نوع مقاله : مقالات پژوهشی
نویسندگان
1 دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، گروه اقتصاد کشاورزی
2 دانشگاه شیراز
3 دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
در سالهای اخیر سیاستهای دولت منجر شد تا تولید گندم در ایران به سطحی نزدیک به خودکفایی افزایش یابد. منتقدان سیاست خودکفایی معتقدند این امر به بهای کاهش تولید سایر غلات مانند جو محقق شدهاست. لذا در مطالعهی حاضر با در نظر گرفتن ارتباط مابین دو بازار گندم و جو، تابع ترجیحات سیاستی بهطور مجزا برای هر دو بازار محاسبه شد و با اعمال وزنهای سیاستی مناسب، تئوری بازی جهت ارزیابی اثرات رفاهی این سیاست به کار گرفتهشد. نتایج نه تنها عقاید منتقدان را تایید میکند بلکه نشان میدهد رفاه از تولیدکنندگان گندم به سمت مصرفکنندگان و دولت انتقال مییابد. همچنین علیرغم مثبت بودن مازاد تولیدکننده و مصرفکننده در بازار گندم، هزینه های زیاد دولت باعث ایجاد زیان رفاهی شدهاست. این امر در حالی است که در بازار جو مازاد رفاهی مثبت وجود دارد. در نهایت تعادل نش (Nash Equilibrium) به عنوان استراتژی بهینه زمانی رخ میدهد که سطح زیر کشت گندم 15 درصد و نیز هزینهی تولید جو 20 درصد کاهش یابند. نتایج بر این نکته دلالت دارند که رفاه بهینهی اجتماعی با کاهش نقش دولت در بازار گندم ارتباط مستقیم دارد.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله