مقالات پژوهشی
الهام صادقی؛ رضا مقدسی
چکیده
پرورش دام سبک یکی از مهمترین منابع تأمین گوشت قرمز میباشد. در کشور ما نرخ رشد سالیانه تولید دام سبک در سال 1393 نسبت به سال 1383، 4/6 کاهش یافته است. از طرف دیگر قیمت نهاده های مورد نیاز برای تولید دام سبک دارای نوساناتی است که بر تصمیم تولیدکنندگان جهت افزایش تولید، تأثیر زیادی دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر نوسانات قیمت نهاده ها بر ...
بیشتر
پرورش دام سبک یکی از مهمترین منابع تأمین گوشت قرمز میباشد. در کشور ما نرخ رشد سالیانه تولید دام سبک در سال 1393 نسبت به سال 1383، 4/6 کاهش یافته است. از طرف دیگر قیمت نهاده های مورد نیاز برای تولید دام سبک دارای نوساناتی است که بر تصمیم تولیدکنندگان جهت افزایش تولید، تأثیر زیادی دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر نوسانات قیمت نهاده ها بر عرضهی دام سبک در سطح استانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش استان های عرضه کننده دام سبک در سطح کشور میباشد که سه استان آذربایجانشرقی، اصفهان و قم از میان آن ها بر اساس میزان سهم در عرضه انتخاب شده است. تحلیل نوسان قیمت ها و ریسک قیمتی بر اساس فرآیند GARCH و واکنش عرضه دام سبک با استفاده از الگوی فضای حالت انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در استانهای آذربایجان شرقی، اصفهان و قم متغیر قیمت انتظاری دام سبک بر میزان عرضه دام سبک تأثیر مثبت و معنیدار داشته، در حالی که واریانس قیمتی دام سبک بر میزان عرضه آن تأثیر منفی و معنیدار دارد. همچنین، متغیر قیمت انتظاری نهادههای لازم برای عرضه دام سبک و واریانس آن تأثیر منفی و معنیدار بر میزان عرضه آن دارد. نوسانات فصلی مربوط به فصول تابستان، پاییز و زمستان در استان آذربایجانشرقی تأثیر منفی و معنیدار بر عرضه دام سبک داشته است. نوسانات فصلی مربوط به فصول تابستان و پاییز در استان اصفهان تأثیر منفی و معنیدار بر عرضه دام سبک داشته، در حالیکه نوسانات فصلی مربوط به زمستان تأثیر مثبت و معنی دار بر عرضه دام سبک داشته است. متغیرهای موهومی مربوط به فصول تابستان و پاییز در استان قم تأثیر منفی و معنیدار و فصل زمستان تأثیر مثبت و معنیدار بر عرضه دام سبک داشته اند. با بررسی نوسانات سیکلی و روند در هر سه استان مشخص می شود که در میزان عرضه دام سبک نوسانات سیکلی و روند معنیدار و مثبت با ضرایب تصادفی در هر سال وجود داشته است. عرضه دام سبک نسبت به تغییرات قیمت نهاده ها و دام سبک کم کشش است و تأثیر ریسک قیمتی دام سبک بزرگتر از ریسک قیمتی نهادهها میباشد.
مقالات پژوهشی
باب اله حیاتی؛ مینا صالح نیا؛ مرتضی مولایی
چکیده
یکی از چالش های عمده در زمینه ارزشگذاری، پی بردن به تنوع ترجیحات و حساسیت هایی است که در جوامع مورد بررسی وجود دارد. دریاچه ارومیه به عنوان یک کالای عمومی، نیازمند مداخله مردمی جهت جلوگیری از زوال هر چه بیشتر آن است. از این رو در تحقیق حاضر به مطالعه ترجیحات ساکنین حوضه و بروز ناهمگنی در آن با استفاده از روش آزمون انتخاب اقدام شده است. ...
بیشتر
یکی از چالش های عمده در زمینه ارزشگذاری، پی بردن به تنوع ترجیحات و حساسیت هایی است که در جوامع مورد بررسی وجود دارد. دریاچه ارومیه به عنوان یک کالای عمومی، نیازمند مداخله مردمی جهت جلوگیری از زوال هر چه بیشتر آن است. از این رو در تحقیق حاضر به مطالعه ترجیحات ساکنین حوضه و بروز ناهمگنی در آن با استفاده از روش آزمون انتخاب اقدام شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با تکمیل 450 پرسشنامه از شهروندان 13 شهر و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برونزا در سال 1394 به دست آمده و با کاربرد مدل کلاس پنهان چند سطحی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج مدل به تشخیص سه کلاس در سطح فردی، دو کلاس در سطح گروهی و دو کلاس مقیاس انجامید.طبق نتایج حاصله، اکثر افرادی که در موقعیت جغرافیایی نزدیک تری نسبت به دریاچه ارومیه زندگی می کنند، به کلاس بزرگ واحدی تعلق دارند. این افراد مقادیر بالایی از تمایل به پرداخت را در راستای احیای دریاچه بیان نموده و تغییر آب و هوا و وزش بادهای نمکی (با 580750 ریال در سال به ازای خانوار) نگران کننده ترین مسئله زیست محیطی ناشی از خشک شدن دریاچه برای آنان به شمار می رود. نتایج مؤید این مطلب است کهنه تنها خصوصیات اقتصادی ـ اجتماعی بلکه خصوصیات ژئوفیزیکی محیط پیرامون اشخاص در شکل گیری نگرش ها، رفتارها، عقاید و در نتیجه انتخاب-های آنها مؤثر می باشند. همچنین وجود عدم قطعیت در پاسخ های افراد به عنوان سومین عامل تأثیرگذار در مدل سازی ترجیحات تشخیص داده شد. لذا پیشنهاد می شود در مطالعات آتی، بروز ناهمگنی ترجیحات از هر سه منظر فوق مورد توجه قرار گیرد.
مقالات پژوهشی
قادر دشتی؛ خدیجه الفی؛ محمد قهرمان زاده
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی نحوه اثرگذاری متغیرهای آب و هوایی شامل دما، بارش، سرعت باد و رطوبت بر سهم سطح زیرکشت انواع محصولات سالانه زراعی شامل غلات، حبوبات، سبزیجات، محصولات جالیزی، محصولات علوفه ای و محصولات صنعتی در ایران صورت گرفت. در این راستا با استفاده از اطلاعات زراعی و هواشناسی 336 شهرستان کشور در دوره زمانی 92-1391 اقدام به برآورد ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی نحوه اثرگذاری متغیرهای آب و هوایی شامل دما، بارش، سرعت باد و رطوبت بر سهم سطح زیرکشت انواع محصولات سالانه زراعی شامل غلات، حبوبات، سبزیجات، محصولات جالیزی، محصولات علوفه ای و محصولات صنعتی در ایران صورت گرفت. در این راستا با استفاده از اطلاعات زراعی و هواشناسی 336 شهرستان کشور در دوره زمانی 92-1391 اقدام به برآورد مدل لاجیت چندگانه کسری گردید. نتایج مطالعه نشان داد افزایش دما سهم سطح زیرکشت غلات و محصولات جالیزی را افزایش و سهم سطح زیرکشت حبوبات را کاهش می-دهد. لذا با توجه به پیش بینی های صورت گرفته در مورد افزایش دما در سال های آتی، انتظار بر این است که میزان کشت غلات افزایش و میزان کشت حبوبات کاهش یابد. بارش متغیر دیگری است که با افزایش آن سهم سطح زیرکشت غلات افزایش و سهم سایر انواع محصولات کاهش می-یابد. درصد رطوبت بر سهم سطح زیرکشت سبزیجات و محصولات صنعتی و سرعت باد نیز بر سهم سطح زیرکشت محصولات صنعتی و غلات موثر می باشد. از این رو توصیه می گردد نحوه واکنش تولیدکنندگان محصولات زراعی سالانه به تغییرات آب و هوایی تحت سناریوهای گوناگون پیش بینی و با مقایسه مقدار تولید بالقوه با نیازهای غذایی جامعه در آینده و تعیین شکاف های موجود، مبنای سیاست گذاری های لازم در این زمینه فراهم شود. همچنین با توجه به اینکه مطالعه حاضر تنها تخصیص زمین بین انواع محصولات سالانه زراعی را مدنظر قرار داده است، توصیه می-گردد مطالعات دیگری نیز در زمینه بررسی نحوه اثرگذاری تغییرات آب و هوایی بر تولیدات سایر بخش های کشاورزی از قبیل محصولات باغی و دامی صورت گیرد.
مقالات پژوهشی
حمید عزیزمحمدلو
چکیده
بازدهی نسبت به مقیاس و کشش جانشینی عوامل تولید در زمره عواملی هستند که نقش تعیینکنندهای در تقویت و یا تضعیف میزان اثرگذاری اعتبارات سرمایهگذاری در ایجاد اشتغال دارند. در این تحقیق با استفاده از داده های سال های 1353 تا 1391 تأثیر کشش جانشینی و بازدهی به مقیاس بر میزان اثرگذاری سرمایهگذاری در ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی با استفاده ...
بیشتر
بازدهی نسبت به مقیاس و کشش جانشینی عوامل تولید در زمره عواملی هستند که نقش تعیینکنندهای در تقویت و یا تضعیف میزان اثرگذاری اعتبارات سرمایهگذاری در ایجاد اشتغال دارند. در این تحقیق با استفاده از داده های سال های 1353 تا 1391 تأثیر کشش جانشینی و بازدهی به مقیاس بر میزان اثرگذاری سرمایهگذاری در ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی با استفاده از روش های حداقل مربعات معمولی، حداقل مربعات استوار و مدلهای خطی تعمیمیافته برآورد گشته و مورد آزمون قرار گرفته است. یافتهها مؤید تأثیر مثبت بازدهی نسبت به مقیاس و تأثیر منفی کشش جانشینی عوامل تولید بر ضریب اثرگذاری سرمایهگذاری بر اشتغال بخش کشاورزی است. بنابراین تخصیص اعتبارات به زیر بخش های دارای بازدهی به مقیاس بالاتر و یا اجرای برنامه های تقویت کننده بازدهی به مقیاس و بهره وری از جمله جلوگیری از خرد شدن زمین های کشاورزی و استفاده از سیستم های نوین آبیاری، در کنار اعطای تسهیلات می تواند اثربخشی ابزار تسهیلات را در ایجاد اشتغال بهبود بخشد. همچنین تخصیص بیشتر منابع سرمایهگذاری به زیر بخشهایی که از کشش جانشینی پایینتری برخوردارند میتواند میزان اثربخشی ابزار سرمایهگذاری بر ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی را بهبود بخشد.
مقالات پژوهشی
علی رضا کوچکی؛ محمد قربانی؛ هومن منصوری؛ محسن رجب زاده
چکیده
کشاورزی ارگانیک در سادهترین تعریف به عنوان کشاورزی بدون افزودن مواد شیمیایی صنعتی تعریف شده است. با وجود گسترش شناخت و درک فواید تولید و مصرف محصولات ارگانیک در سالهای اخیر، توسعه بازارهای این نوع محصولات نیازمند بررسی، تحلیل و شناخت الگوهای رفتاری مصرف کنندگان در طرف تقاضا است. در این مقاله تلاش شده است تا با بکارگیری یک الگوی ...
بیشتر
کشاورزی ارگانیک در سادهترین تعریف به عنوان کشاورزی بدون افزودن مواد شیمیایی صنعتی تعریف شده است. با وجود گسترش شناخت و درک فواید تولید و مصرف محصولات ارگانیک در سالهای اخیر، توسعه بازارهای این نوع محصولات نیازمند بررسی، تحلیل و شناخت الگوهای رفتاری مصرف کنندگان در طرف تقاضا است. در این مقاله تلاش شده است تا با بکارگیری یک الگوی پروبیت دو معادلهای با ساختار معادلات به ظاهر نامرتبط، مؤلفههای مؤثر بر ترجیحات مصرف کنندگان برای میوه و سبزیجات ارگانیک شناسایی شود. داده های مورد استفاده از طریق تکمیل پرسشنامه در میان 200 مصرف کننده در شهرستان مشهد در سال 1391 جمع آوری شدهاند. نتایج نشان داد تحصیلات مصرفکننده، اطلاع از عرضه محصول، اهمیت ظاهر محصول و اهمیت ارزش غذایی از نظر مصرف کننده، متغیرهایی هستند که به صورت معنی دار بر احتمال وقوع همزمان تمایل به پرداخت برای میوه و سبزیجات ارگانیک مؤثرند.
مقالات پژوهشی
رضا وحدت ادب؛ حمید بلالی
چکیده
امروزه استفاده بهینه از منابع آبی کمیاب بخشی از اهداف اصلی برنامههای دولت در راستای نیل به توسعه پایدار در بخش کشاورزی میباشد. در این میان افزون بر مهار آبهای سطحی و بهرهبرداری بهینه از منابع آب زیرزمینی، انتخاب شیوه آبیاری مناسب و کارا از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر برخی سناریوهای ...
بیشتر
امروزه استفاده بهینه از منابع آبی کمیاب بخشی از اهداف اصلی برنامههای دولت در راستای نیل به توسعه پایدار در بخش کشاورزی میباشد. در این میان افزون بر مهار آبهای سطحی و بهرهبرداری بهینه از منابع آب زیرزمینی، انتخاب شیوه آبیاری مناسب و کارا از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر برخی سناریوهای سیاستی شامل قیمتگذاری آب آبیاری و اعطای تسهیلات مالی دولت بر پذیرش روشهای نوین آبیاری توسط کشاورزان از طریق مدلسازی رفتار اقتصادی آنها با تابع هدف حداکثرسازی سود است که با استفاده از مدلسازی ریاضی با بهرهگیری از رهیافت پویایی سیستم صورت پذیرفت. جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز از طریق طراحی و تکمیل پرسشنامه از نمونهای به حجم 316 مورد از مزارع گندم شهرستان همدان در سال زراعی 95-94 انجام شد. نتایج نشان داد که سیاست افزایش قیمت آب آبیاری باعث افزایش تفاوت سودآوری در مزارع با آبیاری تحت فشار و مزارع با آبیاری سنتی گردیده و این تفاوت در سود به عنوان یک عامل اقتصادی باعث افزایش گرایش به پذیرش تکنولوژی آبیاری تحت فشار میگردد. همچنین اعطای تسهیلات مالی و کاهش نرخ سود تسهیلات، برای استفاده از آبیاری تحت فشار از سوی دولت تأثیر معنیداری بر پذیرش تکنولوژی آبیاری تحت فشار دارد.
مقالات پژوهشی
فهیمه بهرامی مهنه؛ احمد علی کیخا؛ محمود صبوحی؛ محمود احمدپور برازجانی
چکیده
کمیابی آب برای تولیدات کشاورزی در رابطه مستقیم با امنیت غذایی به مسئله ای جهانی تبدیل شده است. به همین دلیل ضرورت استفاده پایدار از آب در دراز مدت نیازمند بکارگیری استراتژیهای مؤثر می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز توسعه یک سیستم حمایت تصمیم گیری برای دستیابی به سیاست ها و استراتژیهای فوق در نواحی دهگانه اکولوژیکی زراعی کشور با ...
بیشتر
کمیابی آب برای تولیدات کشاورزی در رابطه مستقیم با امنیت غذایی به مسئله ای جهانی تبدیل شده است. به همین دلیل ضرورت استفاده پایدار از آب در دراز مدت نیازمند بکارگیری استراتژیهای مؤثر می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز توسعه یک سیستم حمایت تصمیم گیری برای دستیابی به سیاست ها و استراتژیهای فوق در نواحی دهگانه اکولوژیکی زراعی کشور با توجه به میزان آب مجازی محصولات زراعی است. این سیستم پشتیبانی با بهرهگیری از یک مدل برنامهریزی خطی برای ارائه الگوی بهینه کشت، بررسی وضعیت فعلی منابع آب، تعیین فاصله یا شکاف غذایی، تعیین ارزش اقتصادی آب مجازی هر ناحیه به کار گرفته شد. دادههای مورد نیاز از طریق پایگاه داده ای وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو و ادارات ذی ربط در ناحیه های مربوطه در سال زراعی 92-91 جمعآوری شد. به منظور دستیابی به نتایج مطلوب و دقیق، از ارزش اجتماعی محصولات و نهادهها در مدل استفاده گردیده است. حل مدل پیشنهادی نیز در محیط نرمافزاری گمز نسخه 5/32 صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که مقدار آب مورد استفاده توسط کشاورزان به کشت محصولات عمده در مناطق مختلف در سال 1392، 6/19میلیارد مکعب است. زاگرس مرکزی بیشترین میزان ارزش اقتصادی آب با رقم 8/3 میلیارد مکعب و ناحیه خشک مرکزی با رقم از 2/1 میلیارد مکعب آب به کمترین مصرف. نتایج همچنین حاکی از اینست که بیشترین و کمترین تغییر در ارزش اقتصادی آب آبیاری به ترتیب به گندم آبی و پنبه آبی اختصاص دارد. از دیدگاه ناحیه ای، بزرگترین و کمترین ارزش آب به ترتیب به منطقه زاگرس جنوبی و منطقه خوزستان مرتبط است. در ضمن الگوی تقاضا از طریق افزایش کشت برخی از محصولات استراتژیک، شکاف غذایی را کاهش می دهد. به منظور کاهش شکاف غذایی، یکی از راهکارهای مهم افزایش کشت گندم است لذا پیشنهاد می گردد که به منظور افزایش امنیت غذایی به همراه مدیریت صحیح منابع آب، با توجه به شرایط آبی منطقه سطح زیرکشت محصولات با نیاز آبی بالا کاهش یافته و آب اندوخته شده به محصولاتی چون گندم اختصاص یابد.
مقالات پژوهشی
حسین محمدی؛ مرتضی محمدی؛ سمیه کارگر
چکیده
یکی از مهمترین راهبردهای مورد استفاده جهت بهبود فروش محصولات غذایی، راهبرد ترفیع فروش است. تولیدکنندگان محصولات مختلف از جمله محصولات غذایی در ایران در مراحل مختلف چرخه عمر محصول از این راهبرد به شکلهای متنوع بهره میگیرند. در این مطالعه بهمنظور بررسی عوامل مؤثر بر احتمال انتخاب این راهبرد در مراحل مختلف چرخه عمر محصولات صنایع ...
بیشتر
یکی از مهمترین راهبردهای مورد استفاده جهت بهبود فروش محصولات غذایی، راهبرد ترفیع فروش است. تولیدکنندگان محصولات مختلف از جمله محصولات غذایی در ایران در مراحل مختلف چرخه عمر محصول از این راهبرد به شکلهای متنوع بهره میگیرند. در این مطالعه بهمنظور بررسی عوامل مؤثر بر احتمال انتخاب این راهبرد در مراحل مختلف چرخه عمر محصولات صنایع غذایی ایران از الگوی لاجیت ترتیبی استفاده شده است و تأثیر متغیرهایی چون تحصیلات و تجربه مدیر، هزینههای عملیاتی شرکت، نوسانات بازار و تنوع محصولات روی احتمال انتخاب استراتژی ترفیع فروش در مراحل مختلف چرخه عمر بررسی شد. دادههای مورد استفاده در این مطالعه از طریق پرسشنامه مربوط به 56 شرکت صنایع غذایی در سال 1394 در مشهد تکمیل گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش هزینههای عملیاتی، احتمال انتخاب راهبرد ترفیع فروش در مرحله معرفی و رشد محصول در شرایطی که سایر عوامل ثابت بماند، به ترتیب به میزان 208/0 و 5698 /0 واحد افزایش یافته و در مراحل بلوغ و افول محصول بهاندازه 5481/0 و 0425/0 کاهش مییابد. همچنین با افزایش نوسانات بازار، احتمال انتخاب راهبرد ترفیع فروش در مرحله معرفی و رشد محصول زمانی که سایر عوامل ثابت باشند به ترتیب 0161/0 و 4418/0 واحد افزایش و در مرحله بلوغ و افول به ترتیب به اندازه 4249/0 و 0329/0 کاهش مییابد. به عبارت دیگر تولیدکنندگان محصولات غذایی با افزایش هزینههای عملیاتی و یا افزایش نوسانات بازار، در مراحل معرفی و رشد محصول از راهبرد ترفیع فروش با احتمال بیشتری استفاده کرده ولی در مراحل بلوغ یا افول احتمال استفاده از این راهبرد را کاهش میدهند زیرا انتخاب راهبرد ترفیع در بازاری با نوسان بیشتر و یا هزینههای عملیاتی بالاتر برای کالایی که در مرحله بلوغ و افول قرار دارد برای تولیدکننده به صرفه نخواهد بود. در ضمن هر چه تنوع محصولات تولیدکننده بیشتر باشد، احتمال استفاده از راهبردهای ترفیع فروش در مراحل ابتدایی چرخه عمر محصول یعنی معرفی و رشد بیشتر خواهد شد. از اینرو پیشنهاد میگردد چنانچه تنوع محصولات تولیدکننده در ابتدا زیاد است، در مراحل اولیه چرخه عمر محصول بیشتر از راهبردهای مناسب ترفیع استفاده گردد تا ضمن شناسایی بازار مناسب، محصولات متناسب با هر بخش بازار نیز شناسایی شده و سودآوری در مراحل اولیه تولید افزایش یابد. در این خصوص باید شرکتهای تولیدکننده، بودجههای مناسب را برای این موضوع تخصیص دهند. در نهایت شرکتها در انتخاب راهبردهای مناسب ترفیع فروش، باید به مرحله چرخه عمر محصول توجه ویژهای داشته باشند و از راهبردهایی استفاده کنند که حداقل هزینه و یا حداکثر سودآوری را متناسب با آن مرحله از چرخه عمر محصول ایجاد نماید.