اقتصاد کشاورزی
فرنوش وجدی حکم آباد؛ حامد رفیعی؛ امیر حسین چیذری؛ سعید یزدانی؛ صفدر حسینی
چکیده
امروزه نگهداری و تقویت وفاداری مشتری در راستای محصولات یا خدمات یک شرکت، عموماً نکته اصلی و مرکزی فعالیتهای بازاریابی شده است. ازجمله مواردی که میتواند بر بهبود وفاداری مشتریان به برند /محصول تأثیرگذار باشد، بازاریابی اخلاقی است. بازاریابی اخلاقی حوزهای از اخلاق کاربردی است که با اصول اخلاقی پنهان در رفتار، تبلیغ و تنظیم در بازاریابی ...
بیشتر
امروزه نگهداری و تقویت وفاداری مشتری در راستای محصولات یا خدمات یک شرکت، عموماً نکته اصلی و مرکزی فعالیتهای بازاریابی شده است. ازجمله مواردی که میتواند بر بهبود وفاداری مشتریان به برند /محصول تأثیرگذار باشد، بازاریابی اخلاقی است. بازاریابی اخلاقی حوزهای از اخلاق کاربردی است که با اصول اخلاقی پنهان در رفتار، تبلیغ و تنظیم در بازاریابی ارتباط دارد. مصرف گرایی اخلاقی نیز در دو دهه اخیر به دلیل این مسائل اجتماعی و زیست محیطی اهمیت پیدا کرده است. در این راستا در این مطالعه به هدف بررسی مولفههای اخلاقی بر ارزش دوره عمر مشتری برای مصرفکنندگان محصولات لبنی در تهران در سال 1402 انجام شده است. برای دستیابی به هدف، 710 پرسشنامه در شهر تهران تکمیل گردید و با استخراج اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه دوره عمر مشتری از روش GWRFM استفاده گردید و نتایج نشان دهنده درصد فراوانی بالای خوشه های با ارزش دوره عمر پایین بودند. در مرحله دوم با استفاده از لاجیت چندگانه به بررسی تاثیر مولفههای اخلاقی بر CLV پراخته شد که نتیجه حاکی از اهمیت پایبندی به قوانین حوزه فعالیت و پذیرش مسئولیت اجتماعی بر ارزش دوره عمر مشتری بصورت مثبت و معنیدار بود. از این رو پیشنهاد میشود فعالان صنعت لبنیات با مطمئن کردن مشتریان از پایبندی به قوانین حوزه فعالیت این صنعت و همچنین پذیرش مسئولیت اجتماعی میتوانند آنها را به خوشههای بالاتر منتقل کرده و جزو مشتریان وفادار خود قرار دهند. اگر در زمینه احترام به هنجارهای اخلاقی نیز اقدامات مثبتی انجام گردد بخش قابل توجهی از مصرفکنندگان محصولات پنیر، ماست و دوغ را تحت تاثیر قرار میدهد و سبب حرکت آنها به سوی قرارگیری در زمره مشتریان باارزش این صنعت میشود.
اقتصاد کشاورزی
اتابک کاظم پور؛ حامد رفیعی؛ حسین نوروزی؛ سید عباس زارع؛ لیلا یوسف زاده؛ مطهره کبودتبار
چکیده
نظر به پتانسیل بالای کشور در زمینه تولید و صادرات گوجه فرنگی پژوهش حاضر با هدف بررسی مزیت نسبی، تعیین ساختار بازار صادراتی و اولویتبندی بازارهای هدف صادراتی این محصول در ایران صورت پذیرفته است. دوره مورد مطالعه این پژوهش 97-1380 میباشد. بدین منظور مطالعه حاضر با استفاده از شاخص های مزیت نسبی آشکارشده، مزیت نسبی آشکار شده متقارن، نسبتهای ...
بیشتر
نظر به پتانسیل بالای کشور در زمینه تولید و صادرات گوجه فرنگی پژوهش حاضر با هدف بررسی مزیت نسبی، تعیین ساختار بازار صادراتی و اولویتبندی بازارهای هدف صادراتی این محصول در ایران صورت پذیرفته است. دوره مورد مطالعه این پژوهش 97-1380 میباشد. بدین منظور مطالعه حاضر با استفاده از شاخص های مزیت نسبی آشکارشده، مزیت نسبی آشکار شده متقارن، نسبتهای تمرکز و شاخص هرفیندال- هیرشمن به بررسی الگوی تجاری و ساختار بازار صادراتی گوجه فرنگی ایران و جهان پرداخته است. در ادامه به منظور اولویتبندی بازارهای هدف گوجه فرنگی ایران از روش تحلیل تاکسونومی عددی استفاده شد. نتایج نشان داد که مزیت نسبی گوجه فرنگی ایران در سالهای مورد مطالعه با نوسانات زیادی همراه بوده و ریسک رقابتی برای صادرکنندگان این محصول در ایران نسبت به رقبا بالاتر بوده است. ساختار بازار صادراتی این محصول در جهان ابتدا انحصار چندجانبه بسته بوده است که با گذشت زمان رقابتیتر شده و به انحصار چندجانبه تغییر یافته است. ساختار بازار صادراتی گوجه فرنگی ایران همواره بنگاه مسلط بوده است که این وضعیت به دلیل کاهش درآمد ارزی حاصل از صادرات ایران و کاهش قدرت چانه زنی ایران در بازار های جهانی عمدتاً به ضرر کشور ایران و به نفع کشورهای وارد کننده میباشد. با توجه به شاخصهای مورد بررسی نتایج حاکی از آن است که کشورهای ازبکستان، ارمنستان، اکراین، قرقیزستان و آذربایجان به ترتیب بهترین بازارها برای گوجه فرنگی ایران محسوب میشوند. لذا پیشنهاد میشود با تمرکز بر کشورهای اولویتدار و با بررسی شرایط موجود در بازارهای هدف بویژه سلیقه مشتریان در آنها نفوذ کرد.واژههای کلیدی: ایران، بازار هدف، تاکسونومی عددی، ساختار بازار صادراتی، شاخص هرفیندال- هیرشمن
اقتصاد کشاورزی
غزاله قاسمی؛ حامد رفیعی؛ الهام مهرپرور حسینی
چکیده
صادرات محصولات کشاورزی و صنایع تبدیلی از راهبردهای توسعه صادرات و رشد پایدار اقتصادی در کشورهای در حال توسعه به شمار میرود. از آنجا که ایران در صادرات گوجهفرنگی و رب گوجه در سالهای اخیر در بین ده کشور برتر جهان جای داشته است، هدف این مطالعه مقایسه ساختار بازار جهانی این دو محصول به عنوان دو حلقه از زنجیره عرضه گوجهفرنگی و محاسبه ...
بیشتر
صادرات محصولات کشاورزی و صنایع تبدیلی از راهبردهای توسعه صادرات و رشد پایدار اقتصادی در کشورهای در حال توسعه به شمار میرود. از آنجا که ایران در صادرات گوجهفرنگی و رب گوجه در سالهای اخیر در بین ده کشور برتر جهان جای داشته است، هدف این مطالعه مقایسه ساختار بازار جهانی این دو محصول به عنوان دو حلقه از زنجیره عرضه گوجهفرنگی و محاسبه مزیت نسبی آشکار شده صادرات آنها در جهان و کشورهای هدف ایران تعیین شد. براساس نتایج، ساختار بازار جهانی هر دو محصول در دوره 2018-2010 با وجود سهم بالای چهار قدرت برتر بازار، در بیشتر سالها انحصار چندجانبه باز بوده است که بیانگر سهم اندک بیشتر رقبا و رقابت زیاد بین آنها است. اما با توجه به سهم زیاد و ثبات رهبری بازار، امکان گرفتن سهم کشورهای بزرگ برای رقبای کوچک، اندک است. از این رو، پیشنهاد میشود، ایران با متوسط سهم 61/1 درصدی در بازار گوجه و 30/5 درصد در بازار رب، تعدادی از بازارها را که در آنها از قدرت رقابتپذیری بیشتری برخوردار است، برای نفوذ، توسعه بازار و برندسازی در اولویت قرار دهد. به طور میانگین صادرات گوجهفرنگی به کشورهای ترکمنستان، عراق و افغانستان برای ایران بیشترین مزیت نسبی را داشته و همچنین صادرات رب گوجهفرنگی نیز به کشورهای ذکر شده دارای بیشترین مزیت نسبی برای ایران بوده است که پیشنهاد میشود، تعدادی از بازارها را که در آنها براساس شاخص مزیت نسبی آشکار شده از قدرت رقابتپذیری و پایداری برخوردار است، از جمله بازارهای ترکمنستان و افغانستان را در اولویت نفوذ، توسعه بازار و برندسازی قرار دهد. شایان ذکر است، با توجه به مزیت نسبی بالاتر رب گوجه در مقایسه با گوجهفرنگی، ارزش افزوده بالاتر آن، امکان برندسازی بیشتر و قابلیت نگهداری و حمل و نقل، توصیه میشود، با توسعۀ سرمایهگذاری در صنایع تبدیلی و تکمیل زنجیرۀ عرضه و بازاریابی، توسعه بازار صادراتی رب گوجهفرنگی در اولویت کشور قرار گیرد.
افشین امجدی؛ حامد رفیعی؛ نسیم مقدس
چکیده
نظر به اینکه میزان واردات دانه های روغنی در ایران بیش از 80 درصد نیاز داخل می باشد، در این مطالعه مزیت نسبی وارداتی با بکارگیری از انواع شاخصهای تجاری از جمله شاخص مزیت نسبی آشکار شده RCA و مزیت نسبی آشکار شده متقارن RSCA برای واردات سویا در طول دوره 2008-1961 برای ایران و ده کشور عمده واردکننده دانه های روغنی مذکور محاسبه شده و نیز جایگاه ...
بیشتر
نظر به اینکه میزان واردات دانه های روغنی در ایران بیش از 80 درصد نیاز داخل می باشد، در این مطالعه مزیت نسبی وارداتی با بکارگیری از انواع شاخصهای تجاری از جمله شاخص مزیت نسبی آشکار شده RCA و مزیت نسبی آشکار شده متقارن RSCA برای واردات سویا در طول دوره 2008-1961 برای ایران و ده کشور عمده واردکننده دانه های روغنی مذکور محاسبه شده و نیز جایگاه رقابتی ایران در بین کشورهای عمده واردکننده این دانه ها بررسی شد. همچنین ارتباط بلندمدت میزان تولید سویا با شاخص مزیت وارداتی این محصول با استقاده از آزمون جوهانسون و الگوهای تصحیح خطای برداری (VECM) براورد شده است. نتایج هرچند بیانگر مزیت وارداتی کشور در واردات سویا بوده اما اثر شوک های ناگهانی بر میزان این شاخص، نسبت به سایر کشورها در فاصله زمان بیشتری تعدیل می شود. که این امر منجر به تمایل کمتر صادرات کشورهای بزرگ به ایران خواهد شد. از این جهت اهمیت افزایش ظرفیت های تولیدی داخلی جهت تأمین نیازهای داخلی ضروری خواهد بود. همچنین نتایج نشان داد با افزایش تولیدات داخلی در بلندمدت، میزان مزیت وارداتی ایران کاهش یافته و در نتیجه با کاهش واردات به کشور، ارز کمتری نیز از کشور خارج خواهد شد.
سید ابوالقاسم مرتضوی؛ الهام دربندی؛ پژمان اعلایی بروجنی؛ حامد رفیعی
چکیده
چکیده
با توجه به اهمیت صادرات خرما در ایران، این مطالعه به بررسی ارتباط کوتاه مدت و بلندمدت بین صادرات خرما و متغیرهای مهم اقتصادی، بویژه نرخ ارز می پردازد. برای نیل به این هدف، تابع ارزش صادرات خرما با استفاده از الگوی تحلیل همجمعی موسوم به ARDL برآورد گردید. دوره مورد مطالعه سالهای 1386-1360 میباشد. نتایج نشان داد که قیمت صادراتی و ...
بیشتر
چکیده
با توجه به اهمیت صادرات خرما در ایران، این مطالعه به بررسی ارتباط کوتاه مدت و بلندمدت بین صادرات خرما و متغیرهای مهم اقتصادی، بویژه نرخ ارز می پردازد. برای نیل به این هدف، تابع ارزش صادرات خرما با استفاده از الگوی تحلیل همجمعی موسوم به ARDL برآورد گردید. دوره مورد مطالعه سالهای 1386-1360 میباشد. نتایج نشان داد که قیمت صادراتی و ارزش افزوده بخش کشاورزی تأثیری مثبت و معنیدار بر ارزش صادرات دارند. همچنین، متغیر نرخ ارز تأثیر مثبت و معنیداری بر ارزش صادرات خرما دارد که این امر لزوم توجه به اتخاذ سیاستهای مناسب ارزی به منظور حمایت از صادرات و حفظ موقعیت ایران در بازارهای جهانی را خاطرنشان میسازد. در نهایت، باتوجه به ضریب برآوردی تصحیح خطای الگو، در هر دوره حدود 66 درصد از عدم تعادل کوتاهمدت برای رسیدن به تعادل بلندمدت تعدیل میشود.
واژه های کلیدی: نرخ ارز، صادرات، خرما، ایران، ARDL
حمید امیرنژاد؛ حامد رفیعی
چکیده
بدلیل اهمیت تولید برنج در استان مازندران، بررسی وضعیت بازار این محصول در این استان از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد. به این منظور، با تکمیل تصادفی 55 پرسشنامه در هر یک از سطوح تولید، عمده فروشی و خرده فروشی، در سال 1386، بازار برنج در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حاشیه بازاریابی در دو رقم محلی (طارم) و پرمحصول ...
بیشتر
بدلیل اهمیت تولید برنج در استان مازندران، بررسی وضعیت بازار این محصول در این استان از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد. به این منظور، با تکمیل تصادفی 55 پرسشنامه در هر یک از سطوح تولید، عمده فروشی و خرده فروشی، در سال 1386، بازار برنج در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حاشیه بازاریابی در دو رقم محلی (طارم) و پرمحصول به ترتیب 5850 و 3700 ریال بوده است. حاشیه عمده فروشی بیشتر از حاشیه خرده فروشی و سهم تولیدکننده در ارقام محلی و پرمحصول به ترتیب 214 /58 و 564/52 درصد برآورد شد. سهم عمده فروش در هر دو بازار بیشتر از خرده فروش بوده است. بطور کلی، در هر دو رقم حضور عمده فروشان باعث افزایش ناکارآیی بازار شده و ناکارآترین مسیر بازاررسانی از لحاظ ناکارآیی قیمتی، فنی و ناکارآیی کل، مسیر تولیدکننده- عمده فروش- مصرف کننده و کارآترین مسیر نیز مربوط به مسیر تولید کننده- مصرف کننده بوده است. برآورد ضریب هزینه نشان داد که در بازار ارقام محلی و پرمحصول به ترتیب 143/11 و 20 درصد از قیمت نهایی مربوط به هزینه های بازاریابی است. جمع هزینه های بازاریابی با قیمت سر مزرعه در هر دو رقم اختلاف قابل توجهی داشته است، لذا، این بازارها شفاف نبوده و همین امر از کارآیی بازارها می کاهد. با توجه به برآورد تابع حاشیه کل، در هر دو بازار، قیمت خرده فروشی و هزینه بازاریابی اثر معنی داری بر حاشیه کل داشته و قیمت خرده فروشی اثر بزرگتر و معنی دارتری بر حاشیه کل داشته است. بطوریکه با افزایش یک درصدی در قیمت خرده فروشی در بازارهای رقم محلی و پرمحصول، به ترتیب حاشیه کل 625/1 و 436/1 درصد افزایش می یابد.
حبیب الله سلامی؛ حامد رفیعی
چکیده
چکیده
این مطالعه به بررسی اثر وجود محدودیت منابع مالی و تاثیر آن بر سطح تولید برنج در دو استان مازندران و گیلان می پردازد. در این راستا از رهیافت تابع تولید غیرمستقیم و با بهکارگیری اطلاعات مربوط به تولیدات برنج برای سال زراعی 1386 در استان های یاد شده استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کمبود اعتبارات و منابع مالی در تمامی ...
بیشتر
چکیده
این مطالعه به بررسی اثر وجود محدودیت منابع مالی و تاثیر آن بر سطح تولید برنج در دو استان مازندران و گیلان می پردازد. در این راستا از رهیافت تابع تولید غیرمستقیم و با بهکارگیری اطلاعات مربوط به تولیدات برنج برای سال زراعی 1386 در استان های یاد شده استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کمبود اعتبارات و منابع مالی در تمامی شهرستان های دو استان وجود دارد، بطوریکه در استان گیلان منابع مالی در دسترس 01/23 و در استان مازندران 04/21 درصد کمتر از میزان لازم برای دستیابی به سطح مطلوب اقتصادی در تولید است. این کمبود موجب کاهش میزان تولیدات فعلی در سطح 78/24 درصد در استان اول و 22/23 درصد در استان دوم نسبت به میزان تولید در نبود محدودیت مالی شده است. با توجه نقش به این دو استان در تامین برنج مورد نیاز کشور، تأمین اعتبارات مورد نیاز میتواند نقش قابل توجهی در کاهش واردات این محصول داشته باشد.
واژههای کلیدی: تابع تولید غیر مستقیم، برنج، اعتبارات، مازندران، گیلان
سیدصفدر حسینی؛ حامد رفیعی
چکیده
چکیده
در این مطالعه با توجه به اهمیت اقتصاد پسته در بسته صادرات غیرنفتی کشور، مزیت های تولیدی و صادراتی پسته ایران در مقابل کشورهای رقیب با استفاده داده های سال های 2005-1990 و با کاربرد شاخص های مزیت مقیاس، کارایی و مزیت جمعی و همچنین مزیت های آشکارشده و آشکارشده متقارن برآورد شد. میزان اثرپذیری مزیت صادراتی ایران نسبت به مزیت رقبا اندازه ...
بیشتر
چکیده
در این مطالعه با توجه به اهمیت اقتصاد پسته در بسته صادرات غیرنفتی کشور، مزیت های تولیدی و صادراتی پسته ایران در مقابل کشورهای رقیب با استفاده داده های سال های 2005-1990 و با کاربرد شاخص های مزیت مقیاس، کارایی و مزیت جمعی و همچنین مزیت های آشکارشده و آشکارشده متقارن برآورد شد. میزان اثرپذیری مزیت صادراتی ایران نسبت به مزیت رقبا اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که شاخص مزیت مقیاس در مورد ایران نسبت به سایر رقبا بیشتر بوده و بالاترین مزیت کارایی و بیشترین رشد آن به ترتیب مربوط به سوریه و ترکیه است. بیشترین مزیت جمعی در این سال ها مربوط به ایران و بیشترین رشد نیز به ایتالیا تعلق دارد. علی رغم مزیت ایران در صادرات پسته، رشد این مزیت طی سال های مطالعه منفی بوده است (05/44-درصد). در حالی که اکثر رقبای ایران از رشد مثبتی برخوردار بوده اند. چنانچه به هر علت مزیت نسبی صادراتی پسته ایران کاهش یابد، مزیت رقبای آن افزایش یافته و صادرات پسته این کشورها، جایگزین صادرات پسته ایران خواهد شد. همچنین سیاست های برنامه سوم توسعه در کارایی تولید و صادرات پسته ایران به بازارهای جهانی موفق بوده است. جهت حضور موفق در بازارهای جهانی، سیاست گذاری جهت کاهش هزینه تمام شده تولید پسته، بهبود کیفیت تولیدی و بویژه انجام عملیات فرآوری مناسب، توصیه می شود.
واژه های کلیدی: مزیت مقیاس، مزیت کارایی، مزیت جمعی، مزیت نسبی آشکار شده، مزیت نسبی آشکار شده متقارن، پسته