مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
اقتصاد کشاورزی
علیرضا کرباسی؛ سعید جلالیان
چکیده
پاندمی کووید-۱۹، چالشهای جهانی عمدهای ایجاد کرد، از جمله نرخ رشد منفی درآمد سرانه در تمامی گروههای درآمدی کشورها در سال ۲۰۲۰. زنجیره تأمین پروتئین، بهویژه با منشأ حیوانی (ASF)، با فشارهای فزایندهای از هر دو سوی عرضه و تقاضا مواجه شد که منجر به نوسانات قیمتی گردید. این مطالعه، تأثیر شوک درآمدی بر الگوهای مخارج غذایی و رفتار ...
بیشتر
پاندمی کووید-۱۹، چالشهای جهانی عمدهای ایجاد کرد، از جمله نرخ رشد منفی درآمد سرانه در تمامی گروههای درآمدی کشورها در سال ۲۰۲۰. زنجیره تأمین پروتئین، بهویژه با منشأ حیوانی (ASF)، با فشارهای فزایندهای از هر دو سوی عرضه و تقاضا مواجه شد که منجر به نوسانات قیمتی گردید. این مطالعه، تأثیر شوک درآمدی بر الگوهای مخارج غذایی و رفتار مصرفی را با تمرکز بر این نوع غذاها بررسی میکند. دادههای بودجه خانوارهای ایرانی برای سالهای ۲۰۱۹ (پیش از پاندمی) و ۲۰۲۰ (طی پاندمی) با بکارگیری مدل سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل درجه دوم (QUAIDS) تحلیل شد. یافتهها سه بینش کلیدی ارائه دادند: 1) سهم متوسط مخارج غذایی از 37% به 42% افزایش یافته است، ضمن رشد شدیدتر در مناطق روستایی؛ 2) کششهای مخارج برای هر شش گروه ASF شامل گوشت دام، آبزیان، طیور، محصولات لبنی، تخممرغ و چربیها، مثبت مشاهده شد در حالیکه کششهای خودقیمتی بهطور نسبی کوچکتر بودند؛ و 3) زیانهای رفاهی در این شش گروه، از 2% تا 24% متغیر بود، که ناشی از عدم تعادل سیاستی و اختلالات زنجیره تأمین بود. خانوارهای روستایی به جز در گروه چربیها، زیانهای رفاهی بیشتری متحمل شدند. این مطالعه مداخلات هدفمند به شکل سیاستهای حمایتی قیمتی برای مناطق شهری و حمایت اجتماعی برای مناطق روستایی، پیشنهاد میکند. برای تقویت واکنشهای سیاستی و بهبود امنیت غذایی بلندمدت، تحقیقات آتی میتواند پتانسیل جایگزینی پروتئینهای گیاهی را بهعنوان گزینههای پایدار و مقرونبهصرفه ارزیابی کند. این یافتهها راهنمایی ارزشمندی برای سیاستگذاران در راستای بهبود تابآوری و ثبات اقتصادی در دوران پساپاندمی ارائه میدهند.
مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
اقتصاد کشاورزی
شیرین ظریف مرادیان؛ محمود دانشور کاخکی؛ محمود صبوحی صابونی
چکیده
یکی از اهداف اساسی جوامع، بهویژه در کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعهیافته، ریشهکن کردن فقر و دستیابی به توسعه پایدار است. با توجه به اینکه افراد آسیبپذیر در بسیاری از جوامع با چالشهای اقتصادی، زیستمحیطی و سیاسی روزافزون مواجه هستند، مدیریت پیشگیرانه بحرانها توسط دولتها و سیاستگذاران، بهویژه در راستای افزایش بهرهوری ...
بیشتر
یکی از اهداف اساسی جوامع، بهویژه در کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعهیافته، ریشهکن کردن فقر و دستیابی به توسعه پایدار است. با توجه به اینکه افراد آسیبپذیر در بسیاری از جوامع با چالشهای اقتصادی، زیستمحیطی و سیاسی روزافزون مواجه هستند، مدیریت پیشگیرانه بحرانها توسط دولتها و سیاستگذاران، بهویژه در راستای افزایش بهرهوری بخشهای کلیدی اقتصادی مانند کشاورزی، به امری ضروری تبدیل شده است. کارآیی بخش کشاورزی نه تنها برای تضمین امنیت غذایی ملی از اهمیت بالایی برخوردار است، بلکه تأثیر عمدهای بر معیشت، درآمدها و تابآوری کشاورزان روستایی کوچک دارد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر سیاستهای حمایتی کشاورزی بر تابآوری کشاورزان روستایی در منطقه فریمان است. این مطالعه بر روستای حسینآباد رخنهگل در ایران متمرکز بوده و دادهها از طریق مصاحبه و با استفاده از پرسشنامهها جمعآوری شده است. برای اندازهگیری میزان تابآوری کشاورزان روستایی از شاخص اندازهگیری و تحلیل تابآوری (RIMA) که توسط سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) معرفی شده است، استفاده گردیده است. همچنین، توزیع کودهای یارانهای به کشاورزان، بهعنوان یک سیاست حمایتی رایج کشاورزی در کشور، بهعنوان متغیر مورد بررسی انتخاب شده است. تأثیر این سیاست حمایتی بر تابآوری کشاورزان روستایی از طریق روش همسانسازی امتیاز تمایل (Propensity Score Matching) برآورد شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که خانوارهای واجد شرایط برای دریافت کود یارانهای، بهطور متوسط تابآوری بالاتری نسبت به خانوارهایی که واجد شرایط دریافت این کود نبودهاند، دارند. بر اساس نتایج این تحقیق در منطقه مورد مطالعه، پیشنهاد میشود که کشاورزان روستایی کوچک در تخصیص کود یارانهای، که با محدودیتهای مقداری و بودجهای دولت مواجه است، نسبت به کشاورزان بزرگمقیاس در اولویت قرار گیرند. علاوه بر این، تسهیل دسترسی کشاورزان روستایی به چاههای کشاورزی موجود که تحت مالکیت مؤسسات غیرخصوصی هستند، میتواند بهطور بالقوه تابآوری کشاورزان را افزایش دهد.
مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
اقتصاد کشاورزی
مرتضی مولائی؛ معصومه رشیدقلم؛ باقر حسینپور
چکیده
با توجه به رشد شتابان پلتفرمهای دیجیتال و تغییر بنیادین روشهای بازاریابی، بررسی میزان تمایل مصرفکنندگان به استفاده از بازارهای دیجیتال در بخش کشاورزی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر تمایل مصرفکنندگان به استفاده از بازاریابی دیجیتال محصولات کشاورزی در شهر ارومیه میپردازد. دادهها از طریق ...
بیشتر
با توجه به رشد شتابان پلتفرمهای دیجیتال و تغییر بنیادین روشهای بازاریابی، بررسی میزان تمایل مصرفکنندگان به استفاده از بازارهای دیجیتال در بخش کشاورزی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر تمایل مصرفکنندگان به استفاده از بازاریابی دیجیتال محصولات کشاورزی در شهر ارومیه میپردازد. دادهها از طریق پرسشنامه ساختاریافته از ۳۸۵ پاسخدهنده جمعآوری و با استفاده از مدل رگرسیون لوجیت تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که مفید بودن، سهولت استفاده، اعتماد، کیفیت اطلاعات و تأثیر اجتماعی بهطور معنادار و مثبتی بر تمایل مصرفکنندگان تأثیر دارند. همچنین، عوامل جمعیتشناختی نظیر سن (با اثر منفی)، سطح تحصیلات و درآمد (هر دو با اثر مثبت) نقش مهمی ایفا میکنند. تجربه قبلی خرید آنلاین یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تمایل میباشد و حساسیت به قیمت تأثیر منفی نسبتاً معناداری دارد. این مطالعه با ارائه شواهد تجربی از یک کشور در حال توسعه و مدل جامعی برای درک رفتار مصرفکننده در بازاریابی دیجیتال کشاورزی، به ادبیات موجود کمک میکند. از جمله پیامدهای این مطالعه برای بازاریابان میتوان به طراحی پلتفرمهای کاربرپسند، اولویت دادن به سازوکارهای ایجاد اعتماد و تدوین راهبردهای متناسب با ویژگیهای جمعیتشناختی مختلف اشاره کرد.
مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
اقتصاد کشاورزی
هانیه کظمی شعبانزاده افلاکی؛ عذرا جوان بخت؛ خدیجه الفی
چکیده
فعالیتهای کشاورزی در مقایسه با سایر فعالیتهای تولیدی، فعالیتی پرریسک بوده و این ریسک اغلب با ناکارآمدی همراه است. بنابراین مطالعه همزمان ریسک و عدم کارایی میتواند منجر به تولید کاراتر شود. بر اساس دادههای سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان (سال ۱۳۹۵)، تعداد کل کشاورزان در زمان مطالعه ۳۸۷۶۳ نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، ...
بیشتر
فعالیتهای کشاورزی در مقایسه با سایر فعالیتهای تولیدی، فعالیتی پرریسک بوده و این ریسک اغلب با ناکارآمدی همراه است. بنابراین مطالعه همزمان ریسک و عدم کارایی میتواند منجر به تولید کاراتر شود. بر اساس دادههای سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان (سال ۱۳۹۵)، تعداد کل کشاورزان در زمان مطالعه ۳۸۷۶۳ نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه مورد نیاز ۲۲۶ نفر محاسبه شد که تقریباً ۵۸ درصد از جمعیت را تشکیل میدهد. پرسشنامه شامل دو بخش بود که بهترتیب مربوط به نهادههای مورد استفاده در فرآیند تولید برنج و متغیرهای اجتماعی-اقتصادی کشاورزان و مزارع آنها بود. برای ارزیابی همزمان کارایی فنی و ریسک تولید برنجکاران، در شهرستان رشت در سال ۱۳۹۷، از یک مدل تولید مرزی تصادفی تعمیمیافته (SFP) با ویژگیهای ریسک انعطافپذیر استفاده شد. نتایج تخمین تابع ریسک تولید نشان داد که تولید برنج بهطور معنیداری تحت تأثیر نهادههای زمین، بذر و نیروی کار قرار دارد. همچنین، نهادههای سطح زیرکشت، آب، سن شالیکار و جنسیت ریسک فزاینده و بذر، علفکشها، ماشینآلات، تحصیلات کشاورز، اندازه خانواده و تجربه کشاورزی از نهادههای ریسک کاهنده هستند. علاوه بر این، بذر، نیروی کار، عضویت در تعاونیهای کشاورزی و بیمه، ناکارایی فنی را افزایش میدهد. کود نیترات، آب، جنسیت، تجربه کشت برنج و شرکت در کلاسهای آموزشی و ترویجی اثر مثبت بر کارایی فنی در منطقهی مورد مطالعه داشتند. نتایج برآورد کارایی فنی نشان داد که میانگین کارایی فنی شالیکاران با مؤلفه ریسک 47/93 درصد و بدون مؤلفه ریسک 27/96 درصد بوده است. بنابراین واضح است که برآورد مدل بدون مؤلفه ریسک منجر به خطای بزرگنمایی در میزان کارایی فنی میشود. در نتیجه، توصیه میشود هنگام اندازهگیری کارایی فنی شالیزارها برای دستیابی به مدیریت ریسک صحیح و تولید بسیار کارآمد، مؤلفه ریسک در نظر گرفته شود.
مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
اقتصاد کشاورزی
مهسا قصابی؛ محمود حاجی رحیمی؛ حامد قادرزاده؛ راضیه شنکایی
چکیده
ریسک یکی از عوامل مهم در فعالیتهای کشاورزی است و نادیده گرفتن آن میتواند به تخصیص ناکارآمد منابع در این بخش منجر شود. نظریهها و مدلهای مختلف برنامهریزی ریاضی برای کمک به تصمیمگیری در مدیریت الگوی کشت در شرایط ریسکی توسعه یافتهاند. هدف این مطالعه تعیین الگوی بهینه کشت در دشت دهگلان با استفاده از دادههای دوره زمانی 1393 تا ...
بیشتر
ریسک یکی از عوامل مهم در فعالیتهای کشاورزی است و نادیده گرفتن آن میتواند به تخصیص ناکارآمد منابع در این بخش منجر شود. نظریهها و مدلهای مختلف برنامهریزی ریاضی برای کمک به تصمیمگیری در مدیریت الگوی کشت در شرایط ریسکی توسعه یافتهاند. هدف این مطالعه تعیین الگوی بهینه کشت در دشت دهگلان با استفاده از دادههای دوره زمانی 1393 تا 1402 بود. در این راستا، از مدل برنامهریزی خطی برای حداکثرسازی درآمد ناخالص کشاورزان استفاده شد و نتایج آن با مدل برنامهریزی درجه دوم و مدل حداقلسازی انحراف مطلق کل (MOTAD) که هر دو به کاهش ریسک توجه دارند، مقایسه گردید. یافتهها نشان داد که عامل ریسک میتواند بهطور معناداری الگوی کشت را تغییر دهد؛ در بالاترین سطح ریسک، الگوی کشتِ مبتنی بر حداکثرسازی سود با استفاده ار برنامهریزی خطی ساده تنها شامل خیار، یونجه و کلزا بود که بیانگر ترجیح محصولات با درآمد ناخالص بالاتر، علیرغم نیاز بیشتر به منابع آبی، است. در شرایط در نظر گرفتن ریسک در مدلهای برنامهریزی ریسکی، سطح زیر کشت گندم و جو نسبت به حالت بدون در نظر گرفتن ریسک افزایش یافت که نشاندهنده گرایش به سوی محصولات با نیاز آبی کمتر باوجود کاهش درآمد ناخالص است. این نتایج بر ضرورت برقراری توازن میان حداکثرسازی درآمد و مدیریت ریسک بهمنظور دستیابی به الگوی کشت پایدارتر تأکید دارد.
مقالات پژوهشی به زبان انگلیسی
اقتصاد کشاورزی
مهدی شعبان زاده خوشرودی
چکیده
بررسی الگوی مصرف غذا در مناطق روستایی ایران برای درک وضعیت امنیت غذایی و رفاه اجتماعی در کشور ضروری است. شناسایی استانهای دارای الگوی مصرف استاندارد و همگن، نه تنها به برنامهریزی برای تأمین نیازهای غذایی کمک میکند، بلکه میتواند به تدوین سیاستهای مناسب و مؤثر در راستای حل مسائل مرتبط با تغذیه و بهداشت عمومی نیز منجر شود. با ...
بیشتر
بررسی الگوی مصرف غذا در مناطق روستایی ایران برای درک وضعیت امنیت غذایی و رفاه اجتماعی در کشور ضروری است. شناسایی استانهای دارای الگوی مصرف استاندارد و همگن، نه تنها به برنامهریزی برای تأمین نیازهای غذایی کمک میکند، بلکه میتواند به تدوین سیاستهای مناسب و مؤثر در راستای حل مسائل مرتبط با تغذیه و بهداشت عمومی نیز منجر شود. با این رویکرد در این مطالعه، ابتدا الگوی فعلی مصرف غذا در مناطق روستایی ایران در سال 1402 مورد بررسی قرار گرفت و با الگوی استاندارد مقایسه شد. سپس، استانهایی که الگوی غذایی آنها شباهت بیشتری به الگوی استاندارد دارد، با استفاده از روش TOPSIS شناسایی و رتبهبندی شدند. پس از آن، با بهرهگیری از روش خوشهبندی k-means، استانهای با الگوی مصرف مشابه استخراج و نقشهی الگوی مصرف غذا برای مناطق روستایی ایران ترسیم گردید. در نهایت، رابطه بین الگوی مصرف و شاخصهای زیرساختی، اقتصادی و اجتماعی استانها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که الگوی غذایی کنونی خانوارها در مناطق روستایی ایران عمدتاً شامل غلات است و این گروه بیش از 60 درصد انرژی روزانه را تأمین میکند. در حالیکه در سطح جهانی، سهم غلات در تأمین کالری روزانه معادل 50 درصد است و این نسبت در کشورهای با درآمد بالا، متوسط و پایین، بهترتیب 30، 55 و 70 درصد میباشد. علاوه بر این، در شرایط کنونی، مصرف غذا در ایران مطابق با الگوی استاندارد نیست و ساکنان مناطق روستایی کشور 4/28 درصد کمتر از مواد غذایی سبد استاندارد استفاده میکنند و همچنین 16 درصد کمتر از انرژی مورد نیاز را دریافت مینمایند. افراد بیشتر از نیاز خود نان مصرف میکنند، اما در خصوص لبنیات، میوهها و گوشت قرمز، مصرف کنونی بهترتیب 4/64، 1/52 و 50 درصد پایینتر از مقدار استاندارد است. الگوی غذایی در مناطق روستایی شش استان چهارمحال و بختیاری، مرکزی، اصفهان، همدان، زنجان و مازندران به استاندارد تعیینشده توسط وزارت بهداشت نزدیکتر است. در مقابل، الگوی غذایی در نواحی روستایی شش استان هرمزگان، سمنان، کرمان، خراسان شمالی، ایلام و سیستان و بلوچستان بیشترین فاصله را با سبد غذایی استاندارد دارد. از سوی دیگر، الگوی مصرف مواد غذایی در مناطق روستایی استانها متنوع و ناهمگون است و میتوان پنج نوع الگوی رفتاری را شناسایی کرد؛ بر اساس نتایج، الگوی مصرف در مناطق روستایی ایران با موقعیت جغرافیایی ارتباط چندانی ندارد و استانهایی که شاخصهای زیربنایی، اقتصادی و اجتماعی مناسبتری دارند، از الگوی مصرف غذایی استانداردتری برخوردار هستند. با توجه به تجربیات کشورهای مختلف، بهبود تغذیه در مناطق روستایی فرآیندی چند بعدی است و تحت تأثیر مجموعهای از متغیرها شامل عوامل اقتصادی (مانند درآمد، قیمت مواد غذایی، نرخ بیکاری و ...)، عوامل منطقهای (از جمله دسترسی به غذا، توسعه زیرساختهای حمل و نقل، شرایط آب و هوایی و ...)، عوامل اجتماعی و فرهنگی (شامل فرهنگ و باورهای اجتماعی، سطح آموزش و آگاهی، شبکههای اجتماعی و ...) و نهایتاً عوامل فردی (مانند سلامت فردی، عادات و رفتارهای غذایی، دانش شخصی و ...) قرار دارد و برای دستیابی به یک الگوی تغذیهای سالم و متوازن، باید به تعامل و همافزایی میان این عوامل توجه جدی نمود.