اقتصاد کشاورزی
حمید امیرنژاد؛ سید علی حسینی یکانی؛ سید مجتبی مجاوریان؛ فاطمه کشیری کلائی؛ مهسا تسلیمی
چکیده
بهدلیل ویژگیهای بارز بخش کشاورزی، این بخش را میتوان محرکهی اقتصاد در چارچوب اقتصاد مقاومتی دانست. بهمنظور تحقق اقتصاد مقاومتی، بایستی ضمن تعیین بخشهای پایه بهمنظور سرمایهگذاری بهینه، چالشهای و پتانسیلهای پیشروی این بخش نیز شناسایی شوند. با توجه به قابلیتهای تولید محصولات کشاورزی در استان مازندران، ...
بیشتر
بهدلیل ویژگیهای بارز بخش کشاورزی، این بخش را میتوان محرکهی اقتصاد در چارچوب اقتصاد مقاومتی دانست. بهمنظور تحقق اقتصاد مقاومتی، بایستی ضمن تعیین بخشهای پایه بهمنظور سرمایهگذاری بهینه، چالشهای و پتانسیلهای پیشروی این بخش نیز شناسایی شوند. با توجه به قابلیتهای تولید محصولات کشاورزی در استان مازندران، در این مطالعه با استفاده از یک نوع تحلیل SWOT مبتنی بر رهیافت AHP که در آن اوزان نسبی بر خلاف مطالعات پیشین، از طریق یک مدل برنامهریزی ریاضی محاسبه میشود، به شناسایی مشکلات و فرصتهای موجود در زیربخش «زراعت و باغداری» بهعنوان مهمترین زیربخش کشاورزی پرداخته شد. برای استخراج مقایسات زوجی عوامل داخلی و خارجی، با کارشناسان و خبرگان زیربخش زراعت و باغداری سازمان و ادارات جهاد کشاورزی استان مازندران مصاحبه شد. در نهایت، با استفاده از رهیافت QSPM، راهبردهایی برای توسعه این زیربخش، اولویتبندی شد. برای تخمین نتایج نیز نرمافزارهای Excel و GAMS مورد استفاده قرار گرفت. نتایج SWOT در تحلیل عوامل داخلی و خارجی حاکی از آن بود که برای توسعهی زیربخش زراعت و باغداری در استان مازندران، استراتژیهای تهاجمی میتواند مفید باشد. همچنین، نتایج اولویتبندی راهبردهای از طریق رهیافت QSPM نیز نشان داد که با توجه به استراتژیهای تهاجمی، در زیربخش زراعت و باغداری، «افزایش تحقیقات بهنژادی تهاجمی»، «ایجاد پایانههای صادرات میوه و ترهبار» و «توسعهی صنایع تبدیلی» بهعنوان راهبردهایی در جهت مقاومسازی اقتصاد استان میتوانند مدنظر قرار گیرند. با توجه به نتایج این تحقیق، راهکارهایی همچون استفاده از پژوهشگران و دانشآموختگان کشاورزی، حمایت و توسعهی صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی و توسعهی بازار و افزایش صادرات محصولات و فرآوردههای کشاورزی، پیشنهاد میشود.
حمید امیرنژاد؛ احمدرضا شاهپوری؛ مهسا تسلیمی
چکیده
استفاده غیربهینه و بیش از حد کودهای حاوی نیترات باعث آلودگی آبهای سطحی و زیرسطحی شده و در چرخه حیاتی انسانی و زیست محیطی اثر منفی دارد. هدف این مطالعه، بررسی عوامل مؤثر بر ورود نیترات به آبهای زیرزمینی در کشت برنج در شهرستان ساری است. بدین جهت از 106 کشاورز شالیکار شهرستان ساری در سال 1394 مصاحبه به عمل آمد و بعد از جمعآوری و استخراج ...
بیشتر
استفاده غیربهینه و بیش از حد کودهای حاوی نیترات باعث آلودگی آبهای سطحی و زیرسطحی شده و در چرخه حیاتی انسانی و زیست محیطی اثر منفی دارد. هدف این مطالعه، بررسی عوامل مؤثر بر ورود نیترات به آبهای زیرزمینی در کشت برنج در شهرستان ساری است. بدین جهت از 106 کشاورز شالیکار شهرستان ساری در سال 1394 مصاحبه به عمل آمد و بعد از جمعآوری و استخراج اطلاعات، از روش لاجیت ترتیبی تعمیم یافته با احتمالات متناسب جزئی برای بررسی عوامل موثر بر ورود نیترات به آبهای زیرزمینی استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای سطح درآمد، استفاده از کود حیوانی، نوع مالکیت زمین، سطح زیر کشت برنج، پرداخت آببها و آشنایی با کشت ارگانیک بر سطوح سهگانه متغیر وابسته (میزان ورود نیترات به آب زیرزمینی) از نظر آماری اثرات معنیدار متفاوتی دارند. در پایان پیشنهادات کاربردی نظیر تغییر در نظام قیمتگذاری آب و کود، ترویج و تبلیغ استفاده از کودهای ارگانیک و کشت ارگانیک برنج پیشنهاد شد.
زهرا نعمت الهی؛ سید مجتبی مجاوریان؛ مسعود حسین زاده
چکیده
گردشگری روستایی با ظرفیتهایی که دارد، می تواند به عنوان راهکاری اساسی در توسعه پایدار روستایی مطرح شود. لذا مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می کوشد با نگاهی کاربردی و علمی، ابتدا عوامل مؤثر بر گردشگری روستایی در استان مازندران را اولویت بندی نموده و سپس بر اساس نظر 11 تن از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، گردشگری ...
بیشتر
گردشگری روستایی با ظرفیتهایی که دارد، می تواند به عنوان راهکاری اساسی در توسعه پایدار روستایی مطرح شود. لذا مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می کوشد با نگاهی کاربردی و علمی، ابتدا عوامل مؤثر بر گردشگری روستایی در استان مازندران را اولویت بندی نموده و سپس بر اساس نظر 11 تن از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، بهترین مناطق روستایی این استان را از حیث گردشگری، شناسایی و رتبه بندی نماید. دادههای مورد نیاز مطالعه از طریق پرسشگری از 150 تن از گردشگران روستایی استان مازندران در سال 1394 جمعآوری شده است. نتایج نشان داد که از نظر گردشگران، معیار مربوط به زیرساختها بیشترین اولویت را داشته است و بعد از آن به ترتیب معیارهای جاذبههای فرهنگی و اجتماعی، تسهیلات و خدمات توریستی و جاذبههای مذهبی، تاریخی و طبیعی قرار دارند. همچنین بر مبنای نظر کارشناسان و با توجه به اولویتهای تعیین شده توسط گردشگران، روستاهای غرب استان مازندران با وزن 36/0 حائز بیشترین اولویت جهت گردشگری بوده و روستاهای مرکز و شرق استان به ترتیب با وزنهای 33/0 و 31/0 در اولویتهای بعدی قرار می گیرند. بنابراین تجهیز جاذبه های گردشگری به سطوحی از خدمات بهداشتی و درمانی و ارائه تسهیلات و امکانات مالی و تخصصی جهت تجهیز و ساماندهی اقامتگاه-های موجود پیشنهاد می گردد.
سید مجتبی مجاوریان؛ فاطمه رسولی؛ سید علی حسینی یکانی
چکیده
یکی از تصمیمات بازاریابی برای کشاورزان، نحوه فروش تولیدات به بازار میباشد. آنها محصولات خود را به شیوه های مختلف به فروش میرسانند برای مثال پیش فروش، به دلالان محلی، عمده فروشان، یا سایر روشها. هدف از این مطالعه بررسی کانالهای توزیع مرکبات و ارزیابی عوامل موثر بر انتخاب هر یک توسط تولیدکنندگان مازندرانی است. داده های تحقیق از طریق ...
بیشتر
یکی از تصمیمات بازاریابی برای کشاورزان، نحوه فروش تولیدات به بازار میباشد. آنها محصولات خود را به شیوه های مختلف به فروش میرسانند برای مثال پیش فروش، به دلالان محلی، عمده فروشان، یا سایر روشها. هدف از این مطالعه بررسی کانالهای توزیع مرکبات و ارزیابی عوامل موثر بر انتخاب هر یک توسط تولیدکنندگان مازندرانی است. داده های تحقیق از طریق نمونه گیری تصادفی ساده و مصاحبه با 252 باغدار از 15 شهرستان استان مازندران در سال 1390 جمع آوری گردید. روش مورد استفاده مدل لاجیت آشیانه ای سه لایه ایی بود. نتایج برآورد نشان داد که متغیرهای فاصله باغ از نزدیکترین شهر، تجربه باغدار، زمان فروش، هزینه های بازاریابی، نوع محصول و شیوه فروش غالب در منطقه از عوامل موثر بر انتقال کانال توزیع در بین تولیدکنندگان میباشد. تاثیر هر کدام از متغیرهای مزبور در هر کانال فروش متفاوت است با این وجود متغیرهای زمان فروش و نوع محصول اهمیت بیشتری دارند.
مهدی چرمچیان لنگرودی
چکیده
در سال های اخیر، مفهوم توانمندسازی کشاورزان بخش جدائی ناپذیر سیاست های سازمان های غیردولتی وتوسعه برای حمایت از توسعه روستایی و کشاورزی شده است. هدف کلی این تحقیق، مدل یابی شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران ایران بود. برای دست یابی به این هدف، شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان و عوامل تاثیرگذار بر ...
بیشتر
در سال های اخیر، مفهوم توانمندسازی کشاورزان بخش جدائی ناپذیر سیاست های سازمان های غیردولتی وتوسعه برای حمایت از توسعه روستایی و کشاورزی شده است. هدف کلی این تحقیق، مدل یابی شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران ایران بود. برای دست یابی به این هدف، شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان و عوامل تاثیرگذار بر آن شناسایی شدند. جامعه آماری تحقیق شامل 1368233 کشاورز استان مازندران بود. برآورد حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران انجام شد. نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب در این مطالعه به کاربرده شد. روش شناسی تحقیق، ترکیبی از روش های کمی و توصیفی- استنباطی بود. برای تجزیه تحلیل داده ها ازSPSS 16 وLISREL استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ و تتای ترتیبی هردو 91/0 به دست آمد. میانگین سن و سابقه کار کشاورزی کشاورزان به ترتیب 31/49 و58/25 سال بوده است. همچنین22 درصد واریانس توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران توسط چهار عامل منابع وام-گیری، راهکارها(عوامل مثبت)، روش های آموزشی و موانع تبیین شد. بانک در رتبه اول منابع وام گیری کشاورزان استان مازندران بود. دادن وام واعتبارات به کشاورزان در رتبه اول راهکارها (عوامل مثبت) برای توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران بود. سطح سواد پایین مهمترین مانع در توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران بود. همچنین مناسب ترین روش از دیدگاه کشاورزان، شرکت در مدرسه در مزرعه کشاورز تشخیص داده شد.
حبیب الله سلامی؛ حامد رفیعی
چکیده
چکیدهاین مطالعه به بررسی اثر وجود محدودیت منابع مالی و تاثیر آن بر سطح تولید برنج در دو استان مازندران و گیلان می پردازد. در این راستا از رهیافت تابع تولید غیرمستقیم و با بهکارگیری اطلاعات مربوط به تولیدات برنج برای سال زراعی 1386 در استان های یاد شده استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کمبود اعتبارات و منابع مالی در تمامی ...
بیشتر
چکیدهاین مطالعه به بررسی اثر وجود محدودیت منابع مالی و تاثیر آن بر سطح تولید برنج در دو استان مازندران و گیلان می پردازد. در این راستا از رهیافت تابع تولید غیرمستقیم و با بهکارگیری اطلاعات مربوط به تولیدات برنج برای سال زراعی 1386 در استان های یاد شده استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کمبود اعتبارات و منابع مالی در تمامی شهرستان های دو استان وجود دارد، بطوریکه در استان گیلان منابع مالی در دسترس 01/23 و در استان مازندران 04/21 درصد کمتر از میزان لازم برای دستیابی به سطح مطلوب اقتصادی در تولید است. این کمبود موجب کاهش میزان تولیدات فعلی در سطح 78/24 درصد در استان اول و 22/23 درصد در استان دوم نسبت به میزان تولید در نبود محدودیت مالی شده است. با توجه نقش به این دو استان در تامین برنج مورد نیاز کشور، تأمین اعتبارات مورد نیاز میتواند نقش قابل توجهی در کاهش واردات این محصول داشته باشد.