محمدرضا لطفعلی پور؛ یداله آذرین فر؛ رویا محمدزاده
چکیده
نظر به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ایران، در این مطالعه عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران و رشد بخش کشاورزی و بهطور مشخص تاثیر مخارج دولت در رشد اقتصاد و رشد بخش کشاورزی به تفکیک در کوتاهمدت و بلندمدت با بکارگیری الگوی ARDL با استفاده از اطلاعات دوره زمانی 88-1346 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد متغیرهای نسبت مخارج سرمایهگذاری ...
بیشتر
نظر به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ایران، در این مطالعه عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران و رشد بخش کشاورزی و بهطور مشخص تاثیر مخارج دولت در رشد اقتصاد و رشد بخش کشاورزی به تفکیک در کوتاهمدت و بلندمدت با بکارگیری الگوی ARDL با استفاده از اطلاعات دوره زمانی 88-1346 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد متغیرهای نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش دولتی به تولید ناخالص ملی در بلندمدت و کوتاهمدت بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت دارند. اما متغیرهای مجازی انقلاب، جنگ و شوک نفتی دارای تاثیر منفی بر رشد اقتصادی هستند. قابل ذکر است که در کوتاهمدت متغیر نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی به تولید ناخالص ملی فاقد اثر معنادار بر رشد اقتصادی است. در عین حال نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی در بخش کشاورزی به ارزشافزوده این بخش و نسبت سرمایهگذاری بخش دولتی به ارزش افزوده تأثیر مثبت بر رشد بخش کشاورزی دارد. اما نرخ اشتغال نیروی کار دارای تاثیر منفی بر رشد بخش کشاورزی است. در کوتاهمدت فقط متغیرهای نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی و مخارج سرمایهگذاری بخش دولتی به ارزشافزوده بخش کشاورزی تاثیر مثبت دارند و متغیر مجازی جنگ اثر معنیدار منفی و سایر متغیرها فاقد تاثیر معنیدار هستند. ضریب جملة تصحیح خطا نشان میدهد که تاثیر سیاستهای دولت بر رشد کل اقتصاد و رشد بخش کشاورزی در مدت زمانی نه چندان طولانی قابل مشاهده میباشد. بر اساس نتایج، رشد اقتصاد ایران بیشتر از مخارج سرمایهگذاری بخش دولتی و بر عکس رشد بخش کشاورزی از مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی تاثیر میپذیرد. بنابراین تقویت و توسعه توامان سرمایهگذاری بخش خصوصی و بخش دولتی موجب رشد کل اقتصاد و زیربخش کشاورزی خواهد شد.
فاطمه شاکری؛ سیدحبیب اله میر غفوری؛ منصور شاکری
چکیده
چکیدهبخش کشاورزی به اعتبار شاخصهای مهم اقتصادی، به درستی محور توسعه کشور تلقی گردیده و از مهمترین راههای دستیابی به اهداف پیشبینی شده در سند چشم انداز میباشد. در این رهگذر مدیریت دانش و دانایی محوری، اصل کلیدی و تعیین کننده آغاز و تداوم این راه میباشد. این مقاله، ضمن بررسی فرایند مدیریت دانش تخصصی- کاربردی در بخش کشاورزی ...
بیشتر
چکیدهبخش کشاورزی به اعتبار شاخصهای مهم اقتصادی، به درستی محور توسعه کشور تلقی گردیده و از مهمترین راههای دستیابی به اهداف پیشبینی شده در سند چشم انداز میباشد. در این رهگذر مدیریت دانش و دانایی محوری، اصل کلیدی و تعیین کننده آغاز و تداوم این راه میباشد. این مقاله، ضمن بررسی فرایند مدیریت دانش تخصصی- کاربردی در بخش کشاورزی (مطالعه موردی استان یزد) به رتبهبندی مراحل و عوامل مطرح در هر یک از آنها میپردازد. دادهها، بصورت کتابخانهای، مصاحبهای و پرسشنامهای گردآوری و روایی پرسشنامه توسط اساتید، محققین و کارشناسان رشتههای مدیریت و کشاورزی مورد تایید قرار گرفت. از 196 پرسشنامه توزیع شده بین محققین، کارشناسان و مروجین کشاورزی استان یزد، 160 پرسشنامه جمعآوری گردید. پایایی پرسشنامه، بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برابر 86/0 بدست آمد. نتایج حاصله نشان میدهد نمره چهار مرحلهی مدیریت دانش شامل تولید و کسب دانش، ذخیره و بازیابی، انتقال و تسهیم و کاربرد دانش تخصصی– کاربردی در بخش کشاورزی بالاتر از حد متوسط است و اختلاف میان آنها با اطمینان 99 درصد معنیدار میباشد. بدون شک سهـم دانـش تخصصی- کاربـــــردی و مدیریت آن در عرصــه تولیدات کشاورزی در توفیــقات بخش کشاورزی در سالهای اخیر کم نمی باشد. نقش این فرایند به ویژه در افزایش عملکردها در واحد سطح آشکارتر میباشد. براساس رتبهبندی انجام شده با تکنیک TOPSIS ، مرحله تسهیم و انتقال در بین فرایندهای مدیریت دانش تخصصی– کاربردی حائز رتبه اول گردید. از مصادیق این نتیجه میتوان به همخوانی رشد تولید در نمونههای مورد بررسی با فعالیتهای ترویجی، ازجمله نفر روز کلاسهای آموزشی، اشاره نمود. در مجموع این بررسی دلالت بر وجود ساختار اولیه مدیریت دانش در بخش کشاورزی دارد که با تقویت و اصلاح شاخصها و استقرار کامل آن در این بخش میتوان انتظارات برنامه و سند چشمانداز بیستساله در زمینه امنیت غذایی را محقق ساخت.