اقتصاد کشاورزی
عباس پرور؛ حمیدرضا میرزایی خلیل آبادی؛ حسین مهرابی بشرآبادی؛ محمدرضا زارع مهرجردی
چکیده
آب گرانبهاترین ثروتی است که در اختیار بشر قرارگرفته، امروزه جوامع بینالمللی از اهمیت آب در جهت داشتن رشد اقتصادی پایدار در زمان حال و آینده آگاهاند. در این مطالعه، تأثیر کاهش منابع آب بر بخش های اقتصادی و زیرشاخه های کشاورزی از طریق یک مدل ماتریس حسابداری اجتماعی بررسی شد. نتایج آن در قالب آثار مطلق و نسبی ارائه شدهاست. آثار ...
بیشتر
آب گرانبهاترین ثروتی است که در اختیار بشر قرارگرفته، امروزه جوامع بینالمللی از اهمیت آب در جهت داشتن رشد اقتصادی پایدار در زمان حال و آینده آگاهاند. در این مطالعه، تأثیر کاهش منابع آب بر بخش های اقتصادی و زیرشاخه های کشاورزی از طریق یک مدل ماتریس حسابداری اجتماعی بررسی شد. نتایج آن در قالب آثار مطلق و نسبی ارائه شدهاست. آثار و تبعات مستقیم و غیرمستقیم کاهش 10 و 50 درصد منابع آب منجر به کاهش تولید 4/3 و22 درصد از دید تقاضا کننده، 7/4 و 24 درصد از دید عرضه کننده برای محصولات کشاورزی شده است. از منظر تقاضا کننده کاهش منابع آب به میزان 10 درصد، 5/10درصد کاهش تولید در سایر بخشهای اقتصادی داشته است. آثار نسبی کاهش10 درصدی آب از منظر عرضه کننده نشان میدهد که بیشترین کاهش مربوط به بخشهای آب و سایر معادن بوده است. کاهش نسبی منابع آب از منظر تقاضا کننده بیشترین تاثیر را بر بخش آب و دامپزشکی میگذارد. از منظر آثار مطلق تقاضا کننده و عرضه کننده، میزان آسیب پذیری خانوارهای شهری ناشی از کاهش منابع آب بیش از خانوارهای روستایی بوده است. از منظر آثار نسبی عرضه کننده ، بیشترین تاثیر کاهش درآمد بر خانوارهای کم درآمد شهری از منظر تقاضا کننده مربوط به خانوارهای کم درآمد روستایی میباشد.کاهش نسبی منابع آب از منظر تقاضا کننده بر روی عامل سرمایه تاثیر بیشتری از عامل کار دارد.
محمدرضا پاکروان؛ امید گیلانپور؛ شیرین ظریف
چکیده
آزادسازی تدریجی قیمت حاملهای انرژی منجر به افزایش هزینه نهادههای تولید کشاورزی و نیز افزایش هزینههای پس از تولید کشاورزی می شود که همه این آثار در مجموع ممکن است بر رقابتپذیری محصولات داخلی با محصولات مشابه خارجی اثر گذاشته و موجب کاهش سودآوری و افزایش هزینه تمامشده تولیدات کشاورزی شود. لذا در مطالعه حاضر، ابتدا مقدار سوخت ...
بیشتر
آزادسازی تدریجی قیمت حاملهای انرژی منجر به افزایش هزینه نهادههای تولید کشاورزی و نیز افزایش هزینههای پس از تولید کشاورزی می شود که همه این آثار در مجموع ممکن است بر رقابتپذیری محصولات داخلی با محصولات مشابه خارجی اثر گذاشته و موجب کاهش سودآوری و افزایش هزینه تمامشده تولیدات کشاورزی شود. لذا در مطالعه حاضر، ابتدا مقدار سوخت مصرفی برای تولید محصول ذرت با استفاده از اطلاعات بانک هزینه تولید وزارت جهاد کشاورزی در دوره زمانی 89-1379 محاسبه و توابع هزینه، تولید و تقاضای نهاده سوخت به صورت پانل برآورد می شوند. همچنین تابع واردات محصول ذرت با استفاده از اطلاعات سری زمانی برای دوره زمانی 89-1360 برآورد شده و کشش های مورد نظر استخراج می گردند. نتایج مطالعه نشان میدهد که کشش تولید نهاده سوخت در تولید ذرت 47/2 و همچنین کشش قیمتی تقاضای سوخت 005/0- می باشد. لذا با توجه به این موضوع که کشش متغیر تولید نیز در تابع واردات 83/0- بدست آمد، در اثر آزادسازی قیمت حامل های انرژی، به ازای افزایش یک درصدی در قیمت سوخت مصرفی در تولید محصول ذرت، مقدار واردات این محصول 00۱/0 درصد افزایش خواهد یافت. لذا افزایش قیمت حامل های انرژی اثر منفی بر روند خودکفایی در تولید این محصول که یکی از اهداف بخش کشاورزی کشور در پایان برنامه پنجم توسعه به شمار می رود خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می شود که مسئولان ذی ربط در جهت افزایش هر چند اندک واردات در اثر افزایش قیمت نهاده ی سوخت، تسهیلات حمایتی مناسب به تولیدکنندگان ذرت در استان های کشور ارائه نمایند تا آزادسازی کامل بر سطح تولید داخلی اثر منفی بالایی نداشته باشد.
ماشاءالله سالارپور؛ عصمت مجرد؛ محمود صبوحی
چکیده
در مطالعه حاضر به مقایسه تحلیلی تولید و تجارت پسته در ایران و آمریکا و شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر تقاضای صادرات برای پسته ایران و آمریکا پرداخته شد؛ بدین منظور به مطالعه و تحلیل اثر قیمت پسته و اثر شوکهای امنیت غذایی با استفاده از اطلاعات سالهای 1970 تا 2011 پرداخته شد. در ادامه به بررسی رابطه بین نرخ ارز و صادرات پسته در اقتصاد ایران ...
بیشتر
در مطالعه حاضر به مقایسه تحلیلی تولید و تجارت پسته در ایران و آمریکا و شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر تقاضای صادرات برای پسته ایران و آمریکا پرداخته شد؛ بدین منظور به مطالعه و تحلیل اثر قیمت پسته و اثر شوکهای امنیت غذایی با استفاده از اطلاعات سالهای 1970 تا 2011 پرداخته شد. در ادامه به بررسی رابطه بین نرخ ارز و صادرات پسته در اقتصاد ایران و بررسی وجود اثرات غیر خطی در روابط علی بین آنها پرداخته شد. بدین منظور، اعتبار فرضیه وجود رابطة غیر خطی بین نرخ ارز و صادرات پسته با استفاده از مدل انتقال ملایم4 (STAR) بررسی شد. نتایج مدل انتقال ملایم نشان داد که جریان غیر خطی علیت گرنجر از نرخ ارز به صادرات پسته و بالعکس وجود دارد. بنابراین پیشنهاد میگردد که وجود رابطة غیر خطی در ارتباط پویای بین نرخ ارز و صادرات پسته را برای تعیین سطح آستانهای از منافع بالقوه توسعه صادرات پسته مورد توجه قرار گیرد. همچنین شناخت کامل بازارهای هدف صادراتی و کسب اطلاعات کامل از جایگاه رقبای بزرگ ایران در تولید و تجارت پسته برای تصمیمگیران اقتصادی جهت حفظ سهم بازار در سطح بین المللی ضروری است.
زهره احمدی؛ حمیدرضا میرزایی خلیل آبادی
چکیده
انرژی یکی از عوامل اساسی تولید است که دارای اثرات قابلتوجهی در اقتصاد میباشد. اثر افزایش قیمت حامل های انرژی، بر تولید بخش های اقتصادی امری اجتنابناپذیر است. بر این اساس در پژوهش حاضر که در چارچوب الگوی تحلیل داده – ستانده و مدلهای پیش بینی تولید انجام شده است، با استفاده از جدیدترین جدول داده - ستانده موجود (جدول 65 بخشی سال ...
بیشتر
انرژی یکی از عوامل اساسی تولید است که دارای اثرات قابلتوجهی در اقتصاد میباشد. اثر افزایش قیمت حامل های انرژی، بر تولید بخش های اقتصادی امری اجتنابناپذیر است. بر این اساس در پژوهش حاضر که در چارچوب الگوی تحلیل داده – ستانده و مدلهای پیش بینی تولید انجام شده است، با استفاده از جدیدترین جدول داده - ستانده موجود (جدول 65 بخشی سال 1385)، اثر افزایش قیمت حامل های انرژی تا سطح قیمتهای فوب خلیجفارس بر تولید بخش های مختلف تولیدی از جمله بخش کشاورزی بررسی شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد اثرات مستقیم و غیرمستقیم افزایش قیمت حامل های انرژی، بر تولید بخشها متفاوت است. بهطوری که در بخش کشاورزی به طور متوسط، ارزش تولید زیر بخش زراعت و باغداری 07/8 درصد کاهش، ولی در زیر بخشهای جنگلداری 85/2، دامداری 39/0درصد و ماهیگیری 06/0درصد، افزایش یافته است.
محسن رفعتی؛ یداله آذرین فر؛ رویا محمدزاده
چکیده
چکیدههدف کلی مطالعه حاضر، انتخاب الگوی مناسب برای پیش بینی سطح زیر کشت، تولید و قیمت چغندرقند در ایران است. برای این منظور الگوهای ARIMA، تعدیل نمایی یگانه، تعدیل نمایی دوگانه، هارمونیک، شبکه عصبی و ARCH با استفاده از اطلاعات دوره زمانی 87-1362 برآورد و بهترین الگو انتخاب گردید. بررسی آزمون تصادفی بودن (دوربین واتسون) سریهای سطح زیر کشت، ...
بیشتر
چکیدههدف کلی مطالعه حاضر، انتخاب الگوی مناسب برای پیش بینی سطح زیر کشت، تولید و قیمت چغندرقند در ایران است. برای این منظور الگوهای ARIMA، تعدیل نمایی یگانه، تعدیل نمایی دوگانه، هارمونیک، شبکه عصبی و ARCH با استفاده از اطلاعات دوره زمانی 87-1362 برآورد و بهترین الگو انتخاب گردید. بررسی آزمون تصادفی بودن (دوربین واتسون) سریهای سطح زیر کشت، تولید و قیمت چغندرقند مبین غیرتصادفی متغیرها بود. بر اساس نتایج حاصل از محاسبه معیار کمترین خطای پیش بینی، برای پیش بینی سری های تولید و قیمت چغندرقند الگوی ARIMA به عنوان روش برتر در مقایسه با سایر روشها شناخته شد. اما به منظور پیش بینی سطح زیر کشت چغندرقند، استفاده از شبکه عصبی مناسبتر تشخیص داده شد. لذا استفاده از روش های مذکور به شرط ثابت بودن شرایط، نتایجی با کمترین خطا به دست خواهد داد. بر اساس نتایج حاصل از پیش بینی متغیرهای سطح زیر کشت، تولید و قیمت چغندرقند، در دوره 1388 تا 1393، متغیرهای مزبور حول میانگین دوره در نوسان بوده اند. طبقه بندی JEL: Q11 – D12 – C32 – C22
مصطفی کاظمی؛ زهرا نیکخواه فرخانی
چکیده
چکیدهدر این مطالعه انواع کارایی شامل کارایی فنی،کارایی مدیریتی و کارایی مقیاس شهرستانهای استان خراسان رضوی در کشت گندم دیم با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری شده است. اطلاعات آماری از سالنامه آماری استان خراسان رضوی که در سال 1387 منتشر گردیده بود استخراج گردید و جهت جمع آوری سایر اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و جستجو ...
بیشتر
چکیدهدر این مطالعه انواع کارایی شامل کارایی فنی،کارایی مدیریتی و کارایی مقیاس شهرستانهای استان خراسان رضوی در کشت گندم دیم با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری شده است. اطلاعات آماری از سالنامه آماری استان خراسان رضوی که در سال 1387 منتشر گردیده بود استخراج گردید و جهت جمع آوری سایر اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و جستجو در وب سایتهای مرتبط و مفید بهره گرفته شد.جهت تعیین تاثیر سطح سواد مرتبط با علوم کشاورزی کشاورزان بر میزان عملکرد ایشان، ابتدا با استفاده از نرم افزار SPSS ضریب همبستگی اسپیرمن برای آن محاسبه گردیده و پس از تایید وجود همبستگی ،این متغیر نیز به عنوان نهاده ی تاثیر گذار انتخاب گردید .کارایی فنی در دوحالت شرایط بازده متغیر و ثابت نسبت به مقیاس محاسبه و مقایسه گردید.در حالت بازده متغیر نسبت به مقیاس کارایی فنی به دوکارایی مدیریتی و کارایی مقیاس تجزیه شد.علاوه بر آن میانگین مصرف واقعی نهاده ها در شهرستانهای استان با میانگین مصرف مطلوب نهاده ها مقایسه گردید.نتایج حاکی از آن بود که میانگین کارایی مدیریتی شهرستانهای استان خراسان رضوی 0.732 و میانگین کارایی فنی و کارایی مقیاس شهرستانها به ترتیب 0.479و0.654می باشد. از طرفی نتایج گویای آن بود که از مجموع 17 شهرستان استان،تنها 12 درصد(2شهرستان) در سطح بهینه مقیاس،82 درصد (14 شهرستان) بالاتر از سطح بهینه مقیاس و6 درصد (1 شهرستان) پایین تراز حد بهینه وسعت زمینهای کشاورزی خود عمل نموده اند با توجه به نتایج حاصل می توان اینگونه استنباط نمود که پتانسیل زیادی برای افزایش انواع کارایی در این استان جهت کشت گندم دیم وجود دارد که با اتخاذ سیاستهای مناسب می توان به آن دست یافت.