اقتصاد کشاورزی
مهدی شعبان زاده خوشرودی؛ ابراهیم جاودان؛ کتایون شمشادی
چکیده
طی یک دهه اخیر، به دلیل افزایش قیمت مواد غذایی، هزینه رژیم غذایی سالم در ایران به شدت افزایش یافته است. اگر چه هدفگذاری سیاستهای حمایتی دولت در جهت بهبود وضعیت معیشت خانوارها بوده اما اطلاعات هزینه و درآمد خانوارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد که به دلیل شرایط تورمی و به دنبال آن تاثیرپذیری درآمد واقعی و قدرت خرید مصرفکنندگان، ...
بیشتر
طی یک دهه اخیر، به دلیل افزایش قیمت مواد غذایی، هزینه رژیم غذایی سالم در ایران به شدت افزایش یافته است. اگر چه هدفگذاری سیاستهای حمایتی دولت در جهت بهبود وضعیت معیشت خانوارها بوده اما اطلاعات هزینه و درآمد خانوارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد که به دلیل شرایط تورمی و به دنبال آن تاثیرپذیری درآمد واقعی و قدرت خرید مصرفکنندگان، این برنامهها اثرگذاری لازم را در کاهش فقر و ناامنی غذایی نداشتهاند. این در حالی است که کاهش فقر و افزایش ضریب امنیت غذایی یک الزام برای کشورهای مستقل نظیر ایران به شمار میرود. در این راستا، شناخت وضعیت موجود فقر، امنیت غذایی و عوامل اثرگذار بر ناامنی نه تنها شرط اصلی تدوین برنامههای آتی است بلکه ضروری است این کار با هدف پایش و ارزیابی نتایج برنامهها و اقدامات اجراشده تداوم یابد. بر این اساس در مطالعه حاضر توزیع مکانی فقر و ناامنی غذایی در مناطق شهری ایران در سال 1401 بررسی و سپس عوامل موثر بر ناامنی غذایی شناسایی شده است. جهت دستیابی به این اهداف ابتدا با استفاده از اطلاعات هزینه- درآمد خانوار مرکز آمار ایران ماتریس عملکرد تغذیهای ترسیم و سرانه کالری دریافتی در سال 1401 محاسبه شد. در ادامه با استفاده از اطلاعات مذکور، شاخص کلی امنیت غذایی خانوار (AHFSI) و نیز شاخص فقر فوستر، گریر و توربک (FGT) محاسبه و بر اساس این شاخصها توزیع مکانی فقر و ناامنی غذایی در مناطق شهری ایران بررسی شد. در نهایت نیز تاثیر متغیرهای اقتصادی و دموگرافیکی بر ناامنی غذایی در چارچوب مدل لاجیت تحلیل شد. بر اساس نتایج، مناطق شهری کشور در شرایط امنیت پائین غذایی قرار دارند؛ به طوری که تنها 45 درصد افراد از امنیت غذایی برخوردار بوده و حدود 55 درصد از ساکنان مناطق شهری یا با ناامنی غذایی روبرو و یا در مرز ناامنی غذایی قرار دارند. از سوی دیگر سرانه کالری دریافتی در مناطق شهری کشور 2540 کیلوکالری است، و عموما این کالری از غلات تامین میشود. ضمن آن که در دریافت کالری در استانهای مختلف کشور نابرابری وجود دارد و متوسط کالری دریافتی میان استانها بین 3196 -1988 کیلوکالری متغیر است. بررسی وضعیت شاخصهای فقر غذایی نیز نشان میدهد متوسط نرخ، شکاف و شدت فقر در مناطق شهری به ترتیب 1/55، 2/15 و 6 درصد است. بر اساس این شاخصها میتوان گفت 1/55 درصد جمعیت مناطق شهری کشور در سال 1401 فقر غذایی داشته و کالری دریافتی خانوارهای فقیر در این مناطق، 2/15 درصد کمتر از حداقل کالری موردنیاز روزانه بوده است؛ لذا برای از بین بردن فقر، کالری دریافتی خانوارهای فقیر باید 2/15 درصد افزایش یابد. در نهایت نیز نتایج حاصل از برآورد مدل لاجیت نشان داد که متغیرهای سن، وضعیت اشتغال، ساعت کار سرپرست خانوار، یارانه دریافتی خانوار، درآمد خانوار و تنوع غذایی بر امنیت غذایی خانوارها اثر مثبت و معنیدار اما بعد خانوار بر امنیت غذایی خانوارها اثر منفی دارد. ضمن آن که دو متغیر جنسیت و سواد سرپرست خانوار بر امنیت غذایی خانوارها در مناطق شهری ایران اثر معنیدار نداشتهاند.
اقتصاد کشاورزی
فاطمه رزاقی؛ طاهر عزیزی خالخیلی؛ علی اکبر براتی
چکیده
کمبود منابع آب شیرین با ثابت بودن منابع تجدید شونده آب در جهان از جمله بزرگترین مسائلی است که جهان به صورت روزافزون با آن مواجه است. لذا، افزایش مخاطرات مرتبط با آب موضوع مهم تغییرات جهانی است. بحران منابع آب با کاهش سطح تولید بر امنیت غذایی تأثیر منفی میگذارد. بخش کشاورزی به دلیل افزایش تولید و وابستگی زیاد به منابع آبی در دهههای ...
بیشتر
کمبود منابع آب شیرین با ثابت بودن منابع تجدید شونده آب در جهان از جمله بزرگترین مسائلی است که جهان به صورت روزافزون با آن مواجه است. لذا، افزایش مخاطرات مرتبط با آب موضوع مهم تغییرات جهانی است. بحران منابع آب با کاهش سطح تولید بر امنیت غذایی تأثیر منفی میگذارد. بخش کشاورزی به دلیل افزایش تولید و وابستگی زیاد به منابع آبی در دهههای اخیر تحت تأثیر تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش میزان دما و کاهش سطح بارش با بحران کمآبی مواجه بوده است. با توجه به اهمیت کشت آبی در استان مازندران و نقش مهم استان مازندران در امنیت غذایی کشور، مطالعه حاضر باهدف شناسایی مهمترین متغیرهای اثرگذار در امنیت آبی استان مازندران انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل 16 نفر از خبرگان موضوعی دارای سابقه تحقیقاتی یا اجرایی در حوزههای مرتبط با مطالعات آب، امنیت آبی و تغییر اقلیم بودند. انتخاب این افراد به روش هدفمند انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها در این پژوهش پرسشنامه و روش جمعآوری دادهها مصاحبه حضوری بود. در ابتدا با استفاده از مرور ادبیات موضوع و مصاحبههای نیمه ساختارمند با خبرگان موضوعی، متغیرهای دخیل در امنیت آبی شناسایی شدند. سپس، از خبرگان خواسته شد تا اثرات متقاطع، متغیرهای شناساییشده را از طریق مقایسه زوجی و در قالب پرسشنامه بر اساس استاندارد روششناسی MICMAC ارزیابی کنند. در نهایت، تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل اثرات متقابل با استفاده از نرمافزار MICMAC انجام شد. براساس نتایج حاصل از تحلیل شبکه متغیر «مدیریت و حکمرانی خوب آب کشاورزی» در رتبه اول میزان اثرگذاری مستقیم قرار گرفته است که نشاندهنده اهمیت قابلتوجه این متغیر در مدیریت بحران آبی است. «کاهش میزان نزولات جوی بهواسطه وقوع تغییرات اقلیمی» ، «میزان و تنوع منابع آبی» و «سطح دانش و سواد زیستمحیطی روستاییان» در رتبههای بعدی از نظر میزان تأثیرگذاری مستقیم بر امنیت آبی قرار دارند. حکمرانی خوب آب با تقویت نسبی و مشارکت همافزا بخشهای دولتی و خصوصی و مردمنهاد بهمنظور برنامهریزی و سیاستگذاری امنیت غذایی با رویکرد پیوند آب-انرژی-غذا مورد توجه است. در این راستا مدیریت بهینه مزرعه با عملیات خوب کشاورزی (GAP) و روشهای کشاورزی حفاظتی و تابآوری کشاورزان با شرایط تغییرات اقلیم، آگاهسازی و توانمندسازی کشاورزان با طرح گسترش سواد آبی و سواد زیستمحیطی با مشارکت نهاد توانمندساز ترویج کشاورزی پیشنهاد میشود.
اقتصاد کشاورزی
وهاب قلیچ
چکیده
تغییرات زیستمحیطی در سطح جهانی چالشی بزرگ برای اجتماع بشریت شده است. از اینرو نیاز است از پروژههای دوستدار محیط زیست در تمام ابعاد ازجمله ابعاد مالی و اقتصادی حمایت ویژهای صورت پذیرد. به بیان دیگر، توجه به اخلاق و ارزشهای انسانی و اجتماعی همراه با دغدغههای حفاظت از محیط زیست در ضمن فعالیتهای اقتصادی باعث میشود فعالیت ...
بیشتر
تغییرات زیستمحیطی در سطح جهانی چالشی بزرگ برای اجتماع بشریت شده است. از اینرو نیاز است از پروژههای دوستدار محیط زیست در تمام ابعاد ازجمله ابعاد مالی و اقتصادی حمایت ویژهای صورت پذیرد. به بیان دیگر، توجه به اخلاق و ارزشهای انسانی و اجتماعی همراه با دغدغههای حفاظت از محیط زیست در ضمن فعالیتهای اقتصادی باعث میشود فعالیت در بخشهای گوناگون اقتصادی و مالی همچون نظام بانکداری، بنگاههای تولیدی و صنعتی، شرکتهای بیمه و... متفاوت از همیشه باشد. در این بین پدیداری مفهومی با عنوان «بانکداری سبز» یکی از مهمترین مصادیق این حمایت است. این نوع بانکداری به عنوان بخش مهمی از بانکداری اخلاقی، نقش خاصی در صیانت و نگهداشت محیط زیست ایفا مینماید. این پژوهش با تبیینی جامع از بانکداری سبز و با استفاده از مطالعات نظری و تجربیات بینالمللی و کسب نظر از خبرگان و صاحبنظران مربوطه، عوامل موثر بر گرایش شبکه بانکی کشور به بانکداری سبز را با بهرهگیری از روش دلفی، تحلیل پرسشنامه و آزمون فریدمن شناسایی و تحلیل مینماید. براساس نتایج پژوهش، به ترتیب چهار معیار اصلی اقتصادی، ساختاری، مدیریتی و اجتماعی در اثرگذاری بر این گرایش شناسایی گردید. در بخش زیرمعیارها نیز نرخ تورم بالا، ارزان بودن نسبی قیمت انرژی و وجود بازارهای موازی پرسود در کنار سپردهگذاری سبز از مهمترین علل در گرایش کم به بانکداری سبز عنوان شده است؛ همچنین سهم قوانین و مقررات و نظام حقوقی، نظام کارگزینی، ارتقا و تشویق مدیران و کارکنان بانکی، نظام نظارتی بانک مرکزی، سهم نگرش مدیرانارشد نسبت به مسائل زیست محیطی، حاکمیت شرکتی، نظارت داخلی بانک، وزن توجه به بانکداری سبز در انتخاب و تصمیم مشتریان، نگرش جامعه نسبت به مسائل زیستمحیطی و فرهنگ تقاضامندی و مطالبهگری از جمله مهمترین زیرمعیارها موثر بر گرایش شبکه بانکی کشور به بانکداری سبز ارزیابی و معرفی شده است.
اقتصاد کشاورزی
مهدی محمودی؛ حسین محمدی؛ علیرضا کرباسی
چکیده
گزارشات فائو حاکی از آن است که سهم تشکیل ضایعات محصولات کشاورزی در کشور ایران نسبت به جهان برابر با 7/2 درصد و به اندازه 35 میلیون تن در سال است و روند افزایشی آن به عنوان یک مسئله جدی تلقی میشود. مطالعه حاضر سعی کرده تا به بررسی و ارائه راهکارهای کاهش ضایعات محصولات کشاورزی منتخب (زیرگروه میوه و سبزیجات به عنوان یکی از زیرگروههای ...
بیشتر
گزارشات فائو حاکی از آن است که سهم تشکیل ضایعات محصولات کشاورزی در کشور ایران نسبت به جهان برابر با 7/2 درصد و به اندازه 35 میلیون تن در سال است و روند افزایشی آن به عنوان یک مسئله جدی تلقی میشود. مطالعه حاضر سعی کرده تا به بررسی و ارائه راهکارهای کاهش ضایعات محصولات کشاورزی منتخب (زیرگروه میوه و سبزیجات به عنوان یکی از زیرگروههای دارای بیشترین میزان ضایعات) با استفاده از رویکرد بیزین چندسطحی، بپردازد. بر این اساس، شهر مشهد (در استان خراسان رضوی) به عنوان دومین شهر پرجمعیت ایران انتخاب شد و نمونهگیری بر حسب مناطق 13 گانه آن انجام شد. تعداد 368 مصرفکنندگان (در سطح اول)، 53 خردهفروش محصولات (در سطح دوم) و 3 میدان بار اصلی شهر (در سطح سوم) در نظر گرفته شدند. نتایج تحقیق نشان داد که فاکتورهای فردی ذکرشده در تحقیق، نقش مؤثری در کاهش ضایعات دارند. فاکتورهای فردی و اجتماعی مصرفکنندگان از جمله جنسیت (اثر مثبت)، سطح تحصیلات (اثر منفی در سطح دیپلم تا لیسانس)، تعداد افراد خانوار (اثر مثبت)، تعداد افراد مشغول به کار در خانواده (اثر مثبت)، نوع شغل (اثر مثبت)، درآمد خانوار (اثر منفی برای گروهای درآمدی کمتر از 20 میلیون تومان در ماه و اثر مثبت برای گروه درآمدی بالای 20 میلیون تومان در ماه)، میزان ساعت صرفشده در هفته جهت خرید محصولات کشاورزی (اثر منفی) و تعداد دفعات مراجعه در هفته به مراکز خرید (اثر مثبت) بر درصد ضایعات ایجادشده برای زیرگروه محصولات خام انواع میوه و سبزیجات کشاورزی اثرگذار هستند. در سطح دوم و سوم که بیانگر خردهفروشان و میدان بارهای اصلی شهر مشهد هستند؛ نتایج نشان داد که مقادیر واریانس عرض از مبدأ در سطح دوم (2830/35) و سوم (4594/26) بیشتر از واریانس جملات خطا (3568/10) هستند که به ترتیب بیانگر 28/35 و 46/26 درصد از واریانس کل، توسط عرض از مبدأهای تصادفی سطح دوم و سوم برای تشکیل ضایعات محصولات کشاورزی هستند. بر اساس نتایج پیشنهاد میشود تا مسئله ضایعات علاوه بر مصرفکنندگان نهایی، در حلقههای خردهفروشی و میادین بار نیز مورد توجه قرار بگیرد و راهکارهای کاهش آن شناسایی و ارائه شود.
واژههای کلیدی:
اقتصاد کشاورزی
هومن هاشم زاده؛ نازنین یوسفیان؛ ساسان اسفندیاری؛ علیرضا کرباسی؛ علی فیروززارع
چکیده
بازارهای خردهفروشی شهری، بازارهای خردهفروشی دولتی هستند که اخیراً در ایران با هدف افزایش رفاه مصرفکنندگان و تولیدکنندگان تأسیس شدهاند. برای دستیابی به این هدف و گسترش حضور در بخش خردهفروشی شهری، درک جامعی از رفتار مصرفکننده در این بازارها ضروری است. این مطالعه با استفاده از الگوریتم C4.5 به بررسی عوامل مختلف اجتماعی-اقتصادی ...
بیشتر
بازارهای خردهفروشی شهری، بازارهای خردهفروشی دولتی هستند که اخیراً در ایران با هدف افزایش رفاه مصرفکنندگان و تولیدکنندگان تأسیس شدهاند. برای دستیابی به این هدف و گسترش حضور در بخش خردهفروشی شهری، درک جامعی از رفتار مصرفکننده در این بازارها ضروری است. این مطالعه با استفاده از الگوریتم C4.5 به بررسی عوامل مختلف اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر تصمیمگیری مصرفکنندگان در بازارهای خردهفروشی پرداخته است. دادهها از طریق نظرسنجی از 189 مصرفکننده با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی در شهر مشهد در سالهای 1398 و 1399 جمعآوری شد. نتایج نشان داد که آگاهی از تخفیفهای موجود به طور قابل توجهی انتخاب مصرفکننده را در بازارهای خردهفروشی شهری تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، علیرغم تخفیفهای موجود، آگاهی در میان مصرفکنندگان پایین است که نیاز به بازنگری در استراتژیهای تبلیغاتی میباشد. همچنین نتایج نشان داد تجربه خرید از بازارهای شهری، درآمد خانوار و تحصیلات از جمله عوامل تأثیرگذار بر انتخاب مصرفکننده میباشند. یافتههای این مطالعه میتواند بینشهای ارزشمندی برای سیاستگذاران و سهامداران فراهم آورد که در پی افزایش اثربخشی بازارهای خردهفروشی محلی در ایران هستند. علاوه بر این، با بهرهگیری از این بینشها در زمینه رفتار مصرفکننده و پویایی بازار، این بازارها میتوانند رونق گرفته و نقش بسزایی در بهبود بخش خردهفروشی و اقتصاد ایران ایفا کنند. در این راستا، توصیههایی مانند کمپینهای تبلیغاتی، استراتژیهای آموزشمحور، همکاری با تولیدکنندگان محلی و سیاستهای بازاریابی فراگیر با هدف بهبود دسترسی همه مصرفکنندگان به بازارهای خردهفروشی شهری ارائه گردید.
اقتصاد کشاورزی
صابر کلهری؛ لیلی ابوالحسنی؛ محمود صبوحی صابونی؛ مریم سرخوش
چکیده
از مهمترین مسائل و چالش های پیش رو در جهان امروز آلودگی هوا و به خصوص آلاینده PM2.5 می باشد به نحوی که این مساله به یکی از معضلات پیچیده و جدی در زندگی انسان های سراسر جهان تبدیل شده است. قرار گرفتن در معرض سطوح بالای آلودگی هوا موجب پیامدهای منفی سلامتی است . بهبود کیفیت هوا و کاهش آلودگی به طور معمول نیازمند هزینه های بالا، تلاشهای فراگیر ...
بیشتر
از مهمترین مسائل و چالش های پیش رو در جهان امروز آلودگی هوا و به خصوص آلاینده PM2.5 می باشد به نحوی که این مساله به یکی از معضلات پیچیده و جدی در زندگی انسان های سراسر جهان تبدیل شده است. قرار گرفتن در معرض سطوح بالای آلودگی هوا موجب پیامدهای منفی سلامتی است . بهبود کیفیت هوا و کاهش آلودگی به طور معمول نیازمند هزینه های بالا، تلاشهای فراگیر و همکاری تمامی افراد جامعه است و اینکه آیا افراد جامعه آمادگی و تمایل به پرداخت برای بهبود کیفیت هوا را دارند و چه عواملی بر این تمایل به پرداخت اثر گذار است سوال بسیار مهمی است که نیازمند پاسخ می باشد. مطالعه حاضر در نظر دارد تا تمایل به پرداخت ساکنین شهر مشهد برای بهبود آلاینده PM2.5 و عوامل موثر بر این تمایل به پرداخت را اندازه گیری کند. برای رسیدن به این هدف با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای از 343 نفر، و با بکار بردن مدل انتخاب گسسته چند بعدی (MBDC) و الگوی اقتصاد سنجی لاجیت ترتیبی استفاده شد. بر اساس نتایج میانگین تمایل به پرداخت مردم مشهد برای بهبود کیفیت آلاینده PM2.5 به میزان 55488 ده ریال برآورد شد همچنین نتایج نشان داد که متغیرهایی همچون تحصیلات، سن افراد، داشتن بیماری تنفسی و درآمد بر روی تمایل به پرداخت افراد اثری مثبت و معنی دار و متغیر بعد خانوار اثر منفی و معنی داری بر تمایل به پرداخت داشته است و پیشنهاد می شود با توسعه سیستمهای حمل و نقل عمومی کارآمد و اقتصادی با تخفیفهای ویژه برای افراد با درآمد کم و ایجاد برنامهها و تسهیلات مالی برای افزایش دسترسی این افراد به موارد کمتر آلوده کننده، به بهتر شدن کیفیت هوا کمک کرد.
اقتصاد کشاورزی
علیرضا ثانی حیدری؛ محمود دانشور کاخکی؛ محمود صبوحی صابونی؛ حسین محمدی
چکیده
خشکسالی یک تهدید عمده برای امنیت معیشت خانوارهای روستایی کشور بهحساب میآید و خسارت وارد شده به آنها طی سالهای اخیر، گواه عدم درک وضعیت تابآوری آنها بوده است. همچنین، ارزیابی شیوههای مدیریت خشکسالی کشور نشان میدهد که مداخلات فنی و مالی اجرا شده فقر و بیعدالتی را در برخی مناطق گسترش داده است. بنابراین، با توجه به حساسیت ...
بیشتر
خشکسالی یک تهدید عمده برای امنیت معیشت خانوارهای روستایی کشور بهحساب میآید و خسارت وارد شده به آنها طی سالهای اخیر، گواه عدم درک وضعیت تابآوری آنها بوده است. همچنین، ارزیابی شیوههای مدیریت خشکسالی کشور نشان میدهد که مداخلات فنی و مالی اجرا شده فقر و بیعدالتی را در برخی مناطق گسترش داده است. بنابراین، با توجه به حساسیت موضوع تابآوری بهعنوان یک رویکرد غالب موثر بر ابعاد زندگی و معیشت خانوارهای روستایی و عدم مطالعه جامع به عوامل زیربنایی آن، این پژوهش به دنبال سنجش ظرفیت تابآوری خانوارها در برابر خشکسالی و ارزیابی عوامل اثرگذار آن است. دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه چند بعدی از 376 خانوار در سال 1402 جمعآوری شد. برای سنجش ظرفیت تابآوری خانوار از چارچوب نظری TANGO و برای ارزیابی عوامل اثرگذار از الگوی شانس متناسب جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین ارزش ظرفیت تابآوری خانوارهای روستایی 26/27 است که حاکی از سطح پایین ظرفیت تابآوری آنها است. همچنین، نتایج الگوی شانس متناسب جزئی نشان داد متغیرهای تحصیلات سرپرست خانوار، سطح مهارت در فعالیتهای کشاورزی، پسانداز، درآمد خانوار، تعداد تماسهای خانوار با ترویج کشاورزی، عضویت سرپرست خانوار در گروههای اجتماعی و دسترسی به اعتبارات خرد دارای اثر مثبت و متغیرهای ارزش زیان محصولات کشاورزی و تعداد دامهای تلف شده خانوارها دارای اثر منفی و قابل توجهی بر ظرفیت تابآوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی داشته است. لذا سیاستگذاران بایستی در اجرای برنامههای مدیریت خشکسالی، تقویت متغیرهای تعیینکننده ظرفیت تابآوری و ابعاد آن را مانند ترویج و تقویت برنامههای اعتبارات خرد در اولویت قرار دهد.
اقتصاد کشاورزی
حسین فولادی؛ حمید امیرنژاد؛ سمیه شیرزادی لسکوکلایه
چکیده
در دههی اخیر مسئله تغییر اقلیم به یکی از معضلات مطرح جهانی تبدیل شده و بهویژه زیربخش زراعی را تحت تأثیر خود قرار داده است. تداوم کشاورزی بدون توجه به بحران کمآبی اثرات نامناسبی بر پایداری این بخش داشته است. از طرف دیگر اثر مخربی که کاربرد بیش از حد نهادههای شیمیایی بر آب، خاک، تنوع زیستی، سلامت بوم نظامها و موجودات زنده داشته ...
بیشتر
در دههی اخیر مسئله تغییر اقلیم به یکی از معضلات مطرح جهانی تبدیل شده و بهویژه زیربخش زراعی را تحت تأثیر خود قرار داده است. تداوم کشاورزی بدون توجه به بحران کمآبی اثرات نامناسبی بر پایداری این بخش داشته است. از طرف دیگر اثر مخربی که کاربرد بیش از حد نهادههای شیمیایی بر آب، خاک، تنوع زیستی، سلامت بوم نظامها و موجودات زنده داشته غیرقابل انکار میباشد. به همین دلیل، خلأ استفاده از مدل کارآمدی که بتواند بهطور همزمان تمام جوانب اقتصادی و محیط زیستی را تأمین نماید کاملاً احساس میشد. هدف از این مطالعه، ارائه الگوی کشت بهینه با استفاده از تلفیق روشهای برنامهریزی آرمانی و خاکستری بود. بدین منظور بهرهبرداران زیربخش زراعی حوضه آبریز تجن به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. در این راستا، اطلاعات سری زمانی از تجمیع میانگین دادههای 401 آبادی طی سالهای 1400- 1396 گردآوری شد. یافتهها بیانگر آن بود که در شرایط فعلی، مصرف بیرویه در استفاده از نهادههای شیمیایی و آب آبیاری منطقه تجن وجود دارد. مدل آرمانی-خاکستری با لحاظ نمودن عدم قطعیت در شرایط اقتصادی و آب و هوایی، منجر به ایجاد همپوشانی بین آرمانهای اقتصادی و محیط زیستی و در نتیجه افزایش 2 درصدی در میانگین سود ناخالص و صرفهجویی 23، 52 و 21 درصدی در مصرف کودهای شیمیایی، سموم کشاورزی و آب آبیاری شد. در پایان پیشنهاد شد با ترویج مبازره بیولوژیک با آفات و توزیع نهادههای زیستی، مصرف نهادههای شیمیایی کنترل شود و مروجان کشاورزی نیز منافع حاصل از اصلاح الگوی کشت را در خصوص حصول سود بیشتر تشریح نمایند.
اقتصاد کشاورزی
محسن رفیعی سفید دشتی؛ سید مهدی میردامادی؛ سید جمال فرج ا... حسینی؛ شهاب الدین شکری
چکیده
در هر جامعهای، انسان به عنوان محور اصلی ورود به رشد شناخته شده است. آنچه که در هر کشوری به عنوان وسیلهای برای تولید نهادهها استفاده میشود تا حد زیادی به ظرفیت نیروی انسانی بستگی دارد. آموزش و ظرفیتسازی نیروی انسانی یک استراتژی برای توسعه پایدار است، از اینرو، هر کشوری در راستای پیمودن مسیر توسعه پایدار، تا حدود زیادی بر توانمندسازی ...
بیشتر
در هر جامعهای، انسان به عنوان محور اصلی ورود به رشد شناخته شده است. آنچه که در هر کشوری به عنوان وسیلهای برای تولید نهادهها استفاده میشود تا حد زیادی به ظرفیت نیروی انسانی بستگی دارد. آموزش و ظرفیتسازی نیروی انسانی یک استراتژی برای توسعه پایدار است، از اینرو، هر کشوری در راستای پیمودن مسیر توسعه پایدار، تا حدود زیادی بر توانمندسازی و ظرفیتسازی نیروی انسانی، نهادهای تابعه، سازمانها، شرایط محیطی و اکولوژیکی خود نیازمند است . به همین دلیل ظرفیتسازی، تاثیر قابل توجهی بر توانمندسازی افراد و گروههای مردمی دارد. و موجب افزایش سطح دانش، تقویت مهارتها، القای ارزشها و تشویق رفتارهای لازم برای به فعلیت رساندن پتانسیلهای کارکنان سازمان، میشود،در واقع، ظرفیتسازی کارشناسان ترویجی، برای عملکرد مؤثر کشاورزی ضروری است. آموزش و ظرفیتسازی کارشناسان ترویجی یک استراتژی مهم برای توسعه کشاورزی پایدار محسوب میشود. که از طریق راهبرد سازگاری و ظرفیتسازی با تغییرات اقلیمی و حذف موانع آن میتواند تابآوری فعالیتهای کشاورزی و امنیت غذایی را افزایش دهد. بنابراین لازم است ظرفیتسازی کارشناسان ترویجی در کل زنجیره ارزش محصولات کشاورزی تزریق شود.از طرفی دیگر، کشاورزی به علت وابستگی زیاد به شرایط اقلیمی، بیش از سایر بخشها در معرض خطرهای تغییرات اقلیمی قرار دارد تغییر کاربری اراضیکشاورزی بسیاری از رویدادهای آب و هوایی را تغییر میدهد، به طوری که برخی از مناطق با افزایش امواج گرما، سیل، تغییرات آب و هوایی و آتش سوزیهای جنگلی مواجه میشوند. بنابراین، جهت انطباق با تغییرات آب و هوایی، کاهش یا حذف انتشار گازهای گلخانهای و افزایش تولید، باید اقدام به توسعه کشاورزی اقلیم هوشمند کرد.کشاورزی اقلیم هوشمند یکی از راهبردهایی است که برای مقابله با تأثیرات منفی تغییر اقلیم توسط سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (FAO) در کنفرانس لاهه با عنوان کشاورزی، امنیت غذایی و تغییر اقلیم در سال 2010 معرفی شده است. این نوع کشاورزی رویکردی است که به کشاورزان کمک میکند تا خودشان را با تغییرات شرایط آب و هوایی سازگار کنند و در نهایت انتشار گازهای گلخانهای (GHG)را کاهش دهند کشاورزی یکی از حساسترین بخشها در مقابل تغییرات اقلیمی است. این تحقیق با هدف تبیین الگوی عوامل مؤثر در ظرفیتسازی کارشناسان ترویجی در توسعه کشاورزی اقلیم هوشمند در استانهای شمال غرب کشور انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش دربرگیرندة کارشناسان ترویج استانهای آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی و اردبیل به تعداد 4256 نفر است که از این تعداد 354 نفر به عنوان نمونة آماری براساس فرمول کوکران برآورد و به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری شدند. در این پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی (PLS3) جهت آزمون فرضیات و برازندگی مدل استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد عوامل زیرساختی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل آموزشی، عوامل قانونی و عوامل فنی در ظرفیتسازی کارشناسان ترویجی در توسعه کشاورزی اقلیم هوشمند اثر مثبت و معناداری دارد.
اقتصاد کشاورزی
پرستو سارانی؛ علیرضا شهرکی؛ سیدعلی بنی هاشمی
چکیده
بیشک همهگیری کووید-19 اثرات منفی زیادی را بر تمامی جنبههای زندگی بشر وارد کرده است. در سراسر تاریخ، تأمین مواد غذایی در طی بحرانهایی نظیر همهگیریها، موضوعی حائز اهمیت بوده است. از آنجایی که بخش کشاورزی، بخشی دارای اهمیت در زنجیره تأمین مواد غذایی میباشد و در میان محصولات کشاورزی گندم از اهمیت خاصی برخوردار ...
بیشتر
بیشک همهگیری کووید-19 اثرات منفی زیادی را بر تمامی جنبههای زندگی بشر وارد کرده است. در سراسر تاریخ، تأمین مواد غذایی در طی بحرانهایی نظیر همهگیریها، موضوعی حائز اهمیت بوده است. از آنجایی که بخش کشاورزی، بخشی دارای اهمیت در زنجیره تأمین مواد غذایی میباشد و در میان محصولات کشاورزی گندم از اهمیت خاصی برخوردار است؛ لذا این پژوهش با هدف شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر پایداری زنجیره تأمین کشاورزی با تمرکز بر محصول گندم، در دوران کرونا و پس از آن صورت گرفت. شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری زنجیره تأمین کشاورزی براساس پیشینه پژوهش صورت گرفت و سپس این عوامل با روش دلفی نهایی شدند. بررسی روابط علی و معلولی و تعامل معیارها با یکدیگر با روش دیمتل فازی صورت گرفت. سپس رتبهبندی معیارها به کمک روش سوارا فازی انجام شد. نتایج روش دلفی منجر به شناسایی سه بعد تدارکات پایدار، تأمین و طراحی پایدار و توزیع پایدار در حوزه پایداری شد که هر یک دارای زیرمعیارهایی بودند. مطابق نتایج بدست آمده در روش دیمتل توجه سازمانهای تحقیقاتی به تحقیقات مورد نیاز در رابطه با پایداری در زیر معیارهای تدارکات پایدار، همکاری با تامین کننده دارای گواهینامه ISO در زیر معیارهای تأمین و طراحی پایدار، توقف بازاریابی خاکستری محصولات در زیر معیارهای توزیع پایدار، مؤثرترین معیارها در زنجیره تأمین کشاورزی محصول گندم در دوران کووید-19 شناسایی شدند. همچنین میزان اهمیت این معیارها در روش سوارا فازی تعیین شد. با توجه به نتایج پژوهش بالا بردن سطح آگاهی کشاورزان در رابطه با پایداری و همچنین استفاده از بذرهای تأیید شده باعث جلوگیری از هدر رفتن منابع شده و پایداری زنجیره تأمین را افزایش میدهد. همچنین توقف بازاریابی خاکستری در زنجیره تأمین گندم باعث پایداری زنجیره تأمین در جهت افزایش امنیت غذایی خواهد شد.
اقتصاد کشاورزی
پرویز رستم زاده؛ مرضیه رصاف
چکیده
امنیت غذایی از موضوعات مهم در دنیاست. همهگیری کرونا، حمله روسیه به اوکراین، خشکسالی و بسیاری از عوامل دیگر منجر به افزایش قیمت مواد غذایی بهویژه در کشورهایی که واردکننده مواد غذایی بودهاند شده است. کشور ایران نیز از جمله کشورهای وارد کننده مواد غذایی در جهان میباشد. لذا افزایش قیمت مواد غذایی در جهان بدون شک بر بخشهای ...
بیشتر
امنیت غذایی از موضوعات مهم در دنیاست. همهگیری کرونا، حمله روسیه به اوکراین، خشکسالی و بسیاری از عوامل دیگر منجر به افزایش قیمت مواد غذایی بهویژه در کشورهایی که واردکننده مواد غذایی بودهاند شده است. کشور ایران نیز از جمله کشورهای وارد کننده مواد غذایی در جهان میباشد. لذا افزایش قیمت مواد غذایی در جهان بدون شک بر بخشهای مختلف اقتصادی ایران نیز اثرگذار خواهد بود. در این مطالعه تلاش شده است تا با استفاده از یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه ویژه تجارت جهانی (GTAP) با دو منطقهی ایران و بقیه دنیا (ROW) و چهار بخش اقتصادی شامل: کشاورزی، صنعت و معدن، نفت و خدمات به بررسی اثرات یک شوک قیمتی 30 درصدی در قیمت جهانی محصولات کشاورزی پرداخته شود. این تجربه سیاستی نیازمند تغییر روش بستن مدل جهت تثبیت قیمت بازاری در ناحیه بقیه دنیا یا ROW، میباشد. این تجربه بهطور ضمنی نشان میدهد که کشور ایران به لحاظ کوچک بودن، تأثیر آنچنانی بر قیمتهای جهانی ندارد. نتایج نشان میدهد در صورت افزایش 30 درصدی قیمت جهانی کالاهای کشاورزی، قیمت مصرفکننده در بخش کشاورزی 49/ 3 درصد و مقدار کالای مصرفی به اندازه 37/ 1 درصد نسبت به مقدار اولیه بهترتیب افزایش و کاهش مییابد. علاوه بر این نتایج نشان میدهد میزان تولید در بخش کشاورزی و نفت افزایش و در سایر بخشها کاهش مییابد. براساس معیار رفاه EV، سطح رفاه خانوار خصوصی به اندازه 05/3349 کاهش مییابد و نتایج حاصل از تجزیه رفاه، مهمترین عامل اثرگذار بر رفاه را ناشی از تأثیرات تخصیص (کارایی) منابع معرفی میکند.
اقتصاد کشاورزی
ملیحه شیبانی نوقابی؛ علیرضا کرباسی؛ حسین محمدی
چکیده
امروزه کسبوکارهای صنعت طیور با چالشهای متعددی رو به رو میباشند؛ زیرا کسبوکارهای این صنعت، تعدادی از فرآیندها، شیوهها و ریسکهای منحصر به فرد را باید همزمان مدیریت نمایند. بنابراین، ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ رﯾﺴﮏﻫﺎی کسب وکار واحدهای تولیدی طیور، ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻧﻘﺶ اﺛﺮﮔﺬاری در ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯿﺰان آﺳﯿﺐﭘﺬﯾﺮی این کسب و کارها ...
بیشتر
امروزه کسبوکارهای صنعت طیور با چالشهای متعددی رو به رو میباشند؛ زیرا کسبوکارهای این صنعت، تعدادی از فرآیندها، شیوهها و ریسکهای منحصر به فرد را باید همزمان مدیریت نمایند. بنابراین، ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ رﯾﺴﮏﻫﺎی کسب وکار واحدهای تولیدی طیور، ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻧﻘﺶ اﺛﺮﮔﺬاری در ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯿﺰان آﺳﯿﺐﭘﺬﯾﺮی این کسب و کارها اﯾﻔﺎء نماید. با توجه به لـزوم افزایش بهـرهوری صنعت طیور، یکـی از راهکارهای اساسـی، شناسایی ریسک و اندازهگیری ریسکهای موجود این صنعت میباشد. شناسایی و کمیسازی ریسک میتواند هزینهها را برای ذینفعان این صنعت کاهش دهد و کاهش ریسک منجر به برنامهریزی بهتر برای تولید میشود. در این راستا، این مطالعه به شناسایی ریسکهای کسب و کار واحدهای تولیدی طیور استان خراسان رضوی پرداخته شده است و از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی و بر پایه پژوهشهای آمیخته، بهصورت کیفی و کمی انجام شده است. جامعه آماری مطالعه، خبرگان صنعت طیور میباشند که 18 نفر با روش نمونهگیری گلوله برفی بهعنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج روش دلفی فازی پنج ضلعی نشان داد که پنج ریسک اصلی و 36 ریسک فرعی از 58 ریسک شناسایی شده جزء ریسکهای کسب و کار واحدهای تولیدی طیور میباشند. همچنین نتایج نشان داد که نوسانات قیمت نهادههای دامی، قیمتگذاری دستوری، نوسانات نرخ ارز، تحریمها، نوسانات قیمت مرغ و تأخیر در دسترسی به نهادهها جزء مهمترین ریسکهای شناسایی شده میباشند. با توجه به نوسانات قیمت نهادههای دامی و نوسانات نرخ ارز پیشنهاد میشود به تخصیص ارز و کنترل آن توسط سیاستهای دولت در جهت کاهش نوسانات مذکور اقدام شود و یا به سمت متنوع نمودن مواد خوراکی طیور و فرمولبندی جیره جدید خوراک طیور پیش رفت. همچنین برای جلوگیری از نوسانات قیمت مرغ و یا تخم مرغ، پیشنهاد میشود که خرید قراردادی این محصولات توسط شرکت پشتیبانی امور دام با نرخ مصوب انجام گیرد و یا هوشمندسازی شبکه توزیع برای جلوگیری از این نوسانات انجام شود. در بازار طیور بهتر است برای هر کیلوگرم مرغ تنها یک قیمت عادلانه با توجه به هزینههای تولید مرغداران تعیین شود و یا دخالت دولت در بازار نباشد و دولت اجازه دهد قیمت براساس مکانیزم تقاضا و عرضه صورت گیرد.
اقتصاد کشاورزی
حشمت اله عسگری؛ محدثه پورعلی مردان
چکیده
حفاظت از منابع طبیعی همواره دغدغه دولتها و مردم بوده است. تجارب دولتها نشاندهنده آن است که بدون مشارکت مردم، برنامه حفاظت از منابع طبیعی توفیق چندانی حاصل نخواهد کرد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی مجموعه تلنگرهای اقتصاد رفتاری برای همیاران طبیعت در جهت حفاظت از منابع طبیعی است. ابزار این بررسی، پرسشنامه و نمونهگیری ...
بیشتر
حفاظت از منابع طبیعی همواره دغدغه دولتها و مردم بوده است. تجارب دولتها نشاندهنده آن است که بدون مشارکت مردم، برنامه حفاظت از منابع طبیعی توفیق چندانی حاصل نخواهد کرد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی مجموعه تلنگرهای اقتصاد رفتاری برای همیاران طبیعت در جهت حفاظت از منابع طبیعی است. ابزار این بررسی، پرسشنامه و نمونهگیری در دسترس از 213 نفر به شکل دو گروه درمان و کنترل است. برای بررسی اثربخشی تلنگرها از مدل پروبیت ترتیبی و مدل حداقل مربعات معمولی استفاده شده است. بدین منظور، نوزده تلنگر بهمنظور جلب مشارکت مردم در حوزههای مختلف طراحی شدند. نتایج حاصل از تخمین مدلها نشان داد که 14 تلنگر اقتصاد رفتاری همچون اثر لنگر و مثالزدن، شخصیسازی، اثر طعمه، سوگیری تأیید مرجعیت، اثر ارابهای، سوگیری به حال و غیره، اثر معنیداری بر موضوعات منتخب این پژوهش همچون مشارکت آسان برای اطفای حریق، میزان معرفی افراد در قالب همیار طبیعت، انتخاب وظایف، عضویت در انجمنها، عضویت در انجمن خاص، بازیافت زباله و غیره، در جهت حفاظت از منابع طبیعی داشتند. تمامی تلنگرهای اثر بخش به غیر از تلنگرهای پیشفرض هنجاری و محدودیت زمان اثر مثبت و معنیداری بر گروه درمان داشتند. برای تلنگرهای پیشفرض هنجاری و محدودیت زمان اثر منفی و معنیداری، بهترتیب، بر کاشت نهال و زمان ثبت درخواست همکاری یافت شد. این اثر منفی با توجه به ماهیت موضوعات، تأثیرگذاری تلنگرها را نمایان میسازد. نتایج پژوهش حاضر این پیام را دربردارد که هرکدام از این تلنگرها بهعنوان یک ابزار سیاستی میتوانند تأثیر مثبت و قابل توجهی بر جلب مشارکت مردم در جهت حفظ منابع طبیعی برجای بگذارند و بهعنوان یک نقشه راه، اهداف جلب مشارکت مردم را در موضوعات مختلف جامعه عمل بپوشانند.
اقتصاد کشاورزی
مهدی میرچولی؛ محمد قربانی؛ محمود صبوحی صابونی
چکیده
وابستگی کشاورزی به شرایط محیطی باعث شده فعالیت در این بخش با مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی مواجه باشد. باگذشت چندین سال از فعالیت بیمه کشاورزی در استان خراسان رضوی، بخش عمدهای از کشاورزان پسته کار بیمه نشدهاند. بیمه خشکسالی یکی از روشهایی است که برای پوشش ریسکهای بروز خشکسالی و کمبود منابع آبی اهمیت پیدا کرده است تا بخشی ...
بیشتر
وابستگی کشاورزی به شرایط محیطی باعث شده فعالیت در این بخش با مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی مواجه باشد. باگذشت چندین سال از فعالیت بیمه کشاورزی در استان خراسان رضوی، بخش عمدهای از کشاورزان پسته کار بیمه نشدهاند. بیمه خشکسالی یکی از روشهایی است که برای پوشش ریسکهای بروز خشکسالی و کمبود منابع آبی اهمیت پیدا کرده است تا بخشی از خسارتهای باغداران را جبران کند. با توجه به اهمیت این موضوع در این پژوهش، با استفاده از رویکرد کمّی و در چارچوب الگوهای اقتصادسنجی، تحلیل رفتار بیمهای کشاورزان درزمینهی کشت پسته در شهرستان سبزوار انجام شد، هدف اصلی آن تعیین سیاستگذاری عملیاتی برای توسعه بیمه خشکسالی بوده است. در این راستا برای بررسی سیاستهای تأثیرگذار برای توسعه بیمه خشکسالی پسته در شهرستان سبزوار و نیز سنجش میزان مشارکت باغداران در این طرح بیمهای، از الگوی توبیت دومرحلهای هکمن استفاده شد. 150 نفر از باغداران پستهکاری شهرستان سبزوار به روش نمونهگیری تصادفی انتخابشده و کلیه پرسشنامهها از طریق مصاحبه حضوری در سال 1398 تکمیل شد. نتایج برآورد الگوی توبیت دومرحلهای هکمن نشان داد متغیرهای مالکیت، سن، ارتباط رشته تحصیلی باغدار با کشاورزی، محل سکونت، تنوع کشت، وجود باغ پسته بیمهشده در همسایگی، فراوانی ریسک، مجموع ساعات آب مصرفی و عمر باغ در مرحله اول برآورد الگوی توبیت دومرحلهای هکمن (الگوی پروبیت) و متغیرهای سابقه باغداری پسته، فراوانی ریسک، عمر باغ و مجموع ساعات آب مصرفی در مرحله دوم الگوی توبیت دومرحلهای هکمن (رگرسیون خطی) دارای علامت ثبتشده است. همچنین متغیرهای چگونگی آشنایی با بیمه پسته، سابقه باغداری پسته و میزان عملکرد در هکتار در مرحله اول، و متغیرهای ارتباط رشته تحصیلی باغدار با کشاورزی، محل سکونت، سن، چگونگی آشنایی با بیمه پسته، میزان عملکرد در هکتار، تنوع کشت، وجود باغ پسته بیمهشده در همسایگی و مالکیت در مرحله دوم برآورد الگوی دومرحلهای هکمن، علامت منفی گرفتند. با توجه به نتایج بهدستآمده در رابطه با تأثیر مثبت تحصیلات بر تمایل به توسعه بیمه، باید مسئولین زمینه لازم را برای تحصیل آسانتر کشاورزان و باغداران فراهم آورند؛ همچنین با توجه به علامت منفی بهدستآمده برای متغیر سابقه باغداری پیشنهاد میشود که کشاورزان را با این موضوع آشنا کرده که بیمه کشاورزی نوعی مکانیسم مکمل برای مدیریت ریسک در این بخش بهحساب میآید و مانعی برای گسترش تجربه آنان نیست.
اقتصاد کشاورزی
کوهسار خالدی
چکیده
تغییرات اقلیمی و تخریب منابع پایهی تولید را میتوان مهمترین چالشهای فراروی کشاورزی ایران قلمداد کرد. فقدان برنامهریزی هدفمند برای مقابله با این چالشها، رشد پایدار بخش کشاورزی ایران را به مخاطره انداخته است. در لایحهی مصوب برنامهی هفتم توسعه، رشدهای اقتصادی 8 درصد و 5/5 درصد بهترتیب برای کلان اقتصاد و بخش کشاورزی ایران ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی و تخریب منابع پایهی تولید را میتوان مهمترین چالشهای فراروی کشاورزی ایران قلمداد کرد. فقدان برنامهریزی هدفمند برای مقابله با این چالشها، رشد پایدار بخش کشاورزی ایران را به مخاطره انداخته است. در لایحهی مصوب برنامهی هفتم توسعه، رشدهای اقتصادی 8 درصد و 5/5 درصد بهترتیب برای کلان اقتصاد و بخش کشاورزی ایران تعریف شده است. برای جلوگیری از اتکای زیاد بر منابع پایه در فرآیند تولید کشاورزی و افزایش تابآوری آن، جهش پایدار در سرمایهگذاری هدفمند کشاورزی، مهمترین انتخاب دولت در میانمدت و بلندمدت خواهد بود. هدف مطالعهی حاضر، برآورد سرمایهگذاری سالانهی موردنیاز بخش کشاورزی در برنامهی هفتم توسعه است و در همین راستا در قالب سه رویکرد، مقدار سرمایهگذاری سالانه موردنیاز در بخش کشاورزی ایران برای تحقق رشدهای اقتصادی هدف (مفروض) برآورد گردیده است. نتایج نشان داد که با توجه به مفروضات مطالعه برای دستیابی به رشدهای اقتصادی 5/3 درصد، 5/5 درصد و 8 درصد در بخش کشاورزی در برنامهی هفتم توسعه، لازم است بهترتیب با نرخهای رشد 5/4 درصد، 1/6 درصد و 2/8 درصد، سالانه بهطور متوسط بهترتیب حدود 183، 234 و 304 هزار میلیارد ریال سرمایهگذاری در این بخش انجام شود. در همین راستا، پیشنهاد میشود که ضمن تفکیک تسهیلات سرمایهگذاری و تسهیلات سرمایهی در گردش کشاورزی در طول برنامهی هفتم توسعه، بهبود فضای سرمایهگذاری کشاورزی و مکانیسم انتقال پساندازها به این بخش، تخصیص بهینهی منابع مالی داخلی (صندوق توسعهی ملی، سیستم بانکی، صندوق حمایت از توسعهی سرمایهگذاری، صندوقهای خُرد کشاورزی و ...) و منابع مالی خارجی (سرمایهگذاری مستقیم خارجی) به گونهای برنامهریزی گردد که سرمایهگذاری انجام شده در بخش کشاورزی با رشد اقتصادی هدف برنامه، هماهنگ و متناسب باشد.
اقتصاد کشاورزی
سیدحسین هاشمی فرد؛ سیدمجتبی موسوی نقابی؛ مریم اولادی
چکیده
در سالهای اخیر با افزایش رقابت بین شرکتهای فعال در عرصه کشاورزی، نوآوری در ارتباط مؤثر با مشتریان به یکی از الزامات موفقیت این شرکتها تبدیل شده است. لذا، پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر شیوههای مدیریت ارتباط با مشتری بر عملکرد سازمان با توجه به نقش تعدیلکنندگی قابلیت نوآوری است؛ که با جمعآوری شواهد تجربی از شرکتی فعال در ...
بیشتر
در سالهای اخیر با افزایش رقابت بین شرکتهای فعال در عرصه کشاورزی، نوآوری در ارتباط مؤثر با مشتریان به یکی از الزامات موفقیت این شرکتها تبدیل شده است. لذا، پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر شیوههای مدیریت ارتباط با مشتری بر عملکرد سازمان با توجه به نقش تعدیلکنندگی قابلیت نوآوری است؛ که با جمعآوری شواهد تجربی از شرکتی فعال در عرصه کشاورزی، شرکت تولید و بستهبندی قارچ سپید مزرعه در شهرستان کاشمر انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، جز تحقیقات کاربردی و از نظر روششناسی جز تحقیقات پیمایشی به شمار میآید. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شرکت مذکور بود؛ که پرسشنامه با استفاده از روش سرشماری بین کلیه 60 کارمند شرکت توزیع شد و نهایتاً 53 پرسشنامه قابل استفاده جمعآوری گردید. تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از تکنیک بوت استرپینگ و روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه 19 و PLS نسخه 3 انجام شده است. بر اساس نتایج پژوهش مدیریت ارتباط با مشتری با ضریب مسیر 6/0 بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت معنیداری داشته است و متغیر قابلیت نوآوری این رابطه را بهصورت مثبت تعدیل کرده است. همچنین از بین مؤلفههای مدیریت ارتباط با مشتریان، بیشترین تأثیر را بر عملکرد سازمان، بهترتیب متغیر حل مسأله مشترک با ضریب تأثیر 685/0، مدیریت ارتباط با مشتری بر پایه فناوری با ضریب تأثیر 577/0، شراکت بلندمدت با ضریب تأثیر 430/0، درگیر کردن مشتری با ضریب تأثیر 410/0 و به اشتراکگذاری اطلاعات با ضریب تأثیر 318/0 داشته است. با توجه به یافتههای پژوهش به کسب وکارهای فعال در عرصه کشاورزی پیشنهاد میشود با استفاده از رویکردی متناسب با فناوریهای نوین و سلایق مشتریان، نسبت به بکارگیری نوآوریهای تازه و بدیعی در مؤلفههای مدیریت ارتباط با مشتری با هدف ارتقای مزیت رقابتی و بهبود عملکرد سازمان بکوشند.
اقتصاد کشاورزی
تکتم محتشمی؛ محدثه توکلی
چکیده
اجرای سیاستگذاریهای مناسب بهمنظور غلبه بر عدم امنیت غذایی یکی از ارکان شکوفایی اقتصادی کشورها میباشد. تصمیمات اقتصادی که پارامترهای کلان اقتصاد را تغییر میدهد، میتواند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر تولید و قیمت مواد غذایی اثرگذار بوده و امنیت غذایی را تحت تأثیر قرار دهد. از اینرو، دستیابی به درکی روشن از چگونگی تأثیر ...
بیشتر
اجرای سیاستگذاریهای مناسب بهمنظور غلبه بر عدم امنیت غذایی یکی از ارکان شکوفایی اقتصادی کشورها میباشد. تصمیمات اقتصادی که پارامترهای کلان اقتصاد را تغییر میدهد، میتواند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر تولید و قیمت مواد غذایی اثرگذار بوده و امنیت غذایی را تحت تأثیر قرار دهد. از اینرو، دستیابی به درکی روشن از چگونگی تأثیر سیاستهای کلان اقتصادی بر ابعاد مختلف امنیت غذایی در کشور میتواند به ارائه راهکارهایی برای بهبود شاخص امنیت غذایی بیانجامد. در این مطالعه یک چارچوب معادلات همزمان بهمنظور بررسی ارتباط سیاستهای پولی و مالی با تولید و قیمت مواد غذایی در کشور ارائه شده است. در این خصوص با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته، معادلات رفتاری مربوطه بهطور مجزا با بکارگیری اطلاعات سالهای 1357-1397 برآورد شده و سپس مدل بصورت یک سیستم معادلات با بکارگیری روش گاوس سایدل اجرا شده است. در ادامه، شبیهسازی سناریوهای مختلف برای بررسی اثر تغییرات در نرخ بهره، حجم پول و سرمایهگذاری عمومی دولت بر ابعاد مختلف امنیت غذایی صورت گرفت. نتایج نشان داد، سرمایهگذاری دولتی در بخش کشاورزی و مخارج سرمایهگذاری عمومی دولت، بوسطه موجودی سرمایه، اثر مثبتی بر تولید غذا اعمال میکنند. همچنین تغییرات در نرخ بهره اثر کمی بر تولید غذا دارد اما اثرات منفی قابل ملاحظهای بر قیمت مواد غذایی خواهد داشت و در مجموع، تصمیمات سیاست پولی منجر به افزایش در قیمتهای غذایی همراه با کاهش در تولید غذا بواسطه تقاضا برای پول و سرمایهگذاری خصوصی میشود. لذا اجرای این سیاستها باید با دقت بیشتری صورت گیرد تا حداکثر منفعت را برای تشویق کشاورزان به افزایش تولید و لذا تأمین امنیت غذایی برای مصرفکنندگان به دنبال داشته باشد.
اقتصاد کشاورزی
عباس میرزایی؛ حسن آزرم
چکیده
این مطالعه به بررسی همبستگی بین رشد اقتصادی و تأثیر آن بر محیطزیست، بهویژه با تمرکز بر مفهوم پایداری محیطی پرداخت. در این راستا، دادههای پسانداز خالص تعدیلشده بانک جهانی (ANS) برای سنجش فشار بر محیطزیست، بهویژه از طریق اندازهگیری عدم سرمایهگذاری طبیعی، استفاده شد. این اندازهگیری اثرات تجمعی خسارت دی اکسید کربن (CO2) و ...
بیشتر
این مطالعه به بررسی همبستگی بین رشد اقتصادی و تأثیر آن بر محیطزیست، بهویژه با تمرکز بر مفهوم پایداری محیطی پرداخت. در این راستا، دادههای پسانداز خالص تعدیلشده بانک جهانی (ANS) برای سنجش فشار بر محیطزیست، بهویژه از طریق اندازهگیری عدم سرمایهگذاری طبیعی، استفاده شد. این اندازهگیری اثرات تجمعی خسارت دی اکسید کربن (CO2) و همچنین کاهش مواد معدنی، انرژی و منابع جنگلی را در بر میگیرد. با توجه به درونزایی متغیرهای توضیحی برای برآورد اثر واقعی درآمد سرانه و سایر متغیرها بر میزان فشار بر محیطزیست از دادههای پانل استفاده شد. در این مطالعه، از روش پانل متغیر ابزاری (IV) با اثرات ثابت و از دادههای 213 کشور در دوره زمانی 1990 تا 2018 بهره گرفته شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین درآمد و تأثیر بر محیطزیست در کشورهای در حال توسعه همبستگی مستقیم وجود دارد. با این حال، این رابطه به طور قابل توجهی در کشورهای کم درآمد در مقایسه با کشورهای با درآمد بالا مشهودتر است. علاوه بر این، این مطالعه نشان میدهد که گسترش تجارت به افزایش فشار زیستمحیطی در تمام گروههای کشورها مساعدت مینماید. افزایش نرخ ثبت نام مدارس میتواند بر محیطزیست کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با درآمد بالا تأثیر بگذارد. همچنین اثر متغیر باز بودن سرمایه بر فشار محیطی برای کشورهای توسعه یافته و پردرآمد مثبت برآورد شد. البته این اثر برای کشورهای کمدرآمد منفی بود. در نهایت، نتایج نشان داد که کشورهای در حال توسعه میبایستی ساختار حقوقی خود را بهبود بخشند و همچنین بوروکراسی و پیچیدگی قوانین را کاهش دهند.
اقتصاد کشاورزی
حنانه آقاصفری؛ علیرضا کرباسی؛ حسین محمدی؛ رابرتو کلیستی
چکیده
افزایش نگرانی مصرفکنندگان از کیفیت و ایمنی محصولات کشاورزی در سراسر جهان سبب شده است تا محصولات ارگانیک به یکی از محبوبترین گزینههای مصرف سالم و پایدار تبدیل شوند. گرایش و مصرف روزافزون محصولات کشاورزی ارگانیک، رشد فزاینده بازار این محصولات را در دو دهه اخیر به همراه داشته است. به دلیل اهمیت ورود و کسب سهمی از این بازار رو ...
بیشتر
افزایش نگرانی مصرفکنندگان از کیفیت و ایمنی محصولات کشاورزی در سراسر جهان سبب شده است تا محصولات ارگانیک به یکی از محبوبترین گزینههای مصرف سالم و پایدار تبدیل شوند. گرایش و مصرف روزافزون محصولات کشاورزی ارگانیک، رشد فزاینده بازار این محصولات را در دو دهه اخیر به همراه داشته است. به دلیل اهمیت ورود و کسب سهمی از این بازار رو به رشد، این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر راهبرد ورود به بازار بینالمللی محصولات ارگانیک و تعیین راهبرد مناسب برای ورود به آن با استفاده مدلسازی معادلات ساختاری میپردازد. دادههای این مطالعه با جمعآوری 90 پرسشنامه از تولیدکنندگان محصولات زعفران، پسته و کشمش ارگانیک در سال 1400 با روش نمونهگیری در دسترس در استان خراسان رضوی بهدست آمده است. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که متغیرهای ریسک و انگیزه ورود به بازار بینالمللی به طور مستقیم و متغیر مالکیت بر تولید و بازاریابی بهطور غیرمستقیم و از طریق اثرگذاری بر انگیزه ورود به بازار بینالمللی، بر راهبرد ورود به بازار بینالمللی اثر مثبت و معنادار دارند. ضمن اینکه ریسک اثر کاهنده و معنادار بر انگیزه ورود به بازار بینالمللی محصولات ارگانیک دارد. بر این اساس، راهبرد مناسب برای ورود به بازار بینالمللی محصولات ارگانیک، راهبردهای غیرمستقیم، مشارکتی و غیرحضوری مانند صادرات غیرمستقیم، تولید قراردادی و سرمایهگذاری مشترک بهدست آمد. از اینرو، پیشنهاد میشود دولت برای حضور مستقیم تولیدکنندگان محصولات ارگانیک در بازارهای بینالمللی، ریسکهای ناشی از تحریم و موانع انگیزهای برای ورود به بازار را رفع نموده یا کاهش دهد.
اقتصاد کشاورزی
مصطفی مرادی؛ حسین شعبانعلی فمی؛ علیاکبر براتی؛ رضا صالحی محمدی
چکیده
سالانه تقریباً یکسوم کل مواد غذایی تولید شده برای مصرف انسان به دلایل مختلف به ضایعات تبدیل میشود. این میزان اتلاف پیامدهای منفی قابلتوجهی بر محیطزیست، اقتصاد و جامعه دارد. مطالعات متعددی سیاستهای مختلفی از جمله استفاده از راهکارهای فنی برای کاهش ضایعات مواد غذایی پیشنهاد کردهاند. با این حال، تردید در اثربخشی و پیامدهای ...
بیشتر
سالانه تقریباً یکسوم کل مواد غذایی تولید شده برای مصرف انسان به دلایل مختلف به ضایعات تبدیل میشود. این میزان اتلاف پیامدهای منفی قابلتوجهی بر محیطزیست، اقتصاد و جامعه دارد. مطالعات متعددی سیاستهای مختلفی از جمله استفاده از راهکارهای فنی برای کاهش ضایعات مواد غذایی پیشنهاد کردهاند. با این حال، تردید در اثربخشی و پیامدهای ناخواسته اجرای این راهکارها موجب تأکید محققان بر رویکردها و مداخلات مبتنی بر بازار برای کاهش ضایعات شده است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف برآورد ضایعات و بررسی پتانسیلهای بالقوه توسعه کانالهای مختلف بازاریابی بهعنوان اشکالی از رویکردهای مبتنی بر بازار بر کاهش ضایعات در سراسر زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه انجام شد. بدین منظور با استفاده از مرور ادبیات و مصاحبه با متخصصان و کنشگران کلیدی زنجیره تأمین یک مدل پویایی سیستم ضایعات در زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه توسعه داده شد. ابزار جمعآوری دادههای تحقیق پرسشنامه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل دو گروه از متخصصان موضوعی و کنشگران زنجیره تأمین زنجیره تأمین سبزیجات برگی بود. در مجموع، 22 متخصص و 728 کنشگر از مراحل مختلف زنجیره تأمین مورد مطالعه قرار گرفتند. بر اساس نتایج، سالانه تقریباً 31.000 تن (39 درصد) از تولیدات سبزیجات برگی در سراسر زنجیره تأمین به ضایعات تبدیل میشود. پیشبینی روند آینده ضایعات نیز نشان میدهد که در صورت تداوم وضعیت فعلی، میزان ضایعات در دهههای آینده همچنان افزایش خواهد یافت. نتایج شبیهسازی سناریوهای تحقیق نشان داد که توسعه صنایع فرآوری، ضایعات کل در زنجیره تأمین سبزیجات برگی را از تقریباً 31.000 تن به حدود 20.000 تن در سال کاهش میدهد. بنابراین، لازم است که سیاستها و برنامههای دولت در زمینه مبادله سبزیجات برگی در منطقه مورد مطالعه بر حمایت از کسبوکارهای مرتبط با صنایع فرآوری سبزیجات برگی و ایجاد زیرساختهای اولیه مورد نیاز این صنایع متمرکز شود.
اقتصاد کشاورزی
سودابه بینائی؛ حسین شعبانعلی فمی؛ خلیل کلانتری؛ علیاکبر براتی
چکیده
در دهههای اخیر کشت در محیطهای گلخانهای بهعنوان یکی از راهحلهای بالقوه جهت افزایش بهرهوری منابع تولید و پاسخگویی به تقاضای غذایی فزاینده ناشی از رشد جمعیت مورد توجه کشورها قرار گرفته است. بااینحال، شکاف عملکردی قابلتوجهی از نظر شاخصهای عملکردی گلخانهها نظیر عملکرد محصول، مصرف آب، انرژی و غیره در کشور ایران با کشورهای ...
بیشتر
در دهههای اخیر کشت در محیطهای گلخانهای بهعنوان یکی از راهحلهای بالقوه جهت افزایش بهرهوری منابع تولید و پاسخگویی به تقاضای غذایی فزاینده ناشی از رشد جمعیت مورد توجه کشورها قرار گرفته است. بااینحال، شکاف عملکردی قابلتوجهی از نظر شاخصهای عملکردی گلخانهها نظیر عملکرد محصول، مصرف آب، انرژی و غیره در کشور ایران با کشورهای پیشرو در صنعت تولیدات گلخانهای وجود دارد. یکی از راهکارهای مورد تأکید برای غلبه بر این چالشها و بهینهسازی استفاده از منابع تولید، پیادهسازی فناوریهای هوشمند در گلخانهها است. با توجه به عدم توسعه فراگیر فناوریهای هوشمند در گلخانههای استان تهران و اهمیت این استان در تولید محصولات گلخانهای در کشور، مطالعه حاضر با هدف تحلیل توسعه کشاورزی هوشمند در گلخانههای استان تهران انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از خبرگان موضوعی دارای سابقه تحقیقاتی یا اجرایی در زمینه هوشمندسازی گلخانهها بودند. انتخاب این افراد نیز به روش هدفمند انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. در ابتدا با استفاده از مرور ادبیات موضوع و مصاحبههای نیمه ساختارمند با خبرگان موضوعی، متغیرهای عوامل مؤثر بر توسعه کشاورزی هوشمند در گلخانهها (شامل مؤلفهها، الزامات و چالشهای توسعه کشاورزی هوشمند) شناسایی شدند. سپس، از خبرگان خواسته شد تا اثرات متقاطع، متغیرهای شناسایی شده را از طریق مقایسه زوجی ارزیابی کنند. درنهایت، تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل اثرات متقابل با استفاده از نرمافزار MICMAC انجام شد. بر مبنای تحلیل شبکه روابط اثرگذاری و اثرپذیری بهترتیب الزامات و چالشهای اقتصادی، الزامات و چالشهای فنی و زیرساختی، الزامات قانونی و مقرراتی و الزامات نهادی بهعنوان تأثیرگذارترین متغیرهای مؤثر بر توسعه کشاورزی هوشمند در استان تهران شناسایی شدند.
اقتصاد کشاورزی
علیرضا کشاورز؛ زکریا فرج زاده
چکیده
در دهههای اخیر با تشدید پیامدهای تغییر اقلیم، اهمیت این موضوع فزونی یافته است. زیرا ممکن است این پدیده در کشورهای درحال توسعه و بهویژه در مورد فعالیتهای کشاورزی، موجب کاهش رشد اقتصادی یا توقف آن شود. میتوان تغییر اقلیم را مهمترین و پیچیدهترین چالش فعلی جامعه بشری تلقی نمود. در همین راستا مطالعه حاضر کوشیده است پیامدهای ...
بیشتر
در دهههای اخیر با تشدید پیامدهای تغییر اقلیم، اهمیت این موضوع فزونی یافته است. زیرا ممکن است این پدیده در کشورهای درحال توسعه و بهویژه در مورد فعالیتهای کشاورزی، موجب کاهش رشد اقتصادی یا توقف آن شود. میتوان تغییر اقلیم را مهمترین و پیچیدهترین چالش فعلی جامعه بشری تلقی نمود. در همین راستا مطالعه حاضر کوشیده است پیامدهای تغییر اقلیم را در حوزه صادرات و واردات محصولات کشاورزی در طی یک افق 40 ساله و با استفاده از مدل داده-ستانده پویا ارزیابی کند. تغییر اقلیم بهصورت سطوح مختلفی از ناهنجاری دما منظور و پیامدهای آن در بخشهای مختلف اقتصاد ارزیابی شد. یافتهها نشان داد تغییر اقلیم رشد صادرات و واردات بخش کشاورزی را بشدت تحت تأثیر قرار میدهد. متوسط رشد سالانه واردات کالاهای کشاورزی در شرایط بدون تغییر اقلیم 7/2 درصد است، در حالیکه در شرایط تغییر اقلیم و تحت سناریوهای مختلف افزایش دما به 8/1-1 درصد کاهش مییابد. مقادیر متناظر برای صادرات کشاورزی بهترتیب 75/2 و 8/1-55/0 درصد است. افزون بر این، مشخص گردید در شرایط تغییر اقلیم بخش مهمی از تجارت کشاورزی را واردات غلات تشکیل میدهد. همچنین نتایج نشان داد تجارت کل اقتصاد ایران به سمت کالاهای غیرکشاورزی بیشتر متمایل خواهد شد.
اقتصاد کشاورزی
ویلی مارسل ان دی وی سی او؛ دانیل امپاونه مانا؛ جوزف بیگرامانا
چکیده
کشور بروندی مانند بسیاری دیگر از کشورها در تحقیقات و توسعه کشاورزی سرمایهگذاری زیادی میکند و کاربرد ارقام بذر پرمحصول یکی از مهمترین روشها برای بهبود عملکردها در کشاورزی است. محصول برنج به دلیل راهبرد امنیت غذایی در بروندی از اهمیت بیشتری در میان سایر غلات برخوردار است. هدف این مطالعه شناسایی تأثیر کاربرد رقم بذر اصلاح شده ...
بیشتر
کشور بروندی مانند بسیاری دیگر از کشورها در تحقیقات و توسعه کشاورزی سرمایهگذاری زیادی میکند و کاربرد ارقام بذر پرمحصول یکی از مهمترین روشها برای بهبود عملکردها در کشاورزی است. محصول برنج به دلیل راهبرد امنیت غذایی در بروندی از اهمیت بیشتری در میان سایر غلات برخوردار است. هدف این مطالعه شناسایی تأثیر کاربرد رقم بذر اصلاح شده برنج بر بهرهوری کشاورزان است. دادههای این مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی و پرکردن پرسشنامه از 524 کشاورز برنج کار در پنج روستای بورنیا، موریرا، نیشانگا، نینگا و بوئیزا واقع در منطقه گیهانگا، بوهانزا، انجام شد. این مطالعه برای تخمین تأثیر رقم بذر اصلاح شده برنج بر متغیرهای هدف از روش جورسازی نمره گرایش استفاده کرده است. نتایج نشان داد متوسط عملکرد برای کشاورزان تحت تیمار و کشاورزان شاهد، بهترتیب، 9754 و 7927 کیلوگرم در هکتار بود. اگر خانوارها تیمار شده تصمیم به عدم استفاده از بذر اصلاح شده بگیرند، عملکرد این خانوارها به 7931 کیلوگرم در هکتار کاهش مییابد. همچنین، اگر کشاورزان شاهد تصمیم به استفاده از رقم بذر اصلاح شده بگیرند عملکرد برنج آنها به 7931 کیلوگرم در هکتار افزایش مییابد. تأثیر متوسط تیمار بر عملکرد برنج برای گروه تیمار 1823 کیلوگرم در هکتار و معنیدار است. به همین ترتیب، تصمیم برای پذیرش رقم بذر اصلاح شده برای کشاورزان شاهد متوسط عملکرد را تا 1984 کیلوگرم در هکتار افزایش میدهد. این نتایج به نقش مثبت استفاده از رقم برنج اصلاح شده بر عملکرد کشاورزان در گیهانگا اشاره دارد. از توصیههای این مطالعه آن است که دولت و مؤسسههای پژوهشی دستاندرکار توسعه پایدار کشاورزی از تحقیقات نوآورانه در راستای افزایش عملکرد کشاورزان حمایت کند.
اقتصاد کشاورزی
طاهره شرقی؛ مجتبی رضایی احمدآبادی
چکیده
روند توسعه کشت ارگانیک در ایران وضعیت مطلوبی ندارد و این در حالی است که غذاهای آلوده به انواع مواد شیمیایی تأثیر ناخوشایندی را بر سلامت عمومی جامعه دارد. از آنجایی که هر گونه تغییر در بکارگیری مواد شیمیایی در کشاورزی باید با بررسی رفتار کشاورزان باشد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر واکاوی قصد رفتاری برای تولید محصول ارگانیک در سطح 5200 نفر ...
بیشتر
روند توسعه کشت ارگانیک در ایران وضعیت مطلوبی ندارد و این در حالی است که غذاهای آلوده به انواع مواد شیمیایی تأثیر ناخوشایندی را بر سلامت عمومی جامعه دارد. از آنجایی که هر گونه تغییر در بکارگیری مواد شیمیایی در کشاورزی باید با بررسی رفتار کشاورزان باشد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر واکاوی قصد رفتاری برای تولید محصول ارگانیک در سطح 5200 نفر پستهکار شهرستان اردکان استان یزد با بهرهگیری از نظریه تجزیه رفتار برنامهریزی شده بود. این تحقیق به روش پیمایشی اجرا شد. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 358 نفر تعیین گردید. با توجه به توزیع و پراکندگی پستهکاران در بخشهای مختلف از نمونهگیری چند مرحلهای تصادفی استفاده شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه توسط پانلی از متخصصان دانشگاهی در بخشهای باغبانی، توسعه کشاورزی، گیاهپزشکی و روانشناسی و همچنین کارشناسان خبره جهادکشاورزی شهرستان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی ابزار از طریق پایلوت تست مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ از 649/0 تا 836/0 بدست آمد که بیانگر پایایی قابل قبول است. برای تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS22 و SmartPLS2 استفاده شد. نتایج نشان داد که مهمترین عامل در قصد رفتار تولید پسته ارگانیک به ترتیب متغیرهای هنجار ذهنی (362/0=β) و کنترل رفتار درک شده (185/0=β) است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به دلیل عدم قابلیت سازگاری روشها و اصول تولید ارگانیک در باغات پسته با ارزشها و نیازهای کشاورزان از جمله عدم وجود بازار پسته ارگانیک، هزینههای تولید پسته ارگانیک و تمایل کم مصرفکننده به پرداخت بالاتر برای خرید پسته ارگانیک، ناسازگاری رقم، کیفیت آب و خاک باغات پسته با روشهای تولید ارگانیک و همچنین عدم سهولت کاربرد روشهای تولید ارگانیک در باغ، نگرش آنها در بکارگیری این نوع روشها در باغ معنادار نشد. با توجه به نتایج پیشنهاد میگردد که که تدابیر لازم حمایتی از طرف دولت در زمینه پوشش هزینههای اجرایی تولید پسته ارگانیک تا مرحله دستیابی پستهکاران به بازارهای محصولات ارگانیک در داخل و خارج کشور ایجاد گردد. همچنین در این راستا پیشنهاد میگردد سازمان ترویج دورههای آموزش را با توجه به تنوع در کیفیت آب، خاک و رقم پسته به گونهای برگزار نماید تا کشاورزان ضمن ارتقا و بهبود دانش در خصوص نحوه تولید محصول ارگانیک، سهولت بکارگیری این نوع روشها و مدیریت آن را در باغ درک نمایند.
اقتصاد کشاورزی
خدیجه عبدی رکنی؛ سمیه شیرزادی لسکوکلایه؛ حمید امیر نژاد
چکیده
محدود بودن منابع انرژی فسیلی و مشکلات ناشی از انتشار گازهای گلخانهای حاصل از آن، ضرورت مصرف انرژیهای تجدیدپذیر را بر همگان روشن ساخته است. بر همین اساس در تحقیق حاضر سعی شده است، با استفاده از مدل چندهدفه، الگوی کشت بهینه زراعی و سبد بهینه مصرف انرژی در اراضی کشاورزی بهگونهای که منافع حاصل از تولید محصولات زراعی کشاورزان ...
بیشتر
محدود بودن منابع انرژی فسیلی و مشکلات ناشی از انتشار گازهای گلخانهای حاصل از آن، ضرورت مصرف انرژیهای تجدیدپذیر را بر همگان روشن ساخته است. بر همین اساس در تحقیق حاضر سعی شده است، با استفاده از مدل چندهدفه، الگوی کشت بهینه زراعی و سبد بهینه مصرف انرژی در اراضی کشاورزی بهگونهای که منافع حاصل از تولید محصولات زراعی کشاورزان با تکیه بر استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر و کاهش مصرف سوخت منابع انرژی فسیلی مورد استفاده در سیستم آبیاری، تعیین شود. جامعه آماری پژوهش، زارعین منطقه بیشه جنوبی شهرستان بابل میباشند. دادههای مربوطه از طریق اداره جهاد کشاورزی منطقه و سازمان ساتبا، در سال 1400 به صورت خام جمعآوری شد. نتایج مطالعه، در وضعیت ترکیب انرژی تجدیدپذیر با انرژی فسیلی در پمپاژ آب آبیاری، کشت محصولات شالی طارم، شالی شیرودی، سویا، و ذرت بهترتیب با سطح کشت 44/0، 30/0، 16/0 و 10/0 در هکتار را بهعنوان مقادیر بهینه پیشنهاد میکند. با اجرای الگوی پیشنهادی، سود زارعین منطقه بهازای هر هکتار از 49/536 به 41/538 میلیون ریال نسبت به وضعیت عدم لحاظ انرژی تجدیدپذیر در الگوی جاری، افزایش مییابد. سبد بهینه مصرف انرژی بهصورت ترکیب بهکارگیری انرژی خورشیدی و انرژی فسیلی، 2690 کیلووات ساعت بهدست آمد، که از این مقدار، 82 درصد به انرژی فسیلی و 18 درصد به انرژی خورشیدی اختصاص دارد. همچنین، براساس نتایج، با انتخاب سیستم پمپ ترکیبی فسیلی-خورشیدی و همچنین کاهش سطح کشت شیرودی و افزایش سطح طارم، سویا و ذرت نسبت به الگوی فعلی منطقه در شرایط عدم استفاده از انرژی تجدیدپذیر بهعنوان منبع سوخت آبیاری، 18 درصد از میزان انتشار گازهای گلخانهای صرفهجویی خواهد شد. لذا، تشویق و حمایت دولت از کشاورزان در زمینه استفاده از منابع انرژیهای تجدیدپذیر در تأمین سوخت کشاورزی میتواند در کاهش زیانهای محیطزیستی ناشی از کشاورزی نقش بهسزایی داشته باشد.