مقالات پژوهشی
علی فلاحتی؛ شهرام فتاحی؛ الهام رضایی
چکیده
امروزه نااطمینانی جایگاه ویژهای را در ادبیات اقتصادی به خود اختصاص داده است. نااطمینانی قادر است از طریق تغییر رفتار بنگاهها در سطح خرد بر ساختار و عملکرد بازار تأثیرگذار باشد. چون داشتن سیاستهای مطمئن در سطح خرد بعنوان یک پیش شرط مهم عملکرد بهتر در سطح کلان مطرح میشود، این مقاله سعی دارد با استفاده از دادههای فصلی سالهای ...
بیشتر
امروزه نااطمینانی جایگاه ویژهای را در ادبیات اقتصادی به خود اختصاص داده است. نااطمینانی قادر است از طریق تغییر رفتار بنگاهها در سطح خرد بر ساختار و عملکرد بازار تأثیرگذار باشد. چون داشتن سیاستهای مطمئن در سطح خرد بعنوان یک پیش شرط مهم عملکرد بهتر در سطح کلان مطرح میشود، این مقاله سعی دارد با استفاده از دادههای فصلی سالهای 1395-1375، به بررسی این مسئله بپردازد که آیا پویایی رفتاری بنگاهها در مقابل شوکهای تقاضا قادر بوده ساختار بازار گوشت قرمز ایران را به سمت رقابتیتر شدن سوق دهد. این رفتار بعنوان واکنش سیاستگذاری صنعت انحصار چندجانبه در چارچوب الگوی قیمت- ماشهای گرین و پورتر تفسیر میشود. تجزیه و تحلیل تجربی بر اساس یک مدل سیستم معادلات همزمان (تابع تقاضا و تابع عرضه) با استفاده از روش تخمین حداقل مربعات دو مرحلهای ارائه شده است، از این رو باید شوک منفی تقاضا به صورت یک متغیر دامی بعنوان یک متغیر توضیحی در تابع عرضه قرار گیرد، لذا ابتدا تابع تقاضا برآورد شد و به ازاء پسماندهای منفی آن، عدد یک برای متغیر دامی اختصاص یافت. نتایج برآورد تابع عرضه نشان داد، شوک منفی تقاضا با ضریب 1/0 تأثیر منفی و معنیداری بر متغیر لگاریتم قیمت گوشت قرمز داشته، این نتیجه با تأیید سیاست قیمت ماشهای گویای قابلیت تغییر ساختار این بازار به سمت رقابتیتر شدن به همراه شوک منفی تقاضا است؛ به طوریکه با استفاده از این نتیجه سیاستگذاران خواهند توانست با ارائه الگوی مناسب، راه رسیدن صنعت را به سمت اجرای سیاستهای رقابتی و ضد انحصار هموار سازند.
مقالات پژوهشی
اسماعیل پیش بهار؛ رویا فردوسی؛ باب اله حیاتی
چکیده
انتخاب استراتژی مناسب بازاریابی یکی از مهمترین مسائل در شرکتها بهخصوص شرکتهای صنایع غذایی میباشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، اولویتبندی استراتژیهای بازاریابی شرکت صنایع لبنی پگاه آذربایجان شرقی است که در راستای این هدف، مهمترین معیارها برای انتخاب استراتژی بازاریابی نیز شناسایی شدند. به هر حال با توجه به اینکه معیارهای ...
بیشتر
انتخاب استراتژی مناسب بازاریابی یکی از مهمترین مسائل در شرکتها بهخصوص شرکتهای صنایع غذایی میباشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، اولویتبندی استراتژیهای بازاریابی شرکت صنایع لبنی پگاه آذربایجان شرقی است که در راستای این هدف، مهمترین معیارها برای انتخاب استراتژی بازاریابی نیز شناسایی شدند. به هر حال با توجه به اینکه معیارهای متعدد کمی و کیفی مانند انطباق با اصول بهداشتی و زیستمحیطی، ریسک، اقتصادی– تجاری، رضایتمندی مشتری، داشتن مزیت رقابتی، نوآوری و همسویی با بازار و همسویی با فرآیند داخلی شرکت بر روی انتخاب یک استراتژی بازاریابی مناسب تأثیرگذارند و اغلب دارای وابستگی درونی نیز هستند، استفاده از ابزارهایی که بتواند روابط شبکهای را مدلسازی نماید میتواند مفید باشد. بنابراین الگوی ترکیبی براساس فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، دیماتل و ویکور برای اولویتبندی استراتژی بازاریابی پیشنهاد شده است. برای این منظور، در ابتدا وزن معیارها به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی محاسبه شد. سپس روش دیماتل با توجه به وابستگی متقابل در معیارها، اهمیت وزن معیارها را اصلاح نمود. در نهایت روشویکور برای اولویتبندی استراتژیها استفاده گردید. نتایج نشان میدهند که معیار انطباق با اصول بهداشتی و زیست محیطی بااهمیتترین معیار در انتخاب استراتژی بازاریابی این شرکت است. همچنین معیارهای ریسک، اقتصادی– تجاری و نوآوری و همسویی با بازار «معیارهایی علّی» محسوب میشوند و در بین آنها، معیار «اقتصادی– تجاری» بیشترین تأثیر را بر معیارهای دیگر دارد. در حالیکه معیارهای انطباق با اصول بهداشتی و زیست محیطی، رضایتمندی مشتری، داشتن مزیت رقابتی و همسویی با فرآیند داخلی شرکت «معیارهایی معلولی» هستند. همچنین نتایج حاکی از آن است که استراتژیهای تنوع و تمرکز اولویت اول را برای شرکت پگاه آذربایجانشرقی دارند.
مقالات پژوهشی
رضا مقدسی؛ ژیلا کمایی
چکیده
بخش کشاورزی یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور در مرحله گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی است. در این مسیر انتقال دانش فنی موجود از مؤسسات پژوهشی به عرصههای تولید و بهرهبرداری کشاورزی امری اجتناب ناپذیر است که باید به طور جدی در رأس برنامههای توسعه کشور قرار گیرد. پژوهش حاضر ضمن معرفی روش تجزیه و تحلیل بقا، به شناسایی عوامل ...
بیشتر
بخش کشاورزی یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور در مرحله گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی است. در این مسیر انتقال دانش فنی موجود از مؤسسات پژوهشی به عرصههای تولید و بهرهبرداری کشاورزی امری اجتناب ناپذیر است که باید به طور جدی در رأس برنامههای توسعه کشور قرار گیرد. پژوهش حاضر ضمن معرفی روش تجزیه و تحلیل بقا، به شناسایی عوامل مؤثر بر سرعت پذیرش بذور اصلاح شده گندم (بهار، پیشتاز، پیشگام، پارسی و سیوند) توسط کشاورزان شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز میپردازد. دادههای مورد نیاز از طریق میدانی و تکمیل پرسشنامه برای 140 گندمکار منتخب با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده در سال زراعی 95- 1394، گردآوری شده است. مهمترین نتایج حاصل مؤید آن است که الگوی وایبول در قیاس با مدلهای رقیب از قدرت توضیحدهندگی بالاتری برخوردار است. متغیرهای درآمد غیرکشاورزی، تولید در هکتار، تجربه گندمکاری، میزان تحصیلات هر کشاورز، گذراندن دورههای آموزشی اثر مثبت و معنیدار بر کاهش مدت زمان پذیرش بذور جدید توسط کشاورزان نشان دادند. شغل اصلی کشاورزی و فاصله بین محل زندگی و فروشگاههای شهری مدت زمان انتخاب را افزایش میدهد. همچنین متغیرهای مالکیت زمین، سن کشاورز، بیمهی محصول، کیفیت بذور عرضه شده، فاصله منزل تا فروشگاههای محلی بر روند انتخاب بذرهای جدید بیتأثیر بودند. با توجه به اینکه تجارب گندمکاری و شرکت در دورههای آموزشی اثر معنیداری در کاهش مدت زمان انتخاب بذرهای جدید دارند، پیشنهاد میگردد از تجارب افراد پیشرو در استفاده از بذرهای جدید گندم جهت آموزش سایر کشاورزان بهره گرفته شود و امکان تبادل و انتقال تجربیات بین گندمکاران به صورت عملی فراهم گردد.
مقالات پژوهشی
قادر دشتی؛ پریا باقری؛ اسماعیل پیش بهار؛ ابوالفضل مجنونی
چکیده
اقلیم یکی از اساسیترین عوامل طبیعی است که تغییر آن از مهمترین چالشهای قرن جاری میباشد. انتشار روز افزون گازهای گلخانهای به عنوان مهمترین عامل تأثیرگذار بر تغییر اقلیم منجر به تغییر دما، بارندگی و دیگر پارامترهای اقلیمی میشود. بخش کشاورزی در مقایسه با سایر بخشها بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از تغییر اقلیم است به طوری که ...
بیشتر
اقلیم یکی از اساسیترین عوامل طبیعی است که تغییر آن از مهمترین چالشهای قرن جاری میباشد. انتشار روز افزون گازهای گلخانهای به عنوان مهمترین عامل تأثیرگذار بر تغییر اقلیم منجر به تغییر دما، بارندگی و دیگر پارامترهای اقلیمی میشود. بخش کشاورزی در مقایسه با سایر بخشها بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از تغییر اقلیم است به طوری که تغییر الگوی بارش و دمای متوسط جو، بر تولید انواع محصولات باغی و زراعی که عمدهترین منابع غذایی کشور را تشکیل میدهند، آسیب وارد میکند. مدیریت ریسک در بخش کشاورزی به ویژه ریسک آب و هوا از اهمیت خاصی برخوردار است اما استراتژی مدیریت ریسک بدون شناسایی و اندازهگیری آن نمیتواند به درستی اجرا شود. از این رو مطالعه حاضر درصدد است ریسک عملکرد ناشی از تغییر اقلیم گندم دیم شهرستان اهر در دو دوره پایه (1394- 1365) و آتی (1424-1395) را با بکارگیری مدل ارزش در معرض خطر (VaR) و ارزش در معرض خطر شرطی (CVaR) آب و هوا، مدل آکواکراپ، مدل گردش عمومی جو HadCM3 تحت سناریو انتشار A2 و ریزمقیاس نمایی Lars-wg اندازهگیری کند. برای این منظور اطلاعات هواشناسی در دوره (2015-1986) و عملکرد سالهای زراعی 94-1370 شهرستان اهر گردآوری شد. نتایج مطالعه نشان میدهد که در دوره آتی متغیرهای بارش (به میزان 15/9 میلیمتر)، حداکثر دما (63/0 درجه سانتیگراد)، حداقل دما (56/0 درجه سانتیگراد)، تابش خورشیدی (06/0 مگاژول بر متر مربع در روز)، حداکثر رطوبت نسبی (61/0- درصد) و حداقل رطوبت نسبی (29/0- درصد)، سرعت باد (03/0 متر بر ثانیه) و تبخیر و تعرق (48/18 میلیمتر بر سال) به مقادیر فوق تغییر پیدا میکنند. براساس تغییر متغیرهای آب و هوایی متوسط عملکرد در دوره پایه از 954/0 به میزان 999/0 تن در هکتار در دوره آتی افزایش یافت. برای اندازهگیری ریسک توزیع بتا و ویکبای برای عملکرد مناسبترین توزیع انتخاب شد. مقدار کاهش ریسک عملکرد در سطوح احتمالاتی 1، 5 و 10 درصد در روش VaR برای توزیع بتا 139/0، 83/0 و 61/0 و برای توزیع ویکبای 297/0، 81/0 و 31/0 تن در هکتار و در روش CVaR در توزیع 158/0، 115/0 و 93/0 و برای توزیع ویکبای 403/0 و 148/0 و 77/0 تن در هکتار بدست آمد. براساس نتایج مطالعه تبخیر و تعرق یکی از متغیرهایی است که موجب افزایش ریسک عملکرد میشود از این رو برای کاهش تبخیر و تعرق از سطح خاک استفاده از خاکپوشهای طبیعی و مصنوعی به کشاورزان توصیه میشود.
مقالات پژوهشی
سید مجتبی مجاوریان؛ مهران تقی زاده؛ حمید امیرنژاد
چکیده
یکی از تصمیمهای تولیدکنندگان که به شدت بر بازده اقتصادی فعالیتشان اثرگذار است، نحوه فروش تولیدات در بازار میباشد. کشاورزان می-توانند محصولات خود را به شیوههای مختلفی بهفروش برسانند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب شیوههای فروش برنج توسط کشاورزان شهرستان جویبار میباشد. دادههای تحقیق از طریق تکمیل پرسشنامه ...
بیشتر
یکی از تصمیمهای تولیدکنندگان که به شدت بر بازده اقتصادی فعالیتشان اثرگذار است، نحوه فروش تولیدات در بازار میباشد. کشاورزان می-توانند محصولات خود را به شیوههای مختلفی بهفروش برسانند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب شیوههای فروش برنج توسط کشاورزان شهرستان جویبار میباشد. دادههای تحقیق از طریق تکمیل پرسشنامه در بین 149 برنجکار جمعآوری گردید. روش مورد مطالعه با توجه به آزمون هاسمن مدل لاجیت آشیانهای انتخاب شد. مدل طراحی شده دو سطحی است که سطح اول حالت محصول فروخته شده (برنج یا شالی) و سطح دوم گزینه فروش میباشد. نتایج تخمین نشان داد که متغیرهای درصد نقد بودن، قیمت فروش و شیوه فروش غالب در منطقه در تصمیمگیری سطح اول مؤثرند. متغیرهای سن، اندازه و زمان فروش در انتخاب گزینه تأثیر میگذارند. نتایج نشان داد احتمال تغییر رفتار فروش تحت تأثیر متغیرهای مؤثر؛ وابسته به شیوه فعلی فروش دارد. افراد در انتخاب حالت محصول در هنگام فروش منفعل بوده اما در انتخاب گزینه فروش فعالند. همچنین در انتخاب حالت محصول فروخته شده، قیمت بیشترین تأثیر را داشت. بر اساس نتایج حاصله پیشنهاد میشود که برای طراحی کانال جدید بازاریابی، ابزارهای اعتباری، میزان سازگاری با شیوههای موجود و تأکید بر پذیرش و مشارکت حداکثری مورد توجه قرار گیرد.
مقالات پژوهشی
رویا امیرحاجلو؛ احمد فتاحی اردکانی؛ مسعود فهرستی؛ اکرم نشاط
چکیده
با توجه به تغییرات اقلیمی و عدم توازن در بارندگی در تمام طول سال، کمبود آب یک بحران اساسی در استان اصفهان بوده است، لذا ارائه راهکارها و دستورالعملهایی که منطبق با شرایط اقلیمی کشور میباشد کمک شایانی به عبور از وضعیت بحرانزای فعلی مینماید. در این راستا طرحهای آبخیزداری (سد) یکی از راهکارهای مورد استفاده در مقابله با این بحرانها ...
بیشتر
با توجه به تغییرات اقلیمی و عدم توازن در بارندگی در تمام طول سال، کمبود آب یک بحران اساسی در استان اصفهان بوده است، لذا ارائه راهکارها و دستورالعملهایی که منطبق با شرایط اقلیمی کشور میباشد کمک شایانی به عبور از وضعیت بحرانزای فعلی مینماید. در این راستا طرحهای آبخیزداری (سد) یکی از راهکارهای مورد استفاده در مقابله با این بحرانها بوده است. اما ساختوساز افراطی این سازه در کشور خسارات جبرانناپذیری را بر محیطزیست وارد ساخته است. هدف از پژوهش حاضر برآورد اثرات زیستمحیطی سد زایندهرود بوده است. بهمنظور محاسبه خسارات وارده به محیطزیست از روش آزمون انتخاب بر پایهی ترجیحات اظهار شده استفاده شده است. دادهای تحقیق با استفاده از روش میدانی و طرح دی اپتیمال و توزیع 150 پرسشنامه در مناطق اطراف رودخانه در زمانهای مختلف به لحاظ باز بودن و بسته بودن آب رودخانه در سال 1396 جمعآوری گردید. بهمنظور برآورد الگو از الگوهای لاجیت ساده، شرطی و آشیانهای استفاده گردید. که درنهایت مدل لاجیت آشیانهای بهعنوان مدل ارجح اثرات انتخاب گردید. مقدار تمایل به پرداخت نهایی محاسبه شده برای بهبود ویژگیهای تفریحی، حمایت از گونههای گیاهی، حمایت از گونههای جانوری و حمایت از تالاب گاوخونی به ترتیب 1176، 610، 566، 852 هزار ریال در سال برای هر خانوار برآورد گردید. نتایج نشان میدهد منطقهی مورد مطالعه از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار بوده لذا مدیریت و برنامهریزی دقیق جهت کاهش اثرات زیستمحیطی ضروری میباشد.
مقالات پژوهشی
سید حسین محمدزاده؛ علیرضا کرباسی؛ حسین محمدی
چکیده
در راستای کاهش وابستگی اقتصاد ایران به صادرات نفتخام و چرخش بهطرف اقتصاد چند محصولی در صادرات، جهتگیری سیاستهای صادراتی باید به سود صدور کالاهای غیرنفتی از جمله صادرات محصولات کشاورزی تغییر یابد. گیاهان دارویی یکی از اقلام مهم صادراتی بخش کشاورزی است که در سالهای اخیر علیرغم افزایش سطح زیرکشت و تولید، صادرات همپای آن ...
بیشتر
در راستای کاهش وابستگی اقتصاد ایران به صادرات نفتخام و چرخش بهطرف اقتصاد چند محصولی در صادرات، جهتگیری سیاستهای صادراتی باید به سود صدور کالاهای غیرنفتی از جمله صادرات محصولات کشاورزی تغییر یابد. گیاهان دارویی یکی از اقلام مهم صادراتی بخش کشاورزی است که در سالهای اخیر علیرغم افزایش سطح زیرکشت و تولید، صادرات همپای آن رشد نداشته است. استان خراسانرضوی یکی از استانهای پیشرو در تولید و تجارت گیاهان دارویی بهحساب میآید. امروزه تعیین نوع استراتژی ورود به بازارهای خارجی با توجه به شرایط بازار، یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر توسعه صادرات بخصوص در بخش کشاورزی بهحساب میآید. این مطالعه بر آن است تا به بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب نوع استراتژی ورود به بازارهای خارجی گیاهان دارویی شرکتهای صادرکننده استان خراسانرضوی بپردازد. بر این اساس آمار و اطلاعات لازم از طریق تکمیل 64 پرسشنامه از شرکتهای صادرکننده گیاهان دارویی منتخب استان خراسان رضوی (زعفران، گل محمدی، زیره سبز و آویشن) در طی دوره زمانی 1395- 1390 بپردازد. استراتژیهای ورود به بازارهای خارجی به سه دسته استراتژی صادراتی، استراتژی غیرصادراتی و استراتژی بینابینی تقسیم شد. نتایج برآورد الگوی پانل لاجیت چندگانه نشان داد که اندازه شرکت، تجربه صادراتی، ریسکهای صادراتی (ریسک سیاسی، ریسک قیمتی، ریسک بازاری و ریسک برگشت پول)، تحریمها، آمیختههای بازاریابی، تحقیق وتوسعه، تنوع مقاصد صادراتی، داشتن برند معتبر و جذابیت مکان از عوامل اثرگذار بر انتخاب نوع استراتژی ورود به بازارهای خارجی گیاهان دارویی منتخب استان میباشند.