فاطمه کشیری کلائی؛ سید علی حسینی یکانی؛ سید مجتبی مجاوریان
چکیده
با وجود اینکه فعالیت در بخش کشاورزی توأم با عدم حتمیت میباشد، مدلسازی مناسبی برای سنجش عدمحتمیتهای این بخش صورت نگرفته است. سنجش عدم حتمیت در درجه اول مستلزم استخراج درجه باور بوده و در درجه دوم، استفاده از تئوری عدم حتمیت در مدلسازی آن ضروری بهنظر میرسد. در مطالعه حاضر بهمنظور شناسایی لزوم بهکارگیری تئوری ...
بیشتر
با وجود اینکه فعالیت در بخش کشاورزی توأم با عدم حتمیت میباشد، مدلسازی مناسبی برای سنجش عدمحتمیتهای این بخش صورت نگرفته است. سنجش عدم حتمیت در درجه اول مستلزم استخراج درجه باور بوده و در درجه دوم، استفاده از تئوری عدم حتمیت در مدلسازی آن ضروری بهنظر میرسد. در مطالعه حاضر بهمنظور شناسایی لزوم بهکارگیری تئوری عدم حتمیت به جای تئوری احتمال در کمیسازی درجه باور، محاسبه سنجههای عدم حتمیت همچون واریانس و ارزش در معرض خطر دنبالهدار برای درآمد غیرحتمی محصولات زراعی عمده، در منطقه گهرباران ساری مدنظر قرار داده شد. درآمد غیرحتمی نیز از حاصلضرب دو متغیر غیرحتمی قیمت و عملکرد محاسبه شد. نتایج حاکی از آن بود که علیرغم اختلاف ناچیز ارزش در معرض خطر دنبالهدار محاسبه شده در تئوری احتمال و تئوری عدم حتمیت، میزان واریانس بیش از 30 درصد در تئوری احتمال نسبت به تئوری عدم حتمیت، کمتر سنجیده شده است. این نتیجه لزوم ترویج تئوری عدم حتمیت را در مدلسازی درجه باور نمایان میسازد.
نیلوفر اشک تراب؛ قاسم لیانی؛ غلامرضا سلطانی
چکیده
سطح زیر کشت و عملکرد محصولات کشاورزی متأثر از عوامل مختلفی است که برخی از آنها قابل کنترل و برخی دیگر غیر قابل کنترل میباشد. از جمله موارد غیر قابل کنترل میتوان تغییرات اقلیم را نام برد. در بین غلات، ذرت هم از نظر تولید و هم از نظر سطح زیر کشت جایگاه ویژهای در جهان دارد. لذا با توجه به اهمیت این محصول و تغییرات اقلیم در طی سالهای ...
بیشتر
سطح زیر کشت و عملکرد محصولات کشاورزی متأثر از عوامل مختلفی است که برخی از آنها قابل کنترل و برخی دیگر غیر قابل کنترل میباشد. از جمله موارد غیر قابل کنترل میتوان تغییرات اقلیم را نام برد. در بین غلات، ذرت هم از نظر تولید و هم از نظر سطح زیر کشت جایگاه ویژهای در جهان دارد. لذا با توجه به اهمیت این محصول و تغییرات اقلیم در طی سالهای اخیر، در این مطالعه به بررسی اثرات تغییر اقلیم بر عملکرد ذرت دانهای با استفاده از روش دادههای ترکیبی در استانهای عمده تولید کننده این محصول در ایران پرداخته شد. دادههای بکار رفته مربوط به استانهای فارس، خوزستان، کرمان، کرمانشاه و ایلام برای دوره زمانی 1390-1372 میباشد. همچنین اثر سیاستهایی همچون خودکفایی گندم و قیمت تضمینی نیز بر سطح زیر کشت ذرت مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمامی متغیرهای وارد شده در الگو ازجمله قیمت تضمینی، سطح زیر کشت گندم دیم و آبی، بارندگی، وقفه سطح زیر کشت ذرت، اثر معنیداری را بر سطح زیر کشت در استانهای تولید کننده عمده ذرت دانهای کشور داشتهاند. در این بین بیشترین ضریب برآوردی مربوط قیمت تضمینی این محصول بوده لذا انتظار میرود اثر قابل توجهی بر سطح زیر کشت این محصول داشته باشد. همچنین برآورد مدل ریکاردین حاکی از آن است که بارندگی بر خلاف دما بر عملکرد ذرت اثر معنیداری داشته و افزایش بارندگی و به عبارتی افزایش عرضه آب میتواند به افزایش سطح زیر کشت ذرت منجر شود.