مقالات پژوهشی
مهدی محمودی؛ حسین محمدی؛ علیرضا کرباسی
چکیده
گزارشات فائو حاکی از آن است که سهم تشکیل ضایعات محصولات کشاورزی در کشور ایران نسبت به جهان برابر با 7/2 درصد و به اندازه 35 میلیون تن در سال است و روند افزایشی آن به عنوان یک مسئله جدی تلقی میشود. مطالعه حاضر سعی کرده تا به بررسی و ارائه راهکارهای کاهش ضایعات محصولات کشاورزی منتخب (زیرگروه میوه و سبزیجات به عنوان یکی از زیرگروههای ...
بیشتر
گزارشات فائو حاکی از آن است که سهم تشکیل ضایعات محصولات کشاورزی در کشور ایران نسبت به جهان برابر با 7/2 درصد و به اندازه 35 میلیون تن در سال است و روند افزایشی آن به عنوان یک مسئله جدی تلقی میشود. مطالعه حاضر سعی کرده تا به بررسی و ارائه راهکارهای کاهش ضایعات محصولات کشاورزی منتخب (زیرگروه میوه و سبزیجات به عنوان یکی از زیرگروههای دارای بیشترین میزان ضایعات) با استفاده از رویکرد بیزین چندسطحی، بپردازد. بر این اساس، شهر مشهد (در استان خراسان رضوی) به عنوان دومین شهر پرجمعیت ایران انتخاب شد و نمونهگیری بر حسب مناطق 13 گانه آن انجام شد. تعداد 368 مصرفکنندگان (در سطح اول)، 53 خردهفروش محصولات (در سطح دوم) و 3 میدان بار اصلی شهر (در سطح سوم) در نظر گرفته شدند. نتایج تحقیق نشان داد که فاکتورهای فردی ذکرشده در تحقیق، نقش مؤثری در کاهش ضایعات دارند. فاکتورهای فردی و اجتماعی مصرفکنندگان از جمله جنسیت (اثر مثبت)، سطح تحصیلات (اثر منفی در سطح دیپلم تا لیسانس)، تعداد افراد خانوار (اثر مثبت)، تعداد افراد مشغول به کار در خانواده (اثر مثبت)، نوع شغل (اثر مثبت)، درآمد خانوار (اثر منفی برای گروهای درآمدی کمتر از 20 میلیون تومان در ماه و اثر مثبت برای گروه درآمدی بالای 20 میلیون تومان در ماه)، میزان ساعت صرفشده در هفته جهت خرید محصولات کشاورزی (اثر منفی) و تعداد دفعات مراجعه در هفته به مراکز خرید (اثر مثبت) بر درصد ضایعات ایجادشده برای زیرگروه محصولات خام انواع میوه و سبزیجات کشاورزی اثرگذار هستند. در سطح دوم و سوم که بیانگر خردهفروشان و میدان بارهای اصلی شهر مشهد هستند؛ نتایج نشان داد که مقادیر واریانس عرض از مبدأ در سطح دوم (2830/35) و سوم (4594/26) بیشتر از واریانس جملات خطا (3568/10) هستند که به ترتیب بیانگر 28/35 و 46/26 درصد از واریانس کل، توسط عرض از مبدأهای تصادفی سطح دوم و سوم برای تشکیل ضایعات محصولات کشاورزی هستند. بر اساس نتایج پیشنهاد میشود تا مسئله ضایعات علاوه بر مصرفکنندگان نهایی، در حلقههای خردهفروشی و میادین بار نیز مورد توجه قرار بگیرد و راهکارهای کاهش آن شناسایی و ارائه شود.
واژههای کلیدی:
مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
هومن هاشم زاده؛ نازنین یوسفیان؛ ساسان اسفندیاری؛ علیرضا کرباسی؛ علی فیروززارع
چکیده
بازارهای خردهفروشی شهری، بازارهای خردهفروشی دولتی هستند که اخیراً در ایران با هدف افزایش رفاه مصرفکنندگان و تولیدکنندگان تأسیس شدهاند. برای دستیابی به این هدف و گسترش حضور در بخش خردهفروشی شهری، درک جامعی از رفتار مصرفکننده در این بازارها ضروری است. این مطالعه با استفاده از الگوریتم C4.5 به بررسی عوامل مختلف اجتماعی-اقتصادی ...
بیشتر
بازارهای خردهفروشی شهری، بازارهای خردهفروشی دولتی هستند که اخیراً در ایران با هدف افزایش رفاه مصرفکنندگان و تولیدکنندگان تأسیس شدهاند. برای دستیابی به این هدف و گسترش حضور در بخش خردهفروشی شهری، درک جامعی از رفتار مصرفکننده در این بازارها ضروری است. این مطالعه با استفاده از الگوریتم C4.5 به بررسی عوامل مختلف اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر تصمیمگیری مصرفکنندگان در بازارهای خردهفروشی پرداخته است. دادهها از طریق نظرسنجی از 189 مصرفکننده با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی در شهر مشهد در سالهای 1398 و 1399 جمعآوری شد. نتایج نشان داد که آگاهی از تخفیفهای موجود به طور قابل توجهی انتخاب مصرفکننده را در بازارهای خردهفروشی شهری تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، علیرغم تخفیفهای موجود، آگاهی در میان مصرفکنندگان پایین است که نیاز به بازنگری در استراتژیهای تبلیغاتی میباشد. همچنین نتایج نشان داد تجربه خرید از بازارهای شهری، درآمد خانوار و تحصیلات از جمله عوامل تأثیرگذار بر انتخاب مصرفکننده میباشند. یافتههای این مطالعه میتواند بینشهای ارزشمندی برای سیاستگذاران و سهامداران فراهم آورد که در پی افزایش اثربخشی بازارهای خردهفروشی محلی در ایران هستند. علاوه بر این، با بهرهگیری از این بینشها در زمینه رفتار مصرفکننده و پویایی بازار، این بازارها میتوانند رونق گرفته و نقش بسزایی در بهبود بخش خردهفروشی و اقتصاد ایران ایفا کنند. در این راستا، توصیههایی مانند کمپینهای تبلیغاتی، استراتژیهای آموزشمحور، همکاری با تولیدکنندگان محلی و سیاستهای بازاریابی فراگیر با هدف بهبود دسترسی همه مصرفکنندگان به بازارهای خردهفروشی شهری ارائه گردید.
مقالات پژوهشی
سید محمد جعفر اصفهانی؛ الهام باریکانی
چکیده
در این مطالعه با استفاده از برنامهریزی ریاضی مثبت پیامدهای زیستمحیطی اعطای یارانه به کودهای شیمیایی و انتقال این یارانه به محصول در شهرستان زرندیه استان مرکزی بررسی شد. اطلاعات لازم از طریق منابع آماری وزارت جهاد کشاورزی برای سال زراعی 1401 برای سه محصول گندم آبی، جوآبی و ذرت علوفهای که بیش از 85 درصد سطح زیر کشت این منطقه را به ...
بیشتر
در این مطالعه با استفاده از برنامهریزی ریاضی مثبت پیامدهای زیستمحیطی اعطای یارانه به کودهای شیمیایی و انتقال این یارانه به محصول در شهرستان زرندیه استان مرکزی بررسی شد. اطلاعات لازم از طریق منابع آماری وزارت جهاد کشاورزی برای سال زراعی 1401 برای سه محصول گندم آبی، جوآبی و ذرت علوفهای که بیش از 85 درصد سطح زیر کشت این منطقه را به خود اختصاص میداند گردآوری شد. در مرحله اول میزان انتشار گازهای گلخانهای تولید هر کدام از محصولات محاسبه شدند و سپس تبعات زیست محیطی سیاستهای مختلف اعطای یارانه بررسی شدند. به منظور الگوسازی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Excel و GAMS و مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت با رویکرد تابع هزینه استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد بیشترین میزان انتشار گازهای گلخانهای مربوط به تولید ذرتعلوفه ای است و الکتریسیته، دیزل و کودهای شیمیایی بیشترین سهم را در انتشار گازهای گلخانهای داشتند. نتایج مربوط به شبیهسازی رفتار کشاورزان منطقه نشان داد با افزایش قیمت کودهای شیمیایی سطح زیر کشت ذرتعلوفهای نسبت به دو محصول دیگر کاهش بیشتری خواهد داشت. همچنین افزایش قیمت کود فسفر نسبت به سایر کودهایشیمیایی تاثیر بیشتری بر کاهش میزان انتشار گازهای گلخانهای دارد. بررسی سیاست انتقال یارانه از نهادههای شیمیایی به محصول، نشان داد در حالتی قیمت کودهای شیمیایی صددرصد افزایش و قیمت محصول 5 درصد افزایش یابد، میزان انتشار گازهای گلخانه در واحد سطح نسبت به سایر حالتها کمتر خواهد بود. با توجه به نتایج این مطالعه انتقال یارانه از نهادهها به محصول میتواند تبعات زیستمحیطی مطلوبتری به دنبال داشته باشد.
مقالات پژوهشی
علیرضا ثانی حیدری؛ احرام صفری
چکیده
فناوری هوش مصنوعی یکی از راهحلهای مطلوب فعلی برای حل مشکلات بخش کشاورزی و افزایش کمی و کیفی میزان تولید محصولات این بخش است. چرا که پیشبینی و بهبود سیستمهای مدیریت مزرعه، میتواند کیفیت و عرضه محصول را تضمین کند. افزونبراین، بخش کشاورزی به دلیل جایگاه آن در اقتصاد و امنیت غذایی کشور به عنوان یکی از حوزههای اولویتدار برنامههای ...
بیشتر
فناوری هوش مصنوعی یکی از راهحلهای مطلوب فعلی برای حل مشکلات بخش کشاورزی و افزایش کمی و کیفی میزان تولید محصولات این بخش است. چرا که پیشبینی و بهبود سیستمهای مدیریت مزرعه، میتواند کیفیت و عرضه محصول را تضمین کند. افزونبراین، بخش کشاورزی به دلیل جایگاه آن در اقتصاد و امنیت غذایی کشور به عنوان یکی از حوزههای اولویتدار برنامههای ملی توسعه فناوری هوش مصنوعی به حساب میآید. گسترش چنین فناوری جدیدی در مقیاس وسیع کشاورزی و در سطح کشور به عوامل مختلفی بستگی دارد. بنابراین، هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین پیشبینیکنندههای کلیدی قصد رفتاری و رفتار استفاده از فناوری هوش مصنوعی در بخش کشاورزی است. ویژگی متمایز این تحقیق ترکیب جنبههای مدل توسعه یافته نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (UTAUT2) با جنبههای فناوری، سازمانی و محیطی (TOE) است. حجم نمونه مبتنی بر روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، 211 نفر برآورد و دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه به صورت مصاحبه از کارکنان 9 کشت و صنعت کشاورزی واقع در چهار استان خراسان شمالی، رضوی، جنوبی و سمنان در سال 1402 جمعآوری شد. نتایج نشان داد عملکرد مورد انتظار و تأثیرات اجتماعی، مهمترین عوامل مثبت تعیینکننده قصد رفتاری افراد برای پذیرش فناوری هوش مصنوعی هستند. متغیر ترس از فناوری به عنوان مهمترین عامل بازدارنده پذیرش فناوری تعیین شد. در بین جنبههای فناوری، سازمانی و محیطی، نتایج نقش قابل توجه جنبههای سازمانی و محیطی بر قصد رفتاری افراد را برجسته میکند. در نهایت، متغیرهای امید به تلاش، شرایط تسهیلکننده، انگیزه لذتجویی، قیمت-ارزش، اعتماد به فناوری، عادت و جنبههای فناوری دیگر عوامل تعیینکننده قصد رفتاری افراد جهت پذیرش فناوری میباشند. این نتایج اطلاعات مهمی را برای ذینفعان مختلف فراهم میکند. توصیه میشود سیاستگذاران در اجرای برنامههای توسعه فناوری هوش مصنوعی در کشاورزی متغیرهای تعیینکننده قصد رفتاری را مورد توجه قرار دهند؛ دولت باید در توسعه زیرساختهای ضروری این فناوری سرمایهگذاری کند و با وضع قوانین کارآمد و پرداخت تسهیلات کمبهره، بستر توسعه این فناوری را فراهم سازد؛ طراحان با ارائه اطلاعات و مشارکت دادن کشاورزان در فرآیند توسعه آن، آنها را بهتر در مورد عملکرد فناوری خود آگاه کنند.
مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
فرنوش وجدی حکم آباد؛ حامد رفیعی؛ امیر حسین چیذری؛ سعید یزدانی؛ صفدر حسینی
چکیده
امروزه نگهداری و تقویت وفاداری مشتری در راستای محصولات یا خدمات یک شرکت، عموماً نکته اصلی و مرکزی فعالیتهای بازاریابی شده است. ازجمله مواردی که میتواند بر بهبود وفاداری مشتریان به برند /محصول تأثیرگذار باشد، بازاریابی اخلاقی است. بازاریابی اخلاقی حوزهای از اخلاق کاربردی است که با اصول اخلاقی پنهان در رفتار، تبلیغ و تنظیم در بازاریابی ...
بیشتر
امروزه نگهداری و تقویت وفاداری مشتری در راستای محصولات یا خدمات یک شرکت، عموماً نکته اصلی و مرکزی فعالیتهای بازاریابی شده است. ازجمله مواردی که میتواند بر بهبود وفاداری مشتریان به برند /محصول تأثیرگذار باشد، بازاریابی اخلاقی است. بازاریابی اخلاقی حوزهای از اخلاق کاربردی است که با اصول اخلاقی پنهان در رفتار، تبلیغ و تنظیم در بازاریابی ارتباط دارد. مصرف گرایی اخلاقی نیز در دو دهه اخیر به دلیل این مسائل اجتماعی و زیست محیطی اهمیت پیدا کرده است. در این راستا در این مطالعه به هدف بررسی مولفههای اخلاقی بر ارزش دوره عمر مشتری برای مصرفکنندگان محصولات لبنی در تهران در سال 1402 انجام شده است. برای دستیابی به هدف، 710 پرسشنامه در شهر تهران تکمیل گردید و با استخراج اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه دوره عمر مشتری از روش GWRFM استفاده گردید و نتایج نشان دهنده درصد فراوانی بالای خوشه های با ارزش دوره عمر پایین بودند. در مرحله دوم با استفاده از لاجیت چندگانه به بررسی تاثیر مولفههای اخلاقی بر CLV پراخته شد که نتیجه حاکی از اهمیت پایبندی به قوانین حوزه فعالیت و پذیرش مسئولیت اجتماعی بر ارزش دوره عمر مشتری بصورت مثبت و معنیدار بود. از این رو پیشنهاد میشود فعالان صنعت لبنیات با مطمئن کردن مشتریان از پایبندی به قوانین حوزه فعالیت این صنعت و همچنین پذیرش مسئولیت اجتماعی میتوانند آنها را به خوشههای بالاتر منتقل کرده و جزو مشتریان وفادار خود قرار دهند. اگر در زمینه احترام به هنجارهای اخلاقی نیز اقدامات مثبتی انجام گردد بخش قابل توجهی از مصرفکنندگان محصولات پنیر، ماست و دوغ را تحت تاثیر قرار میدهد و سبب حرکت آنها به سوی قرارگیری در زمره مشتریان باارزش این صنعت میشود.
مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
سهراب صدفی آبکنار؛ امیرحسین چیذری؛ حامد رفیعی؛ حبیب الله سلامی
چکیده
بورس کالای ایران هدف دارد به یک مرجع منطقهای برای قیمتگذاری کالاهای اساسی و مواد اولیه تبدیل شود و گزینه اصلی برای تولیدکنندگانی باشد که به دنبال تأمین مالی و مدیریت ریسک هستند. این مطالعه به بررسی پوشش ریسک پسته فندقی با استفاده از قراردادهای آتی و سرمایهگذاری سپرده از ۲۷ مهر ۱۳۹۷ تا ۲۸ دی ۱۴۰۰ میپردازد. ارزش معاملات پسته در ...
بیشتر
بورس کالای ایران هدف دارد به یک مرجع منطقهای برای قیمتگذاری کالاهای اساسی و مواد اولیه تبدیل شود و گزینه اصلی برای تولیدکنندگانی باشد که به دنبال تأمین مالی و مدیریت ریسک هستند. این مطالعه به بررسی پوشش ریسک پسته فندقی با استفاده از قراردادهای آتی و سرمایهگذاری سپرده از ۲۷ مهر ۱۳۹۷ تا ۲۸ دی ۱۴۰۰ میپردازد. ارزش معاملات پسته در بورس کالای ایران در سالهای اخیر به طور قابل توجهی کاهش یافته است که نیاز به تحلیل تغییرات ریسک و انتخاب سبد کالایی بهینه بین دو قرارداد را ایجاد کرده است. این مطالعه از نظریه سبد کالایی مارکویتز برای تعادل ریسک و بازده استفاده میکند و از مدلهای اقتصادسنجی پیشرفته مانند GARCH، HEGY و TARCH برای تحلیل نوسانات و روابط پویا بین قیمتهای نقدی و آتی بهره میبرد. نتایج نشاندهنده نوسانات فصلی و غیر فصلی قابل توجهی است که اثرات فصلی قویتری دارند. تحلیل رگرسیون تأثیرات بازدههای گذشته و شوکها بر بازدههای فعلی را نشان میدهد و نسبت بهینه قراردادهای سپرده در روزها و فصول مختلف متفاوت است. توصیههای سیاستی شامل تقویت و مدیریت نوسانات فصلی، حمایت از ابزارهای پوشش ریسک، در نظر گرفتن الگوهای فصلی و روزانه در ترکیب سبد کالایی، نظارت و کنترل نوسانات در دورههای بحرانی و توسعه سیاستهای حمایتی در ماههای با نوسانات کم است. این اقدامات به بهبود عملکرد بازار پسته فندقی و افزایش کارایی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری کمک میکند. با اجرای این استراتژیها، بورس کالای ایران میتواند بهتر از تولیدکنندگان و سرمایهگذاران حمایت کند و محیط بازار پایدارتری برای پسته فندقی ایجاد کند.
مقالات پژوهشی
زهرا زارعی دستکردی؛ خلیل کلانتری؛ علی اسدی
چکیده
بخش کشاورزی در کشورهای در حال توسعه نقش مهمی را در پیشبرد توسعه ملی ایفا می نماید و سیاستگذاری عقلایی و برنامه ریزی راهبردی جهت پیشبرد توسعه پایدار این بخش یکی از دغدغه های اصلی کنشگران نهادی ذیربط به شمار می رود. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی سناریوهای توسعه پایدار کشاورزی در حوضه آبریز زاینده رود استان اصفهان انجام گرفت. ...
بیشتر
بخش کشاورزی در کشورهای در حال توسعه نقش مهمی را در پیشبرد توسعه ملی ایفا می نماید و سیاستگذاری عقلایی و برنامه ریزی راهبردی جهت پیشبرد توسعه پایدار این بخش یکی از دغدغه های اصلی کنشگران نهادی ذیربط به شمار می رود. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی سناریوهای توسعه پایدار کشاورزی در حوضه آبریز زاینده رود استان اصفهان انجام گرفت. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری خبرگان مرتبط با توسعه کشاورزی در استان بودند. جهت جمع آوری داده ها از منابع کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه استفاده گردید. برای شناسایی مؤلفهها و پیشرانهای اولیه مؤثر بر توسعه پایدار کشاورزی در حوضه آبریز زاینده رود استان اصفهان از روش دلفی و مصاحبه با نخبگان و مسئولین اجرایی استفاده شد و برای انتخاب خبرگان نیز تکنیک گلوله برفی به کار رفت. در نهایت تعداد 8 پیشران کلیدی در راستای تبیین متغیرهای پژوهش در قالبی استراتژیک مورد شناسایی و تفکیک قرار گرفتند. بر این اساس در قسمت مربوط به بیان اولویت های پژوهش در دو حالت مستقیم و غیرمستقیم، این 8 عامل کلیدی در اولویت های مختلف تکرار شده اند. پرسشنامه ها بین 25 نفر از خبرگان توزیع گردید. در این پژوهش برای آینده نگاری توسعه پایدار کشاورزی 5 سناریوی باورکردنی با درنظر گرفتن وضعیت های حاصل از عوامل کلیدی و وجه اشتراک و یا تفاوت های آنها در دسته های سناریوی های مطلوب، ایستا و بحرانی شناسایی و با توجه به نمره کل اثر آنها که بین 85 تا 109 هستند؛ تعداد 2 سناریو محتمل ترین سناریوها تشخیص داده شد که یک سناریو مطلوب و یک سناریو بحرانی هستند.
واژگان کلیدی: آینده نگاری، توسعه کشاورزی، حوضه آبریز زاینده رود، سناریو نگاری
مقالات پژوهشی
سید محسن سیدان؛ مهسا معتقد
چکیده
بررسی وضعیت زنجیره ارزش کشمش، به بهبود وضعیت شبکه تولید، عرضه، بازاریابی و صادرات محصول کشمش کمک خواهد کرد. در این تحقیق محصول کشمش در استان همدان انتخاب شده است تا به رفع موانع در زنجیره ارزش در راستای ایجاد اشتغال کمک نماید. دادهها به صورت اسنادی و پیمایشی از بازیگران زنجیره در سال 1403 گردآوری شده است. برای تحلیل زنجیره ارزش ازروش ...
بیشتر
بررسی وضعیت زنجیره ارزش کشمش، به بهبود وضعیت شبکه تولید، عرضه، بازاریابی و صادرات محصول کشمش کمک خواهد کرد. در این تحقیق محصول کشمش در استان همدان انتخاب شده است تا به رفع موانع در زنجیره ارزش در راستای ایجاد اشتغال کمک نماید. دادهها به صورت اسنادی و پیمایشی از بازیگران زنجیره در سال 1403 گردآوری شده است. برای تحلیل زنجیره ارزش ازروش SWOT و ماتریسQSPM استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که باتوجه به امتیازات کسب شده ماتریس عوامل داخلی و خارجی، راهبردمناسب برای توسعه زنجیره ارزش کشمش در استان همدان راهبرد تهاجمی است که شامل راهبردهای تجاریسازی محصول و فرآوردههای انگور، ایجاد مزیت رقابتی و جذب بازارهای صادارتی جدید، متنوع سازی محصولات فرآوری شده، اجرای کشاورزی قراردادی، توسعه فرآوری انگور و توسعه تحقیقات مرتبط با تولید و فرآوری بودند. اولویتهای راهبردی به دست آمده در این تحقیق میتواند در مسیر توسعه زنجیره ارزش کشمش همدان گامی اصولی به شمار رود. بررسی حلقههای مختلف زنجیره، نشان داد که حلقههای مفقوده درزنجیره ارزش کشمش شامل موارد ایجاد بنگاههای فرآوریکننده، ایجاد کارگاه کشمش خشککنی و استفاده از کشاورزی قراردادی بوده است.
بررسی وضعیت زنجیره ارزش کشمش، به بهبود وضعیت شبکه تولید، عرضه، بازاریابی و صادرات محصول کشمش کمک خواهد کرد. در این تحقیق محصول کشمش در استان همدان انتخاب شده است تا به رفع موانع در زنجیره ارزش در راستای ایجاد اشتغال کمک نماید. دادهها به صورت اسنادی و پیمایشی از بازیگران زنجیره در سال 1403 گردآوری شده است. برای تحلیل زنجیره ارزش ازروش SWOT و ماتریسQSPM استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که باتوجه به امتیازات کسب شده ماتریس عوامل داخلی و خارجی، راهبردمناسب برای توسعه زنجیره ارزش کشمش در استان همدان راهبرد تهاجمی است که شامل راهبردهای تجاریسازی محصول و فرآوردههای انگور، ایجاد مزیت رقابتی و جذب بازارهای صادارتی جدید، متنوع سازی محصولات فرآوری شده، اجرای کشاورزی قراردادی، توسعه فرآوری انگور و توسعه تحقیقات مرتبط با تولید و فرآوری بودند. اولویتهای راهبردی به دست آمده در این تحقیق میتواند در مسیر توسعه زنجیره ارزش کشمش همدان گامی اصولی به شمار رود. بررسی حلقههای مختلف زنجیره، نشان داد که حلقههای مفقوده درزنجیره ارزش کشمش شامل موارد ایجاد بنگاههای فرآوریکننده، ایجاد کارگاه کشمش خشککنی و استفاده از کشاورزی قراردادی بوده است.
مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
محمود حاجی رحیمی؛ پریسا علیزاده؛ فرشته شریفی
چکیده
صنعت پرورش مرغ گوشتی از مهمترین زیر بخشهای کشاورزی در ایران و استان کردستان است. در استان کردستان، تعداد واحدهای پرورش مرغ گوشتی فعال 716 واحد میباشد و در سالهای اخیر (از سال 1398 تا حالا) تعداد این واحدها 5 درصد رشد داشته است. با وجود اهمیت بالای این صنعت، تا زمان تدوین این مقاله، حتی یک پژوهش علمی در مورد محاسبه شاخص های مزیت نسبی ...
بیشتر
صنعت پرورش مرغ گوشتی از مهمترین زیر بخشهای کشاورزی در ایران و استان کردستان است. در استان کردستان، تعداد واحدهای پرورش مرغ گوشتی فعال 716 واحد میباشد و در سالهای اخیر (از سال 1398 تا حالا) تعداد این واحدها 5 درصد رشد داشته است. با وجود اهمیت بالای این صنعت، تا زمان تدوین این مقاله، حتی یک پژوهش علمی در مورد محاسبه شاخص های مزیت نسبی و توان رقابتی تولید مرغ گوشتی در استان کردستان انجام نشده است. هدف پژوهش حاضر برآورد و بررسی شاخصهای مزیت نسبی، شاخصهای حمایت دولت و توان رقابت داخلی و صادراتی تولید گوشت مرغ در استان کردستان در سال 1402 با استفاده از الگوی ماتریس تحلیل سیاستی میباشد. نتایج حاصل از برآورد شاخصهای مزیت نسبی شامل نسبت هزینه منابع داخلی و نسبت منفعت به هزینه اجتماعی حاکی از وجود مزیت نسبی برای تولید این محصول در استان کردستان در همه ظرفیتهای تولید میباشد. نتایج حاصل از شاخص حمایت اسمی از محصول نشان داد که قیمت بازاری گوشت مرغ زنده در کشور پایینتر از قیمت سایهای آن است و به عبارت دیگر از تولید کننده مالیات غیرمستقیم قیمتی اخذ شده است. نتایج محاسبه شاخص حمایت اسمی از نهاده نیز بیانگر آن است که قیمت سایهای نهادهها بیشتر از قیمت بازاری آنها بوده است و یارانه غیرمستقیم به نهادههای مرغداریها پرداخت شده است. نتایج برآورد شاخص حمایت مؤثر که برآیند حمایت اسمی محصول و حمایت اسمی نهادهها را نشان می دهد، حاکی است که دولت در مجموع از تولید مرغ گوشتی در استان کردستان حمایت مؤثر کرده است. شاخصهای توان رقابتی نیز برای محصول یاد شده بیانگر توانایی رقابت این محصول چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالملل میباشد. به عبارت دیگر، حتی چنانچه دولت حمایت یارانهای از نهادهها را حذف کند، به شرطی که همزمان سرکوب قیمت محصول را نیز بردارد و تعیین قیمت را به بازار واگذار کند، تولید مرغ گوشتی در استان کردستان توان رقابتی لازم برای حضور در باز جهانی و بویژه بازار کشور دارای مرز مشترک با استان کردستان یعنی عراق را دارد. بر اساس این یافتهها، پیشنهاد میگردد به جای سیاستهای مداخله گرانه در بازار محصول و نهادههای تولید مرغ گوشتی، به فراهم آوردن زیرساختهای بازار شفاف و رقابتی در تولید این محصول اولویت داده شود.