اقتصاد کشاورزی
فاطمه رزاقی بورخانی؛ طاهر عزیزی خالخیلی؛ علی اکبر براتی
چکیده
با توجه به محدود بودن منابع آب شیرین و تجدیدشونده در جهان، کمبود منابع آب از جمله بزرگترین مسائل پیش روی بشر است که منجر به افزایش مخاطرات مرتبط با آب شده است. بحران منابع آب با کاهش سطح تولید بر امنیت غذایی تأثیر منفی میگذارد. بخش کشاورزی بهدلیل افزایش تولید و وابستگی زیاد به منابع آبی در دهههای اخیر تحت تأثیر تغییرات اقلیمی ...
بیشتر
با توجه به محدود بودن منابع آب شیرین و تجدیدشونده در جهان، کمبود منابع آب از جمله بزرگترین مسائل پیش روی بشر است که منجر به افزایش مخاطرات مرتبط با آب شده است. بحران منابع آب با کاهش سطح تولید بر امنیت غذایی تأثیر منفی میگذارد. بخش کشاورزی بهدلیل افزایش تولید و وابستگی زیاد به منابع آبی در دهههای اخیر تحت تأثیر تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش میزان دما و کاهش سطح بارش با بحران کمآبی مواجه بوده است. با توجه به اهمیت کشت آبی در استان مازندران و نقش مهم استان مازندران در امنیت غذایی کشور، مطالعه حاضر باهدف شناسایی مهمترین متغیرهای اثرگذار در امنیت آبی استان مازندران انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل 16 نفر از خبرگان موضوعی دارای سابقه تحقیقاتی یا اجرایی در حوزههای مرتبط با مطالعات آب، امنیت آبی و تغییر اقلیم بودند. انتخاب این افراد به روش هدفمند انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها در این پژوهش پرسشنامه و روش جمعآوری دادهها مصاحبه حضوری بود. در ابتدا با استفاده از مرور ادبیات موضوع و مصاحبههای نیمه ساختارمند با خبرگان موضوعی، متغیرهای دخیل در امنیت آبی شناسایی شدند. سپس، از خبرگان خواسته شد تا اثرات متقاطع متغیرهای شناساییشده را از طریق مقایسه زوجی ارزیابی کنند. در نهایت، تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل اثرات متقابل با استفاده از نرمافزار MICMAC انجام شد. براساس نتایج، متغیر «مدیریت و حکمرانی خوب آب کشاورزی» در رتبه اول میزان اثرگذاری مستقیم قرار گرفت که نشاندهنده اهمیت قابلتوجه این متغیر در مدیریت بحران آبی است. «کاهش میزان نزولات جوی بهواسطه وقوع تغییرات اقلیمی»، «میزان و تنوع منابع آبی» و «سطح دانش و سواد زیستمحیطی روستاییان» در رتبههای بعدی از نظر میزان تأثیرگذاری مستقیم بر امنیت آبی قرار گرفتند. حکمرانی خوب آب با تقویت مشارکت همافزای بخشهای دولتی، خصوصی و مردمنهاد، بهمنظور برنامهریزی و سیاستگذاری امنیت غذایی (مبتنی بر رویکرد پیوند آب، انرژی و غذا) باید مورد توجه قرار گیرد. در این راستا مدیریت بهینه مزرعه با عملیات خوب کشاورزی (GAP) و روشهای کشاورزی حفاظتی و تابآوری کشاورزان نسبت به تغییرات اقلیم، آگاهسازی و توانمندسازی کشاورزان از طریق گسترش سواد آبی و سواد زیستمحیطی با مشارکت نهاد توانمندساز ترویج کشاورزی، پیشنهاد میشود.
اقتصاد کشاورزی
جواد حسین زاد؛ مهری راعی جدیدی
چکیده
همگام با افزایش جمعیت کره زمین و توسعه اقتصادی، مسئله آب و مشکل کمآبی در سالهای اخیر یکی از چالشیترین موضوعاتی است که به جهت درجه اهمیت و جایگاه اقتصادی آن بخشهای متعددی را درگیر خود کردهاست و بیش از پیش مورد توجه دولتها و سازمانهای تحقیقاتی بینالمللی قرار گرفتهاست. این امر بر لزوم تخصیص بهینه این منابع برای ...
بیشتر
همگام با افزایش جمعیت کره زمین و توسعه اقتصادی، مسئله آب و مشکل کمآبی در سالهای اخیر یکی از چالشیترین موضوعاتی است که به جهت درجه اهمیت و جایگاه اقتصادی آن بخشهای متعددی را درگیر خود کردهاست و بیش از پیش مورد توجه دولتها و سازمانهای تحقیقاتی بینالمللی قرار گرفتهاست. این امر بر لزوم تخصیص بهینه این منابع برای ایجاد تعادل در توسعه اقتصادی-اجتماعی و صرفهجویی در مصرف آب تأکید میکند. بنابراین در این مطالعه ابتدا یک مدل برنامهریزی تصادفی دومرحلهای تعاملی برای تخصیص منابع آب کشاورزی توسعه داده شده و سپس با استفاده از نتایج این مدل به ارزیابی ریسک کمبود آب تحت شرایط عدمقطعیت پرداخته شد. چارچوب توسعهیافته میتواند انواع گزینههای تصمیمگیری را برای تجزیه و تحلیل مصالحه بین منافع سیستم و ریسکهای مربوطه فراهمکند. علاوهبراین، ارزیابی ریسک کمبود آب به تصمیمگیرندگان کمک میکند تا شرایط ریسک کمبود آب در حالتهای مختلف را در نظر بگیرند و بر اساس آن اقدامات مناسب در مدیریت مصرف و عرضه آب صورت پذیرد. این چارچوب برای بهینهسازی منابع آب کشاورزی محدوده مطالعاتی مرند واقع در حوزه آبریز رودخانه ارس که کل سطح شهرستان مرند (واقع در استان آذربایجان شرقی) را در بر میگیرد، برای افق زمانی 1400-1399 اعمال شدهاست. مقایسه نتایج بهینه تخصیص و شرایط واقعی (موجود) مصرف آب کشاورزی، نشان میدهد تخصیص منابع آب با استفاده از مدل توسعه داده شده، موجب کاهش کمبود آب و تخصیص بیشتر و در عین حال کاراتر منابع آب در محدوده مطالعاتی شده و سود خالص سیستم را نیز افزایش میدهد. نتایج حاصل از ارزیابی ریسک کمبود آب در محدوده مطالعاتی مرند نشان میدهد که مطابق با طبقهبندی ریسک در این مطالعه، ریسک کمبود آب در این محدوده مطالعاتی در سطح بالا قرار دارد که بیانگر سطح ریسک جدی و بحرانی است. لذا در صورت ادامه روند فعلی تخصیص و بهرهبرداری منابع آب، با توجه به تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت و تغییر میزان احتمال آب دردسترس در سالهای آینده، این سطوح ممکن است تغییر وضعیت داده و به سطح ریسک خیلی بالا (غیرقابل تحمل) نیز برسد که ادامه این روند کلیه سرمایهگذاریها و مبانی اقتصادی این محدوده مطالعاتی را تهدید میکند. در مجموع نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که وضع موجود بهرهبرداری در این محدوده در شرایط نامناسبی قرار دارد و در صورت ادامه روشهای مدیریتی فعلی، منجر به افزایش بیش از حد بهرهبرداری از منابع آب به خصوص آب زیرزمینی خواهد شد که این امر افزایش بیلان منفی آبخوان را به دنبال خواهدداشت. بنابراین پیشنهاد میشود در سیاستگذاریها و مدیریت منابع آب، روشهای علمی جدید جایگزین روشهای مدیریتی ناکارا و کم بازده شوند. استفاده از تکنولوژیهای صرفهجویانه در مصرف آب و همچنین تغییر الگوی کشت به سمت کاشت گیاهان مقاوم به کم آبی در برخی مناطق، از دیگر اقدامات موثر در مدیریت ریسک منابع آب در محدوده مطالعاتی به شمار میروند.
علیرضا نیکویی؛ منصور زیبایی
چکیده
کشاورزی فاریاب، مساعدت مهمی به افزایش عرضه مواد غذایی داخلی در کشورهای در حال توسعه داشته و نقش اصلی را در امنیت غذایی این کشورها بازی می کند. طراحی خوب سیاستهای مدیریت منابع آب پتانسیل ویژه ای برای بهبود کارائی تخصیص و استفاده از آب و همچنین مساعدتی به اهداف امنیت غذایی خواهد داشت. مطالعه جاری، یک الگوی برنامه ریزی ریاضی اقتصادی- ...
بیشتر
کشاورزی فاریاب، مساعدت مهمی به افزایش عرضه مواد غذایی داخلی در کشورهای در حال توسعه داشته و نقش اصلی را در امنیت غذایی این کشورها بازی می کند. طراحی خوب سیاستهای مدیریت منابع آب پتانسیل ویژه ای برای بهبود کارائی تخصیص و استفاده از آب و همچنین مساعدتی به اهداف امنیت غذایی خواهد داشت. مطالعه جاری، یک الگوی برنامه ریزی ریاضی اقتصادی- هیدرولوژیکی یکپارچه در مقیاس حوضه آبریز رودخانه را به منظور استفاده پایدار از منابع آب و پاسخگوئی به اهداف امنیت غذائی، ارائه می کند. هدف این الگو حداکثر کردن ارزش حال خالص منافع اقتصادی و زیست محیطی برای یک دوره 10 ساله مشروط به ساختارهای هیدرولوژیکی، اگرونومیکی، نهادی و اقتصادی حوضه بود. از طریق این الگو، سیاست تخصیص و استفاده بهینه از آب در مقابل سیاست پایه برای دو سناریوی عرضه آب نرمال و خشکسالی در حوضه زاینده رود در مرکز ایران به عنوان محدوده مطالعاتی ارزیابی شد. داده های مورد نیاز این الگو به سه شیوه تحقیق پیمایشی، مطالعات و گزارشات اسنادی و استفاده از نظرات کارشناسان و خبرگان، جمع آوری شد. نتایج نشان داد که کاربرد چنین برنامه ای نه تنها راندمان مصرف آب در حوضه را بهبود می بخشد، بلکه ارتقای امنیت غذائی از طریق افزایش سهم مناطق پائین دست رودخانه در تولید محصولات غذائی پایه در شرایط کاهش عرضه آب را نیز به همراه دارد. روش مورد استفاده و نتایج به دست آمده می توانند در کشف سیاستهای مناسب برای مدیریت منابع آب تحت شرایط کم آبی، به کار برده شوند. این روش می تواند موجب بهبود ابتکار عمل در مدیریت پایدار منابع آب و همچنین تامین امنیت غذائی نسلهای فعلی و آینده شود.
تکتم کنعانی؛ محمود صبوحی
چکیده
چکیدهوجود برداشتهای متفاوت نسبت به مقوله کارایی در ارتباط با آب مصرفی در بخش کشاورزی ممکن است از توسعه مناسب سیاستهای حفظ منابع آب جلوگیری کند، خصوصا هنگامی که تاکید بر افزایش کارایی مصرف آب از طریق بهبود در سیستمهای آبیاری باشد. هدف اصلی مطالعه حاضر برآورد مقدار آب اضافی مصرف شده برای نمونه ای متشکل از 15 مزرعه به روش تصادفی ساده واقع ...
بیشتر
چکیدهوجود برداشتهای متفاوت نسبت به مقوله کارایی در ارتباط با آب مصرفی در بخش کشاورزی ممکن است از توسعه مناسب سیاستهای حفظ منابع آب جلوگیری کند، خصوصا هنگامی که تاکید بر افزایش کارایی مصرف آب از طریق بهبود در سیستمهای آبیاری باشد. هدف اصلی مطالعه حاضر برآورد مقدار آب اضافی مصرف شده برای نمونه ای متشکل از 15 مزرعه به روش تصادفی ساده واقع در استان خراسان جنوبی بین سالهای 1379 تا 1385 با استفاده از رهیافت تحلیل پوششی داده ها میباشد نتایج نشان داد که ارتباط بسیار ضعیفی بین سیستم های آبیاری و مقدار مصرف آب اضافی وجود دارد. مدیریت نقش موثری در کارائی آب مصرفی نشان داد رابطه مثبتی بین مقدار آب اضافی و سن کشاورز و نیز رابطه منفی بین مقدار آب اضافی و اندازه زمین دیده شد. همچنین تفاوتهایی در مقدار آب اضافی مصرف شده میان مزارع واقع شده در دو موقعیت مکانی مختلف ( بخش شرقی و جنوبی) نیز نشان داده شد. با توجه به یافته ها، مزارع کارا میتواند به عنوان معیاری جهت بهبود کارایی آب آبیاری در منطقه مورد مطالعه، مورد توجه قرار بگیرند.