مقالات پژوهشی
مصیب پهلوانی؛ سید کمیل طیبی؛ پروین طاهری؛ وحید کلاته عربی
چکیده
در تحقیق حاضر ابتدا به منظور بررسی میزان حمایت از محصول پنبه شاخص مجموع میزان حمایت داخلی (AMS ) برای سالهای 1387- 1367 محاسبه شد. سپس با استفاده از اطلاعات سری زمانی برای سالهای مورد نظر، تابع هزینه ترانسلوگ مقید برآورد گردید و با محاسبه کششهای تقاضای قیمتی نهادهها واکنش کشاورزان نسبت به تغییرات قیمت ناشی از آزاد سازی مشخص شد. نتایج ...
بیشتر
در تحقیق حاضر ابتدا به منظور بررسی میزان حمایت از محصول پنبه شاخص مجموع میزان حمایت داخلی (AMS ) برای سالهای 1387- 1367 محاسبه شد. سپس با استفاده از اطلاعات سری زمانی برای سالهای مورد نظر، تابع هزینه ترانسلوگ مقید برآورد گردید و با محاسبه کششهای تقاضای قیمتی نهادهها واکنش کشاورزان نسبت به تغییرات قیمت ناشی از آزاد سازی مشخص شد. نتایج مطالعه نشان داد که در نرخ ارز آزاد در تمامی دوره از محصول پنبه حمایت به عمل آمده است و در نرخ ارز رسمی در سالهای 1371 و 80- 1378 از محصول پنبه حمایت صورت نگرفته است و کشاورزان مالیات پنهان پرداخت میکردهاند. کشش های قیمتی برای نهادههای کود شیمیایی، بذر و آب نیز به ترتیب برابر 342/0- ، 72/0- و 754/0- به دست آمد که نشان می دهد به ازای یک درصد افزایش قیمت ناشی از آزادسازی، مصرف نهادهها کمتر از یک درصد کاهش مییابد .کشش قیمتی برای نهاده سم نیز برابر با 614/7- است که نشان دهنده کاهش قابل توجه مصرف سم نسبت به افزایش قیمت ناشی از آزادسازی است. در نهایت پیشنهاد می شود با اعمال برنامه های به زراعی و به نژادی ، زمینه برای رقابت تولیدکنندگان داخلی بارقبای خارجی فراهم شود. همچنین برای آزاد سازی قیمت نهاده سم با توجه به بالا بودن کشش قیمتی آن، پیشنهاد می شود افزایش قیمت این نهاده به تدریج صورت گیرد و با ترویج مبارزه بیولوژیک با آفات و بیماریها زمینه کاهش مصرف سم فراهم شود.
مقالات پژوهشی
شاپور ظریفیان؛ عاطفه دماوندی؛ حشمت اله سعدی
چکیده
امروزه یکپارچگی اراضی یکی از عوامل عمده توسعه کشاورزی و طرح های آبیاری تحت فشار به شمار می رود. طرح یکپارچه سازی اراضی از سال 1379 به کشاورزان شهرستان کبودرآهنگ معرفی گردیده ولی پذیرش آن از طرف کشاورزان از روند مطلوبی برخوردار نبوده است. تاکنون (1390) پس از یک دهه، تنها 30 درصد اراضی آبی تحت پوشش طرح قرار گرفته بودند. لذا هدف تحقیق شناسائی ...
بیشتر
امروزه یکپارچگی اراضی یکی از عوامل عمده توسعه کشاورزی و طرح های آبیاری تحت فشار به شمار می رود. طرح یکپارچه سازی اراضی از سال 1379 به کشاورزان شهرستان کبودرآهنگ معرفی گردیده ولی پذیرش آن از طرف کشاورزان از روند مطلوبی برخوردار نبوده است. تاکنون (1390) پس از یک دهه، تنها 30 درصد اراضی آبی تحت پوشش طرح قرار گرفته بودند. لذا هدف تحقیق شناسائی عوامل موثر بر پذیرش طرح یکپارچه سازی اراضی توسط کشاورزان شهرستان کبودرآهنگ در استان همدان بود تا مسئولان با توجه به نتایج تحقیق راهبردهای مناسب جهت تسریع روند یکپارچه سازی اراضی و توسعه سیستم های آبیاری تحت فشار اتخاذ نمایند. در این تحقیق توصیفی – همبستگی، با استفاده از فرمول کوکران، 160 کشاورز به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری دو مرحله ای از شش روستا در سه دهستان انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز توسط پرسش نامه جمعآوری گردید که روائی محتوائی آن توسط کمیته تحقیق و کارشناسان طرح تائید گردید و پس از انجام پیش آزمون، ضریب آلفای کرونباخ (75/0α=) محاسبه شده حاکی از پایائی قابل قبول ابزار تحقیق بود. با توجه به مقیاس اسمی دو وجهی متغیر وابسته تحقیق( پذیرش و عدم پذیرش)از مدل رگرسیونی لاجیت جهت آزمون رابطه متغیرهای مستقل تحقیق با متغیر وابسته استفاده شد. برآورد مدل رگرسیونی لاجیت نشان داد بترتیب متغیر های: مشورت با کارشناسان ترویج، سابقه کشاورزی، عضویت در تشکل ها، تعداد قطعات اراضی، میزان درآمدو زمین، از عوامل موثر در پذیرش طرح یکپارچه سازی توسط کشاورزان بودند.
مقالات پژوهشی
نیره میهن خواه؛ امیرحسین چیذری؛ صادق خلیلیان
چکیده
در این مطالعه مدل بهره برداری بهینه از سد چند منظوره لتیان با هدف تخصیص بهینه آب از مخزن سد، جهت تأمین نیاز آبی اراضی کشاورزی دشت ورامین و نیاز شرب شهر تهران ، برآوردشده است. رعایت اولویت های تخصیص آب میان اهداف مختلف سد ازجمله عرضه آب برای آبیاری ، آب آشامیدنی و تولید انرژی برقآبی که با یکدیگر در رقابت می باشند، مدنظر بوده است. با در ...
بیشتر
در این مطالعه مدل بهره برداری بهینه از سد چند منظوره لتیان با هدف تخصیص بهینه آب از مخزن سد، جهت تأمین نیاز آبی اراضی کشاورزی دشت ورامین و نیاز شرب شهر تهران ، برآوردشده است. رعایت اولویت های تخصیص آب میان اهداف مختلف سد ازجمله عرضه آب برای آبیاری ، آب آشامیدنی و تولید انرژی برقآبی که با یکدیگر در رقابت می باشند، مدنظر بوده است. با در نظرگرفتن عدم قطعیت مقدار جریان ورودی آب به سیستم سد، مسئله بهره برداری از سد بر اساس دو دیدگاه تجزیه و تحلیل میانگین داده های سری زمانی به وسیله مدل های پیش بینی SARIMA و افرازبندی فازی با استفاده از احتمالات گذار مارکوفی مورد مطالعه قرارگرفت. در نهایت با استفاده از مدل های پویای قطعی و تصادفی سیاست های بهره برداری بهینه به ازای حالات مختلف (از نظر ماه آغازین، حجم آب اولیه مخزن و آبدهی ماه قبل) محاسبه گردید. دادههای مورد استفاده مربوط به دوره زمانی 1389-1355 میباشد. نتایج حاصل از مدل شبیه سازی با سیاست های بهینه رهاسازی حاصل از دو مدل قطعی و تصادفی به وضوح موءید آن است که مدل تصادفی بر اساس افرازبندی فازی نسبت به مدل قطعی برای تعیین رهاسازی بهینه آب مخزن میان منافع مختلف رقیب حاصل از سد از جمله نیاز آبی اراضی کشاورزی دشت ورامین و نیاز شرب شهر تهران بهتر عمل می کند.
مقالات پژوهشی
رضا اسفنجاری کناری؛ منصور زیبایی
چکیده
بخش کشاورزی برای تأمین مطالباتی مانند تولید محصول بیشتر، آلودگی کمتر و تحقق خواستههای مصرف کنندگان با توجه به کم یابی فزاینده منابع، تحت فشار میباشد. با توجه به اهمیت کارآیی در رشد بهرهوری و اینکه رشد بهرهوری میتواند نقش مهمی را مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه برای تکامل سیستمهای کشاورزی در جهت تأمین این مطالبات ایفا کند، ...
بیشتر
بخش کشاورزی برای تأمین مطالباتی مانند تولید محصول بیشتر، آلودگی کمتر و تحقق خواستههای مصرف کنندگان با توجه به کم یابی فزاینده منابع، تحت فشار میباشد. با توجه به اهمیت کارآیی در رشد بهرهوری و اینکه رشد بهرهوری میتواند نقش مهمی را مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه برای تکامل سیستمهای کشاورزی در جهت تأمین این مطالبات ایفا کند، هدف از این مطالعه تجزیه تحلیل کارآیی واحدهای صنعتی پرورش مرغ تخم گذار با استفاده از مفهوم تابع تولید فرامرزی است. دادههای مورد استفاده در این مطالعه از یک نمونه 477 واحدی از سرشماری واحدهای صنعتی که توسط مرکز آمار ایران در سال 1385 صورت گرفته است، به دست آمد. نتایج تخمین تابع تولید مرزی منطقهای حاکی از این بود که میانگین کارآیی برای استان های منتخب در محدوده 49/0 تا 88/0 است. بدین معنی که امکان افزایش سطح تولید کل تخم مرغ با استفاده از همین میزان نهاده و یا کاهش سطح نهادهها در سطح فعلی تولید تخم مرغ و یا ترکیبی از هر دو از طریق پر کردن شکاف بین بهترین تولید کننده و سایر تولیدکنندگان وجود دارد. میانگین کارآیی فنی بر اساس تابع تولید فرامرزی در محدوده 31/0 تا 82/0 است. بنابراین بالاترین کارآیی مربوط به استان قم است در حالی که پایینترین کارآیی فنی مربوط به استان تهران میباشد.
مقالات پژوهشی
سمیه شیرزادی لسکوکلایه؛ محمود صبوحی؛ عباس جلالی
چکیده
در مطالعه حاضر با بررسی اثر مصرف کودهای شیمیایی و برداشت های بی رویه بر کیفیت منابع آب زیرزمینی، رتبه بندی محدودیت استفاده از
زمین های کشاورزی برای حدود 700 هکتار از اراضی دشت کاشمر تعیین شد. بدین منظور اراضی کشاورزی مورد مطالعه به 8 زیربخش تقسیم شد و کیفیت و محدودیت استفاده بیشتر از این اراضی با استفاده از معیارها و فاکتورهای درنظرگرفته ...
بیشتر
در مطالعه حاضر با بررسی اثر مصرف کودهای شیمیایی و برداشت های بی رویه بر کیفیت منابع آب زیرزمینی، رتبه بندی محدودیت استفاده از
زمین های کشاورزی برای حدود 700 هکتار از اراضی دشت کاشمر تعیین شد. بدین منظور اراضی کشاورزی مورد مطالعه به 8 زیربخش تقسیم شد و کیفیت و محدودیت استفاده بیشتر از این اراضی با استفاده از معیارها و فاکتورهای درنظرگرفته شده، توسط روش ویکور برنامه ریزی چندمعیاره رتبه-بندی شدند. سپس، با طرح ریزی مدل برنامه ریزی آرمانی وزنی با در نظرگرفتن 4 هدف زیست محیطی و اقتصادی به طور همزمان برای هر زیربخش، الگوی بهینه کشت و مدیریتی استفاده پایدار از منابع آب زیرزمینی و دست یابی به کشاورزی پایدار پیشنهاد شد. داده های مورد نیاز از اداره جهادکشاورزی، سازمان آب منطقه ای و اداره هواشناسی شهرستان کاشمر در سال 1389 جمع آوری شد. نتایج مطالعه نشان داد که برای جلوگیری از صدمات بیشتر به کشاورزی منطقه، اولویت بندی محدودیت های استفاده از زمین بایستی اجرا شود. نتایج بررسی کیفیت منابع آب کشاورزی درسال های 1387 و 1389 نشان داد که افزایش جبهه شوری در زیربخش های مختلف دشت گسترش یافته و در آینده ای نه چندان دور، کشاورزی منطقه آسیب جدی خواهد دید. بنابراین، لازم است که برنامه هایی از قبیل مدیریت منابع آب زیرزمینی، تغییر الگوی کشت، افزایش سطح زیرکشت گیاهان مقاوم تر به شوری، جایگزینی کودهای شیمیایی با کودهای آلی و توجه به کشاورزی پایدار در منطقه مورد توجه قرار گیرد تا بتوان مدیریت جامعی را در بهره برداری از منابع آب زیرزمینی منطقه داشت.
مقالات پژوهشی
ندا اسد فلسفی زاده؛ محمود صبوحی
چکیده
پدیده تغییر اقلیم یکی از مهمترین چالشهای زیست محیطی جهان است که با انتشار روز افزون گازهایگلخانهای و پدیدههای ارتباط از راه دور بر سرعت آن افزوده شده است. از پیامدهای شناخته شده ناشی از تغییر اقلیم، تغییر در میزان بارش باران، افزایش وقوع خشک سالی و مناطق بیابانی و تغییر در سطح منابع آب سطحی و زیر زمینی میباشد. در مطالعه ...
بیشتر
پدیده تغییر اقلیم یکی از مهمترین چالشهای زیست محیطی جهان است که با انتشار روز افزون گازهایگلخانهای و پدیدههای ارتباط از راه دور بر سرعت آن افزوده شده است. از پیامدهای شناخته شده ناشی از تغییر اقلیم، تغییر در میزان بارش باران، افزایش وقوع خشک سالی و مناطق بیابانی و تغییر در سطح منابع آب سطحی و زیر زمینی میباشد. در مطالعه حاضر جهت بررسی آثار پدیده تغییر اقلیم بر تولیدات کشاورزی شهرستان شیراز، 3 حلقه چاه واقع در دشت شیراز انتخاب گردید. آمار میانگین سطح آب این چاهها طی سالهای 1357- 1387 بر روی متغیر سال رگرس شد. با استفاده از آمار سالیانه بارندگی طی سالهای 1337- 1387 و شاخص بارندگی استاندارد، احتمال وقوع سال خشک در شهرستان شیراز تعیین؛ سپس با استفاده از برنامهریزی ریاضی تصادفی دومرحلهای و آمار زراعی شهرستان شیراز طی سالهای 1357- 1387، آثار اعمال 5 سناریو پمپاژ با احتمال وقوع سال خشک بررسی شد. نتایج بخش اول مطالعه نشان داد که سطح آب چاههای کشاورزی مورد نظر در سطح (034/0p=) کاهش معناداری به میزان 4/0- یافتهاند. همچنین، محاسبه شاخص بارندگی استاندارد در شهرستان شیراز نشان داد که احتمال وقوع سال خشک، 2/0 است. نتایج حل مدل نشان داد که کاهش بلندمدت درآمد و سود کشاورزی تحت تغییر اقلیم ملایم در سال خشک به ترتیب 5/4 و 4/6 درصد و در مقابل کاهش کوتاه مدت درآمد و سود کشاورزی در سناریوی مشابه به ترتیب از 54 و 30 درصد تا 74 و 85 درصد برآورد شد. آب مورد استفاده کشاورزی در کوتاه مدت و بلند مدت کمتر از وضعیت موجود به دست آمد. کاهش در مصرف آب باعث کاهش در عملکرد و درنتیجه درآمد کشاورزی منطقه خواهد شد اما، از وارد آمدن خسارات بلندمدت به سطح تولید محصولات زراعی و منابع آب زیرزمینی جلوگیری میکند. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده از سناریوهای مختلف اقلیمی و امکان وقوع حالات مختلف تغییر در سطح منابع آب زیرزمینی، اتخاذ سیاستهای حمایتی در جهت افزایش انگیزه زارعین در استفاده بهینه از منابع آب پیشنهاد میگردد.
مقالات پژوهشی
محمدرضا کهنسال؛ هادی رفیعی دارانی
چکیده
از جمله تبعات قابل توجه تغییرات مخارج مصرفی خانوارها، تأثیرگذاری آن بر مصرف انرژی در بخشهای مختلف اقتصادی و از جمله بخش کشاورزی میباشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تغییرات مصرف انرژی در بخش کشاورزی و تولید آلایندههای زیستمحیطی استان خراسان رضوی ناشی از افزایش مخارج خانوارهای شهری و روستایی است. برای دست یابی به اهداف مورد نظر ...
بیشتر
از جمله تبعات قابل توجه تغییرات مخارج مصرفی خانوارها، تأثیرگذاری آن بر مصرف انرژی در بخشهای مختلف اقتصادی و از جمله بخش کشاورزی میباشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تغییرات مصرف انرژی در بخش کشاورزی و تولید آلایندههای زیستمحیطی استان خراسان رضوی ناشی از افزایش مخارج خانوارهای شهری و روستایی است. برای دست یابی به اهداف مورد نظر از جدول داده-ستانده استفاده شد که در این خصوص، با استفاده از جدول داده-ستانده پایه سال 1380 و بکارگیری روش راس (RAS)، جدول داده-ستانده استان خراسان رضوی برای سال 1386 بهنگام شد. در این مطالعه، بررسی تبعات افزایش مخارج خانوارهای شهری و روستایی در شش سناریوی مختلف بر مصرف انرژی در بخش کشاورزی و همچنین تولید آلایندههای زیستمحیطی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که در شرایط ثابت افزایش 10 درصدی مخارج خانوارهای شهری باعث افزایش مصرف انرژی به میزان 74/2 درصد در بخش کشاورزی و 32/7 درصد در سایر بخشها میشود و این در حالی است که در شرایط ثابت افزایش 10 درصدی مخارج خانوارهای روستایی باعث افزایش 92/0 درصدی مصرف انرژی در بخش کشاورزی و 12/2 درصدی در سایر بخشها میشود. همچنین در شرایط ثابت افزایش 10 درصدی مخارج مصرفی خانوارهای شهری در خصوص محصولات کشاورزی باعث افزایش مصرف انرژی در بخش کشاورزی به میزان 07/1 درصد و در سایر بخشها 02/0 درصد میشود، در حالی که در مورد خانوارهای روستایی باعث افزایش 43/0 درصدی مصرف انرژی در بخش کشاورزی و 01/0 درصدی در سایر بخشها میشود. نتایج حاصله نشان داد که به طور کلی واکنش مصرف انرژی در بخش کشاورزی نسبت به مخارج خانوارهای شهری بیشتر از روستایی است. همچنین افزایش مخارج مصرفی خانوارها در خصوص محصولات کشاورزی تأثیر ناچیزی بر مصرف انرژی کل استان دارد. از دیگر نتایج حائز اهمیت، تأثیر افزایش مخارج خانوارهای استان بر میزان تولید آلاینده CO2 است که میزان آن اختلاف قابل توجهی با سایر آلایندههای زیستمحیطی دارد. همچنین میزان تولید آلایندههای SO3 و CH4 بسیار اندک است که این امر به دلیل نوع انرژیهای مصرفی در بخش کشاورزی نسبت به سایر بخشها است.
مقالات پژوهشی
سید نعمت اله موسوی؛ زکریا فرج زاده؛ فرزانه طاهری
چکیده
انرژی به عنوان یک نهاده مهم در تولیدات کشاورزی است و کاهش یارانه و تقاضای آن می تواند موجب افزایش هزینه های تولید و همچنین کاهش تولید شود. تغییر در سطح هزینه ها و تولید می تواند آثار رفاهی مهمی برای تولیدکنندگان کشاورزی داشته باشد. به منظور محاسبه اثرات رفاهی ابتدا تقاضای نهاده های تولید (نیروی کار، سرمایه و انرژی) برآورد شد. سپس اثر ...
بیشتر
انرژی به عنوان یک نهاده مهم در تولیدات کشاورزی است و کاهش یارانه و تقاضای آن می تواند موجب افزایش هزینه های تولید و همچنین کاهش تولید شود. تغییر در سطح هزینه ها و تولید می تواند آثار رفاهی مهمی برای تولیدکنندگان کشاورزی داشته باشد. به منظور محاسبه اثرات رفاهی ابتدا تقاضای نهاده های تولید (نیروی کار، سرمایه و انرژی) برآورد شد. سپس اثر افزایش قیمت (کاهش یارانه) انرژی بروی تقاضای آن ها ارزیابی شد. در ادامه اثر کاهش مصرف انرژی بر روی تولید بخش کشاورزی با استفاده از تابع تولید و همچنین بر روی قیمت محصولات کشاورزی با استفاده از تابع تقاضای محصولات بخش کشاورزی محاسبه شد. اثر رفاهی کاهش یارانه انرژی شامل مجموع تغییرات در هزینه ها و ارزش تولید و مخارج یارانه دولت می باشد. بر اساس نتایج مشخص شد که در کوتاه مدت افزایش قیمت انرژی موجب افزایش هزینه انرژی اما کاهش هزینه های کل تولید به دلیل کاهش شدید تولید و همچنین افزایش قیمت محصول به سطحی فراتر از کاهش سطح تولید و کاهش مخارج دولت می شود. در بلندمدت روند افزایش هزینه های انرژی و کاهش مخارج دولت سرعت بیشتری می یابد اما از سوی دیگر در بلندمدت در مقایسه با کوتاه مدت به دلیل افزایش تولید و کاهش قیمت آن ارزش تولید افزایش کمتری نشان می دهد. به طور کلی مشخص شد افزایش قیمت انرژی موجب افزایش رفاه گروه های یاد شده می شود اما میزان این افزایش در کوتاه مدت بیشتر از بلندمدت است. حمایت از تولیدکنندگان با استفاده از تسهیلات اعتباری و یافتن تکنولوژی جایگزین بعنوان مهمترین پیشنهادهای مطالعه می باشد.
مقالات پژوهشی
مهدی چرمچیان لنگرودی
چکیده
در سال های اخیر، مفهوم توانمندسازی کشاورزان بخش جدائی ناپذیر سیاست های سازمان های غیردولتی وتوسعه برای حمایت از توسعه روستایی و کشاورزی شده است. هدف کلی این تحقیق، مدل یابی شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران ایران بود. برای دست یابی به این هدف، شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان و عوامل تاثیرگذار بر ...
بیشتر
در سال های اخیر، مفهوم توانمندسازی کشاورزان بخش جدائی ناپذیر سیاست های سازمان های غیردولتی وتوسعه برای حمایت از توسعه روستایی و کشاورزی شده است. هدف کلی این تحقیق، مدل یابی شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران ایران بود. برای دست یابی به این هدف، شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان و عوامل تاثیرگذار بر آن شناسایی شدند. جامعه آماری تحقیق شامل 1368233 کشاورز استان مازندران بود. برآورد حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران انجام شد. نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب در این مطالعه به کاربرده شد. روش شناسی تحقیق، ترکیبی از روش های کمی و توصیفی- استنباطی بود. برای تجزیه تحلیل داده ها ازSPSS 16 وLISREL استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ و تتای ترتیبی هردو 91/0 به دست آمد. میانگین سن و سابقه کار کشاورزی کشاورزان به ترتیب 31/49 و58/25 سال بوده است. همچنین22 درصد واریانس توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران توسط چهار عامل منابع وام-گیری، راهکارها(عوامل مثبت)، روش های آموزشی و موانع تبیین شد. بانک در رتبه اول منابع وام گیری کشاورزان استان مازندران بود. دادن وام واعتبارات به کشاورزان در رتبه اول راهکارها (عوامل مثبت) برای توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران بود. سطح سواد پایین مهمترین مانع در توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران بود. همچنین مناسب ترین روش از دیدگاه کشاورزان، شرکت در مدرسه در مزرعه کشاورز تشخیص داده شد.
مقالات پژوهشی
عذرا جوان بخت؛ حبیب الله سلامی
چکیده
در این مطالعه آثار دو سیاست کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی و افزایش عرضه آنها بر رشد تولید در بخشهای اقتصادی ایران بررسی شده است. در این راستا، یک الگوی تعادل عمومی در چارچوب الگوهای تعادل عمومی ORANI-G و با توسعه آن به طوری که منطبق بر اقتصاد ایران بوده و بخش مالی اقتصاد را نیز شامل شود، تدوین شده است. در این الگو از ماتریس حسابداری ...
بیشتر
در این مطالعه آثار دو سیاست کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی و افزایش عرضه آنها بر رشد تولید در بخشهای اقتصادی ایران بررسی شده است. در این راستا، یک الگوی تعادل عمومی در چارچوب الگوهای تعادل عمومی ORANI-G و با توسعه آن به طوری که منطبق بر اقتصاد ایران بوده و بخش مالی اقتصاد را نیز شامل شود، تدوین شده است. در این الگو از ماتریس حسابداری اجتماعی مالی ایران بر مبنای آخرین جدول داده– ستانده منتشر شده توسط مرکز آمار ایران در سال 1380 به عنوان پایه آماری الگو استفاده شده است. پس از تدوین الگوی CGE مالی، شبیهسازیهایی در قالب دو سناریو انجام شده است. مقایسه نتایج حاصل از سناریوی کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی در همه بخشهای اقتصادی و سناریوی افزایش عرضه تسهیلات بانکی حاکی از آن است که اثر کاهش نرخ سود تسهیلات بر توسعه بخشهای اقتصادی بیشتر از اثر افزایش عرضه تسهیلات است. به طوری که رشد تولید ناخالص داخلی واقعی نیز در سناریوی اول تقریباً دو برابر سناریوی دوم (2/1 درصد در برابر 6/0 درصد) افزایش مییابد. همچنین در سناریوی اول، صادرات با رشد مثبت و در سناریوی دوم با رشد منفی مواجه میشود. علاوه بر این اجرای سناریوی اول منجر به کاهش نرخ رشد تورم و سناریوی دوم منجر به افزایش آن می شود. در مقابل با افزایش عرضه تسهیلات، کل سرمایه ثابت تشکیل شده در اقتصاد 6/1 برابر سناریوی کاهش نرخها، رشد مینماید. این نتایج حاکی از آن است که یک نوع مصالحه بین این دو سیاست از لحاظ تاثیرات آن بر اقتصاد وجود دارد که بسته به اهداف و اولویتهای سیاست گذار یکی بر دیگری ممکن است ترجیح داده شود.