اقتصاد کشاورزی
معصومه بهادری؛ بیتا رحیمی بدر؛ علیرضا نیکوئی؛ رویا اشراقی سامانی
چکیده
سیستم کنترل و گواهی بذر به عنوان ابزاری کلیدی جهت تأیید کیفیت بذور تولیدی شناخته شده است. با توجه به جایگاه منحصر به فرد گندم در نظام زراعی و مصرفی، این فرآیند نقش ویژهای در پایداری تولید بذر سالم و امنیت غذایی در کشور ایفا مینماید. مطالعه حاضر به دلیل فقدان غنای تئوریکی و با هدف طراحی مدل مفهومی عوامل مؤثر بر توسعه نظام کنترل بذر ...
بیشتر
سیستم کنترل و گواهی بذر به عنوان ابزاری کلیدی جهت تأیید کیفیت بذور تولیدی شناخته شده است. با توجه به جایگاه منحصر به فرد گندم در نظام زراعی و مصرفی، این فرآیند نقش ویژهای در پایداری تولید بذر سالم و امنیت غذایی در کشور ایفا مینماید. مطالعه حاضر به دلیل فقدان غنای تئوریکی و با هدف طراحی مدل مفهومی عوامل مؤثر بر توسعه نظام کنترل بذر و شناسایی مهم ترین مؤلفههای اثرگذار با توجه به معیارهای فنی، اقتصادی، اجتماعی و ساختاری انجام گرفت. جهت دستیابی به اهداف پژوهش از تئوری مفهوم سازی بنیادی و تحلیل شبکهای استفاده گردید. اطلاعات مورد نیاز از طریق 30 مصاحبه هدفمند با خبرگان بخش کشاورزی در حوزه بذر غلات گردآوری شد. 47 مفهوم، 11 مقوله محوری و چهار مقوله گسترده در قالب ابعاد شش گانه مدل پارادایمی شناسایی شدند. در ادامه هشت نفر از اعضای هیات علمی متخصص در زمینه کنترل بذر برای انجام مقایسات زوجی انتخاب گردید. روایی و پایایی پژوهش در سطح مطلوب ارزیابی شد. در تفسیر معنایی مدل مفهومی، عوامل نظارتی و سیاستهای حمایتی دولت در جایگاه راهکارها با پیامدهای، بهبود کیفیت بذر و ثبات بازار بذر شناسایی گردید. نتایج نشان داد، کیفیت هسته های بذری و متعادل سازی قیمت فروش بذر سالم نسبت به سایر مؤلفه های معیار فنی و اقتصادی دارای اهمیت بیشتری بودند. افزون بر این، رتبهبندی شرکت های تولیدکننده بذر جهت ارائه تسهیلات تشویقی به واحدهای برتر و حمایت از ورود شرکتهای دانش بنیان به عرصه تولید بذر از جمله راهبردهایی بودند که برای توسعه این فرآیند پیشنهاد شد و میتواند مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
اقتصاد کشاورزی
علیرضا ثانی حیدری؛ احرام صفری
چکیده
فناوری هوش مصنوعی یکی از راهحلهای مطلوب فعلی برای حل مشکلات بخش کشاورزی و افزایش کمی و کیفی میزان تولید محصولات این بخش است. چرا که پیشبینی و بهبود سیستمهای مدیریت مزرعه، میتواند کیفیت و عرضه محصول را تضمین کند. افزونبراین، بخش کشاورزی بهدلیل جایگاه آن در اقتصاد و امنیت غذایی کشور بهعنوان یکی از حوزههای اولویتدار ...
بیشتر
فناوری هوش مصنوعی یکی از راهحلهای مطلوب فعلی برای حل مشکلات بخش کشاورزی و افزایش کمی و کیفی میزان تولید محصولات این بخش است. چرا که پیشبینی و بهبود سیستمهای مدیریت مزرعه، میتواند کیفیت و عرضه محصول را تضمین کند. افزونبراین، بخش کشاورزی بهدلیل جایگاه آن در اقتصاد و امنیت غذایی کشور بهعنوان یکی از حوزههای اولویتدار برنامههای ملی توسعه فناوری هوش مصنوعی به حساب میآید. گسترش چنین فناوری جدیدی در مقیاس وسیع کشاورزی و در سطح کشور به عوامل مختلفی بستگی دارد. بنابراین، هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین پیشبینیکنندههای کلیدی قصد رفتاری و رفتار استفاده از فناوری هوش مصنوعی در بخش کشاورزی است. ویژگی متمایز این تحقیق ترکیب جنبههای مدل توسعه یافته نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (UTAUT2) با جنبههای فناوری، سازمانی و محیطی (TOE) است. حجم نمونه مبتنی بر روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، 211 نفر برآورد و دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه بهصورت مصاحبه از کارکنان 9 کشت و صنعت کشاورزی واقع در چهار استان خراسان شمالی، رضوی، جنوبی و سمنان در سال 1402 جمعآوری شد. نتایج نشان داد عملکرد مورد انتظار و تأثیرات اجتماعی، مهمترین عوامل مثبت تعیینکننده قصد رفتاری افراد برای پذیرش فناوری هوش مصنوعی هستند. متغیر ترس از فناوری بهعنوان مهمترین عامل بازدارنده پذیرش فناوری تعیین شد. در بین جنبههای فناوری، سازمانی و محیطی، نتایج نقش قابل توجه جنبههای سازمانی و محیطی بر قصد رفتاری افراد را برجسته میکند. در نهایت، متغیرهای امید به تلاش، شرایط تسهیلکننده، انگیزه لذتجویی، قیمت-ارزش، اعتماد به فناوری، عادت و جنبههای فناوری دیگر عوامل تعیینکننده قصد رفتاری افراد جهت پذیرش فناوری میباشند. این نتایج اطلاعات مهمی را برای ذینفعان مختلف فراهم میکند. توصیه میشود سیاستگذاران در اجرای برنامههای توسعه فناوری هوش مصنوعی در کشاورزی متغیرهای تعیینکننده قصد رفتاری را مورد توجه قرار دهند؛ دولت باید در توسعه زیرساختهای ضروری این فناوری سرمایهگذاری کند و با وضع قوانین کارآمد و پرداخت تسهیلات کمبهره، بستر توسعه این فناوری را فراهم سازد؛ طراحان با ارائه اطلاعات و مشارکت دادن کشاورزان در فرآیند توسعه آن، آنها را بهتر در مورد عملکرد فناوری خود آگاه کنند.
اقتصاد کشاورزی
کوهسار خالدی
چکیده
تغییرات اقلیمی و تخریب منابع پایهی تولید را میتوان مهمترین چالشهای فراروی کشاورزی ایران قلمداد کرد. فقدان برنامهریزی هدفمند برای مقابله با این چالشها، رشد پایدار بخش کشاورزی ایران را به مخاطره انداخته است. در لایحهی مصوب برنامهی هفتم توسعه، رشدهای اقتصادی 8 درصد و 5/5 درصد بهترتیب برای کلان اقتصاد و بخش کشاورزی ایران ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی و تخریب منابع پایهی تولید را میتوان مهمترین چالشهای فراروی کشاورزی ایران قلمداد کرد. فقدان برنامهریزی هدفمند برای مقابله با این چالشها، رشد پایدار بخش کشاورزی ایران را به مخاطره انداخته است. در لایحهی مصوب برنامهی هفتم توسعه، رشدهای اقتصادی 8 درصد و 5/5 درصد بهترتیب برای کلان اقتصاد و بخش کشاورزی ایران تعریف شده است. برای جلوگیری از اتکای زیاد بر منابع پایه در فرآیند تولید کشاورزی و افزایش تابآوری آن، جهش پایدار در سرمایهگذاری هدفمند کشاورزی، مهمترین انتخاب دولت در میانمدت و بلندمدت خواهد بود. هدف مطالعهی حاضر، برآورد سرمایهگذاری سالانهی موردنیاز بخش کشاورزی در برنامهی هفتم توسعه است و در همین راستا در قالب سه رویکرد، مقدار سرمایهگذاری سالانه موردنیاز در بخش کشاورزی ایران برای تحقق رشدهای اقتصادی هدف (مفروض) برآورد گردیده است. نتایج نشان داد که با توجه به مفروضات مطالعه برای دستیابی به رشدهای اقتصادی 5/3 درصد، 5/5 درصد و 8 درصد در بخش کشاورزی در برنامهی هفتم توسعه، لازم است بهترتیب با نرخهای رشد 5/4 درصد، 1/6 درصد و 2/8 درصد، سالانه بهطور متوسط بهترتیب حدود 183، 234 و 304 هزار میلیارد ریال سرمایهگذاری در این بخش انجام شود. در همین راستا، پیشنهاد میشود که ضمن تفکیک تسهیلات سرمایهگذاری و تسهیلات سرمایهی در گردش کشاورزی در طول برنامهی هفتم توسعه، بهبود فضای سرمایهگذاری کشاورزی و مکانیسم انتقال پساندازها به این بخش، تخصیص بهینهی منابع مالی داخلی (صندوق توسعهی ملی، سیستم بانکی، صندوق حمایت از توسعهی سرمایهگذاری، صندوقهای خُرد کشاورزی و ...) و منابع مالی خارجی (سرمایهگذاری مستقیم خارجی) به گونهای برنامهریزی گردد که سرمایهگذاری انجام شده در بخش کشاورزی با رشد اقتصادی هدف برنامه، هماهنگ و متناسب باشد.
اقتصاد کشاورزی
سپیده ذوالانواری شیرازی؛ زکریا فرج زاده
چکیده
ایران با هدف کاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز، قصد دارد صادرات غیرنفتی را گسترش دهد. در همین راستا، این پژوهش سعی دارد عوامل تعیینکننده صادرات و تراز تجاری بخش کشاورزی ایران را بررسی کند. برای صادرات از مدل جاذبه و دادههای ترکیبی سالهای 1997تا 2017 استفاده شد. همچنین تراز تجاری بخش کشاورزی و زیربخشهای آن با ...
بیشتر
ایران با هدف کاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز، قصد دارد صادرات غیرنفتی را گسترش دهد. در همین راستا، این پژوهش سعی دارد عوامل تعیینکننده صادرات و تراز تجاری بخش کشاورزی ایران را بررسی کند. برای صادرات از مدل جاذبه و دادههای ترکیبی سالهای 1997تا 2017 استفاده شد. همچنین تراز تجاری بخش کشاورزی و زیربخشهای آن با استفاده از دادههای دوره 1978 تا 2018 مطالعه شد. نتایج مدل جاذبه نشان داد متغیر فاصله بر میزان صادرات اثر منفی دارد. در حالی که اثر متغیرهای تولید ناخالص داخلی ایران و کشورهای واردکننده مطابق انتظار، مثبت بهدست آمد. یافتهها نشان داد یک درصد افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه ایران موجب افزایش صادرات محصولات کشاورزی به میزان 42/3 درصد خواهد شد. اما ضریب بهدست آمده برای تولید ناخالص کشورهای واردکننده از اهمیت آماری پایینی برخوردار بود. همچنین مشخص گردید افزایش جمعیت کشورهای واردکننده موجب افزایش تقاضا برای صادرات محصولات کشاورزی ایران خواهد شد. درجه بازبودن اقتصاد اثر مثبت و معنیداری بر صادرات نشان داد. ضریب متغیر نرخ ارز واقعی در حدود 9/0 بهدست آمد و مشخص گردید تغییرات صادرات با تغییرات نرخ ارز هم جهت است. تحریمهای شدید بر صادرات محصولات کشاورزی ایران اثر منفی نشان داد اما تحریمهای کم، فاقد اثر معنیدار ارزیابی شد. همچنین نتایج نشان داد متغیر بحران جهانی اقتصاد میتواند موجب کاهش صادرات محصولات کشاورزی ایران شود. در تصریح تراز تجاری مشخص گردید ارزشافزوده بخش کشاورزی و زیربخشهای آن بر بهبود تراز تجاری اثر مثبت دارد. اما اثر نرخ ارز واقعی بر تراز تجاری بخش کشاورزی و زیربخشهای زراعت و دام و طیور منفی ارزیابی شد که نشاندهنده تأیید تئوری منحنی J است. اما برای زیربخش باغبانی مورد تأیید قرار نگرفت. نوسانات نرخ ارز با استفاده از دو متغیر تغییرات مثبت و منفی این متغیر، و همچنین اثر ARCH حاصل از تخمین مدل خودتوضیح میانگین متحرک در مدل لحاظ شد. اثر این دو متغیر ضمن تفاوت در اندازه ضریب، الزاماً همجهت نبود. اثر متغیر درجه بازبودن اقتصاد بر تراز تجاری بخش کشاورزی و زیربخش باغبانی مثبت ارزیابی شد. به این معنی که تولید آنها مبتنی بر مزیت نسبی است. در حالیکه اثر این متغیر بر تراز تجاری زیربخشهای زراعت و داموطیور منفی بهدست آمد. همچنین پیامد تحریمها بر تراز تجاری منفی ارزیابی شد.
اقتصاد کشاورزی
عباس پرور؛ حمیدرضا میرزایی خلیل آبادی؛ حسین مهرابی بشرآبادی؛ محمدرضا زارع مهرجردی
چکیده
آب یکی از منابع مهم پایهای برای توسعه کشور و مهمترین عامل تولید در کشاورزی ایران است. بخش کشاورزی نقش مهمی در تولید، اشتغال، کسب و تحصیل ارز داشته و بر روی سایر بخشهای اقتصادی تاثیر زیادی میگذارد. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی تاثیر کاهش منابع آب بر اشتغال زیر بخشهای کشاورزی و دیگر بخشها میباشد. سهم هر یک از این بخش ها در ...
بیشتر
آب یکی از منابع مهم پایهای برای توسعه کشور و مهمترین عامل تولید در کشاورزی ایران است. بخش کشاورزی نقش مهمی در تولید، اشتغال، کسب و تحصیل ارز داشته و بر روی سایر بخشهای اقتصادی تاثیر زیادی میگذارد. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی تاثیر کاهش منابع آب بر اشتغال زیر بخشهای کشاورزی و دیگر بخشها میباشد. سهم هر یک از این بخش ها در ایجاد اشتغال مورد بررسی قرار گرفت. بخش خدمات، با ایجاد 99/24 درصد اشتغال در رتبه اول و بخش کشاورزی با 19 درصد اشتغال در رتبه دوم قرار دارند. نتایج نشان داد که در اثر کاهش آب به میزان 10، 20 و30 درصد، اشتغال کل به ترتیب به میزان 416334 ،769472 و 1044114 نفر کاهش پیدا میکند. در زیربخشهای کشاورزی، بیشترین کاهش در زیربخش زراعت و باغداری با میانگین 17/14 درصد دیده میشود. با توجه به نتایج حاصل، فناوری آب اندوز راهکاری مناسب برای دستیابی به هدفهای کلان توسعة کشاورزی به ویژه در زمینه اشتغال میباشد.
اقتصاد کشاورزی
زهرا علی نژاد؛ سیدمحمدباقر نجفی؛ جمال فتح اللهی؛ نادر زالی
چکیده
الگوی تولید دانشبنیان طی چند دهۀ اخیر تمام مناسبات اقتصادی و اجتماعی را دگرگون نموده است. دستیابی به مزایای این الگو، در گرو توجه جدی به تولید، توزیع و انتشار دانش است. یکی از اساسیترین و مهمترین پیشنیازهای تحقق الگوی تولید دانشبنیان به ویژه در مناطق در حال توسعه، انتخاب دانش پیشران است. ضرورت این انتخاب به محدودیتهای پیش ...
بیشتر
الگوی تولید دانشبنیان طی چند دهۀ اخیر تمام مناسبات اقتصادی و اجتماعی را دگرگون نموده است. دستیابی به مزایای این الگو، در گرو توجه جدی به تولید، توزیع و انتشار دانش است. یکی از اساسیترین و مهمترین پیشنیازهای تحقق الگوی تولید دانشبنیان به ویژه در مناطق در حال توسعه، انتخاب دانش پیشران است. ضرورت این انتخاب به محدودیتهای پیش روی جوامع برمیگردد. از سویی بودجههای دولتی با فشار فزایندۀ مخارج عمومی روبرو هستند و علم و فناوری هم به این بودجهها وابسته است و از سوی دیگر، هزینههای سرمایهگذاری در حوزههای مختلف دانش به طرز سرسامآوری در حال افزایش است. بنابراین، پیشبرد همزمان تمام شاخههای دانش برای هیچ کشوری حتی جوامع پیشگام و توسعهیافته نیز، امکانپذیر نیست. مقاله حاضر با هدف شناسایی دانش پیشران بخش کشاورزی استان کرمانشاه انجام شده است. این پژوهش، از منظر روش پاسخ به سوال محوری تحقیق، کیفی و از منظر هدف، کاربردی است. در گام نخست، احصاء فهرست اولیۀ دانشهای پیشران و مدل سلسلهمراتبی معیارهای ارزیابی مبتنی بر تکنیک فناوری کلیدی با کمک دو روش اسنادی و نظرسنجی از خبرگان انجام شد. برای استخراج نظر خبرگان، از مصاحبههای عمیق و هدفمند، استفاده شد. در نهایت، تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی با کمک نرمافزار اکسپرت چویس، انجام شد. این مرحله به وسیلۀ پنل خبرگان اجرا شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد رشته مهندسی آب با ضریب 233/0 اولویت نخست دانش پیشران استان کرمانشاه است. علوم باغبانی (196/0) و علوم مربوط به بیوتکنولوژی (138/0) نیز، در اولویت دوم و سوم، جای گرفتند. نتایج تحقیق برای بازنگری در سیاستگذاریهای آموزشی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی استان، تخصیص بهینه منابع محدود موجود در دستگاههای دولتی ذیربط (جهادکشاورزی و مراکز تحقیقاتی مربوطه) و همچنین تعیین خطمشی پارک علم و فناوری و مراکز رشد کشاورزی استان، میتواند مفید واقع شود.
اقتصاد کشاورزی
ملیحه بکشلو؛ غلامرضا یاوری؛ ابوالفضل محمودی؛ افسانه نیکوکار؛ فاطمه علیجانی
چکیده
یکی از سیاستهای مهم اقتصادی در اغلب کشورها حمایت از تولیدکننده یا مصرفکننده از طریق پرداخت یارانه است. مقوله یارانه سبز در راستای توسعه کشاورزی مطرح شده که هم راستا با قانون هدفمندکردن یارانهها، اما به شکلی واقعی میباشد. یارانه سبز ویژه کشاورزان و به منظور رونق کسب و کار و صنعت بخش کشاورزی است. هدف از این تحقیق، بررسی آثار ...
بیشتر
یکی از سیاستهای مهم اقتصادی در اغلب کشورها حمایت از تولیدکننده یا مصرفکننده از طریق پرداخت یارانه است. مقوله یارانه سبز در راستای توسعه کشاورزی مطرح شده که هم راستا با قانون هدفمندکردن یارانهها، اما به شکلی واقعی میباشد. یارانه سبز ویژه کشاورزان و به منظور رونق کسب و کار و صنعت بخش کشاورزی است. هدف از این تحقیق، بررسی آثار الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی، با اعمال سیاست شبیهسازی شده یارانه سبز بر روی متغیرهای اشتغال، سرمایهگذاری و ارزشافزوده در بخش کشاورزی میباشد، که در قالب سناریوهای %20، %50 و %100 طراحی شده است. کالیبراسیون مدل با بکارگیری ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 و سناریوی پایه (%0 اعمال یارانه سبز) صورت پذیرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات در این تحقیق از نرمافزار GAMS استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که در جریان آثار الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی و با اعمال سیاست شبیهسازی یارانه سبز، اشتغال در بخش کشاورزی در سناریوهای 20، 50 و 100 درصد، افزایش مییابد. همچنین با اعمال سیاست یارانه سبز، سرمایهگذاری در بخش کشاورزی روند افزایشی دارد، که به دلیل افزایش تولید در این بخش و در نتیجه افزایش استفاده از نهادههای واسطه میباشد. نتایج بدست آمده از شوکهای مذکور نشان میدهد که ارزشافزوده در بخش کشاورزی روندی صعودی دارد، که به دلیل افزایش بهکارگیری عوامل تولید در این بخش میباشد.
اقتصاد کشاورزی
شهباز شمس الدینی؛ سارا قبادی؛ سعید دائی کریم زاده
چکیده
با توجه به جایگاه مهم بخش کشاورزی در اقتصاد ایران و تاثیرپذیری متغیرهای این بخش از اعمال سیاستهای پولی و ارزی، مطالعه پیشروی با هدف بررسی اثر شوکهای نرخ ارز و سیاست پولی برشاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی با استفاده از رهیافت خود رگرسیون با وقفههای گسترده غیرخطی و دادههای فصلی دوره 1388 تا 1398 در ایران انجام شدهاست. مانایی ...
بیشتر
با توجه به جایگاه مهم بخش کشاورزی در اقتصاد ایران و تاثیرپذیری متغیرهای این بخش از اعمال سیاستهای پولی و ارزی، مطالعه پیشروی با هدف بررسی اثر شوکهای نرخ ارز و سیاست پولی برشاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی با استفاده از رهیافت خود رگرسیون با وقفههای گسترده غیرخطی و دادههای فصلی دوره 1388 تا 1398 در ایران انجام شدهاست. مانایی متغیرهای مدل با استفاده از آزمون دیکی فولر تعمیم یافته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون کرانهای حاکی از آن است که رابطه تعادلی بلندمدت (همانباشتگی) هم به صورت خطی و هم به صورت غیرخطی میان متغیرهای مدل وجود دارد. برآورد مدل غیرخطی نشان میدهد در کوتاهمدت، شوک مثبت نرخ ارز موثر واقعی اثر مثبت و معنیداری بر شاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی داشتهاست. در بلندمدت شوکهای مثبت و منفی نرخ ارز به ترتیب دارای اثر مثبت و منفی معنیدار بر شاخص قیمت محصولات کشاورزی میباشند. در بلندمدت همچنین شوکهای مثبت و منفی حجم پول دارای اثر مثبت و معنیدار بر شاخص قیمت محصولات کشاورزی بودهاند. همچنین شاخص قیمت مصرفکننده با یک وقفه زمانی و در کوتاهمدت دارای اثر مثبت و معنیدار بر شاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی بوده است. بهعلاوه هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت، تولید ناخالص داخلی اثر منفی و معنیداری بر قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی داشتهاست. نتایج آزمون والد بیانگر آن است که درکوتاهمدت، اثر شوکهای نرخ ارز و حجم پول بر شاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی متقارن و در بلندمدت نامتقارن است. افزایش قدرت رقابتپذیری محصولات کشاورزی مستلزم جلوگیری از کاهش مداوم ارزش پول ملی کشور و نیز اعمال سیاستهای پولی مناسب با به حداقل رساندن پیامدهای منفی آنها میباشد.
نادر بارانی؛ آیت اله کرمی
چکیده
اقلیم، آمیختهای از ویژگیهای چیرهشده و ماندگار جوی یک گسترهی جغرافیایی در گذر زمان است و در پی تغییر آن، چگونگی زندگی انسانها نیز تغییر میکند و منجر به آسیب به بخشهای مختلف مانند کشاورزی و محیط زیست میشود. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تغییرات اقلیمی بر تولیدات کل زراعی در نواحی دهگانه زراعی – اکولوژیکی ...
بیشتر
اقلیم، آمیختهای از ویژگیهای چیرهشده و ماندگار جوی یک گسترهی جغرافیایی در گذر زمان است و در پی تغییر آن، چگونگی زندگی انسانها نیز تغییر میکند و منجر به آسیب به بخشهای مختلف مانند کشاورزی و محیط زیست میشود. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تغییرات اقلیمی بر تولیدات کل زراعی در نواحی دهگانه زراعی – اکولوژیکی ایران است. مطالعه حاضر تأثیر بارش، دما، تبخیر و تعرق، رطوبت نسبی و سرعت باد بر تولیدات کل زراعی در طی سالهای 1364 تا 1394 مورد ارزیابی قرار گرفت. دادههای خام اولیه برای انجام این مطالعه از طریق سازمان هواشناسی و وزارت جهاد کشاورزی کشور گردآوری و مرتب گردید. پس از بررسی ایستایی، دادهها در قالب داده پانل با اثرات تصادفی برآورد شدند. نتایج نشان داد متغیرهای دما، میزان تبخیر و تعرق و سرعت باد در سطح 5 درصد و متغیر بارش در سطح ده درصد بر تولیدات کل زراعی اثرگذار بودهاند. دما اثر منفی بر تولیدات زراعی داشته است به نحوی که با افزایش دما، تولیدات زراعی به میزان 01/1 میلیون تن کاهش مییابد. متغیر بارش بر تولیدات زراعی اثر مثبت دارد و با افزایش بارندگی، تولیدات زراعی به اندازهی 025/0 میلیون تن افزایش خواهد یافت. متغیرهای تبخیر و تعرق و سرعت باد اثر منفی بر تولیدات زراعی داشته است به نحوی که با افزایش تبخیر و تعرق و سرعت باد، تولیدات زراعی به ترتیب به میزان 08/0 و 02/1 میلیون تن کاهش پیدا میکنند.
خلیل جهانگیری؛ حسن حیدری؛ سیدعلی حسینی ابراهیم آباد
چکیده
هدف اصلی این مطالعه بررسی کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی ایران در دوره زمانی 1342 تا 1393 با استفاده از مدل تغییر رژیم مارکف است. نتایج حاصل از تخمین مدل تغییر رژیم مارکف برای کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی در دوره زمانی تحقیق حاکی از تداوم رژیم با کارایی پایین مصرف برق در این بخش نسبت به رژیم با کارایی بالای استفاده از انرژی برق میباشد. ...
بیشتر
هدف اصلی این مطالعه بررسی کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی ایران در دوره زمانی 1342 تا 1393 با استفاده از مدل تغییر رژیم مارکف است. نتایج حاصل از تخمین مدل تغییر رژیم مارکف برای کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی در دوره زمانی تحقیق حاکی از تداوم رژیم با کارایی پایین مصرف برق در این بخش نسبت به رژیم با کارایی بالای استفاده از انرژی برق میباشد. همچنین، گذار از وضعیتهایی که در آنها کارایی استفاده از برق پایین میباشد به کندی و خروج از رژیمهایی که در آنها کارایی استفاده از برق بالا میباشد به تندی صورت میگیرد. در نهایت، نتایج پژوهش نشان داد که سطح عمومی قیمتها اثر منفی و معنیدار و تولید سرانه بخش کشاورزی تأثیر مثبت و معنیدار بر کارایی مصرف برق در بخش کشاورزی دارند.
سیدصفدر حسینی؛ حبیب شهبازی
چکیده
برآورد عرضه و تقاضای بخش کشاورزی و شاخت عوامل مؤثر بر آن میتواند، موجب کاراتر شدن سیاستها و برنامهریزیها در این بخش گردد. این مطالعه به برآورد عرضه و تقاضای جمعی بخش کشاورزی با استفاده از الگوی غیرخطی مقید ARMAX برای سالهای 1386-1338 پرداخته است. نتایج نشان میدهد که تقاضای محصولات کشاورزی از نظر قیمتی در کوتاهمدت و بلندمدت کشش ...
بیشتر
برآورد عرضه و تقاضای بخش کشاورزی و شاخت عوامل مؤثر بر آن میتواند، موجب کاراتر شدن سیاستها و برنامهریزیها در این بخش گردد. این مطالعه به برآورد عرضه و تقاضای جمعی بخش کشاورزی با استفاده از الگوی غیرخطی مقید ARMAX برای سالهای 1386-1338 پرداخته است. نتایج نشان میدهد که تقاضای محصولات کشاورزی از نظر قیمتی در کوتاهمدت و بلندمدت کشش ناپذیر میباشد. این کشش برای کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب 112/0- و 162/0- میباشد. ضریب تعدیل قیمت در کوتاهمدت و بلندمدت حدود 273/0 میباشد. همچنین کشش قیمتی کوتاهمدت و بلندمدت عرضه به ترتیب 129/0 و 166/0 میباشد. ضریب تعدیل قیمت در کوتاهمدت و بلندمدت حدود 225/0 می باشد. این نتایج بر ماهیت ضروری بودن محصولات کشاورزی تآکید دارد.
سید نعمت اله موسوی؛ زکریا فرج زاده؛ فرزانه طاهری
چکیده
انرژی به عنوان یک نهاده مهم در تولیدات کشاورزی است و کاهش یارانه و تقاضای آن می تواند موجب افزایش هزینه های تولید و همچنین کاهش تولید شود. تغییر در سطح هزینه ها و تولید می تواند آثار رفاهی مهمی برای تولیدکنندگان کشاورزی داشته باشد. به منظور محاسبه اثرات رفاهی ابتدا تقاضای نهاده های تولید (نیروی کار، سرمایه و انرژی) برآورد شد. سپس اثر ...
بیشتر
انرژی به عنوان یک نهاده مهم در تولیدات کشاورزی است و کاهش یارانه و تقاضای آن می تواند موجب افزایش هزینه های تولید و همچنین کاهش تولید شود. تغییر در سطح هزینه ها و تولید می تواند آثار رفاهی مهمی برای تولیدکنندگان کشاورزی داشته باشد. به منظور محاسبه اثرات رفاهی ابتدا تقاضای نهاده های تولید (نیروی کار، سرمایه و انرژی) برآورد شد. سپس اثر افزایش قیمت (کاهش یارانه) انرژی بروی تقاضای آن ها ارزیابی شد. در ادامه اثر کاهش مصرف انرژی بر روی تولید بخش کشاورزی با استفاده از تابع تولید و همچنین بر روی قیمت محصولات کشاورزی با استفاده از تابع تقاضای محصولات بخش کشاورزی محاسبه شد. اثر رفاهی کاهش یارانه انرژی شامل مجموع تغییرات در هزینه ها و ارزش تولید و مخارج یارانه دولت می باشد. بر اساس نتایج مشخص شد که در کوتاه مدت افزایش قیمت انرژی موجب افزایش هزینه انرژی اما کاهش هزینه های کل تولید به دلیل کاهش شدید تولید و همچنین افزایش قیمت محصول به سطحی فراتر از کاهش سطح تولید و کاهش مخارج دولت می شود. در بلندمدت روند افزایش هزینه های انرژی و کاهش مخارج دولت سرعت بیشتری می یابد اما از سوی دیگر در بلندمدت در مقایسه با کوتاه مدت به دلیل افزایش تولید و کاهش قیمت آن ارزش تولید افزایش کمتری نشان می دهد. به طور کلی مشخص شد افزایش قیمت انرژی موجب افزایش رفاه گروه های یاد شده می شود اما میزان این افزایش در کوتاه مدت بیشتر از بلندمدت است. حمایت از تولیدکنندگان با استفاده از تسهیلات اعتباری و یافتن تکنولوژی جایگزین بعنوان مهمترین پیشنهادهای مطالعه می باشد.
فاطمه علیجانی؛ ماشاءالله سالارپور؛ محمود صبوحی
چکیده
با توجه به اهمیت اصلاح سیستم پرداخت یارانه به بخش کشاورزی، هدف این نوشتار بررسی آثار و تبعات تغییر نرخ یارانه تولید به کمک یک مدل تعادل عمومی بر مبنای جدول داده- ستاده در سال 1380 است. برای تحلیل اثر تغییرات نرخ یارانه تولید بر میزان تولید، ارزش افزوده، اشتغال، صادرات و واردات زیر بخشهای کشاورزی، 3 سناریو شامل کاهش پله ای نرخ یارانه تولید ...
بیشتر
با توجه به اهمیت اصلاح سیستم پرداخت یارانه به بخش کشاورزی، هدف این نوشتار بررسی آثار و تبعات تغییر نرخ یارانه تولید به کمک یک مدل تعادل عمومی بر مبنای جدول داده- ستاده در سال 1380 است. برای تحلیل اثر تغییرات نرخ یارانه تولید بر میزان تولید، ارزش افزوده، اشتغال، صادرات و واردات زیر بخشهای کشاورزی، 3 سناریو شامل کاهش پله ای نرخ یارانه تولید تا حذف نهایی آن درنظرگرفته شد. نتایج نشان داد که تولید، ارزش افزوده و صادرات فعالیتهای زراعت، دامداری و مرغداری بیشتر از سایر فعالیت های موجود در بخش کشاورزی در هر سه سناریو کاهش یافته است. همچنین، تقاضای نیروی کار در زیر بخشهای خدمات کشاورزی و مرغداری نیزکاهش نشان داد. از طرفی، حذف یارانه تولید بر واردات فعالیت ماهیگیری اثرمنفی، درحالیکه این سیاست بر سایر فعالیت ها اثرمثبت داشته است. سیاست انقباظی حذف یارانه تولید پیامد منفی دربخش کشاورزی داشت؛ لذا حمایت از بخش کشاورزی در کنار کاهش مخارج دولت پیشنهاد می شود.
محمدرضا لطفعلی پور؛ یداله آذرین فر؛ رویا محمدزاده
چکیده
نظر به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ایران، در این مطالعه عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران و رشد بخش کشاورزی و بهطور مشخص تاثیر مخارج دولت در رشد اقتصاد و رشد بخش کشاورزی به تفکیک در کوتاهمدت و بلندمدت با بکارگیری الگوی ARDL با استفاده از اطلاعات دوره زمانی 88-1346 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد متغیرهای نسبت مخارج سرمایهگذاری ...
بیشتر
نظر به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ایران، در این مطالعه عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران و رشد بخش کشاورزی و بهطور مشخص تاثیر مخارج دولت در رشد اقتصاد و رشد بخش کشاورزی به تفکیک در کوتاهمدت و بلندمدت با بکارگیری الگوی ARDL با استفاده از اطلاعات دوره زمانی 88-1346 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد متغیرهای نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش دولتی به تولید ناخالص ملی در بلندمدت و کوتاهمدت بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت دارند. اما متغیرهای مجازی انقلاب، جنگ و شوک نفتی دارای تاثیر منفی بر رشد اقتصادی هستند. قابل ذکر است که در کوتاهمدت متغیر نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی به تولید ناخالص ملی فاقد اثر معنادار بر رشد اقتصادی است. در عین حال نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی در بخش کشاورزی به ارزشافزوده این بخش و نسبت سرمایهگذاری بخش دولتی به ارزش افزوده تأثیر مثبت بر رشد بخش کشاورزی دارد. اما نرخ اشتغال نیروی کار دارای تاثیر منفی بر رشد بخش کشاورزی است. در کوتاهمدت فقط متغیرهای نسبت مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی و مخارج سرمایهگذاری بخش دولتی به ارزشافزوده بخش کشاورزی تاثیر مثبت دارند و متغیر مجازی جنگ اثر معنیدار منفی و سایر متغیرها فاقد تاثیر معنیدار هستند. ضریب جملة تصحیح خطا نشان میدهد که تاثیر سیاستهای دولت بر رشد کل اقتصاد و رشد بخش کشاورزی در مدت زمانی نه چندان طولانی قابل مشاهده میباشد. بر اساس نتایج، رشد اقتصاد ایران بیشتر از مخارج سرمایهگذاری بخش دولتی و بر عکس رشد بخش کشاورزی از مخارج سرمایهگذاری بخش خصوصی تاثیر میپذیرد. بنابراین تقویت و توسعه توامان سرمایهگذاری بخش خصوصی و بخش دولتی موجب رشد کل اقتصاد و زیربخش کشاورزی خواهد شد.
سیدصفدر حسینی؛ محمدرضا پاکروان؛ امید گیلانپور؛ میلاد اتقایی کردکلایی
چکیده
چکیدهسیاست های حمایتی در بخش کشاورزی ضرورتی اجتناب ناپذیر بوده که تحقق آن منافع تمامی قشرها و بخش های اقتصادی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. این سیاست ها، از جمله مهم ترین راهبردهای اقتصادی در بخش کشاورزی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به شمار می-آیند. در مطالعه ی حاضر، آثار سیاست های حمایتی از بخش کشاورزی بر بهره وری کل عوامل تولید ...
بیشتر
چکیدهسیاست های حمایتی در بخش کشاورزی ضرورتی اجتناب ناپذیر بوده که تحقق آن منافع تمامی قشرها و بخش های اقتصادی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. این سیاست ها، از جمله مهم ترین راهبردهای اقتصادی در بخش کشاورزی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به شمار می-آیند. در مطالعه ی حاضر، آثار سیاست های حمایتی از بخش کشاورزی بر بهره وری کل عوامل تولید بخش در سالهای 87-1367 در چارچوب مدل خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخص حمایت از تولیدکننده ی بخش کشاورزی در کوتاه مدت اثر منفی و در بلند مدت، اثر مثبت و معنی داری بر بهره وری کل عوامل تولید دارد. لذا با توجه به اثرات مثبت این سیاست در بلندمدت، لازم است تا برنامه ریزی های سیاستی در زمینه انتخاب نوع حمایت های اتخاذ شده برای افق بلندمدت صورت گیرد. همچنین مدیریت درست در اعمال انواع حمایت ها در کوتاه مدت نیز از ضروریات به شمار می رود. از جمله این برنامه ها می توان به برنامه های حمایت از بیمه های کشاورزی به منظور افزایش ریسک پذیری کشاورزان، تعیین قیمت تضمینی مناسب برای برخی از محصولات، ایجاد بورس کالایی و همچنین جلوگیری از واردات بیرویه محصولات کشاورزی با استفاده تعیین تعرفه مناسب، اشاره کرد.
حسین مهرابی بشرآبادی؛ ابراهیم جاودان
چکیده
چکیدهتحقیق و توسعه نقش عمدهای در نوآوری، افزایش بهرهوری و بهبود رشد اقتصادی ایفا میکند. مطالعه حاضر تأثیر مخارج تحقیق و توسعه را بر رشد و بهرهوری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی ایران مورد بررسی قرار داده است. مدل رشد و بهرهوری با استفاده از دادههای مربوط به سالهای 1386-1353 و الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده مورد برآورد ...
بیشتر
چکیدهتحقیق و توسعه نقش عمدهای در نوآوری، افزایش بهرهوری و بهبود رشد اقتصادی ایفا میکند. مطالعه حاضر تأثیر مخارج تحقیق و توسعه را بر رشد و بهرهوری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی ایران مورد بررسی قرار داده است. مدل رشد و بهرهوری با استفاده از دادههای مربوط به سالهای 1386-1353 و الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده مورد برآورد قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در کوتاهمدت و بلندمدت، مخارج تحقیق و توسعه، تأثیر مثبت و معنیداری بر رشد و بهرهوری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی ایران دارد. لذا سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه میتواند به عنوان یک منبع اصلی برای رشد بیشتر بخش کشاورزی مدنظر قرار گیرد. طبقهبندی JEL:,D24 ,O4 Q16
نقوی سمیه؛ حمیدرضا میرزایی خلیل آبادی؛ سید عبدالمجید جلایی اسفندآبادی؛ حسین مهرابی بشرآبادی
چکیده
چکیدهدر مقاله حاضر سعی شده است با استفاده از داده های سری زمانی سالانه اقتصاد ایران طی دوره 85-1338، روش فیلتر هودریک- پرسکات و روش رگرسیون خطی، به بررسی نحوه اثرگذاری شوک های پولی بر رشد بخش کشاورزی پرداخته شود. نتایج نشان می دهند که در نحوه تأثیرگذاری شوکهای مثبت ومنفی پولی بر رشد بخش کشاورزی عدم تقارن و در مورد طول اثرگذاری این شوک ...
بیشتر
چکیدهدر مقاله حاضر سعی شده است با استفاده از داده های سری زمانی سالانه اقتصاد ایران طی دوره 85-1338، روش فیلتر هودریک- پرسکات و روش رگرسیون خطی، به بررسی نحوه اثرگذاری شوک های پولی بر رشد بخش کشاورزی پرداخته شود. نتایج نشان می دهند که در نحوه تأثیرگذاری شوکهای مثبت ومنفی پولی بر رشد بخش کشاورزی عدم تقارن و در مورد طول اثرگذاری این شوک ها تقارن وجود دارد. به عبارت دیگر، شوک های منفی پولی بیشتر از شوک های مثبت پولی ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران را تحت تأثیر قرار می دهند و عکس العمل ارزش افزوده بخش کشاورزی نسبت به شوک های مثبت پولی، کمتر از شوک های منفی می باشد. بنابراین، سیاست های پولی، سیاست های مناسبی جهت تحت تأثیر قرار دادن تولید در بخش کشاورزی نمی باشند. لذا جهت تحت تأثیر قرار دادن تولید در این بخش لازم است از سایر سیاست های مرتبط با تولیدات این بخش استفاده شود. طبقه بندی JEL : E32, E52
معصومه ظریف؛ ماشاءالله سالارپور؛ علیرضا کرباسی
چکیده
چکیدهاین مطالعه برای بررسی مهمترین تعیین کننده های تجارت کشاورزی، مدل جاذبه را به کار برده است. بدین منظور آمار صادرات و واردات محصولات کشاورزی ایران برای دوره زمانی 1380 تا 1387 از سازمان گمرک ایران تهیه و سایر داده ها از پایگاه های اینترنتی مختلف برای دوره زمانی 2001 تا 2008 به دست آمد. برآورد اثرات تصادفی و انجام آزمون هاسمن منجر به انتخاب ...
بیشتر
چکیدهاین مطالعه برای بررسی مهمترین تعیین کننده های تجارت کشاورزی، مدل جاذبه را به کار برده است. بدین منظور آمار صادرات و واردات محصولات کشاورزی ایران برای دوره زمانی 1380 تا 1387 از سازمان گمرک ایران تهیه و سایر داده ها از پایگاه های اینترنتی مختلف برای دوره زمانی 2001 تا 2008 به دست آمد. برآورد اثرات تصادفی و انجام آزمون هاسمن منجر به انتخاب مدل اثرات ثابت جهت تعیین اثر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته گردید. ابتدا تأثیر متغیرهای مستقل تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه، متغیر مشابهت لیندر، فاصله جغرافیایی، نرخ ارز، عدم قطعیت نرخ ارز و متغیر مجازی مرز مشترک بر هر یک از صادرات و واردات محصولات کشاورزی ایران برآورد و سپس متغیرهای مجازی مربوط به یکپارچگی های منطقه ای سازمان کنفرانس اسلامی و اکو نیز در مدل وارد گردید. نتایج نشان داد که تولید ناخالص داخلی شرکای تجاری اثر مثبت بر صادرات و واردات محصولات کشاورزی دارد. همچنین متغیرهای اثر لیندر، فاصله جغرافیایی و عدم قطعیت نرخ ارز تأثیر منفی بر صادرات و واردات محصولات کشاورزی ایران داشتند. متغیر درآمد سرانه تأثیر منفی بر صادرات داشت در حالی که واردات محصولات کشاورزی وابستگی معنی داری با درآمد سرانه کشورهای صادرکننده نداشته است. متغیر نرخ ارز واقعی اثر مثبت اما بسیار کوچک بر واردات و اثر منفی بر صادرات بخش کشاورزی ایران داشته است. همچنین تشکیل یکپارچگی بین ایران واعضای سازمان کنفرانس اسلامی منجر به افزایش صادرات و واردات محصولات کشاورزی ایران شده و از اثرات منفی نوسانات نرخ ارز خواهد کاست. با توجه به وابستگی منفی میان صادرات و واردات با فاصله جغرافیایی کشورها، تقویت زیرساخت های حمل و نقلی بینالمللی پیشنهاد می گردد. علاوه بر آن کشورهای اسلامی که فاصله جغرافیایی آنها با ایران کم باشد از پتانسیل تجاری بالایی برخوردارند و ضرورت انعقاد پیمانهای منطقهای با آنها بخوبی احساس میشود.
محمدرضا پاکروان؛ حسین مهرابی بشرآبادی؛ امید گیلانپور
چکیده
چکیدهصادرات کالاهای غیرنفتی در فعالیتهای اقتصادی اهمیت ویژه ای داشته و اثر آن بر اقتصاد و رشد نسبی انکار ناپذیر است. لذا، تکیه بر توسعه و گسترش صادرات بخش کشاورزی می تواند زمینه مناسبی را برای حضور ایران در بازارهای جهانی در امر صادرات کالاهای غیرنفتی فراهم آورد. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی سیاست های مورد نیاز جهت افزایش توان صادراتی ...
بیشتر
چکیدهصادرات کالاهای غیرنفتی در فعالیتهای اقتصادی اهمیت ویژه ای داشته و اثر آن بر اقتصاد و رشد نسبی انکار ناپذیر است. لذا، تکیه بر توسعه و گسترش صادرات بخش کشاورزی می تواند زمینه مناسبی را برای حضور ایران در بازارهای جهانی در امر صادرات کالاهای غیرنفتی فراهم آورد. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی سیاست های مورد نیاز جهت افزایش توان صادراتی محصولات کشاورزی کشور است. لذا برای دستیابی به این اهداف، متغیرهای تاثیرگذار بر عرضه و تقاضای صادرات محصولات کشاورزی ایران طی دوره زمانی86-1345 با استفاده از روش حداقل مربعات سه مرحله ای4 بررسی شدند. نتایج مطالعه نشان می دهد که متغیرهای نرخ ارز واقعی، قیمت های نسبی، مقدار تولید، قیمت های داخلی و متغیر مجازی جنگ، متغیرهای تاثیر گذار بر توابع عرضه و تقاضای صادرات هستند. همچنین کشش قیمتی5 تقاضای صادرات در کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب 83/1- و 12/2- محاسبه شدند. کشش قیمتی عرضه صادرات در کوتاه مدت نیز 17/2 به دست آمد.
حمیده خاکسار آستانه؛ علیرضا کرباسی
چکیده
چکیدهتحقیق و ترویج کشاورزی اجزایی از یک سیستم مشابهند که در چارچوب تشکیلات سازمانی مختلف فعالیت می کنند و هدف نهایی مشترکی دارند. پیوند بین تحقیق و ترویج برای رسیدن به این اهداف مشترک ضروری میباشد. با توجه به اینکه فعالیت هر یک از این دو بخش به طور مجزا حائز اهمیت است، سرمایه گذاری در یک بخش نبایستی سرمایه گذاری بخش دیگر را تحت الشعاع ...
بیشتر
چکیدهتحقیق و ترویج کشاورزی اجزایی از یک سیستم مشابهند که در چارچوب تشکیلات سازمانی مختلف فعالیت می کنند و هدف نهایی مشترکی دارند. پیوند بین تحقیق و ترویج برای رسیدن به این اهداف مشترک ضروری میباشد. با توجه به اینکه فعالیت هر یک از این دو بخش به طور مجزا حائز اهمیت است، سرمایه گذاری در یک بخش نبایستی سرمایه گذاری بخش دیگر را تحت الشعاع قرار دهد، بنابراین هدف کلی این مطالعه بررسی ارتباط جانشینی یا مکملی بین سرمایه گذاری در تحقیقات کشاورزی و آموزش و ترویج کشاورزی میباشد. به این منظور از مدل بهره وری کل عوامل استفاده شد، بهره وری کل عوامل نیز از شاخص ترنکوئیست-تیل محاسبه گردید. آمار و اطلاعات طی سالهای 1357 تا 1383، از سایتها و منابع مختلف آماری جمع آوری شد. نتایج نشان داد یک درصد افزایش در سرمایه گذاری های تحقیقاتی، بهره وری کل بخش کشاورزی را 080974/0 درصد افزایش می دهد. همچنین افزایش یک درصدی در مخارج ترویج و آموزش، بهره وری کل کشاورزی را 038398/0 درصد افزایش می دهد. متغیر ارتباط متقابل تحقیق و ترویج کشاورزی نیز با علامت منفی معنی دار شد. منفی شدن ضریب متغیر ارتباط متقابل بین سرمایه گذاری در تحقیقات کشاورزی و آموزش و ترویج بر این مطلب دلالت دارد که این دو متغیر به منظور تاثیر بر بهره وری کل عوامل به صورت جانشین هم عمل می کنند و علت آن را می توان به خاطر اندک بودن بودجه های تحقیقات و ترویج و آموزش کشاورزی دانست.