اقتصاد کشاورزی
علیرضا ثانی حیدری؛ احرام صفری
چکیده
فناوری هوش مصنوعی یکی از راهحلهای مطلوب فعلی برای حل مشکلات بخش کشاورزی و افزایش کمی و کیفی میزان تولید محصولات این بخش است. چرا که پیشبینی و بهبود سیستمهای مدیریت مزرعه، میتواند کیفیت و عرضه محصول را تضمین کند. افزونبراین، بخش کشاورزی به دلیل جایگاه آن در اقتصاد و امنیت غذایی کشور به عنوان یکی از حوزههای اولویتدار برنامههای ...
بیشتر
فناوری هوش مصنوعی یکی از راهحلهای مطلوب فعلی برای حل مشکلات بخش کشاورزی و افزایش کمی و کیفی میزان تولید محصولات این بخش است. چرا که پیشبینی و بهبود سیستمهای مدیریت مزرعه، میتواند کیفیت و عرضه محصول را تضمین کند. افزونبراین، بخش کشاورزی به دلیل جایگاه آن در اقتصاد و امنیت غذایی کشور به عنوان یکی از حوزههای اولویتدار برنامههای ملی توسعه فناوری هوش مصنوعی به حساب میآید. گسترش چنین فناوری جدیدی در مقیاس وسیع کشاورزی و در سطح کشور به عوامل مختلفی بستگی دارد. بنابراین، هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین پیشبینیکنندههای کلیدی قصد رفتاری و رفتار استفاده از فناوری هوش مصنوعی در بخش کشاورزی است. ویژگی متمایز این تحقیق ترکیب جنبههای مدل توسعه یافته نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (UTAUT2) با جنبههای فناوری، سازمانی و محیطی (TOE) است. حجم نمونه مبتنی بر روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، 211 نفر برآورد و دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه به صورت مصاحبه از کارکنان 9 کشت و صنعت کشاورزی واقع در چهار استان خراسان شمالی، رضوی، جنوبی و سمنان در سال 1402 جمعآوری شد. نتایج نشان داد عملکرد مورد انتظار و تأثیرات اجتماعی، مهمترین عوامل مثبت تعیینکننده قصد رفتاری افراد برای پذیرش فناوری هوش مصنوعی هستند. متغیر ترس از فناوری به عنوان مهمترین عامل بازدارنده پذیرش فناوری تعیین شد. در بین جنبههای فناوری، سازمانی و محیطی، نتایج نقش قابل توجه جنبههای سازمانی و محیطی بر قصد رفتاری افراد را برجسته میکند. در نهایت، متغیرهای امید به تلاش، شرایط تسهیلکننده، انگیزه لذتجویی، قیمت-ارزش، اعتماد به فناوری، عادت و جنبههای فناوری دیگر عوامل تعیینکننده قصد رفتاری افراد جهت پذیرش فناوری میباشند. این نتایج اطلاعات مهمی را برای ذینفعان مختلف فراهم میکند. توصیه میشود سیاستگذاران در اجرای برنامههای توسعه فناوری هوش مصنوعی در کشاورزی متغیرهای تعیینکننده قصد رفتاری را مورد توجه قرار دهند؛ دولت باید در توسعه زیرساختهای ضروری این فناوری سرمایهگذاری کند و با وضع قوانین کارآمد و پرداخت تسهیلات کمبهره، بستر توسعه این فناوری را فراهم سازد؛ طراحان با ارائه اطلاعات و مشارکت دادن کشاورزان در فرآیند توسعه آن، آنها را بهتر در مورد عملکرد فناوری خود آگاه کنند.
اقتصاد کشاورزی
علیرضا ثانی حیدری؛ محمود دانشور کاخکی؛ محمود صبوحی صابونی؛ حسین محمدی
چکیده
خشکسالی یک تهدید عمده برای امنیت معیشت خانوارهای روستایی کشور بهحساب میآید و خسارت وارد شده به آنها طی سالهای اخیر، گواه عدم درک وضعیت تابآوری آنها بوده است. همچنین، ارزیابی شیوههای مدیریت خشکسالی کشور نشان میدهد که مداخلات فنی و مالی اجرا شده فقر و بیعدالتی را در برخی مناطق گسترش داده است. بنابراین، با توجه به حساسیت ...
بیشتر
خشکسالی یک تهدید عمده برای امنیت معیشت خانوارهای روستایی کشور بهحساب میآید و خسارت وارد شده به آنها طی سالهای اخیر، گواه عدم درک وضعیت تابآوری آنها بوده است. همچنین، ارزیابی شیوههای مدیریت خشکسالی کشور نشان میدهد که مداخلات فنی و مالی اجرا شده فقر و بیعدالتی را در برخی مناطق گسترش داده است. بنابراین، با توجه به حساسیت موضوع تابآوری بهعنوان یک رویکرد غالب مؤثر بر ابعاد زندگی و معیشت خانوارهای روستایی و عدم مطالعه جامع به عوامل زیربنایی آن، این پژوهش به دنبال سنجش ظرفیت تابآوری خانوارها در برابر خشکسالی و ارزیابی عوامل اثرگذار آن است. دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه چند بعدی از 376 خانوار در سال 1402 جمعآوری شد. برای سنجش ظرفیت تابآوری خانوار از چارچوب نظری TANGO و برای ارزیابی عوامل اثرگذار از الگوی شانس متناسب جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین ارزش ظرفیت تابآوری خانوارهای روستایی 26/27 است که حاکی از سطح پایین ظرفیت تابآوری آنها است. همچنین، نتایج الگوی شانس متناسب جزئی نشان داد متغیرهای تحصیلات سرپرست خانوار، سطح مهارت در فعالیتهای کشاورزی، پسانداز، درآمد خانوار، تعداد تماسهای خانوار با ترویج کشاورزی، عضویت سرپرست خانوار در گروههای اجتماعی و دسترسی به اعتبارات خرد دارای اثر مثبت و متغیرهای ارزش زیان محصولات کشاورزی و تعداد دامهای تلف شده خانوارها دارای اثر منفی و قابل توجهی بر ظرفیت تابآوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی داشته است. در نهایت، با توجه به اینکه یکی از عوامل کلیدی اثرگذار بر ظرفیت تابآوری خانوارها دسترسی به اعتبارات خرد است؛ لذا سیاستگذاران بایستی در گام اول به ترویج و تقویت نهادهای پرداخت کننده آن بپردازند؛ در گام دوم با ارائه اطلاعات و کاهش محدودیتهای وثیقهای سطح دسترسی خانوارها به اعتبارات خرد را بهبود دهند و در گام سوم، ایجاد گزینههای سازگاری، ارتقای آگاهی و آموزش مهارتهای کسب و کار را در اولویت قرار دهد تا خانوارها برای مدیریت اعتبارات دریافتی آماده شوند.
اقتصاد کشاورزی
حسین محمدی؛ علیرضا ثانی حیدری؛ عبدالله شهرکی
چکیده
یک استراتژی بازاریابی مناسب برای افزایش فروش و سودآوری در مراحل مختلف چرخه عمر محصول ضروری است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل موثر بر انتخاب استراتژی بازاریابی در مراحل مختلف چرخه عمر محصول در صنایع غذایی مشهد میباشد. دادهها از طریق یک نظرسنجی جمعآوری شده و پرسشنامهها توسط 88 مدیر بازاریابی صنعت تولید مواد غذایی در سال 1396 ...
بیشتر
یک استراتژی بازاریابی مناسب برای افزایش فروش و سودآوری در مراحل مختلف چرخه عمر محصول ضروری است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل موثر بر انتخاب استراتژی بازاریابی در مراحل مختلف چرخه عمر محصول در صنایع غذایی مشهد میباشد. دادهها از طریق یک نظرسنجی جمعآوری شده و پرسشنامهها توسط 88 مدیر بازاریابی صنعت تولید مواد غذایی در سال 1396 تکمیل شده است. برای رسیدن به هدف پژوهش، از الگوی لاجیت چند جملهای برای تعیین تأثیر متغیرهای توضیحی بر احتمال انتخاب یک استراتژی بازاریابی ویژه در مراحل مختلف چرخه عمر محصول استفاده بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که متغیرهای تجربه مدیر، تحصیلات، نوع محصول، رقابتپذیری، برند معتبر و سهم بازار تأثیر معناداری بر استراتژی انتخابی در مراحل مختلف چرخه عمر محصول داشته است. بنابراین، سودآوری یک شرکت در بازار را میتوان با اجرای یک استراتژی بازاریابی مبتنی بر نوع محصول و در ارتباط با مراحل خاص چرخه عمر محصول بهبود داد.