اقتصاد کشاورزی
شهباز شمس الدینی؛ سارا قبادی؛ سعید دائی کریم زاده
چکیده
با توجه به جایگاه مهم بخش کشاورزی در اقتصاد ایران و تاثیرپذیری متغیرهای این بخش از اعمال سیاستهای پولی و ارزی، مطالعه پیشروی با هدف بررسی اثر شوکهای نرخ ارز و سیاست پولی برشاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی با استفاده از رهیافت خود رگرسیون با وقفههای گسترده غیرخطی و دادههای فصلی دوره 1388 تا 1398 در ایران انجام شدهاست. مانایی ...
بیشتر
با توجه به جایگاه مهم بخش کشاورزی در اقتصاد ایران و تاثیرپذیری متغیرهای این بخش از اعمال سیاستهای پولی و ارزی، مطالعه پیشروی با هدف بررسی اثر شوکهای نرخ ارز و سیاست پولی برشاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی با استفاده از رهیافت خود رگرسیون با وقفههای گسترده غیرخطی و دادههای فصلی دوره 1388 تا 1398 در ایران انجام شدهاست. مانایی متغیرهای مدل با استفاده از آزمون دیکی فولر تعمیم یافته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون کرانهای حاکی از آن است که رابطه تعادلی بلندمدت (همانباشتگی) هم به صورت خطی و هم به صورت غیرخطی میان متغیرهای مدل وجود دارد. برآورد مدل غیرخطی نشان میدهد در کوتاهمدت، شوک مثبت نرخ ارز موثر واقعی اثر مثبت و معنیداری بر شاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی داشتهاست. در بلندمدت شوکهای مثبت و منفی نرخ ارز به ترتیب دارای اثر مثبت و منفی معنیدار بر شاخص قیمت محصولات کشاورزی میباشند. در بلندمدت همچنین شوکهای مثبت و منفی حجم پول دارای اثر مثبت و معنیدار بر شاخص قیمت محصولات کشاورزی بودهاند. همچنین شاخص قیمت مصرفکننده با یک وقفه زمانی و در کوتاهمدت دارای اثر مثبت و معنیدار بر شاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی بوده است. بهعلاوه هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت، تولید ناخالص داخلی اثر منفی و معنیداری بر قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی داشتهاست. نتایج آزمون والد بیانگر آن است که درکوتاهمدت، اثر شوکهای نرخ ارز و حجم پول بر شاخص قیمت تولیدکننده محصولات کشاورزی متقارن و در بلندمدت نامتقارن است. افزایش قدرت رقابتپذیری محصولات کشاورزی مستلزم جلوگیری از کاهش مداوم ارزش پول ملی کشور و نیز اعمال سیاستهای پولی مناسب با به حداقل رساندن پیامدهای منفی آنها میباشد.
اسماعیل پیش بهار؛ محمد قهرمان زاده؛ مریم جعفری ثانی
چکیده
دستیابی به سطح قابل قبولی از رشد قیمتها از اهداف اصلی سیاستگذاران اقتصادی میباشد. با توجه به اهمیت مواد غذایی، اطلاعات مربوط به نحوه واکنش قیمت مواد غذایی به سیاستهای پولی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا اخیراً تاکید بر استفاده از مدلهایی است که در آنها طیف گسترده ای از اطلاعات اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرند. ...
بیشتر
دستیابی به سطح قابل قبولی از رشد قیمتها از اهداف اصلی سیاستگذاران اقتصادی میباشد. با توجه به اهمیت مواد غذایی، اطلاعات مربوط به نحوه واکنش قیمت مواد غذایی به سیاستهای پولی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا اخیراً تاکید بر استفاده از مدلهایی است که در آنها طیف گسترده ای از اطلاعات اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرند. این امر با تکمیل کردن مدلهای سنتی VAR با استفاده از یک یا چند عامل امکان پذیر شده است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا از یک مدل خود رگرسیونی برداری عامل افزوده (FAVAR4) با مقیاس نسبتاً کوچک برای ارزیابی تأثیر سیاستهای پولی بر قیمت مواد غذایی استفاده شود. برای این منظور با توجه به دسترس بودن متغیرها، 31 متغیر اقتصاد کلان در دوره های زمانی 1: 1367 تا 4: 1387 مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان داد که شوک نقدینگی بر شاخص مواد غذایی حدوداً تا ده فصل بعد واکنش خاصی نشان نداده امّا پس آن باعث نوسان فزاینده ای بر قیمت مواد غذایی خواهد داشت به طوری که در بلندمدت به تعادل نمیرسد. بنابراین واردکردن شوک پولی به این سیستم در درازمدت منجر به ایجاد نوسانات ناپایداری خواهد شد و بطور سیکلی نوسان مییابد که این نوسانات در طول زمان افزایش مییابد. بطوریکه حول مقدار تعادل مرتبأ افزایش و کاهش نشان میدهد.
مهدی اعظمزاده شورکی؛ صادق خلیلیان
چکیده
تهیه مواد غذایی برای جمعیت در حال رشد، تامین امنیت غذایی، افزایش تولید و افزایش درآمدهای ارزی از مهترین هدفهای برنامهای هر کشور محسوب میشود و سیاستهای پولی از جمله ابزارهایی است که به طور مستقیم و غیر مستقیم بر روی قیمت غذا و متغیرهای عمده کشاورزی تاثیر میگذارد. در این تحقیق از تحلیل سریهای زمانی برای بررسی تاثیر سیاستهای ...
بیشتر
تهیه مواد غذایی برای جمعیت در حال رشد، تامین امنیت غذایی، افزایش تولید و افزایش درآمدهای ارزی از مهترین هدفهای برنامهای هر کشور محسوب میشود و سیاستهای پولی از جمله ابزارهایی است که به طور مستقیم و غیر مستقیم بر روی قیمت غذا و متغیرهای عمده کشاورزی تاثیر میگذارد. در این تحقیق از تحلیل سریهای زمانی برای بررسی تاثیر سیاستهای پولی بر شاخص قیمت مواد غذایی در دوره 1385-1352 استفاده گردید. بدین منظور متغیرهای حجم پول، نرخ ارز و نرخ بهره به عنوان متغیرهای سیاست پولی بکار گرفته شد و به منظور تخمین مدل از روش ARDLاستفاده گردید. نتایج برآورد الگو نشان داد که یک رابطه بلند مدت بین متغیرهای سیاست پولی و شاخص قیمت غذا وجود دارد و شاخص قیمت مواد غذایی با نرخ بهره، حجم نقدینگی و نرخ ارز رابطه مثبت دارد که از لحاظ تئوری قابل انتظار است، بنابراین دولت به منظور کنترل قیمت غذا و تامین امنیت غذایی باید از سیاستهای پولی استفاده نماید، همچنین نتایج حاصل از الگوی تصحیح خطا نشان دهنده سرعت نسبتا زیاد به سمت تعادل بلندمدت است.
طبقه بندی :JEL e5, e52, q18