مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
طاهره شرقی؛ مجتبی رضایی احمدآبادی
چکیده
روند توسعه کشت ارگانیک در ایران وضعیت مطلوبی ندارد و این در حالی است که غذاهای آلوده به انواع مواد شیمیایی تأثیر ناخوشایندی را بر سلامت عمومی جامعه دارد. از آنجایی که هر گونه تغییر در بکارگیری مواد شیمیایی در کشاورزی باید با بررسی رفتار کشاورزان باشد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر واکاوی قصد رفتاری برای تولید محصول ارگانیک در سطح 5200 نفر ...
بیشتر
روند توسعه کشت ارگانیک در ایران وضعیت مطلوبی ندارد و این در حالی است که غذاهای آلوده به انواع مواد شیمیایی تأثیر ناخوشایندی را بر سلامت عمومی جامعه دارد. از آنجایی که هر گونه تغییر در بکارگیری مواد شیمیایی در کشاورزی باید با بررسی رفتار کشاورزان باشد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر واکاوی قصد رفتاری برای تولید محصول ارگانیک در سطح 5200 نفر پستهکار شهرستان اردکان استان یزد با بهرهگیری از نظریه تجزیه رفتار برنامهریزی شده بود. این تحقیق به روش پیمایشی اجرا شد. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 358 نفر تعیین گردید. با توجه به توزیع و پراکندگی پستهکاران در بخشهای مختلف از نمونهگیری چند مرحلهای تصادفی استفاده شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه توسط پانلی از متخصصان دانشگاهی در بخشهای باغبانی، توسعه کشاورزی، گیاهپزشکی و روانشناسی و همچنین کارشناسان خبره جهادکشاورزی شهرستان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی ابزار از طریق پایلوت تست مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ از 649/0 تا 836/0 بدست آمد که بیانگر پایایی قابل قبول است. برای تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS22 و SmartPLS2 استفاده شد. نتایج نشان داد که مهمترین عامل در قصد رفتار تولید پسته ارگانیک به ترتیب متغیرهای هنجار ذهنی (362/0=β) و کنترل رفتار درک شده (185/0=β) است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به دلیل عدم قابلیت سازگاری روشها و اصول تولید ارگانیک در باغات پسته با ارزشها و نیازهای کشاورزان از جمله عدم وجود بازار پسته ارگانیک، هزینههای تولید پسته ارگانیک و تمایل کم مصرفکننده به پرداخت بالاتر برای خرید پسته ارگانیک، ناسازگاری رقم، کیفیت آب و خاک باغات پسته با روشهای تولید ارگانیک و همچنین عدم سهولت کاربرد روشهای تولید ارگانیک در باغ، نگرش آنها در بکارگیری این نوع روشها در باغ معنادار نشد. با توجه به نتایج پیشنهاد میگردد که که تدابیر لازم حمایتی از طرف دولت در زمینه پوشش هزینههای اجرایی تولید پسته ارگانیک تا مرحله دستیابی پستهکاران به بازارهای محصولات ارگانیک در داخل و خارج کشور ایجاد گردد. همچنین در این راستا پیشنهاد میگردد سازمان ترویج دورههای آموزش را با توجه به تنوع در کیفیت آب، خاک و رقم پسته به گونهای برگزار نماید تا کشاورزان ضمن ارتقا و بهبود دانش در خصوص نحوه تولید محصول ارگانیک، سهولت بکارگیری این نوع روشها و مدیریت آن را در باغ درک نمایند.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
خدیجه عبدی رکنی؛ سمیه شیرزادی لسکوکلایه؛ حمید امیر نژاد
چکیده
محدود بودن منابع انرژی فسیلی و مشکلات ناشی از انتشار گازهای گلخانهای حاصل از آن، ضرورت مصرف انرژیهای تجدیدپذیر را بر همگان روشن ساخته است. بر همین اساس در تحقیق حاضر سعی شده است، با استفاده از مدل چندهدفه، الگوی کشت بهینه زراعی و سبد بهینه مصرف انرژی در اراضی کشاورزی بهگونهای که منافع حاصل از تولید محصولات زراعی کشاورزان ...
بیشتر
محدود بودن منابع انرژی فسیلی و مشکلات ناشی از انتشار گازهای گلخانهای حاصل از آن، ضرورت مصرف انرژیهای تجدیدپذیر را بر همگان روشن ساخته است. بر همین اساس در تحقیق حاضر سعی شده است، با استفاده از مدل چندهدفه، الگوی کشت بهینه زراعی و سبد بهینه مصرف انرژی در اراضی کشاورزی بهگونهای که منافع حاصل از تولید محصولات زراعی کشاورزان با تکیه بر استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر و کاهش مصرف سوخت منابع انرژی فسیلی مورد استفاده در سیستم آبیاری، تعیین شود. جامعه آماری پژوهش، زارعین منطقه بیشه جنوبی شهرستان بابل میباشند. دادههای مربوطه از طریق اداره جهاد کشاورزی منطقه و سازمان ساتبا، در سال 1400 به صورت خام جمعآوری شد. نتایج مطالعه، در وضعیت ترکیب انرژی تجدیدپذیر با انرژی فسیلی در پمپاژ آب آبیاری، کشت محصولات شالی طارم، شالی شیرودی، سویا، و ذرت بهترتیب با سطح کشت 44/0، 30/0، 16/0 و 10/0 در هکتار را بهعنوان مقادیر بهینه پیشنهاد میکند. با اجرای الگوی پیشنهادی، سود زارعین منطقه بهازای هر هکتار از 49/536 به 41/538 میلیون ریال نسبت به وضعیت عدم لحاظ انرژی تجدیدپذیر در الگوی جاری، افزایش مییابد. سبد بهینه مصرف انرژی بهصورت ترکیب بهکارگیری انرژی خورشیدی و انرژی فسیلی، 2690 کیلووات ساعت بهدست آمد، که از این مقدار، 82 درصد به انرژی فسیلی و 18 درصد به انرژی خورشیدی اختصاص دارد. همچنین، براساس نتایج، با انتخاب سیستم پمپ ترکیبی فسیلی-خورشیدی و همچنین کاهش سطح کشت شیرودی و افزایش سطح طارم، سویا و ذرت نسبت به الگوی فعلی منطقه در شرایط عدم استفاده از انرژی تجدیدپذیر بهعنوان منبع سوخت آبیاری، 18 درصد از میزان انتشار گازهای گلخانهای صرفهجویی خواهد شد. لذا، تشویق و حمایت دولت از کشاورزان در زمینه استفاده از منابع انرژیهای تجدیدپذیر در تأمین سوخت کشاورزی میتواند در کاهش زیانهای محیطزیستی ناشی از کشاورزی نقش بهسزایی داشته باشد.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
مصطفی مردانی نجف آبادی؛ عباس عبدشاهی؛ الهه آهنی
چکیده
تجزیه و تحلیل نظامهای کشاورزی بهمنظور تعیین کارایی و بررسی اثرات محیط زیستی- اقتصادی، موجب ارتقاء کیفی مدیریت و توسعه پایدار کشاورزی میگردد. توسعه پایدار بخش کشاورزی از اولویتهای مهم مورد توجه کشورها بوده و نقش و اهمیت کارایی محیطزیستی همواره مورد تأکید بوده است. در این راستا، مطالعه حاضر با توجه به مزیت نسبی اقتصادی ...
بیشتر
تجزیه و تحلیل نظامهای کشاورزی بهمنظور تعیین کارایی و بررسی اثرات محیط زیستی- اقتصادی، موجب ارتقاء کیفی مدیریت و توسعه پایدار کشاورزی میگردد. توسعه پایدار بخش کشاورزی از اولویتهای مهم مورد توجه کشورها بوده و نقش و اهمیت کارایی محیطزیستی همواره مورد تأکید بوده است. در این راستا، مطالعه حاضر با توجه به مزیت نسبی اقتصادی استان خوزستان و با هدف تعیین کارایی محیطزیستی- اقتصادی، کارایی عملیاتی و کارایی محیطزیستی محصولات عمده زراعی با استفاده از تلفیق مدل بهینهسازی با پارامترهای کنترلکننده میزان محافظهکاری و تحلیل پوششی دادهها انجام گرفت. دادههای مورد نیاز با تکمیل پرسشنامه از کشاورزان مناطق گتوند، عقیلی و دیمچه استان خوزستان و با روش نمونهگیری تصادفی در سال زراعی 99-1398 جمعآوری گردید. نتایج نشان داد، یونجهکاران منطقه گتوند با کسب امتیاز در محدوده 89-81 و 96-90 درصد بهترتیب بالاترین میزان کارایی محیطزیستی و محیطزیستی-اقتصادی را به خود اختصاص دادند. در منطقه عقیلی، محصول برنج بالاترین میزان کارایی عملیاتی به ازای سطوح مختلف احتمال انحراف در محدوده 87-77 درصد، کارایی محیطزیستی در محدوده 90-80 درصد و کارایی محیطزیستی-اقتصادی در محدوده 95-87 درصد را کسب نمود. در منطقه دیمچه، محصول نیشکر بالاترین میانگین انواع کارایی را به ازای سطوح مختلف احتمال انحراف با کسب امتیازات در محدوده 78 تا 90، 80 تا 89 و 87 تا 95 بهترتیب برای کارایی عملیاتی، محیطزیستی و محیطزیستی-اقتصادی را به خود اختصاص داد. به طور کلی، میانگین کارایی عملیاتی در همه سطوح احتمال برای محصولات مورد بررسی در مناطق گتوند، عقیلی و دیمچه به استثنای (لوبیا در منطقه گتوند)، کمتر از میانگین کارایی محیطزیستی برآورد گردید. این امر، بیانگر عدم قابلیتها و مهارتهای کشاورزان در به کارگیری میزان مناسب نهادهها جهت تولید محصولات کشاورزی بوده، در حالیکه کشاورزان مناطق مورد بررسی، بر مسائل محیطزیستی تمرکز بیشتری دارند. لذا پیشنهاد میشود در زمینه به کارگیری مناسب نهادههای تولید، آموزشهای ترویجی صورت گیرد.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
سید محمد رضا حاج سیدجوادی؛ رضا حیدری
چکیده
امروزه بسیاری از کشاورزان و فعالان بخش کشاورزی از تغییرات قیمتهای بازار و آخرین پیشرفتهای فناوری در حوزه قیمت محصولات کشاورزی آگاهیهای لازم را ندارند؛ بنابراین بهرهگیری از مدلهای هوشمند برای پیشبینی دقیق قیمت کالاهای کشاورزی در حوزه کشاورزی هوشمند برای آنها اهمیت حیاتی دارد. لذا هدف از این مطالعه، ارائه یک مدل هوشمند ...
بیشتر
امروزه بسیاری از کشاورزان و فعالان بخش کشاورزی از تغییرات قیمتهای بازار و آخرین پیشرفتهای فناوری در حوزه قیمت محصولات کشاورزی آگاهیهای لازم را ندارند؛ بنابراین بهرهگیری از مدلهای هوشمند برای پیشبینی دقیق قیمت کالاهای کشاورزی در حوزه کشاورزی هوشمند برای آنها اهمیت حیاتی دارد. لذا هدف از این مطالعه، ارائه یک مدل هوشمند بر پایه دادهکاوی از نوع هیبریدی غیر خطی برای پیشبینی دقیق قیمت آتی پسته به منظور رفع محدودیتهای موجود شامل ماهیت چندبعدی دادهها، عدم قطعیت در دادههای پیشبینی شده و نهایتاً ارائه و ساخت مدل پایه قابل انتشار در زمینه به کارگیری الگوریتمهای یادگیری ماشین عمیق برای پیشبینی قیمت محصولات کشاورزی است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که 1) با بکارگیری تئوری موجک برای نوفهزدایی دادهها، میزان خطای دادههای قیمت کاهش یافته و دادهها از یک روند باثبات برخوردار شدند، 2) نتایج حاصل از اجرای شبکه کدکننده خودکار منتج به انتخاب وقفه بهینه یک، به عنوان متغیر ورودی برای پیشبینی قیمت آتی پسته تشخیص داده شد، 3) نتایج حاصل از بکارگیری شبیهسازی مونت کارلو-زنجیره مارکف و نیز پیشبینی خارج از نمونه با مجموعه دادههای جدید، بیانگر این است که محتملترین و خوشبینانهترین قیمت قابل وقوع برای قیمت آتی پسته در بورس کالای ایران، در سقف قیمتی 213 هزار تومان قرار دارد و قیمت پیشبینی شده با قیمت واقعی دارای اختلاف اندکی است (میزان خطا 0/7 درصد است). بر اساس نتایج حاصل شده، استفاده از مدل هیبریدی پیشنهاد شده و بکارگیری اجزای بکار برده شده در آن یعنی تابع تبدیل موجک، شبکه کدکننده خودکار، شبکه عصبی یادگیری عمیق، شبیهسازی مونت کارلو و استنتاج قیمتهای جدید به عنوان کاملترین زنجیره ارزش دو بخشی تحت یک مدل مرجع و پایه قابل انتشار برای پیشبینی و آزمون سایر محصولات کشاورزی با امکان به کارگیری تواترهای زمانی مختلف پیشنهاد میشود.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
حبیب شهبازی
چکیده
بازار و شرایط حاکم بر آن بهویژه صنعت مواد غذایی همواره یکی از مسائل مهمِ پیشرویِ تصمیمگیران میباشد. زیرا شرایط بازار به لحاظ سطح رقابت برای دسترسی به کالا از منظر تصمیمسازان دولتی و به لحاظ قیمت برای تولید و عرضهکنندگان بخش خصوصی اهمیت دارد. محصولات لبنی بهویژه شیر و پنیر از منظر مصرفکننده یک کالای سلامتیبخش، از منظر ...
بیشتر
بازار و شرایط حاکم بر آن بهویژه صنعت مواد غذایی همواره یکی از مسائل مهمِ پیشرویِ تصمیمگیران میباشد. زیرا شرایط بازار به لحاظ سطح رقابت برای دسترسی به کالا از منظر تصمیمسازان دولتی و به لحاظ قیمت برای تولید و عرضهکنندگان بخش خصوصی اهمیت دارد. محصولات لبنی بهویژه شیر و پنیر از منظر مصرفکننده یک کالای سلامتیبخش، از منظر تولیدکنندگان یک کالای تولیدی راهبردی و از منظر تصمیمگیرندگان دولتی یک عامل در تغییر سطح رفاه اجتماعی میباشد. بنابراین رفتار بازار اثر مهمی بر قیمت و از آن رو بر انگیزه تولید و در نهایت مصرف شیر و پنیر دارد. در این پژوهش سعی شده است یک چارچوب ساختاری برای بررسی رفتار صنعت محصولات لبنی به ویژه شیر و پنیر (به لحاظ سنجش سطح رقابت یا انحصار) با استفاده از تابع سود ارائه شود. همچنین با استفاده از رویکرد تغییرات حدسی (CV) [1] بر اساس مطالعه هوانیسیان و بوزیک (Hovhannisyan and Bozic, 2013) میزان اضافهبهای ناشی از وجود قدرت بازاری در سطح خردهفروشی برای سالهای 1395-1400 در 7 استان منتخب برآورد شده است. نتایج نشان میدهد در مورد صنعت شیر، خردهفروشان بیشترین سود را در شیر برند B1 (شیر تولیدی شرکت صنایع شیر ایران) در طول سالهای مورد مطالعه دریافت کردهاند. بهگونهای که بطور متوسط اضافهبهایی معادل 8/4 درصد دریافت کردهاند در حالیکه این اضافهبها برای شیر تولیدی سایر برندها معادل 9/3 درصد میباشد. در مورد پنیر، اگرچه اضافهبها دریافتی خردهفروشان از پنیر B2 (پنیر تولیدی در شرکتهای رقیبِ شرکت صنایع شیر ایران- بطور متوسط 0/4 درصد-) بیشتر است، اما تفاوت زیادی با اضافهبهای دریافتی پنیر تولیدی شرکت صنایع شیر ایران (بطور متوسط 9/3 درصد) ندارد. همچنین نتایج بیانگر آن است که ناهمسانی منطقهای زیادی در بین استانهای کشور (استانهای مورد مطالعه) در صنعت محصولات لبنی وجود دارد بطوریکه اضافهبها در سطح خردهفروشی در استانهای مختلف متفاوت است که مهمترین دلیل آن میتواند تفاوت در سطح توسعه یافتگی در صنایع لبنی در استانهای مختلف باشد. اضافهبها در شیر برند B1 از 3/3 درصد در استان آذربایجانشرقی تا 7 درصد در استان خراسانرضوی تغییر داشته است. اما خردهفروشان برای شیر تولیدی سایر برندها یعنی B2 از 3 درصد در استان آذربایجانغربی تا 9/6 درصد در استان اصفهان اضافهبها دریافت کردهاند. در مورد پنیر، اضافهبهای دریافتی شرکتهای رقیبِ شرکت صنایع شیر ایران از 2 درصد در استان فارس تا 5/6 درصد در استان آذربایجانشرقی تغییر داشته است. اما خردهفروشان برای پنیر تولیدی در شرکت صنایع شیر ایران از 5/1 درصد در استان آذربایجانشرقی تا 7/6 درصد در استان فارس اضافهبها دریافت کردهاند. توجه به تفاوتهای منطقهای در برندینگ و بازاریابی محصولات شیر و پنیر، اهمیت دارد. همچنین، در نظر گرفتن عوامل سهم بازاری و تغییرات حدسی نیز میتواند در تعیین استراتژیهای تولید و بازاریابی مؤثر باشد.
[1]- Conjectural Variation
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
مجید دکامین؛ کامران خیرعلی پور
چکیده
بهمنظور دستیابی به تولید پایدار در بومسازگانهای کشاورزی، داشتن درک درستی از اقتصاد تولید، اثرات محیطزیستی و نحوه استفاده از انرژی در تولید محصول کشاورزی ضروری است. هدف از این مطالعه تعیین نقاط بحرانی از نظر انرژی و هزینه در تولید انگور ملایر با رویکرد هزینهیابی جریان مواد و انرژی است. تمرکز اولیه هزینهیابی جریان مواد ...
بیشتر
بهمنظور دستیابی به تولید پایدار در بومسازگانهای کشاورزی، داشتن درک درستی از اقتصاد تولید، اثرات محیطزیستی و نحوه استفاده از انرژی در تولید محصول کشاورزی ضروری است. هدف از این مطالعه تعیین نقاط بحرانی از نظر انرژی و هزینه در تولید انگور ملایر با رویکرد هزینهیابی جریان مواد و انرژی است. تمرکز اولیه هزینهیابی جریان مواد و انرژی بر روی هدررفتها (هدررفت انرژی، مواد و ظرفیت بالقوه انسانی) است. براساس استاندارد ایزو ۱۴۰۵۱ واحد کارکردی در این مطالعه، فرایند تولید انگور در واحد سطح یک هکتار در یک سال انتخاب شد. مرز سامانه شامل فرایندهای پیشزمینهای بود که کشاورز دخالت مستقیم در استفاده و مدیریت آنها داشت. دادههای انگور در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ و از تاکستانهای ملایر جمعآوری شد. بر اساس نتایج مطالعه، میانگین انرژی ورودی شامل انرژی تجدیدپذیر، تجدیدناپذیر، مستقیم و غیرمستقیم برای تولید انگور MJ ha-1 42234 به دست آمد. انرژی منفی حاصل از هدررفت کودهای شیمیایی، انگور، آبیاری و آفتکشها برابر با MJ ha-128650 به دست آمد. کل انرژی خروجی مثبت برابر با MJ ha-1 296180 محاسبه شد. کود نیتروژن با ۲۷ درصد و کود دامی با ۱۹ درصد بیشترین سهم را در انرژی ورودی برای تولید انگور در اختیار داشتند. از نظر انرژیهای منفی هدررفت انگور با ۸۲ درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داد. هدررفت آب آبیاری با ۱۶ درصد در رتبه بعدی قرار داشت. شاخصهای انرژی شامل کارایی مصرف انرژی (۳۳/۶)، بهرهوری انرژی kgMJ-1)۵۹/۰)، انرژی مخصوص (MJkg-11/68) و بهره انرژی خالص ( MJha-1225295) برای تولید انگور محاسبه شد. هزینه تولید انگور در سطح یک هکتار، ۲۷۷۹ دلار (با قیمت آزاد) به دست آمد. بیشترین هزینههای ورودی مربوط به نیروی کار و آب آبیاری بود که بهترتیب برابر با ۱۶۴۴ و ۶۸۰ دلار در هکتار برای کشاورز هزینه داشتند. تولید منفی محاسبه شده در تولید انگور معادل ۲۵۶۰ دلار در هکتار بود. اصلیترین تولید منفی در تولید انگور مربوط به هدررفت انگور و آب آبیاری بود که بهترتیب برای کشاورز هزینههای پنهان ۲۱۰۸ و ۴۴۲ دلاری به همراه داشت. مقادیر شاخصهای اقتصادی درآمد ناخالص $ha-1 13954 و نسبت فایده به هزینه (۴/۵) محاسبه شد. با اصلاح روش آبیاری از غرقابی به قطرهای میتوان انتظار داشت که کارایی آبیاری تا ۵۰ درصد افزایش یابد که بهواسطه آن ۲۲۱ دلار به درآمد کشاورز اضافه و هزینههای کارگری کاهش مییابد. آموزش کارگران نقش تعیینکنندهای در کاهش هدررفت عملکرد انگور در منطقه میتواند داشته باشد.
مقالات پژوهشی
اقتصاد کشاورزی
حسین شعبانعلی فمی؛ سید محمد صادق تیموری سندسی؛ ناصر مطیعی؛ مهسا معتقد
چکیده
هدف این مطالعه، بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار بود که در قالب پارادایم کمی حاکم بر این پژوهش انجام شد. حجم نمونه تحقیق 252 نفر از کشاورزان شهرستان رودبار بودند که بهروش تصادفی ساده موردبررسی قرار گرفتند. باتوجه به شاخصهای محاسبه شده، پایایی و روایی مدل تایید گردید. بهمنظور بررسی ...
بیشتر
هدف این مطالعه، بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار بود که در قالب پارادایم کمی حاکم بر این پژوهش انجام شد. حجم نمونه تحقیق 252 نفر از کشاورزان شهرستان رودبار بودند که بهروش تصادفی ساده موردبررسی قرار گرفتند. باتوجه به شاخصهای محاسبه شده، پایایی و روایی مدل تایید گردید. بهمنظور بررسی مؤلفههای تاثیرگذار بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار از یک مقیاس با 48 گویه که باطیف پنج گزینهای لیکرت مشتمل بر دو بخش کلی شامل ویژگیهای فردی-حرفهای شالیکاران و گویههای مربوط به بهبود مدیریت سنجیده شد، استفاده گردید. دادههای گردآوری شده با روش تحلیلعاملیتاییدی با نرمافزار LISREL8.8 تحلیل شدند. نتایج نشان داد مدیریتتغذیه، مدیریت آفات و بیماریها و علفهای هرز، مدیریت فنی ـزراعی، مدیریت فروش و بازاریابی، مدیریت آب و خاک و مدیریت نیروی انسانی و سرمایههای اجتماعی از جمله مؤلفههایی هستند که بهبود مدیریت مزارع برنج را تبیین میکنند. برمبنای نتایج میتوان اینگونه استنباط نمود که کشاورزان میبایست عوامل فنی و اجتماعی را در بهبود مدیریت مزارع خود موردتوجه قرار دهند. درراستای نتایج تحقیق پیشنهاد میشود شرکتهای فنی خدماتی با مشارکت شرکتهای خصوصی اقدام به معرفی محلولهای تغذیهای مناسب برای دورههای مختلف رشد و نمو برنج نماید تا شالیکاران بتوانند با مدیریت تغذیۀ شالیزارهای خود، کمیت و کیفیت محصول خود را بهبود بخشند. همچنین میتوان از طریق معرفی ماشینهای جدیدی که با شرایط منطقه و ارقام موردکشت در مزارع سازگار است، بهرهوری را افزایش داد. در همینراستا، برگزاری نمایشگاههای سالانه مرتبط با معرفی فناوریهای نوین مانند ماشینآلات تولید و فرآوری برنج میتواند مفید باشد.