی کماکان وجود دارد. لذا پیشنهاد میشود که جهت کاربست سیاستگذاریهای مناسب اقداماتی نظیر سرمایهگذاری در فناوری و تحقیق و توسعه و بهبود زنجیرهی تأمین در دستور کار قرار گیرد تا برنج ایرانی با قیمت رقابتی به بازار وارد شود.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
فاطمه شفیعی؛ امید جمشیدی
چکیده
امروزه گیاهان دارویی نقش حیاتی در سلامت، ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی دارند. علی رغم توجه به کشت گیاهان دارویی در دیمزارهای استان مازندران در سالهای اخیر و توجه به اصول کشاورزی پایدار و به تبع آن ایجاد ارزش افزوده و اشتغال در جوامع روستایی و کاهش مهاجرت، توسعه و ترویج کشت این گیاهان و اشتغال در این حوزه با مشکلاتی مواجه است. در عین ...
بیشتر
امروزه گیاهان دارویی نقش حیاتی در سلامت، ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی دارند. علی رغم توجه به کشت گیاهان دارویی در دیمزارهای استان مازندران در سالهای اخیر و توجه به اصول کشاورزی پایدار و به تبع آن ایجاد ارزش افزوده و اشتغال در جوامع روستایی و کاهش مهاجرت، توسعه و ترویج کشت این گیاهان و اشتغال در این حوزه با مشکلاتی مواجه است. در عین حال، یکی از نقشها و وظایف تخصصی استان در بخش کشاورزی، زراعت گیاهان دارویی در نواحی شرقی و میانی است. از طرفی، مطالعات محدودی در خصوص توسعه کشت گیاهان دارویی در دیمزارها و اصلاح الگوی کشت انجام شده است. در این پژوهش بهمنظور رسیدن به الگوی توسعة کشت گیاهان دارویی در دیمزارهای استان مازندران از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. گردآوری دادهها از راه مصاحبههای عمیق نیمه ساختارمند بود و جامعه مورد مطالعه 16 نفر از متخصصان و کارشناسان و کشاورزان پیشرو در حوزه گیاهان دارویی استان مازندران بودند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش، از فرآیند تحلیل محتوای متعارف سه مرحلهای استفاده شد و دادهها ابا استفاده از نرمافزار MAXQDAV24.4.1 تجزیه و تحلیل شدند. بهمنظور دستیابی به روایی و پایایی از روش مرور و بازبینی متن مصاحبهها توسط مصاحبهشوندگان و مثلثبندی استفاده شد. الگوی بهدست آمده از پژوهش، شرایط علی (نقش کشت گیاهان دارویی در اشتغال، ارزش افزوده و بهبود اقتصاد کشاورزی در دیمزارها)، شرایط زمینهای (شرایط اکولوژیکی و ظرفیت دیمزارها برای توسعه گیاهان دارویی، چالش های بازار و تجارت)، شرایط مداخلهگر (انتخاب و کشت گونههای سازگار با اکوسیستم دیمزارها و حمایتهای مالی و نهادی از کشاورزان در کشت گیاهان دارویی)، راهبردها (توانمندسازی کشاورزان و ترویج کشت پایدار، مکانیزاسیون، تسهیلات و حمایت از کشاورزان و خرید تضمینی و ایجاد بازار پایدار برای گیاهان دارویی) و پیامدها (توسعه اشتغال پایدار و بهرهگیری از نیروی انسانی متخصص و کمک به بهبود وضعیت اقتصادی جوامع روستایی و بهرهبرداران) را بهعنوان مهمترین مؤلفههای اصلی توسعه کشت گیاهان دارویی در دیمزارهای استان مازندران نشان داده است. بنابراین، توسعه کشت گیاهان دارویی در دیمزارهای مازندران مستلزم ارتقای آموزش و ترویج، بهکارگیری الگوهای کشت پایدار، افزایش سطح مکانیزاسیون، تأمین منابع مالی و حمایت از صنایع تبدیلی است. همچنین، ایجاد بازارهای پایدار از طریق خرید تضمینی و اجرای مدلهای الگویی میتواند انگیزه کشاورزان را افزایش دهد و ریسک تولید را کاهش دهد. بر این اساس، تدوین سیاستهای منطقهای برای بهبود زیرساختها و مدیریت منابع آب، بهعنوان اقدامی راهبردی توصیه میشود.