اقتصاد کشاورزی
وهاب قلیچ
چکیده
تغییرات زیستمحیطی در سطح جهانی چالشی بزرگ برای اجتماع بشریت شده است. از اینرو نیاز است از پروژههای دوستدار محیطزیست در تمام ابعاد ازجمله ابعاد مالی و اقتصادی حمایت ویژهای صورت پذیرد. به بیان دیگر، توجه به اخلاق و ارزشهای انسانی و اجتماعی همراه با دغدغههای حفاظت از محیطزیست در ضمن فعالیتهای اقتصادی باعث میشود فعالیت ...
بیشتر
تغییرات زیستمحیطی در سطح جهانی چالشی بزرگ برای اجتماع بشریت شده است. از اینرو نیاز است از پروژههای دوستدار محیطزیست در تمام ابعاد ازجمله ابعاد مالی و اقتصادی حمایت ویژهای صورت پذیرد. به بیان دیگر، توجه به اخلاق و ارزشهای انسانی و اجتماعی همراه با دغدغههای حفاظت از محیطزیست در ضمن فعالیتهای اقتصادی باعث میشود فعالیت در بخشهای گوناگون اقتصادی و مالی همچون نظام بانکداری، بنگاههای تولیدی و صنعتی، شرکتهای بیمه و... متفاوت از همیشه باشد. در این بین پدیداری مفهومی با عنوان «بانکداری سبز» یکی از مهمترین مصادیق این حمایت است. این نوع بانکداری بهعنوان بخش مهمی از بانکداری اخلاقی، نقش خاصی در صیانت و نگهداشت محیطزیست ایفا مینماید. این پژوهش با تبیینی جامع از بانکداری سبز و با استفاده از مطالعات نظری و تجربیات بینالمللی و کسب نظر از خبرگان و صاحبنظران مربوطه، عوامل مؤثر بر گرایش شبکه بانکی کشور به بانکداری سبز را با بهرهگیری از روش دلفی، تحلیل پرسشنامه و آزمون فریدمن شناسایی و تحلیل مینماید. براساس نتایج پژوهش، بهترتیب چهار معیار اصلی اقتصادی، ساختاری، مدیریتی و اجتماعی در اثرگذاری بر این گرایش شناسایی گردید. در بخش زیرمعیارها نیز نرخ تورم بالا، ارزان بودن نسبی قیمت انرژی و وجود بازارهای موازی پرسود در کنار سپردهگذاری سبز از مهمترین علل در گرایش کم به بانکداری سبز عنوان شده است؛ همچنین سهم قوانین و مقررات و نظام حقوقی، نظام کارگزینی، ارتقا و تشویق مدیران و کارکنان بانکی، نظام نظارتی بانک مرکزی، سهم نگرش مدیرانارشد نسبت به مسائل زیستمحیطی، حاکمیت شرکتی، نظارت داخلی بانک، وزن توجه به بانکداری سبز در انتخاب و تصمیم مشتریان، نگرش جامعه نسبت به مسائل زیستمحیطی و فرهنگ تقاضامندی و مطالبهگری از جمله مهمترین زیرمعیارها مؤثر بر گرایش شبکه بانکی کشور به بانکداری سبز ارزیابی و معرفی شده است.
اقتصاد کشاورزی
سمانه نیکان؛ قادر دشتی؛ جواد حسین زاد؛ محمد قهرمان زاده
چکیده
برنج یکی از محصولات مهم کشاورزی بوده که بهبود بهرهوری عوامل آن پیششرط اساسی افزایش تولید این محصول است. هدف مطالعه حاضر تجزیه رشد بهره وری کل عوامل تولید محصول برنج در ایران است. داده های موردنیاز برای استانهای مختلف و مربوط به دوره زمانی 1399-1379 از وزارت جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران تهیه گردید. با بکارگیری رهیافت پارامتریک ...
بیشتر
برنج یکی از محصولات مهم کشاورزی بوده که بهبود بهرهوری عوامل آن پیششرط اساسی افزایش تولید این محصول است. هدف مطالعه حاضر تجزیه رشد بهره وری کل عوامل تولید محصول برنج در ایران است. داده های موردنیاز برای استانهای مختلف و مربوط به دوره زمانی 1399-1379 از وزارت جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران تهیه گردید. با بکارگیری رهیافت پارامتریک (رهیافت مرزی تصادفی)، رشد بهره وری و مؤلفه های اثرگذار آن ازجمله تغییرات مقیاس و تکنولوژی مورد ارزیابی قرار گرفتند. با برآورد تابع هزینه ترانسلوگ، میانگین رشد سالهای مورد مطالعه بهره وری کل عوامل 1/2 درصد محاسبه شد. بر طبق یافته ها، رشد بهره وری عوامل تولید در کشور مثبت بوده است وعمده این تغییرات ناشی از بهبود تکنولوژیهای مورد استفاده بوده است. از آنجائیکه تغییر تکنولوژی سهم قابل ملاحظهای در ارتقای بهره وری عوامل در این رهیافت دارا است لذا توصیه می شود که در فرآیند تولید محصول برنج از نمادهای فناوری شامل بذر اصلاح شده، ماشین های مناسب، کودها و محلولهای تغذیه ای بهره گرفته شود. نتایج حاصله از اطمینان کافی برخوردار بوده و پیشنهاد می شود در مطالعات آتی نیز حتی الامکان از رویکرد پارامتری استفاده به عمل آید.
اقتصاد کشاورزی
مرتضی مجیدیان؛ آرش دوراندیش
چکیده
صادرات محصولات کشاورزی یکی از راهبردهای توسعه صادرات غیرنفتی و رشد پایدار اقتصادی در کشورهای در حال توسعه به شمار میآید. زعفران بهعنوان یک محصول صادراتی دارای اهمیت ویژهای در صادرات غیرنفتی ایران است. از آنجاکه ایران در صادرات زعفران در بین چهار کشور برتر جهان قرار دارد، هدف این مطالعه اولویتبندی بازارهای هدف زعفران ایران ...
بیشتر
صادرات محصولات کشاورزی یکی از راهبردهای توسعه صادرات غیرنفتی و رشد پایدار اقتصادی در کشورهای در حال توسعه به شمار میآید. زعفران بهعنوان یک محصول صادراتی دارای اهمیت ویژهای در صادرات غیرنفتی ایران است. از آنجاکه ایران در صادرات زعفران در بین چهار کشور برتر جهان قرار دارد، هدف این مطالعه اولویتبندی بازارهای هدف زعفران ایران بر اساس شاخصهای رقابت بازاری و محاسبه مزیتنسبی و شاخص پایداری صادرات آن در جهان و کشورهای هدف صادراتی ایران میباشد. مقایسه ساختار بازار جهانی محصول طی دوره 2003-2022 نشان داد که با وجود سهم بالای کشورهای ایران، اسپانیا، انگلیس و نیجریه در بیشتر سالها، ساختار بازار به شکل انحصار چند جانبه باز و بسته و در برخی سالها بنگاه مسلط بوده است که بیانگر افزایش تعداد رقبا و رقابتی شدن بازار صادراتی این محصول است. ایران با متوسط سهم 6/13 درصدی در بازار صادرات زعفران و تولید بیش از 80 درصد زعفران، بهطور مستقیم سهمی در صادرات جهانی نداشته و بیشتر زعفران ایران به کشورهایی مانند امارات، اسپانیا، چین و عمان صادر میشود و از آنجا مجددا به سایر کشورها صادر میگردد که لازم است برای این منظور استراتژیهایی مانند توسعه بازار و برندسازی در اولویت قرار داده شود. نتایج نشان داد در سال 2022 چهار کشور نیجریه، سریلانکا، ایران و اسپانیا 93 درصد از کل صادرات جهان را به خود اختصاص دادهاند و میانگین رتبه مقدار صادرات برای کشور ایران در دوره مورد مطالعه در بازار صادراتی زعفران رتبه 2 را به خود اختصاص داده است. همچنین ایران با شاخص پایداری صادرات کمتر از یک (96/0) صادرات پایداری داشته است اما روند تغییر این شاخص بیانگر کاهش پایداری ایران است. نتایج نشان داد که عمده صادرات زعفران ایران تنها به چهار کشور صورت میپذیرد و ترکیب این کشورها نیز ثابت نیست، لذا توجه به گسترش بازارهای هدف صادراتی بهترتیب با اولویت کشورهای چین، امارات، اسپانیا، هند، آمریکا، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد و کویت بهترتیب با میانگین رتبه 15/4، 85/6، 7/7، 95/7، 9/8، 3/12، 35/14، 25/15، 5/15 و 45/16مورد توجه قرار گیرد. همچنین نتایج نشان داد که بازار صادراتی این محصول انحصار چندجانبه بوده است، بنابراین باید از طریق مشارکت تمامی کشورهای صادرکننده به تعیین قیمت و سهم بازار هر یک از کشورها اقدام نمود.
اقتصاد کشاورزی
کوهسار خالدی
چکیده
تغییرات اقلیمی و تخریب منابع پایهی تولید را میتوان مهمترین چالشهای فراروی کشاورزی ایران قلمداد کرد. فقدان برنامهریزی هدفمند برای مقابله با این چالشها، رشد پایدار بخش کشاورزی ایران را به مخاطره انداخته است. در لایحهی مصوب برنامهی هفتم توسعه، رشدهای اقتصادی 8 درصد و 5/5 درصد بهترتیب برای کلان اقتصاد و بخش کشاورزی ایران ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی و تخریب منابع پایهی تولید را میتوان مهمترین چالشهای فراروی کشاورزی ایران قلمداد کرد. فقدان برنامهریزی هدفمند برای مقابله با این چالشها، رشد پایدار بخش کشاورزی ایران را به مخاطره انداخته است. در لایحهی مصوب برنامهی هفتم توسعه، رشدهای اقتصادی 8 درصد و 5/5 درصد بهترتیب برای کلان اقتصاد و بخش کشاورزی ایران تعریف شده است. برای جلوگیری از اتکای زیاد بر منابع پایه در فرآیند تولید کشاورزی و افزایش تابآوری آن، جهش پایدار در سرمایهگذاری هدفمند کشاورزی، مهمترین انتخاب دولت در میانمدت و بلندمدت خواهد بود. هدف مطالعهی حاضر، برآورد سرمایهگذاری سالانهی موردنیاز بخش کشاورزی در برنامهی هفتم توسعه است و در همین راستا در قالب سه رویکرد، مقدار سرمایهگذاری سالانه موردنیاز در بخش کشاورزی ایران برای تحقق رشدهای اقتصادی هدف (مفروض) برآورد گردیده است. نتایج نشان داد که با توجه به مفروضات مطالعه برای دستیابی به رشدهای اقتصادی 5/3 درصد، 5/5 درصد و 8 درصد در بخش کشاورزی در برنامهی هفتم توسعه، لازم است بهترتیب با نرخهای رشد 5/4 درصد، 1/6 درصد و 2/8 درصد، سالانه بهطور متوسط بهترتیب حدود 183، 234 و 304 هزار میلیارد ریال سرمایهگذاری در این بخش انجام شود. در همین راستا، پیشنهاد میشود که ضمن تفکیک تسهیلات سرمایهگذاری و تسهیلات سرمایهی در گردش کشاورزی در طول برنامهی هفتم توسعه، بهبود فضای سرمایهگذاری کشاورزی و مکانیسم انتقال پساندازها به این بخش، تخصیص بهینهی منابع مالی داخلی (صندوق توسعهی ملی، سیستم بانکی، صندوق حمایت از توسعهی سرمایهگذاری، صندوقهای خُرد کشاورزی و ...) و منابع مالی خارجی (سرمایهگذاری مستقیم خارجی) به گونهای برنامهریزی گردد که سرمایهگذاری انجام شده در بخش کشاورزی با رشد اقتصادی هدف برنامه، هماهنگ و متناسب باشد.
اقتصاد کشاورزی
سید مجتبی مجاوریان؛ فواد عشقی؛ صدیقه آهنگری
چکیده
ویروس کرونا (کووید-19) علاوه بر تاثیر منفی بر بهداشت وسلامت افراد، جهان را با یک بحران مالی- اقتصادی عظیم روبه روساخته است. شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان، میزان معاملات و ارزش سهام را نیز تحت تاثیر قرار داده است. از آنجا که در شرایط بحران بازار مواد غذایی تاثیر بیشتری می گیرد، در این مطالعه به بررسی این رابطه در بورس اوراق بهادار ...
بیشتر
ویروس کرونا (کووید-19) علاوه بر تاثیر منفی بر بهداشت وسلامت افراد، جهان را با یک بحران مالی- اقتصادی عظیم روبه روساخته است. شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان، میزان معاملات و ارزش سهام را نیز تحت تاثیر قرار داده است. از آنجا که در شرایط بحران بازار مواد غذایی تاثیر بیشتری می گیرد، در این مطالعه به بررسی این رابطه در بورس اوراق بهادار پرداخته شده است. به منظور بررسی اثر مبتلایان ویروس کرونا بر ارزش شاخص سهام شرکتهای صنایع غذایی و همچنین ارتباط میان ریسک و ارزش شاخص سهام از داده های روزانه رسمی وزارت بهداشت و مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران از سوم اسفند که اولین گزارش اعلام گردید تا 12 خرداد 1400 گردآوری گردید. روش مورد استفاده در این مطالعه مدل های رگرسیونی میانگین واریانس ناهمسان شرطی است. آزمون های تصریح الگو نشان داد اولا فرضیه عدم ناهمسانی واریانس رد شده و لزوم استفاده از الگوهایی با واریانس ناهمسان ثابت گردید. ثانیا فرضیه عدم تقارن پذیرفته گردید. یافته های پس از برآورد مدل نشان داد میان تعداد مبتلایان به ویروس کرونا و ارزش سهام صنایع مواد غذایی ارتباط وجود داشته و افزایش تعداد مبتلایان سبب کاهش شاخص مذکور می شود. به این ترتیب همانند سایر بخش های اقتصاد، بازار سرمایه متاثر از بحران همه گیری کرونا گردید افزاش قیمت دلار بعنوان بازار رقیب تاثیر منفی بر شاخص قیمت سهام نشان داد. همچنین با توجه به بررسی ارتباط میان ریسک و ارزش سهام صنایع غذایی، ریسک مطابق انتظار رابطه معکوس و معنی دار با ارزش سهام شرکت های صنایع غذایی داشته و به عبارت دیگر افزایش ریسک منجر به کاهش قیمت سهام صنایع غذایی می شود.
اقتصاد کشاورزی
اتابک کاظم پور؛ حامد رفیعی؛ حسین نوروزی؛ سید عباس زارع؛ لیلا یوسف زاده؛ مطهره کبودتبار
چکیده
نظر به پتانسیل بالای کشور در زمینه تولید و صادرات گوجه فرنگی پژوهش حاضر با هدف بررسی مزیت نسبی، تعیین ساختار بازار صادراتی و اولویتبندی بازارهای هدف صادراتی این محصول در ایران صورت پذیرفته است. دوره مورد مطالعه این پژوهش 97-1380 میباشد. بدین منظور مطالعه حاضر با استفاده از شاخص های مزیت نسبی آشکارشده، مزیت نسبی آشکار شده متقارن، نسبتهای ...
بیشتر
نظر به پتانسیل بالای کشور در زمینه تولید و صادرات گوجه فرنگی پژوهش حاضر با هدف بررسی مزیت نسبی، تعیین ساختار بازار صادراتی و اولویتبندی بازارهای هدف صادراتی این محصول در ایران صورت پذیرفته است. دوره مورد مطالعه این پژوهش 97-1380 میباشد. بدین منظور مطالعه حاضر با استفاده از شاخص های مزیت نسبی آشکارشده، مزیت نسبی آشکار شده متقارن، نسبتهای تمرکز و شاخص هرفیندال- هیرشمن به بررسی الگوی تجاری و ساختار بازار صادراتی گوجه فرنگی ایران و جهان پرداخته است. در ادامه به منظور اولویتبندی بازارهای هدف گوجه فرنگی ایران از روش تحلیل تاکسونومی عددی استفاده شد. نتایج نشان داد که مزیت نسبی گوجه فرنگی ایران در سالهای مورد مطالعه با نوسانات زیادی همراه بوده و ریسک رقابتی برای صادرکنندگان این محصول در ایران نسبت به رقبا بالاتر بوده است. ساختار بازار صادراتی این محصول در جهان ابتدا انحصار چندجانبه بسته بوده است که با گذشت زمان رقابتیتر شده و به انحصار چندجانبه تغییر یافته است. ساختار بازار صادراتی گوجه فرنگی ایران همواره بنگاه مسلط بوده است که این وضعیت به دلیل کاهش درآمد ارزی حاصل از صادرات ایران و کاهش قدرت چانه زنی ایران در بازار های جهانی عمدتاً به ضرر کشور ایران و به نفع کشورهای وارد کننده میباشد. با توجه به شاخصهای مورد بررسی نتایج حاکی از آن است که کشورهای ازبکستان، ارمنستان، اکراین، قرقیزستان و آذربایجان به ترتیب بهترین بازارها برای گوجه فرنگی ایران محسوب میشوند. لذا پیشنهاد میشود با تمرکز بر کشورهای اولویتدار و با بررسی شرایط موجود در بازارهای هدف بویژه سلیقه مشتریان در آنها نفوذ کرد.واژههای کلیدی: ایران، بازار هدف، تاکسونومی عددی، ساختار بازار صادراتی، شاخص هرفیندال- هیرشمن
اقتصاد کشاورزی
نازنین محمدرضازاده بزاز؛ محمد قربانی؛ آرش دوراندیش
چکیده
به دلیل نقش و اهمیت شکر در مصرف روزانه خانوارها، هر ساله دولتها مبادرت به ذخیره مقادیری شکر به عنوان ذخیره استراتژیک مینمایند. از این رو مدیریت و تنظیم موجودی انبار این محصول نقش اساسی در قدرت رقابت آن در بازارها، اصلاح توزیع زمانی و مکانی محصولات و نهادهها تولید در زیربخشهای اقتصادی را ایفا می کند. در سالهای اخیرمازاد عرضه ...
بیشتر
به دلیل نقش و اهمیت شکر در مصرف روزانه خانوارها، هر ساله دولتها مبادرت به ذخیره مقادیری شکر به عنوان ذخیره استراتژیک مینمایند. از این رو مدیریت و تنظیم موجودی انبار این محصول نقش اساسی در قدرت رقابت آن در بازارها، اصلاح توزیع زمانی و مکانی محصولات و نهادهها تولید در زیربخشهای اقتصادی را ایفا می کند. در سالهای اخیرمازاد عرضه شکر در انبارها و در برخی موارد استثنایی کمبود در موجودی انبار را داشتهایم. با توجه به اینکه افزایش تولید شکر سبب تحمیل هزینه به کارخانجات تولیدکننده شکر میشود، عدم فروش قسمتی از محصول به منزله افزایش هزینههای آنها خواهد بود، لذا هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر بر مازاد موجودی شکر و راههای برون رفت از آن در ایران میباشد. نتایج مطالعه نشان داد، قیمت چغندرقند به عنوان نهاده و قیمت شکر به عنوان قیمت محصول نقش تعیین کننده را در مازاد موجودی انبار بازی نمیکنند. بنابراین مازاد موجودی انبار نه میتواند نتیجهی سیاستهای قیمتی باشد و نه از طریق سیاستهای قیمتی میتواند حل شود. از این رو، به نظر میرسد که دولت میبایست به جای استفاده از سیاستهای قیمتی مربوط به قیمت شکر و قیمت چغندرقند، از سیاستهای دیگری نظیراصلاح زمان تصمیم در مورد واردات، حل تعارضات بین اهداف دولت، تامین ذخیرا استراتژیک از تولیدات داخل و حذف تدریجی واردات، حمایت از کارخانجات برای نوسازی و بهسازی تجهیزات و حمایت از تولیدکنندگان چغندرقند برای تولید محصول ارزانتر استفاده نماید.
صبا مرادی؛ عذرا جوان بخت؛ حامد خلیل وندی بهروزیار
چکیده
تولیدکنندگان در طول زمان با ریسکهای بالایی در ارتباط با بازده تولید مواجه میباشند. بیاطمینانی از سود بدست آمده در این واحدها، سرمایهگذاران را بیانگیزه و جذب سرمایه را با مشکل روبرو میکند. به طور کلی معیارهای اندکی برای اندازهگیری و پیشبینی ریسک سود واحدهای کشاورزی وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی و ارزیابی ...
بیشتر
تولیدکنندگان در طول زمان با ریسکهای بالایی در ارتباط با بازده تولید مواجه میباشند. بیاطمینانی از سود بدست آمده در این واحدها، سرمایهگذاران را بیانگیزه و جذب سرمایه را با مشکل روبرو میکند. به طور کلی معیارهای اندکی برای اندازهگیری و پیشبینی ریسک سود واحدهای کشاورزی وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی و ارزیابی ریسک سود صنعت پرواربندی با استفاده از معیار ارزش در معرض ریسک انجام گرفت و برای این منظور از تکنیک شبیهسازی مونتکارلو بهره گرفته شد. دادهها و اطلاعات به کار رفته در این تحقیق، از طریق پایگاه های اطلاعاتی شرکت سهامی پشتیبانی امور دام، بانک مرکزی ایران و بخشی از دادهها به صورت مصاحبه با محققان و متخصصین تغذیه دام و بازار نهادههای کشاورزی جمعآوری شدند. این دادهها، شامل قیمت هفتگی نهادههای خوراک دام و محصول طی سالهای 1383 تا 1397 میباشد که از افزونه @Risk جهت تجزیه و تحلیل آنها استفاده شده است. نتایج به دست آمده، نشان میدهد که ارزش در معرض ریسک هفتگی هر رأس گوسالهپرواری در سطح 95 درصد، با استفاده از دادههای 14 ساله مذکور 302108 ریال است و انتظار میرود در هفته بعد ازبرآورد مدل با احتمال تنها 5% ضرری بیشتر از این مقدار وجود نداشته باشد. مبلغ محاسبه شدهVaR برای هر رأس گوساله در هر هفته، رقم اندکی نمیباشد و ریسک بالای سود را در این صنعت نشان میدهد. همچنین مؤثرترین عوامل بر سود واحدهای پرواربندی در ایران، به ترتیب قیمت نهاده گوساله، ذرت و یونجه میباشند. بنابراین به منظور کاهش ریسک سود واحدهای پرواربندی کنترل بازار این نهادهها توصیه میگردد.
حبیب الله سلامی؛ عدالت سلیم اودلو
چکیده
ریسک در تولید محصولات کشاورزی به عنوان یک عامل منفی از دیدگاه تولید کنندگان محسوب میشود. لیکن، وجود ریسک تا آنجا که با ایجاد درامد متناسب هزینههای ریسک راجبران نماید مانع از تمایل تولیدکندگان به کشت محصولات نمیگردد. تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت جبران ریسک تولیدکنندگان گندم در استانهای ایران و رتبهبندی این استانها به لحاظ ...
بیشتر
ریسک در تولید محصولات کشاورزی به عنوان یک عامل منفی از دیدگاه تولید کنندگان محسوب میشود. لیکن، وجود ریسک تا آنجا که با ایجاد درامد متناسب هزینههای ریسک راجبران نماید مانع از تمایل تولیدکندگان به کشت محصولات نمیگردد. تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت جبران ریسک تولیدکنندگان گندم در استانهای ایران و رتبهبندی این استانها به لحاظ ریسک سیستماتیک با استفاده از الگوی قیمتگذاری دارایی سرمایه (CAPM) و بکارگیری اطلاعات تولیدی وزارت جهاد کشاورزی در دوره 1394-1387 انجام شده است. در این راستا، ابتدا پرتفوی کشوری گندم براساس ریسک و بازدهی تولید این محصول در استانهای مختلف تشکیل شد و آنگاه ریسک تولید در هر استان نسبت به ریسک این پرتفوی محاسبه گردید. نتایج مطالعه نشان داد استان یزد با ضریب 45/0 کمریسکترین و استان مازندران با ضریب 26/1 پرریسکترین استانهای تولیدکننده گندم میباشند. از نگاه جبران ریسک، درآمد حاصل از تولید این محصول در 14 استان کشور بگونهای است که ریسک تولیدکنندگان جبران میشود. از این نظر تولید گندم در استان کردستان مناسب ترین و تولید این محصول در جنوب استان کرمان بدترین وضعیت را دارند. علاوه براین، نتایج نشان میدهد عامل اصلی عدم جبران ریسک در برخی استانها عملکرد کم تولید گندم و در نتیجه قیمت تمام شده بالای محصول در این استانها میباشد. براین اساس، تمرکز بر بهبود بهرهوری گندم در این مناطق توصیه میشود.
حسن علی بخشی؛ آرش دوراندیش؛ محمود صبوحی صابونی
چکیده
تغییر اقلیم در واقع تغییر برگشتناپذیر در متوسط شرایط آبوهوایی است. این پدیده دامنه زمانی و مکانی وسیعی دارد و به دنبال آن دامنۀ اثرگذاری گسترده بر بخشهای مختلف اقتصادی ازجمله منابع آب و کشاورزی خواهد داشت. قسمت عمدهای (77 درصد) از محصولات زراعی کشاورزی تولیدی کشور در مناطق نیمهخشک تولید میگردد و تغییرات اقلیمی میتواند بر ...
بیشتر
تغییر اقلیم در واقع تغییر برگشتناپذیر در متوسط شرایط آبوهوایی است. این پدیده دامنه زمانی و مکانی وسیعی دارد و به دنبال آن دامنۀ اثرگذاری گسترده بر بخشهای مختلف اقتصادی ازجمله منابع آب و کشاورزی خواهد داشت. قسمت عمدهای (77 درصد) از محصولات زراعی کشاورزی تولیدی کشور در مناطق نیمهخشک تولید میگردد و تغییرات اقلیمی میتواند بر تولیدات کشاورزی در این مناطق اثرگذار باشد. در این راستا، هدف مطالعهی حاضر بررسی آثار تغییر اقلیم در مناطق نیمهخشک، بر بازار (قیمت، درآمد، تولید، صادرات و واردات) محصولات کشاورزی کشور است. بهمنظور بررسی چالشهای ناشی از تغییرات آبوهوا از دیدگاه اقتصادی، رهیافتی که تصویری دقیق از بخش کشاورزی و روابط درون آن را فراهم کند، ضروری میباشد. به همین دلیل از الگو چندبازاره کشاورزی استفاده شده است. برای این منظور اقدام به پهنهبندی زیراقلیم نیمهخشک به روش دومارتن اصلاح شده گردید. همچنین جهت شبیهسازی اثرات تغییر اقلیم، عملکرد محصولات زراعی اعم از گندم آبی و دیم، جو آبی و دیم، و ذرت دانهای با استفاده از تغییرات دما و بارش و ضرایب پاسخ عملکرد، محاسبه شد. سپس تابع تقاضای محصولات مختلف با استفاده از کشش تابع تقاضا برآورد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تا سال 2025 (افق 1404) تغییرات آبوهوایی، باعث تغییرات متفاوتی مانند تغییر در عملکرد، سطح زیرکشت و آب در دسترس در محصولات منتخب، میگردد که این امر باعث تغییر در قیمت این محصولات خواهد شد و اغلب قیمت آنها را افزایش میدهد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد تغییرات صورت گرفته در محصولات باعث افزایش در درآمد بهرهبرداران کشاورزی شده و میزان خالص صادرات این محصولات را کاهش میدهد. در این راستا پیشنهاد میشود سیاست حمایتی قیمتی و غیر قیمتی مناسب برای حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان این محصولات اتخاذ گردد تا آثار تغییرات اقلیمی بر بخش کشاورزی قابلکنترل و برنامهریزی گردد. همچنین تولید محصولات گندم دیم، جو آبی، جو دیم و ذرت دانهای در زیر اقلیمهای خشک گرم و خشک سرد و محصول گندم آبی در زیر اقلیم خشک گرم و محصولات گندم آبی، جو دیم و ذرت دانهای در زیراقلیم خشک معتدل افزایش یابد.
حسین محمدی؛ میلاد امینی زاده؛ حنانه آقاصفری
چکیده
امروزه، اندازهگیری و تحلیل کارایی صادرات به عنوان یکی از مهمترین مباحث در حوزهی تجارت مطرح است. به عبارتی، یک صادرکننده در همهی بازارها عملکرد یکسانی نداشته و نیاز است که عملکرد بازارها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارایی صادرات پسته ایران به بازارهای هدف در دوره زمانی 2016-2001 است. به منظور دستیابی به اهداف ...
بیشتر
امروزه، اندازهگیری و تحلیل کارایی صادرات به عنوان یکی از مهمترین مباحث در حوزهی تجارت مطرح است. به عبارتی، یک صادرکننده در همهی بازارها عملکرد یکسانی نداشته و نیاز است که عملکرد بازارها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارایی صادرات پسته ایران به بازارهای هدف در دوره زمانی 2016-2001 است. به منظور دستیابی به اهداف از الگوی جاذبه مرزی تصادفی استفاده شده است. نتایج کارایی بیانگر این است که کارایی صادرات پستهی ایران در کل بازارها و بازارهای اروپایی روند کاهشی داشته است. در حالیکه، این روند برای بازارهای آسیایی افزایشی بوده و از 412/0 به 567/0 رسیده است. بر اساس نتایج میانگین کارایی صادرات در دوره زمانی 2016-2011، از 10 کشوری که صادرات پستهی ایران به آنها بیشترین کارایی را داشته، 9 کشور آسیایی بوده و تنها کشور فرانسه از میان کشورهای اروپایی در این گروه قرار گرفته است. لذا پیشنهاد میشود بر اساس متغیرهای اثرگذار بر افزایش صادرات پسته ایران همانند موافقتنامههای تجاری، مرز مشترک و درآمد بالا، برنامهریزی و سیاستگذاری مناسبی در کوتاهمدت و بلندمدت جهت دستیابی به ظرفیت بالقوه و در دسترس بازارهای هدف صورت پذیرد.
افسانه نیکوکار؛ آیلین تاج نیا
چکیده
هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی برای دستیابی به کشاورزی کمکربن در ایران است. بدین منظور ابتدا عوامل اثرگذار بر انتشار کربن با استفاده از دادههای سری زمانی 1393-1368 و الگوهای اتورگرسیو با وقفه توزیعی3 و تصحیح خطا4 شناسایی شدهاند. سپس با توجه به نحوه اثرگذاری این عوامل بر انتشار کربن، راهکارهایی برای دستیابی به کشاورزی کمکربن ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی برای دستیابی به کشاورزی کمکربن در ایران است. بدین منظور ابتدا عوامل اثرگذار بر انتشار کربن با استفاده از دادههای سری زمانی 1393-1368 و الگوهای اتورگرسیو با وقفه توزیعی3 و تصحیح خطا4 شناسایی شدهاند. سپس با توجه به نحوه اثرگذاری این عوامل بر انتشار کربن، راهکارهایی برای دستیابی به کشاورزی کمکربن در ایران ارائه شده است. نتایج نشاندهنده یک رابطه U وارون در بلندمدت بین انتشار کربن و مصرف انرژی در این بخش است. همچنین حداکثر مقدار آستانه مصرف انرژی، معادل 98/46 میلیون بشکه نفت خام است. در حال حاضر عملکرد بخش کشاورزی بیشتر از این سطح است و نشان میدهد که اثر تکنولوژی بر اثرات مقیاس و ترکیب غالب شده است. لذا انتظار میرود که با افزایش مصرف انرژی، انتشار کربن از طریق بهبود تکنولوژی بهتدریج کاهش یابد. نتایج نشان میدهد که نرخ رشد ارزشافزوده بخش کشاورزی در بلندمدت و کوتاهمدت تأثیری بر انتشار کربن ندارد. همچنین شاخص توسعه مالی بر انتشار کربن در بلندمدت تأثیر منفی دارد و در کوتاهمدت اثری ندارد. اما اثر شاخص باز بودن تجارت بر انتشار کربن در بلندمدت و کوتاهمدت مثبت است و فرضیه پناهگاه آلودگی را تأیید میکند. با توجه به نتایج پژوهش، افزایش حجم اعتبارات بخش خصوصی، تغییر الگوی تجارت با در نظر گرفتن مزیتهای زیستمحیطی و استفاده از برنامههای انرژی سبز، به عنوان راهکارهایی برای دستیابی به کشاورزی کمکربن در ایران پیشنهاد میشوند.
حبیب الله سلامی؛ عمران طاهری ریکنده
چکیده
آنچه به عنوان اصل راهبردی در مسیر توسعة پایدار مطرح است، ایجاد توازن میان سیاستهای توسعه و وضعیت منابع پایه موجود کشور میباشد. از اینرو برای مدیریت بهینة منابع آب و سازگار نمودن سیاستهای استفاده از زمینهای زراعی با وضعیت منابع موجود استانهای کشور، دسترسی به اطلاعات مربوط به وضعیت امنیت آبی استانهای مختلف بر حسب فاکتورهای ...
بیشتر
آنچه به عنوان اصل راهبردی در مسیر توسعة پایدار مطرح است، ایجاد توازن میان سیاستهای توسعه و وضعیت منابع پایه موجود کشور میباشد. از اینرو برای مدیریت بهینة منابع آب و سازگار نمودن سیاستهای استفاده از زمینهای زراعی با وضعیت منابع موجود استانهای کشور، دسترسی به اطلاعات مربوط به وضعیت امنیت آبی استانهای مختلف بر حسب فاکتورهای فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی ضروری میباشد. پژوهش حاضر به دنبال سنجش وضعیت امنیت آبی کشور با استفاده از شاخص فقر آبی میباشد. برای این منظور با استفاده از اطلاعات و آمار اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی در طول دوره 1387-1394 و به کارگیری شاخص فقر آبی به ارزیابی سطح امنیت آبی استانهای ایران پرداخته شده است. بر اساس شاخص فقر آبی محاسبه شده برای استانهای مختلف کشور، استانهای سیستان و بلوچستان، قم، کرمان، هرمزگان و گلستان با ناامنی آبی شدید و استانهای تهران و گیلان نیز با امنیت آبی ضعیف روبرو میباشند. همچنین پنج استان آذربایجان شرقی، زنجان، سمنان، کرمانشاه و لرستان در طبقة امنیت آبی بالا و پنج استان بوشهر، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، کردستان و مرکزی در طبقة امنیت آبی کامل میباشند. از آنجا که ریشه فقر آبی موجود در استانهای مختلف متفاوت میباشد، پیشنهاد میشود برای جلوگیری از بدتر شدن وضعیت امنیت آبی در کشور برنامهریزان بخش آب، برای نجات هر یک از استانهای کشور بر روی عواملی که در این مطالعه برای هر یک از استانها مشخص شده است، تمرکز نمایند.
یوسف رستمی؛ سیدصفدر حسینی؛ رضا مقدسی
چکیده
با توجه به نقش و اهمیت عوامل بازار در تعیین قیمت مصرفکننده، در این مقاله انتقال قیمت در بازار شیر ایران بررسی شده است. در این تحقیق الگوی هوک بعنوان مدل سنتی و الگوی تصحیح خطای برداری مارکف سوئیچینگ بعنوان مدل نوین با استفاده از دادههای ماهانه قیمت شیر از فروردین 1382 لغایت آذر 1394 برآورد شده است. الگوی هوک امکان بررسی تغییر قیمت سر ...
بیشتر
با توجه به نقش و اهمیت عوامل بازار در تعیین قیمت مصرفکننده، در این مقاله انتقال قیمت در بازار شیر ایران بررسی شده است. در این تحقیق الگوی هوک بعنوان مدل سنتی و الگوی تصحیح خطای برداری مارکف سوئیچینگ بعنوان مدل نوین با استفاده از دادههای ماهانه قیمت شیر از فروردین 1382 لغایت آذر 1394 برآورد شده است. الگوی هوک امکان بررسی تغییر قیمت سر مزرعه و خردهفروشی را در دو دوره زمانی و الگوی مارکف سوئیچینگ اجازه بررسی ارتباط چند رژیمی بین قیمت تولیدکننده و قیمت خردهفروشی را می دهد. نتایج اصلی نشان می دهد تفاوت معنیداری میان مجموع ضرایب متغیرهای افزایشی و کاهشی وجود دارد که این مهم نشانهای از نامتقارن بودن ساز و کار انتقال قیمت در بازار شیر ایران است. در بلند مدت انتقال قیمت بصورت کامل انجام می شود ولی در کوتاهمدت تعدیل قیمت بین دو سطح بازار نامتقارن است. به عبارت دیگر واکنش قیمت خردهفروشی به تغییرات افزایشی و کاهشی یکسان در قیمت تولیدکننده متفاوت می باشد که نتیجه آن انتفاع بیشتر خرده فروشان از تکانههای وارده به بازار می باشد.
سید مرتضی غفاری اسمعیلی؛ احمد اکبری؛ فاطمه کشیری کلایی
چکیده
تغییرات آب و هوا یکی از مهمترین مسائلی است که بخشهای مختلف اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده است. ویژگیهای خاص بخش کشاورزی نظیر وابستهترین بخش به متغیرهای آب و هوایی، این بخش را به محور اصلی مباحث مربوط به تغییرات اقلیم تبدیل کرده است. برهمین اساس، پژوهش حاضر، اثر تغییر اقلیم بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی را در ایران در قالب مدل تعادل ...
بیشتر
تغییرات آب و هوا یکی از مهمترین مسائلی است که بخشهای مختلف اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده است. ویژگیهای خاص بخش کشاورزی نظیر وابستهترین بخش به متغیرهای آب و هوایی، این بخش را به محور اصلی مباحث مربوط به تغییرات اقلیم تبدیل کرده است. برهمین اساس، پژوهش حاضر، اثر تغییر اقلیم بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی را در ایران در قالب مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا مبتنی بر ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 مورد بررسی قرار داده است. نتایج مطالعه نشان داد که با در نظر گرفتن میزان کاهش بارندگی در افق بیست ساله تا سال 2030، میزان تولید، مصرف، سرمایهگذاری و صادرات بخش کشاورزی بهترتیب 469/4، 025/5، 462/4 و 770/13 درصد کاهش مییابد ولی میزان واردات در این بخش با افزایش 504/5 درصدی مواجه میشود. با توجه به اثرات سوئی که تغییر اقلیم بر متغیرهای کلان بخش کشاورزی میگذارد، لازم است که دولت اقدامات مناسبی را بهمنظور حمایت از این بخش در شرایط نامناسب اقلیمی پیشروی، اتخاذ نماید.
خلیل جهانگیری؛ حسن حیدری؛ سیدعلی حسینی ابراهیم آباد
چکیده
هدف اصلی این مطالعه بررسی کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی ایران در دوره زمانی 1342 تا 1393 با استفاده از مدل تغییر رژیم مارکف است. نتایج حاصل از تخمین مدل تغییر رژیم مارکف برای کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی در دوره زمانی تحقیق حاکی از تداوم رژیم با کارایی پایین مصرف برق در این بخش نسبت به رژیم با کارایی بالای استفاده از انرژی برق میباشد. ...
بیشتر
هدف اصلی این مطالعه بررسی کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی ایران در دوره زمانی 1342 تا 1393 با استفاده از مدل تغییر رژیم مارکف است. نتایج حاصل از تخمین مدل تغییر رژیم مارکف برای کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی در دوره زمانی تحقیق حاکی از تداوم رژیم با کارایی پایین مصرف برق در این بخش نسبت به رژیم با کارایی بالای استفاده از انرژی برق میباشد. همچنین، گذار از وضعیتهایی که در آنها کارایی استفاده از برق پایین میباشد به کندی و خروج از رژیمهایی که در آنها کارایی استفاده از برق بالا میباشد به تندی صورت میگیرد. در نهایت، نتایج پژوهش نشان داد که سطح عمومی قیمتها اثر منفی و معنیدار و تولید سرانه بخش کشاورزی تأثیر مثبت و معنیدار بر کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی دارند.
ابراهیم مرادی؛ میلاد افشارمنش
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر شوکهای قیمتی نهادههای مورد استفاده در تولید ذرت دانهای، بر قیمت این محصولاست. برای این منظور از دادههای مربوط به قیمت نهادههای مورد استفاده در تولید ذرت از جمله زمین، کود، نیرویکار، بذر و سم و همینطور قیمت محصول ذرت از سال زراعی79-1378 تا 91-1390 برای 16 استان کشور که تولیدکننده 5/93 درصد از ذرت تولیدی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر شوکهای قیمتی نهادههای مورد استفاده در تولید ذرت دانهای، بر قیمت این محصولاست. برای این منظور از دادههای مربوط به قیمت نهادههای مورد استفاده در تولید ذرت از جمله زمین، کود، نیرویکار، بذر و سم و همینطور قیمت محصول ذرت از سال زراعی79-1378 تا 91-1390 برای 16 استان کشور که تولیدکننده 5/93 درصد از ذرت تولیدی کشور میباشند، از روش خود رگرسیون برداری با کاربرد دادههای تابلویی برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که نوسان قیمت ذرت تا حدی متاثر از قیمت عوامل تولید است.63% از تغییرات رشد قیمت ذرت مربوط به مقادیر گذشته خود متغیر، 8/4 درصد مربوط به تغییر در رشد اجاره زمین، 24 درصد مربوط به تغییر در رشد قیمت کود شیمیایی؛ 1/5 درصد مربوط به رشد تغییر در رشد قیمت بذر (با توجه به نتایج تخمین نحوه اثر گذاری معکوس است)، و 4/1درصد مربوط به تغییر در رشد قیمت سموم کشاورزی است.با توجه به ارتباط بین قیمت نهادهها و ستاده ذرت، ساماندهی بازارتقاضای نهادهها و تامین و توزیع به موقع آنها در جهت کنترل نوسانات و شوکهای قیمتی در بازار نهادهمیتواند در تثبیت قیمت محصول ذرت موثر باشد.
محمدرضا پاکروان؛ امید گیلانپور؛ شیرین ظریف
چکیده
آزادسازی تدریجی قیمت حاملهای انرژی منجر به افزایش هزینه نهادههای تولید کشاورزی و نیز افزایش هزینههای پس از تولید کشاورزی می شود که همه این آثار در مجموع ممکن است بر رقابتپذیری محصولات داخلی با محصولات مشابه خارجی اثر گذاشته و موجب کاهش سودآوری و افزایش هزینه تمامشده تولیدات کشاورزی شود. لذا در مطالعه حاضر، ابتدا مقدار سوخت ...
بیشتر
آزادسازی تدریجی قیمت حاملهای انرژی منجر به افزایش هزینه نهادههای تولید کشاورزی و نیز افزایش هزینههای پس از تولید کشاورزی می شود که همه این آثار در مجموع ممکن است بر رقابتپذیری محصولات داخلی با محصولات مشابه خارجی اثر گذاشته و موجب کاهش سودآوری و افزایش هزینه تمامشده تولیدات کشاورزی شود. لذا در مطالعه حاضر، ابتدا مقدار سوخت مصرفی برای تولید محصول ذرت با استفاده از اطلاعات بانک هزینه تولید وزارت جهاد کشاورزی در دوره زمانی 89-1379 محاسبه و توابع هزینه، تولید و تقاضای نهاده سوخت به صورت پانل برآورد می شوند. همچنین تابع واردات محصول ذرت با استفاده از اطلاعات سری زمانی برای دوره زمانی 89-1360 برآورد شده و کشش های مورد نظر استخراج می گردند. نتایج مطالعه نشان میدهد که کشش تولید نهاده سوخت در تولید ذرت 47/2 و همچنین کشش قیمتی تقاضای سوخت 005/0- می باشد. لذا با توجه به این موضوع که کشش متغیر تولید نیز در تابع واردات 83/0- بدست آمد، در اثر آزادسازی قیمت حامل های انرژی، به ازای افزایش یک درصدی در قیمت سوخت مصرفی در تولید محصول ذرت، مقدار واردات این محصول 00۱/0 درصد افزایش خواهد یافت. لذا افزایش قیمت حامل های انرژی اثر منفی بر روند خودکفایی در تولید این محصول که یکی از اهداف بخش کشاورزی کشور در پایان برنامه پنجم توسعه به شمار می رود خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می شود که مسئولان ذی ربط در جهت افزایش هر چند اندک واردات در اثر افزایش قیمت نهاده ی سوخت، تسهیلات حمایتی مناسب به تولیدکنندگان ذرت در استان های کشور ارائه نمایند تا آزادسازی کامل بر سطح تولید داخلی اثر منفی بالایی نداشته باشد.
حبیب الله سلامی؛ مهدی نعمتی
چکیده
وجود ریسک سیستماتیک عملکرد در بخش کشاورزی یکی ازدلایل اصلی بروز خسارت های سنگین در بخش کشاورزی و یکی از موانع توسعه نظام بیمه در کشور است. تحقیق حاضر با هدف بررسی وچود ریسک سیستماتیک و دامنه وشدت آن در محصول سیب در ایران صورت گرفته است. در این راستا ابتدا مناطق تولیدی این محصول با روش پهنه بندی مبتنی بر رژیم های دمایی پهنه بندی شده ...
بیشتر
وجود ریسک سیستماتیک عملکرد در بخش کشاورزی یکی ازدلایل اصلی بروز خسارت های سنگین در بخش کشاورزی و یکی از موانع توسعه نظام بیمه در کشور است. تحقیق حاضر با هدف بررسی وچود ریسک سیستماتیک و دامنه وشدت آن در محصول سیب در ایران صورت گرفته است. در این راستا ابتدا مناطق تولیدی این محصول با روش پهنه بندی مبتنی بر رژیم های دمایی پهنه بندی شده اند. در مرحله دوم، با استفاده از الگوهای رگرسیونی فضایی مرتبه اول در هر یک از پهنه های ایجاد شده وجود ریسک سیستماتیک و شدت آن بررسی و در آخر، با استفاده از الگوهای رگرسیونی فضایی تکمیلی تاثیر متغیرهای اقلیمی بر روی عملکرد سیب اندازه گیری شده است. نتایج حاکی از آن است که مناطق تولید محصول سیب در کشور، قابل تفکیک به دو منطقه “کوهستانی” و “پست و کوهپایه ای” می باشد. در مناطق تولیدی کوهستانی وقوع سرمای شدید و در مناطق پست و کوهپایه ای وقوع خشکسالی سبب بروز ریسک سیستماتیک می شود. نتایج الگوهای فضایی تکمیلی نشان می دهد که خشکسالی با وقفه یکساله، بروز سرما در فروردین ماه، میانگین دمای ماه تیر و مرداد، میزان بارش کل و ضریب تغییرات بارش در سال از جمله متغیرهای اقلیمی مهم و موثر بر عملکرد سیب در ایران می باشند.
زهرا رسولی؛ محمد قهرمان زاده
چکیده
مطالعهی حاضر تعدیلات غیرخطی و مکانیزم انتقال قیمت بین سطوح عمدهفروشی و خردهفروشی در بازار تخممرغ ایران را در قالب مدل TVECM دورژیمهی هانسن و سئو (2002) مورد بررسی قرار داده است. مطابق نتایج آزمونهای ریشهواحد هر دو سری قیمت عمدهفروشی و خردهفروشی تخممرغ دارای انباشتگی درجه اول بوده و نتایج آزمون همجمعی یوهانسن مبین آن است ...
بیشتر
مطالعهی حاضر تعدیلات غیرخطی و مکانیزم انتقال قیمت بین سطوح عمدهفروشی و خردهفروشی در بازار تخممرغ ایران را در قالب مدل TVECM دورژیمهی هانسن و سئو (2002) مورد بررسی قرار داده است. مطابق نتایج آزمونهای ریشهواحد هر دو سری قیمت عمدهفروشی و خردهفروشی تخممرغ دارای انباشتگی درجه اول بوده و نتایج آزمون همجمعی یوهانسن مبین آن است که در بلندمدت سریهای قیمت در دو انتهای زنجیرهی بازاریابی تخممرغ کاملاً همجمعاند، یعنی هر گونه تغییر بوجود آمده در یکی از قیمتها به صورت کامل به دیگری منتقل میگردد. در گام بعدی نتایج آزمون SupLM هانسن و سئو (2002) تعدیل آستانهای قیمتهای عمدهفروشی و خردهفروشی تخم مرغ به سمت تعادل بلندمدت را تأیید نمود. بررسی مدل TVECM تخمین زده شده نشان میدهد که ضریب تصحیح خطا در هر دو رژیم برای قیمت خردهفروشی معنیدار بوده و مقدار آن در رژیم دوم یعنی وقتی حاشیههای بازاریابی بیشتراست، نسبت به رژیم اول بزرگتر است. این در حالی است که این ضریب برای قیمت عمدهفروشی در هر دو رژیم غیر معنیدار است؛ مبین اینکه وقتی انحرافی نسبت به تعادل بلندمدت رخ میدهد عمدهفروشان تمایل چندانی به نشان دادن واکنش ندارند ولی خردهفروشان هم نسبت به انحرافات افزایشی از تعادل بلندمدت و هم نسبت به انحرافات کاهشی از تعادل بلندمدت عکسالعمل نشان میدهند. همچنین میزان عکسالعمل آنها نسبت به انحرافات افزایشی به مراتب بیشتر میباشد. پویاییهای کوتاهمدت در هر دو رژیم تقریباً مشابه است؛ اگر چه سرعت تعدیل در رژیم دوم، بالاتر میباشد.
سیدصفدر حسینی؛ حبیب شهبازی
چکیده
برآورد عرضه و تقاضای بخش کشاورزی و شاخت عوامل مؤثر بر آن میتواند، موجب کاراتر شدن سیاستها و برنامهریزیها در این بخش گردد. این مطالعه به برآورد عرضه و تقاضای جمعی بخش کشاورزی با استفاده از الگوی غیرخطی مقید ARMAX برای سالهای 1386-1338 پرداخته است. نتایج نشان میدهد که تقاضای محصولات کشاورزی از نظر قیمتی در کوتاهمدت و بلندمدت کشش ...
بیشتر
برآورد عرضه و تقاضای بخش کشاورزی و شاخت عوامل مؤثر بر آن میتواند، موجب کاراتر شدن سیاستها و برنامهریزیها در این بخش گردد. این مطالعه به برآورد عرضه و تقاضای جمعی بخش کشاورزی با استفاده از الگوی غیرخطی مقید ARMAX برای سالهای 1386-1338 پرداخته است. نتایج نشان میدهد که تقاضای محصولات کشاورزی از نظر قیمتی در کوتاهمدت و بلندمدت کشش ناپذیر میباشد. این کشش برای کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب 112/0- و 162/0- میباشد. ضریب تعدیل قیمت در کوتاهمدت و بلندمدت حدود 273/0 میباشد. همچنین کشش قیمتی کوتاهمدت و بلندمدت عرضه به ترتیب 129/0 و 166/0 میباشد. ضریب تعدیل قیمت در کوتاهمدت و بلندمدت حدود 225/0 می باشد. این نتایج بر ماهیت ضروری بودن محصولات کشاورزی تآکید دارد.
محمدرضا پاکروان؛ امید گیلانپور
چکیده
در مطالعه حاضر، پتانسیل رقابت پذیری محصولات کشاورزی ایران و کشورهای منطقه خاور میانه و آفریقای جنوبی (منا) در دوره زمانی 2011-1995 با هم مقایسه شدند. برای این منظور ابتدا شاخص های صادراتی و وارداتی محصولات کشاورزی هر یک از بیست کشور منطقه منا محاسبه و سپس شاخص مزیت نسبی آشکار شده تجارت محصولات کشاورزی این کشورها محاسبه شدند. نتایج به دست ...
بیشتر
در مطالعه حاضر، پتانسیل رقابت پذیری محصولات کشاورزی ایران و کشورهای منطقه خاور میانه و آفریقای جنوبی (منا) در دوره زمانی 2011-1995 با هم مقایسه شدند. برای این منظور ابتدا شاخص های صادراتی و وارداتی محصولات کشاورزی هر یک از بیست کشور منطقه منا محاسبه و سپس شاخص مزیت نسبی آشکار شده تجارت محصولات کشاورزی این کشورها محاسبه شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کشور ایران در دوره زمانی مورد نظر تنها در سال 1998 دارای مزیت نسبی در صادرات محصولات کشاورزی بود. بررسی همبستگی بین شاخص کشورهای منطقه نشان میدهد که ایران در تجارت محصولات کشاورزی با کشورهای لیبی، لبنان، عربستان، عمان و سوریه رابطه مثبت دارد. در واقع چنین استنباط میگردد که مزیت نسبی صادراتی محصولات کشاورزی ایران با کشورهای فوق ارتباط داشته و به منظور گسترش و توسعه صادرات محصولات کشاورزی، باید به سیاست گذاری های تعیین شده از سوی این کشورها نیز توجهات ویژه ای شود تا منجر به کسب بازارهای هدف جدید و افزایش سودآوری تجارت این محصولات گردد. همچنین به منظور آشنایی با چشم انداز صادراتی محصولات کشاورزی، وضعیت مزیت صادراتی ایران در تجارت محصولات کشاورزی با استفاده از روش ARIMA 3 تا سال 1404 پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد که شاخص صادراتی ایران در دوره ی پیش بینی شده دارای روند نزولی خواهد بود که نیاز به اعمال سیاست های جدی در جهت کنترل تبعات منفی آن و همچنین اجرای برنامه-های سند چشمانداز توسعه تجارت محصولات غیرنفتی و کاهش تکیه بر درآمدهای نفتی می باشد. همچنین بررسی پلان تجاری ایران نشان می-دهد که کشور در صادرات محصولات کشاورزی در منطقه در سال های 2009-2007 با وجود رشد جهانی واردات محصولات کشاورزی، بازنده در بازار بوده و بازارهای تجاری هدف خود را از دست داده و یا اینکه نتوانسته همگام با رشد واردات جهانی، سهم جدیدی از بازار را کسب نماید.
عذرا جوان بخت؛ حبیب الله سلامی
چکیده
در این مطالعه آثار دو سیاست کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی و افزایش عرضه آنها بر رشد تولید در بخشهای اقتصادی ایران بررسی شده است. در این راستا، یک الگوی تعادل عمومی در چارچوب الگوهای تعادل عمومی ORANI-G و با توسعه آن به طوری که منطبق بر اقتصاد ایران بوده و بخش مالی اقتصاد را نیز شامل شود، تدوین شده است. در این الگو از ماتریس حسابداری ...
بیشتر
در این مطالعه آثار دو سیاست کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی و افزایش عرضه آنها بر رشد تولید در بخشهای اقتصادی ایران بررسی شده است. در این راستا، یک الگوی تعادل عمومی در چارچوب الگوهای تعادل عمومی ORANI-G و با توسعه آن به طوری که منطبق بر اقتصاد ایران بوده و بخش مالی اقتصاد را نیز شامل شود، تدوین شده است. در این الگو از ماتریس حسابداری اجتماعی مالی ایران بر مبنای آخرین جدول داده– ستانده منتشر شده توسط مرکز آمار ایران در سال 1380 به عنوان پایه آماری الگو استفاده شده است. پس از تدوین الگوی CGE مالی، شبیهسازیهایی در قالب دو سناریو انجام شده است. مقایسه نتایج حاصل از سناریوی کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی در همه بخشهای اقتصادی و سناریوی افزایش عرضه تسهیلات بانکی حاکی از آن است که اثر کاهش نرخ سود تسهیلات بر توسعه بخشهای اقتصادی بیشتر از اثر افزایش عرضه تسهیلات است. به طوری که رشد تولید ناخالص داخلی واقعی نیز در سناریوی اول تقریباً دو برابر سناریوی دوم (2/1 درصد در برابر 6/0 درصد) افزایش مییابد. همچنین در سناریوی اول، صادرات با رشد مثبت و در سناریوی دوم با رشد منفی مواجه میشود. علاوه بر این اجرای سناریوی اول منجر به کاهش نرخ رشد تورم و سناریوی دوم منجر به افزایش آن می شود. در مقابل با افزایش عرضه تسهیلات، کل سرمایه ثابت تشکیل شده در اقتصاد 6/1 برابر سناریوی کاهش نرخها، رشد مینماید. این نتایج حاکی از آن است که یک نوع مصالحه بین این دو سیاست از لحاظ تاثیرات آن بر اقتصاد وجود دارد که بسته به اهداف و اولویتهای سیاست گذار یکی بر دیگری ممکن است ترجیح داده شود.
محمدرضا لطفعلی پور؛ یداله آذرین فر؛ رویا محمدزاده
چکیده
نظر به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ایران، در این مطالعه عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران و رشد بخش کشاورزی و بهطور مشخص تاثیر مخارج دولت در رشد اقتصاد و رشد بخش کشاورزی به تفکیک در کوتاهمدت و بلندمدت با بکارگیری الگوی ARDL با استفاده از اطلاعات دوره زمانی 88-1346 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد متغیرهای نسبت مخارج سرمایهگذاری ...
بیشتر
نظر به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ایران، در این مطالعه عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران و رشد بخش کشاورزی و بهطور مشخص تاثیر مخارج دولت در رشد اقتصاد و رشد بخش کشاورزی به تفکیک در کوتاهمدت و بلندمدت با بکارگیری الگوی ARDL با استفاده از اطلاعات دوره زمانی 88-1346 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد متغیرهای نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش دولتی به تولید ناخالص ملی در بلندمدت و کوتاهمدت بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت دارند. اما متغیرهای مجازی انقلاب، جنگ و شوک نفتی دارای تاثیر منفی بر رشد اقتصادی هستند. قابل ذکر است که در کوتاهمدت متغیر نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی به تولید ناخالص ملی فاقد اثر معنادار بر رشد اقتصادی است. در عین حال نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی در بخش کشاورزی به ارزشافزوده این بخش و نسبت سرمایهگذاری بخش دولتی به ارزش افزوده تأثیر مثبت بر رشد بخش کشاورزی دارد. اما نرخ اشتغال نیروی کار دارای تاثیر منفی بر رشد بخش کشاورزی است. در کوتاهمدت فقط متغیرهای نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی و مخارج سرمایهگذاری بخش دولتی به ارزشافزوده بخش کشاورزی تاثیر مثبت دارند و متغیر مجازی جنگ اثر معنیدار منفی و سایر متغیرها فاقد تاثیر معنیدار هستند. ضریب جملة تصحیح خطا نشان میدهد که تاثیر سیاستهای دولت بر رشد کل اقتصاد و رشد بخش کشاورزی در مدت زمانی نه چندان طولانی قابل مشاهده میباشد. بر اساس نتایج، رشد اقتصاد ایران بیشتر از مخارج سرمایهگذاری بخش دولتی و بر عکس رشد بخش کشاورزی از مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی تاثیر میپذیرد. بنابراین تقویت و توسعه توامان سرمایهگذاری بخش خصوصی و بخش دولتی موجب رشد کل اقتصاد و زیربخش کشاورزی خواهد شد.
منصور شاه ولی؛ لیلا شاه مراد
چکیده
در سالهای اخیر افزایش تقاضا برای دانههای روغنی نظیر کنجاله غنی از پروتئین باعث شده تا سبد غذایی در جهان به سوی مصرف پروتئینها و چربیها گرایش یابد که این روند برای ایران نیز صادق است. کمبود مقدار تولید دانههای روغنی نسبت به سطح تقاضای آنها در سالهای گذشته از جمله معضلات اساسی کشور بوده که با تمهیدات دولت تولید آنها بویژه ...
بیشتر
در سالهای اخیر افزایش تقاضا برای دانههای روغنی نظیر کنجاله غنی از پروتئین باعث شده تا سبد غذایی در جهان به سوی مصرف پروتئینها و چربیها گرایش یابد که این روند برای ایران نیز صادق است. کمبود مقدار تولید دانههای روغنی نسبت به سطح تقاضای آنها در سالهای گذشته از جمله معضلات اساسی کشور بوده که با تمهیدات دولت تولید آنها بویژه کلزا تشویق شده است. اما برای موفقیت تنها تشویق کافی نبوده و تمهیدات آموزشی نیز باید فراهم گردد که نیازمند الگوی خاص شناسایی دقیق نیازهای آموزشی کلزاکران و اقدامات لازم است. در همین راستا مطالعهای کاربردی با روش پیمایش در بخش زبرخان شهرستان نیشابور با الگوی ارتیز و رویکرد تلفیق دانش بومی و رسمی انجام گرفت. با نمونهگیری تصادفی طبقهای60 کلزاکار، پرسشنامه مطالعه، تکمیل و برای تحلیل دادهها از رایانه با کمک نرمافزار SPSS و آمارههای متناسب با مقیاس اسمی، استفاده گردید. نتایج نشان داد به دلیل نو بودن کشت کلزا در منطقه، کلزاکاران به آموزشهای خاص نیاز دارند که ناکافی و نامناسب بودن آنها از دلایل اصلی اقدام نکردن آنان به کشت مجدد آن بوده است، لذا توصیه می گردد به دلیل قابلیت مدیریت پذیری کشت این گیاه، به طور مرتب نیازهای آموزشی کلزاکاران با شناسایی دانش بومی آنان و دانش رسمی کارشناسان و تلفیق این دو دانش شناسایی و تمهیدات لازم برای کشت کلزا فراهم گردد.