مقالات پژوهشی
ابوالقاسم باقری؛ علیرضا نیکویی؛ فرهاد خداداد کاشی؛ محسن شوکت فدایی
چکیده
برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی در دشت مهیار شمالی واقع در حوضه آبخیز زاینده رود، سطح آب در آبخوان این دشت را به شکل قابل توجهی کاهش داده و منابع آب زیرزمینی به عنوان مهمترین منبع تأمین کننده آب مورد نیاز بخش کشاورزی این منطقه را با بیلان منفی مواجه کرده است. بر این مبنا، مدیریت آبخوان از منظر حفظ و پایداری منابع آبی آن از اهمیت ...
بیشتر
برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی در دشت مهیار شمالی واقع در حوضه آبخیز زاینده رود، سطح آب در آبخوان این دشت را به شکل قابل توجهی کاهش داده و منابع آب زیرزمینی به عنوان مهمترین منبع تأمین کننده آب مورد نیاز بخش کشاورزی این منطقه را با بیلان منفی مواجه کرده است. بر این مبنا، مدیریت آبخوان از منظر حفظ و پایداری منابع آبی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است، به ویژه برای این منطقه که اقتصاد آن مبتنی بر تولید محصولات کشاورزی باشد. هدف این مطالعه تحلیل و ارزیابی تأثیر سیاست قیمت گذاری آب به عنوان یکی از سیاست های مربوط به حفظ منابع آب زیرزمینی بر متغیرهای اقتصادی و هیدرولوژیکی آبخوان دشت مهیار شمالی می باشد. برای این منظور، یک مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) به شکل پویا گسترش یافت اثرات مربوط به اعمال سناریوهای مختلف قیمتی بر پارامترهای مورد نظر در طول یک دوره 20 ساله توسط این مدل شبیه سازی شد. نتایج نشان داد در محدوده آبخوان مورد مطالعه و در مقایسه با شرایط فعلی حاکم در منطقه، لحاظ سیاست قیمت گذاری منابع آب زیرزمینی با تغییر الگوی کشت در جهت محدود تر شدن درصد کشت محصولات با آبیاری غرقابی و گسترده تر شدن درصد کشت محصولات با آبیاری تحت فشار و در نتیجه تعدیل روند بهره برداری بی رویه از منابع کمیاب آب، متغیرهای هیدرولوژیکی اعم از بیلان آب زیرزمینی، ضخامت لایه اشباع آبخوان و سطح ایستایی آبخوان می تواند در سطح قابل ملاحظه ای بهبود یابند. با این حال، به دلیل تأثیر منفی افزایش قیمت آب بر منافع اقتصادی در بخش کشاورزی منطقه، ضروری است سیاست قیمت گذاری آب به گونه ای اعمال گردد که علاوه بر بهبود پایداری کشاورزی و حفظ منابع حیاتی آب، منافع اقتصادی و اجتماعی بخش نیز دچار نوسان زیادی نگردد.
مقالات پژوهشی
احمد خاتون آبادی؛ مصطفی نوروزی؛ مریم عطایی؛ جواد میرمحمدصادقی
چکیده
یکی از رهیافتهای توسعه، بسیج اجتماعی است که در آن به گسترش نهادها و موسسات اقتصادی و اجتماعی از طریق جلب مشارکت و توانمندسازی مردم اهتمام میشود. تشکیل تعاونیها در همین راستا قرار دارد. پژوهش پیمایشی حاضر که از نوع توصیفی –تحلیلی است، با هدف بررسی تاثیر تشکیل تعاونی فرشدستباف روستایی بر وضعیت اقتصادی- اجتماعی اعضاء انجام ...
بیشتر
یکی از رهیافتهای توسعه، بسیج اجتماعی است که در آن به گسترش نهادها و موسسات اقتصادی و اجتماعی از طریق جلب مشارکت و توانمندسازی مردم اهتمام میشود. تشکیل تعاونیها در همین راستا قرار دارد. پژوهش پیمایشی حاضر که از نوع توصیفی –تحلیلی است، با هدف بررسی تاثیر تشکیل تعاونی فرشدستباف روستایی بر وضعیت اقتصادی- اجتماعی اعضاء انجام شد. با استفاده از فرمول کوکران با احتمال 95 درصد، اندازه نمونه 250 نفر برآورد گردید که میان هفت حوزه به نسبت کل اعضا و غیر اعضا تسهیم و مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون t، جداول توافقی و همبستگی پیرسن استفاده گردید. مهمترین ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ79/0برآورد شد. نتایج پژوهش نشان داد تعاونیها در تحت پوشش قرار دادن افراد مجرد و زنان بیوه و سرپرست خانوار نقش پررنگی دارند. با استفاده از آزمون t درسطع 05/0 درصد نتیجه شد که، مقدار فرش تولیدی اعضا با میانگین 30/2 متر مربع نسبت به غیر اعضا با میانگین77/1 متر مربع بیشتر بوده و نسبت هزینه به درآمد آنها کمتر است. با استفاده از آزمون همبستگی در سطح 05/0 درصد، از نظر اعضا تعاونی نقش موثری در حذف واسطهها داشته است، لیکن تعاونیها با وجود وظیفه قانونی و ظرفیت سازمانی بالایی که برای ارائه آموزشهای مهارتی دارند، ضعیف عمل کردهاند. فاصله زمانی بازدیدهای کارشناسی از فرشهای اعضا بیش از غیر اعضا بوده و اعضا در مجموع از عملکرد تعاونی خود رضایت نداشتند. در نهایت مشخص شد که اگرچه تولیدات اعضای تعاونی از نظر کمی بیشتر است ولی از نظر کیفی درجه پایینتری دارد، این امر به دلیل استفاده اعضا از نقشههای توخالیتر و عدم آموزشهای مهارتی کافی و نظارت کمتر از بافتههای آنها در مقایسه با بافندگان غیر عضو میباشد. با توجه به اینکه یکی از شاخصهای توسعه، اهتمام به امر آموزش خصوصا آموزش حرفهای و کاربردی است تعاونیهای مورد مطالعه در این زمینه عملکرد ضعیفی داشتهاند، که باید با برنامهریزی دستگاههای متولی آموزشهای مهارتی در کشور، توان مهارتی بافندگان را بالا برد تا کیفیت تولیدات و در نتیجه درآمد و قدرت رقابت آنها در بازار جهانی بالارود.
مقالات پژوهشی
رضا جمشیدی؛ مصطفی سلیمی فر؛ محمد طاهر احمدی شادمهری؛ محمد قربانی
چکیده
این مقاله به بررسی اثرات کمّی سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی وسایر متغیرهای اقتصادی و سیاسی بر توزیع اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استانهای کشور طی سالهای 1393-1384 پرداخته است. با توجه به اینکه در ارتباط با بررسی چگونگی تخصیص بودجه میان بخشهای مختلف کشور، مسأله ارتباط فضایی مناطق نیز مطرح میشود و باید از رهیافتی ...
بیشتر
این مقاله به بررسی اثرات کمّی سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی وسایر متغیرهای اقتصادی و سیاسی بر توزیع اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استانهای کشور طی سالهای 1393-1384 پرداخته است. با توجه به اینکه در ارتباط با بررسی چگونگی تخصیص بودجه میان بخشهای مختلف کشور، مسأله ارتباط فضایی مناطق نیز مطرح میشود و باید از رهیافتی استفاده نمود که قادر به اندازهگیری ناهمگنی مکانی باشد لذا در این پژوهش از روش اقتصاد سنجی فضایی با دادههای تابلویی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که رویکرد توزیع اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استانها سیاست محور نبوده و بلکه برنامه محور میباشد و در این رویکرد نیز ضابطه کارایی و نه برابری مورد عمل قرار گرفته است. نتایج همچنین نشان میدهد که درآمدهای استانی، سهم بخشهای کشاورزی, خدمات، صنعت و نفت در تولید ناخالص داخلی، مصرف واسطه رشته فعالیتهای اقتصادی، نرخ تورم، محصول ناخالص داخلی سرانه، جمعیت و مساحت استانها در توزیع اعتبارات موثر بودهاند. همچنین به دلیل خودهمبستگی فضایی مثبت در دادههای مطالعه، مجاورت استانها و اثرات متقابل متغیرهای توضیحی الگو در استانهای مجاور نیز در توزیع اعتبارات نقش داشته است.
مقالات پژوهشی
حنانه آقاصفری؛ علیرضا کرباسی
چکیده
برنج یک محصول اساســی در ایران به شــمار میرود که در ســبد کالایی خانوار و الگوی تغذیهای نقش مهمی دارد. بازار این محصول توسط تولیدکنندگان برندهای مختلفی احاطه شده است که هر یک درصدد به دست آوردن سهم بیشتری از بازار هستند و تلاش میکنند تا عوامل اثرگذار بر گرایش مصرفکنندگان به خرید برندهای خود را شناسایی و بررسی کنند. از این ...
بیشتر
برنج یک محصول اساســی در ایران به شــمار میرود که در ســبد کالایی خانوار و الگوی تغذیهای نقش مهمی دارد. بازار این محصول توسط تولیدکنندگان برندهای مختلفی احاطه شده است که هر یک درصدد به دست آوردن سهم بیشتری از بازار هستند و تلاش میکنند تا عوامل اثرگذار بر گرایش مصرفکنندگان به خرید برندهای خود را شناسایی و بررسی کنند. از این رو، این مطالعه تلاش میکند تا بر نگرش مصرفکنندگان نسبت به برنج دارای برند به عنوان عاملی مؤثر در خرید این محصول تمرکز کند و با توجه به رفتار پیچیده مصرفکننده، به ارتباطات متقابل نگرشهای مذکور توجه کند و اثرات ارتباطات متقابل نگرشها را بر خرید برنج دارای برند بررسی نماید. به منظور دستیابی به این هدف، از الگوی تحلیل مقایسهای کیفی فازی استفاده شده است که به تازگی در مطالعات بازاریابی وارد شده است. دادههای مطالعه با جمعآوری 200 پرسشنامه با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی ساده در سال 1395 در مشهد به دست آمدهاند. نتایج مطالعه بیانگر آن است که نگرش مثبت مصرف-کنندگان نسبت به مناسب بودن قیمت برنجهای دارای برند با بیشترین نرخ پوشش، مهمترین عامل مؤثر بر گرایش به خرید برنج دارای برند می-باشد. بنابراین توصیه شده است که تولیدکنندگان برنج دارای برند، به منظور افزایش سهم در بازار، قیمتهای بهتر و مناسبتری را نسبت به رقبای خود ارائه دهند.
مقالات پژوهشی
قادر دشتی؛ معصومه رشیدقلم؛ اسماعیل پیش بهار
چکیده
علیرغم کاربرد فراوان روشهای ناپارامتریک نظیر تحلیل پوششی دادهها (DEA) و تحلیل رویه آزاد (FDH)در محاسبه کارایی، اما این روشها به دلیل ماهیت قطعی بودن این دو روش بوده زیرا نتایج نسبت به مشاهدات پرت و خطای اندازهگیری ناکارآمد تلقی میشود.در این راستا پیشرفت-های اخیر در ایجاد مرزهای جزئی تولید، نظیر رتبه-m و رتبه- ضعفهای مربوط به ...
بیشتر
علیرغم کاربرد فراوان روشهای ناپارامتریک نظیر تحلیل پوششی دادهها (DEA) و تحلیل رویه آزاد (FDH)در محاسبه کارایی، اما این روشها به دلیل ماهیت قطعی بودن این دو روش بوده زیرا نتایج نسبت به مشاهدات پرت و خطای اندازهگیری ناکارآمد تلقی میشود.در این راستا پیشرفت-های اخیر در ایجاد مرزهای جزئی تولید، نظیر رتبه-m و رتبه- ضعفهای مربوط به الگوهای ناپارامتریک را رفع کرده است. بدین منظور در مطالعه حاضر جهت مقایسهتجربی چهار الگوی ناپارامتریک مذکور، کارایی فنی تولید چغندرقند در کشور با استفاده از دادههای پانل مربوط به یازده استان عمده تولیدکننده این محصول طیدوره زمانی91-1379 و بر اساس تحلیل پنجرهای مورد مطالعه قرار گرفت.به استناد یافتههای حاصل و بر اساس الگوهای رتبه-m و رتبه- استان کرمان به عنوان استان فوق کاراطبقهبندی شده و استان اصفهان ناکاراترین استان در تولید چغندرقند کشور میباشد. مطابق الگوهای تحلیل پوششی دادههای پنجرهای و رویه دسترس آزاد پنجرهای نیز، استانهای آذربایجانغربی، خراسان و لرستان جزء کاراترین استانها در تولید چغندرقند کشور میباشند و استان فارس ناکاراترین استان در تولید این محصول محسوب میشود. با توجه به اینکه الگوهای مرزی کامل نسبت به الگوهای مرزی جزئی دارای فروضی میباشند که به واقعیت نزدیکتر است بنابراین نتایج حاصل از این الگوها مطلوبتر میباشند. از این رو پیشنهاد میگردد که در مطالعات آتی جهت اندازهگیری کارایی فنی و رتبهبندی واحدهای تصمیمگیرنده از این الگوها بهره گرفته شود.
مقالات پژوهشی
ابراهیم مرادی؛ میلاد افشارمنش
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر شوکهای قیمتی نهادههای مورد استفاده در تولید ذرت دانهای، بر قیمت این محصولاست. برای این منظور از دادههای مربوط به قیمت نهادههای مورد استفاده در تولید ذرت از جمله زمین، کود، نیرویکار، بذر و سم و همینطور قیمت محصول ذرت از سال زراعی79-1378 تا 91-1390 برای 16 استان کشور که تولیدکننده 5/93 درصد از ذرت تولیدی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر شوکهای قیمتی نهادههای مورد استفاده در تولید ذرت دانهای، بر قیمت این محصولاست. برای این منظور از دادههای مربوط به قیمت نهادههای مورد استفاده در تولید ذرت از جمله زمین، کود، نیرویکار، بذر و سم و همینطور قیمت محصول ذرت از سال زراعی79-1378 تا 91-1390 برای 16 استان کشور که تولیدکننده 5/93 درصد از ذرت تولیدی کشور میباشند، از روش خود رگرسیون برداری با کاربرد دادههای تابلویی برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که نوسان قیمت ذرت تا حدی متاثر از قیمت عوامل تولید است.63% از تغییرات رشد قیمت ذرت مربوط به مقادیر گذشته خود متغیر، 8/4 درصد مربوط به تغییر در رشد اجاره زمین، 24 درصد مربوط به تغییر در رشد قیمت کود شیمیایی؛ 1/5 درصد مربوط به رشد تغییر در رشد قیمت بذر (با توجه به نتایج تخمین نحوه اثر گذاری معکوس است)، و 4/1درصد مربوط به تغییر در رشد قیمت سموم کشاورزی است.با توجه به ارتباط بین قیمت نهادهها و ستاده ذرت، ساماندهی بازارتقاضای نهادهها و تامین و توزیع به موقع آنها در جهت کنترل نوسانات و شوکهای قیمتی در بازار نهادهمیتواند در تثبیت قیمت محصول ذرت موثر باشد.
مقالات پژوهشی
شجاعت زارع؛ حمید محمدی؛ محمود صبوحی
چکیده
استفاده پایدار از منابع آب زیرزمینی از دغدغه های نیم قرن اخیر بوده است.در این مطالعه تاثیر گسترش سیستم های نوین آبیاری و سرمایهگذاری در تجهیزات آب اندوز در مرحله انتقال و مصرف آب در بخش کشاورزی بر تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی استان خراسان رضوی، با استفاده از معادله تعادل آبهای زیرزمینی و شبیهسازی جزء برداشت و تغذیه منابع آب زیرزمینی ...
بیشتر
استفاده پایدار از منابع آب زیرزمینی از دغدغه های نیم قرن اخیر بوده است.در این مطالعه تاثیر گسترش سیستم های نوین آبیاری و سرمایهگذاری در تجهیزات آب اندوز در مرحله انتقال و مصرف آب در بخش کشاورزی بر تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی استان خراسان رضوی، با استفاده از معادله تعادل آبهای زیرزمینی و شبیهسازی جزء برداشت و تغذیه منابع آب زیرزمینی توسط بخش کشاورزی، مورد مورد تحلیل جزئی قرار گرفت. برای این منظور، در شرایط تعادل، تاثیر سناریوهای مختلف بر روی کسری مخزن، میزان برداشت آب از چاههای کشاورزی و مصرف انرژی و آثار اقتصادی آن برای کشاورزان و بودجه دولت بررسی شد. اطلاعات مربوط به منابع آبی، الگوی کشت و هزینههای تولید 5 شهرستان در سال 1392 با استفاده از پرسشنامه و اطلاعات اسنادی جمع آوری گردید. سناریوهای مورد مطالعه شامل: 1- افزایش راندمان انتقال از طریق تفییر کانالهای خاکی به لوله به 95 درصد، 2- افزایش سطح زیر کشت آبیاری تحت فشار در مناطق مستعد، 3-انجام دو سناریوی اول و دوم با هم، 4-انجام سناریو سوم و افزایش راندمان مصرف در سیستم های آبیاری مدرن به 75 درصد، 5-انجام سناریو سوم و افزایش راندمان مصرف در سیستم های آبیاری مدرن به 85 درصد، 6- اجرای سناریو اول و افزایش سطح زیر کشت سیستمهای آبیاری تحت فشار تا دو برابر پیش بینی اولیه بود. همچنین تاثیر تاثیر کاهش یارانه انرژی الکتریکی و افزایش عملکرد نیز هر یک در قالب چهار سناریو بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که تحت شرایط عدم تغییر کل سطح زیرکشت، میزان تاثیر سرمایهگذاری در تجهیزات انتقال آب تاثیر بسیار بیشتری بر کنترل کسری مخزن و کاهش مصرف انرژی دارد. از طرف دیگر، تنها با گسترش سیستم های نوین آبیاری در سطح مزارع و باغها، تعادل سازی در منابع آب زیرزمینی محقق نخواهد شد بلکه افزایش راندمان بکارگیری سیستمها از طریق بهبود مدیریت استفاده از آنها و کنترل سطح زیرکشت نیز باید تحقق یابد. در این رابطه در برخی مناطق کاهش سطح زیر کشت اجتناب ناپذیر است. بررسی اقتصادی سناریوهای مورد مطالعه نشان داد که نصب کنتور حجمی و لوله گذاری کانالهای انتقال و توزیع آب باید در اولویت قرار گیرد. همچنین اجرای سیستمهای آبیاری تحت فشار در مزارع و باغ ها باید همراه با نظارت و آموزش کافی باشد تا امکان افزایش راندمان مصرف و همچنین افزایش تولید فراهم شود و الا جایگزینی روشهای نوین آبیاری به جای سنتی، به تنهایی تاثیر کمی بر کاهش مصرف آب خواهد گذاشت. گسترش سیستمهای نوین آبیاری با مدیریت فعلی مزارع زارعین توجیه اقتصادی ندارد و با در نظر گرفتن یارانه انرژی زیان آور نیز می باشد.